اخبار بین الملل

داستان سیدحسن نصرالله-بخش دوم/ «شهر غریبه ‎ها»؛ خاستگاه سید

خبرگزاری تسنیم در مجموعه مقالاتی به بازخوانی «زندگی و زمانه سیدحسن نصرالله» رهبر شهید و اسطوره‌ای حزب‌الله لبنان و محور مقاومت می‌پردازد. این شماره، به معرفی محله‎ای می‎پردازد که سال‎های کودکی و نوجوانی شهید سید حسن نصرالله در آن سپری شده است.

خبرگزاری تسنیم

به گزارش گروه بین الملل خبرگزاری تسنیم، خبرگزاری تسنیم طی سلسله‌ یادداشت‌هایی به بازخوانی فراز و نشیب زندگی رهبران مقاومت اسلامی لبنان می‌پردازد. در همین راستا بازخوانی حیات سیدحسن نصرالله رهبر شهید و اسطوره‌ای حزب‌الله لبنان و نقش وی در بالندگی محور مقاومت با عنوان «زندگی و زمانه سیدحسن نصرالله» در قالب مجموعه مقالاتی منتشر خواهد شد.

در قسمت دوم، به «محله الکرنتینا» پرداخته شده است. اهمیت این محله از آن جهت است که به ندرت خانواده‌‌‎های لبنانی در آن زندگی می‌‎کردند و شخصیت سیدحسن نصرالله در چنین بستری شکل گرفت. به عبارت دیگر، رهبر شهید مقاومت اسلامی لبنان، در محیطی کودکی و نوجوانی خود را تجربه کرد و هویت اجتماعی و شخصیتش شکل گرفت که به «آوارگان خارجی» اختصاص داشت!

«کرنتینا»؛ تجربه‎ای از دوران قدیم

در قرن‎‌های گذشته، شهرهای ساحلی همواره از نظر بهداشتی در معرض بیماری‌‎ها و ویروس‌‎های گسترده‌‎تری قرار داشتند. به عنوان نمونه عمده تجربه‌‎های شیوع «طاعون» به شهرهای ساحلی و بنادر برمی‌‎گردد. در گذشته، کشتی و دریا اصلی‌‎ترین ابزار ارتباطی میان کشورها و سرزمین‌‎های مختلف بود. به همین علت، بنادر بزرگ دروازه ارتباطی میان دو سرزمین یا کشور محسوب می‌‎شدند. همین موضوع، ظرفیت آنان را برای ورود ویروس و… بالا می‌‎برد. هم‎چنین «زیست در دریا» و «محدودیت‌‎های درمانی در کشتی‌‎ها» باعث می‌‎شد تا بیماری‌‎های دریایی از شیوع بسیار بالایی برخوردار باشند و همین موضوع باعث افزایش نسبی بیماری در بنادر نسبت به دیگر شهرها می‌‎شد.

در همین راستا، در بسیاری از بنادر قانونی را منعقد کردند که سرنشینان کشتی بعد از ورود به شهرهای بندری، باید 40 روز در کشتی در نقطه ساحلی باقی می‌‎ماندند و در صورتی که سلامتشان ثابت می‌‎شد وارد خشکی می‌‎شدند. طبعا این روش نیز کارآمدی پایینی داشت؛ زیرا بخش زیادی از کالاها و… طی این 40 روز فاسد می‌‎شدند. در همین راستا، مناطقی در خشکی به عنوان منطقه تفکیک شده و جدا از محل سکونت شهروندان دایر کردند که در زبان فرانسوی اصطلاحا آن را Quarantaine می‌‎خوانند که برگرفته از کلمه Quarante به معنای «چهل» است. این واژه به زبان‌‎های دیگر نیز راه پیدا کرد و مثلا در انگلیسی و فرانسوی به ترتیب Quarantine و Cuarentena خوانده می‌‎شود. این واژه از انگلیسی به زبان فارسی نیز راه پیدا کرده و امروزه آن را «قرنطینه» می‌‎خوانیم. در واقع «قرنطینه» مکانی بود که شهروندان شهرهای ساحلی در آن زندگی نمی‌‎کردند؛ اما افرادی که از سفر دریایی می‌‎آمدند، در آن‎جا اسکان می‌‎یافتند و بعد از مدت 40 روز می‎‌توانستند وارد شهر شوند.

ایده «قرنطینه» در اروپای غربی به عنوان راهکار مفید جا افتاد و حتی قوانین موضوعه زیادی برای آن تدوین گردید. در جهان عرب اما مسیر متفاوتی را طی کرد و مشخصا در سه شهر «بیروت»، «دمشق» و «بغداد» مناطقی به این نام ساخته شد! در این جا تمرکز ما بر بیروت است که محل زندگی دوران کودکی شهید سیدحسن نصرالله بود.

به گفته «زهیر هواری» استاد دانشگاه، در سال 1835 «ابراهیم باشا» حاکم وقت مصر بعد از سیطره بر سرزمین شام، این منطقه را در ساحل بیروت تأسیس کرد تا کسانی که مشکوک به بیماری هستند در این منطقه تحت الحفظ بمانند و وارد شهر بیروت و دیگر شهرهای شام نشوند. به این ترتیب، ابتدا محله «الکرنتینا»، یک خوابگاه موقت برای اسکان افراد مشکوک به بیماری بود و یک بیمارستان نیز در این منطقه احداث شد. با این حال، منطقه در جغرافیایی قرار داشت تا اهالی بیروت تا قرن بیستم به سمت سکونت در این منطقه نروند.

شهر غریبه‎‌‌ها

محله «الکرنتینا» از سمت غرب و شمال به سواحل دریای مدیترانه می‌‎رسد. مرز شرقی آن نیز «رود بیروت» است. سمت جنوبی آن نیز امروزه بزرگراه «شارل حلو» قرار دارد که در گذشته جاده ساحلی بیروت بود. در نتیجه از زمان بنا، منطقه‌‎ای خارج از شهر بیروت محسوب می‎‌‌شد و حالا با گسترش شهر به آن چسبیده است. به همین علت، در طول قرن نوزدهم هیچ‎گاه محل سکونت دائمی نبود. حتی گفته می‌‎شود در اواخر این قرن، این منطقه را «مسلخ» می‎‌‌خواندند که محل ذبح کردن گوسفندان برای شهر بیروت بوده است!

در قرن بیستم و در جریان کشتار بزرگ ارامنه در ترکیه در سال 1915، بخشی از آوارگان ارمنی به بیروت آمدند و در این منطقه اسکان داده شدند. در آن زمان، آن‌‎ها عربی بلد نبودند و بیروت نیز بخشی از سوریه بزرگ به شمار می‌‎رفت و اصطلاحا شهری عربی اسلامی – که البته جمعیت قابل توجهی از مسیحیان نیز در آن زندگی می‎‌‌کردند – به شمار می‎‌رفت.

همین تمایز نژادی، زبانی و حتی مذهبی باعث شد تا آوارگان ارمنی در جامعه بیروت هضم نشده و در این نقطه تجمیع شوند. در سال 1922 و در جریان «قرارداد قاهره» میان جمهوری ترکیه و فرانسه، موج دوم آوارگان ارامنه از ترکیه به این منطقه آمدند و با حمایت کلیسای ارمنی کاتولیک بیروت و حکومت وقت ولایت لبنان (تابع فرانسه)، در این منطقه اسکان یافتند. آن‎ها طی حدود ده سال، تابعیت لبنانی دریافت کرده و به عنوان بخشی از جامعه لبنان در منطقه مجاور اسکان یافتند که «برج حمود» نامیده می‌‎شود. «برج حمود» طی 100 سال اخیر، مرکز فرهنگی ارامنه در لبنان به حساب می‌‎آید و دفتر مرکزی «حزب داشناک» نیز در آن‎جا قرار دارد.

در سال 1933 و در جریان آتش‎سوزی بزرگ الکرنتینا، بخش‎‌های مسکونی باقی مانده در این منطقه از بین رفتند تا دوباره «الکرنتینا» به منطقه‌‎ای غیرمسکونی بدل شود و حتی در منابع وقت لبنانی بار دیگر این منطقه را «المسلخ» خواندند تا آن منطقه صرفا به عنوان کشتارگاه بزرگ بیروت مورد استفاده قرار گیرد.

با این حال، سال 1948 نقطه عطف مهمی محسوب می‎‌شود. بعد از روز نکبت و اعلان تأسیس دولت توسط صهیونیست‌‎ها در فلسطین اشغالی، آوارگان فلسطینی به صورت گسترده به کشورهای همجوار پناه بردند. در لبنان، یکی از اردوگاه‌‎های بزرگ فلسطینی در همین منطقه «الکرنتینا» احداث شد. به این ترتیب، محله «الکرنتینا» به محل سکونت آوارگان فلسطینی بدل گردید که در حاشیه بیروت زندگی می‌‎کردند.

به این ترتیب، با گذشت بیش از یک سده از تأسیس منطقه «الکرنتینا» در بیروت، این منطقه هیچ‎گاه محل سکونت بومیان لبنان و بیروت نبود. به همین علت «شوقی عازوری» نویسنده و خبرنگار لبنانی آن را «شهر غریبه‎ها» می‌‎خواند؛ منطقه‎‌ای که جایگاه چندانی در حافظه جمعی لبنانی‌‎ها ندارد.

انتهای پیام/ 

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا