اخبار اقتصادی

روزگاری که بازار تهران بزرگ‌ترین فروشگاه دنیا بود/ شکارگاه شاه طهماسب صفوی مرکز دادوستد شد

خبرگزاری خبرآنلاین

ایران‌دخت خوانساری: بازار تهران در طول تاریخ خود فراز و نشیب فراوانی را پشت سر گذاشته و نقش پررنگی در تحولات اجتماعی و سیاسی ایران ایفا کرده است. اما خود بنای بازار هم قصه‌ای شنیدنی دارد؛ این‌که زمین این محل در ابتدا چه کاربری داشت؟ نام پیشین آن چه بود؟ چه زمانی دوطبقه شد؟ کی سقف برای آن تعبیه کردند؟ حل مشکل پارکینگ آن به چه زمانی برمی‌گردد؟

در فاصله‌ی سال‌های ۱۳۳۷ تا ۱۳۳۸ که موسی مهام شهرداری تهران را به عهده داشت، با اصرار بازاریان به آن‌ها اجازه داد یک طبقه‌ی دیگر به مغازه‌های خود اضافه کنند و در واقع دوطبقه شدن بازار به همان سال بازمی‌گردد علاوه بر این‌که در همین دوره برای بازار سقف شیشه‌ای تعبیه شد.

حدود ۱۷-۱۶ سال بعد یعنی سال ۱۳۵۳ با اوج‌گیری مدرنیزاسیون در ایران و وسعت گرفتن هرچه بیش‌تر تهران در پی آن، بازار و حول و حوش آن با مشکل بزرگی مواجه شد و آن قفل شدن ترافیک در آن محدوده و نداشتن پارکینگ برای ماشین‌های مشتریان بود؛ امری که موجب می‌شد آن‌ها عطای بازار را به لقایش ببخشند. در همین سال با همفکری بازاریان و همراهی شهرداری بالاخره بنا شد سقف بازار تعویض و برای پارک خودروها پارکینگ ساخته شود. به همین مناسبت خبرنگار اطلاعات در دوم آذر ۵۳ گزارش مفصلی با عنوان «بازار تهران بزرگ‌ترین فروشگاه دنیاست» از پیشینه‌ی بازار تهران و وضعیت کنونی‌اش [در سال ۵۳] تهیه کرد که در پی می‌خوانیم:

نوشتیم بازار تهران بزرگ‌ترین فروشگاه دنیاست و این نه اغراق است و نه هم یک مقایسه‌ی نادرست. هرکس به بازار تهران رفته و همه‌ی زوایای آن را دیده است اذعان دارد که در هیچ نقطه‌ی جهان مرکز فروشی به وسعت بازار تهران و با تنوع سرسام‌آور کالاهای موجود در آن وجود ندارد. در عین حال ممکن نیست که بتوان مرکزی مشابه برای رقابت با بازار تهران ایجاد کرد.

بدین‌سان مشتریان بازار همچنان به بازار وفادار خواهند ماند و تاسیس صدها فروشگاه بزرگ دیگر هم نمی‌تواند از رونق بازار که در رگ و پی اقتصاد شهر تهران و حتی ایران ریشه دوانده است بکاهد.

بازار: دیروز، امروز

تاریخ‌نویسان نوشته‌اند: محل کنونی بازار تهران یکی از قرارگاه‌های شکار شاه طهماسب صفوی بوده است. این پادشاه هرگاه فرصت می‌یافت از پایتخت خود، قزوین، به این محل که در آن روزگار «چنارستان» نامیده می‌شد، و جلگه‌ی خوش‌هوایی بود و شکار فراوان هم داشت، می‌آمد و به شکار سرگرم می‌شد.

آقامحمدخان قاجار پس از آن‌که تهران را برای پایتختی برگزید، هسته‌ی مرکزی بازار کنونی را ایجاد کرد. پس از او دیگر شاهان قاجار و مخصوصا فتحعلی‌شاه بازار را توسعه دادند.

بازار سید اسماعیل قدیمی‌ترین بخش بازار تهران است که همزمان با احداث آب‌انبار سید اسماعیل به دستور آقامحمدخان ساخته شد.

اما توسعه‌ی بازار در حد کنونی مربوط به دوره‌ی قاجاریه نیست، زیرا در پایان کار این سلسله، بازار حتی نیمی از وسعت کنونی را هم نداشت.

از این دوره به بعد با ورود اتومبیل به ایران بازرگانانی که برای نزدیکی منزل به محل کسب‌شان در حول و حوش بازار خانه ساخته بودند، در شمال شهر و مخصوصا شمیران خانه خریدند. خانه‌های این عده هم به‌تدریج خراب و به بازار وصل شد.

روزگاری که بازار تهران بزرگ‌ترین فروشگاه دنیا بود/ شکارگاه شاه طهماسب صفوی مرکز دادوستد شد

نوسازی بازار

برنامه‌ای که قرار است به وسیله‌ی بازاریان برای نوسازی سقف بازار اجرا شود، نخستین برنامه در این زمینه نیست. در دوره‌ی شهرداری مرحوم موسی مهام هم برنامه‌ای برای نوسازی بازار اجرا شد. در آن زمان هجوم عده‌ای زیاد برای خرید مغازه و حجره و شروع کسب در محدوده‌ی بازار سبب افزایش سرقفلی‌ها شده بود. از همین رو صاحبان اراضی مخروبه‌ی بازار اقدام به تجدید و نوسازی املاک خود کردند و آن‌ها را با سرقفلی‌های کلان به متقاضیان واگذاشتند.

ادامه‌ی هجوم طالبانِ مغازه و حجره در بازار سبب شد که بازرگانان عمده و نیز کسانی که صاحب مستغلات فراوانی در منطقه بودند، از شهرداری بخواهند اجازه دهد که بازار را دوطبقه کنند. بر اثر فشار این گروه، مرحوم مهام موافقت کرد بر روی بناهای موجود یک طبقه‌ی دیگر هم ساخته شود، منتهی بازاریان باید تعهد می‌سپردند که ضمن دوطبقه کردن بازار، آن را نوسازی هم بکنند.

گروه مورد بحث، یک تعهد نیم‌بند به شهرداری دادند و کار دوطبقه‌سازی بازار را شروع کردند. سقف شیشه‌ای بازار و پلکان مقابل بازار بزرگ، یادگار این توافق است. توافقی که چهره‌ی بازار را زشت کرد و به زیان بازار و بازاریان تمام شد. اما در عوض پول‌های کلانی را نصیب عده‌ای کرد.

این عده همان‌ها هستند که بازار را دوطبقه کردند و از طریق واگذاری حجره‌های طبقه‌ی فوقانی، صدها میلیون تومان سود بردند. همین‌ها بودند که بعدها تعهد خود را در مورد نوسازی ندیده گرفتند و بازار را به حال خود واگذاشتند.

روزگاری که بازار تهران بزرگ‌ترین فروشگاه دنیا بود/ شکارگاه شاه طهماسب صفوی مرکز دادوستد شد

سرقفلی کلان

اکنون نیز سرقفلی در بازار فوق‌العاده گران است. در قسمت‌هایی از بازار حتی یک متر مربع مغازه که فقط برای گذاشتن یک ویترین کافی است تا ۱۵۰ و حتی دویست هزار تومان سرقفلی دارد.

باید یادآوری کنیم بازاریان نسل اندر نسل کوشیده‌اند وجهه‌ و خوش‌نامی بازار را از هر شائبه‌ای به دور نگاه دارند و موفق هم شده‌اند اما اخیرا زائده‌هایی بازارچه‌مانند در اطراف بازار تهران روییده که عده‌ای تازه‌وارد و بی‌علاقه به حفظ خوش‌نامی بازار، هرچه بخواهند و منافع‌شان ایجاب کند، در آن‌ها انجام می‌دهند. از آن جمله می‌توان به بازار کویتی‌ها اشاره کرد که در آن‌جا بعضی فروشندگان انواع کالاهای ایرانی را به عنوان کالای خارجی واردشده از کویت و دیگر شیخ‌نشین‌ها به مردم و با قیمت گزاف قالب می‌کنند.

مشکل بازار

مشکل اساسی بازار ترافیک این منطقه است. از چهار سال قبل این مشکل برای بازار جدی و خطرناک شد. فقدان پارکینگ و ترافیک راکد این قسمت از شهر رفته‌رفته مردمی را که با وجود گسترش فروشگاه‌های بزرگ به بازار وفادار مانده‌اند به طرف این فروشگاه‌ها کشید.

بازاریان با درک به‌موقع این واقعیت از شهرداری اجازه‌ی تعویض سقف بازار و احداث پارکینگ در اطراف باز را کردند. آن‌ها حتی متعهد شدند هزینه‌های لازم را از جیب خود بپردازند. پس از مدت‌ها مذاکره سرانجام شهرداری موافقت کرد سقف این مجموعه‌ی تاریخی با رعایت ویژگی‌های معماری سنتی آن نوسازی شود.

از طرفی اعلام شد تعدادی پارکینگ چندطبقه و وسیع در حدی که جوابگوی نیاز انبوه مراجعه‌کنندگان به بازار باشد، ساخته خواهد شد.

احداث این پارکینگ‌ها، همزمان با احداث بزرگراه جنوبی تهران که از پایین خیابان مولوی عبور داده می‌شود خواهد بود. این شاهراه سبب می‌شود مردمی که قصد خرید از بازار را دارند، در مدت کمی خود را به منطقه‌ی مرکزی شهر برسانند وسیله‌ی نقلیه‌شان را در پارکینگ‌ها بگذارند و مستقیما وارد بازار شوند.

با این کیفیت، خطری که موجودیت بازار، این انبار میلیاردها ریال سرمایه را تهدید می‌کند منتفی خواهد شد.

مشکل انبارها

کمبود انبار یکی دیگر از مشکلات آزاردهنده‌ی بازاریان است. حجم کالا در سال‌های اخیر فزونی گرفته است اما ظرفیت انبارها نه‌تنها افزایش نیافته که به میزان قابل توجهی کم هم شده است.

این کاهش به واسطه‌ی سوختن ۱۹ انبار و تخریب تعداد دیگری است. انبارهای تهران در گذشته ظرفیت پذیرش دو میلیون تن کالا را داشتند، اما اکنون کمتر از نصف این مقدار کالا را با زحمت می‌توان در انبارهای موجود جا داد.

علت انبوه شدن حجم کالاهای راکد در بنادر و گمرکات کشور نیز همین کمبود انبار در تهران است. این وضع نه فقط موجب بروز مشکلاتی در کار گمرک شده، که صنعت حمل و نقل را هم به خطر انداخته است چراکه یک کامیون حامل بار باید مدت‌ها پشت در انبارها متوقف بماند تا مقداری کالا از آن خارج شود و جا برای کالای جدید خالی گردد.

به طور کلی به واسطه‌ی کمبود انبار، هر کامیون اکنون در سال فقط هشتاد روز در حرکت است و ۲۸۵ روز بقیه را باید در انتظار، متوقف بماند.

بازرگانان نیز به واسطه‌ی نرسیدن به‌موقع کالاهای‌شان نمی‌توانند به تعهدات خود عمل کنند و اگر این وضع ادامه یابد، بحرانی جدی هم بازار را تهدید خواهد کرد و هم صنعت حمل و نقل را.

۲۵۹

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا