راهی به سوی بحران جدید؟
![راهی به سوی بحران جدید؟ راهی به سوی بحران جدید؟](https://motamedpress.com/wp-content/uploads/2025/02/راهی-به-سوی-بحران-جدید؟.jpg)
۱۲:۵۶ – ۱۹ بهمن ۱۴۰۳
باشگاه خبرنگاران جوان؛ سمیه خلیلی ـ این گزارش از شورای آتلانتیک، به تحلیل طرح جنجالی رئیسجمهور ایالات متحده، دونالد ترامپ، برای «تصرف غزه» و تحت کنترل قرار دادن این منطقه میپردازد. این طرح که شامل جابجایی جمعیت غزه و مدیریت آن توسط ایالات متحده است، با واکنشهای متفاوتی از سوی کارشناسان مواجه شده است. در این گزارش، کارشناسان شورای آتلانتیک به بررسی ابعاد سیاسی، انسانی و امنیتی این طرح پرداخته و هشدار میدهند که چنین اقدامی میتواند به تشدید بحرانها و پیچیدگیهای موجود در منطقه منجر شود. این تحلیلها بهطور خاص بر پیامدهای احتمالی این طرح بر روی فلسطینیها، کشورهای عربی و امنیت منطقه تمرکز دارند.
۱. عدم پذیرش طرح توسط کشورهای عربی و همسایگان غزه: بسیاری از کارشناسان به این نکته اشاره کردهاند که طرح ترامپ با مقاومت جدی از سوی کشورهای عربی به ویژه مصر و اردن مواجه خواهد شد. این کشورها در هیچ شرایطی آمادگی پذیرش بیش از دو میلیون فلسطینی از غزه را ندارند. این که این دو کشور بتوانند مسئولیت پذیرش آوارگان غزه را بر عهده بگیرند، عملاً امکانپذیر نیست، چرا که این اقدام علاوه بر ریسکهای اقتصادی و امنیتی، میتواند به تغییرات سیاسی جدی در این کشورها منجر شود که بعید است کشورهای عربی حاضر به پذیرش آن باشند. حتی اگر ایالات متحده فشارهایی وارد کند، باز هم مصر و اردن به هیچ وجه تمایل به پذیرش فلسطینیها در خاک خود ندارند.
۲. طرح ترامپ به عنوان ابزاری برای تغییر سیاستهای خاورمیانه: برخی کارشناسان بر این باورند که اگرچه طرح ترامپ در ظاهر غیرواقعی به نظر میرسد، اما ممکن است این رویکرد بیشتر به عنوان یک ابزار مذاکره برای فشار به کشورهای منطقه، به ویژه فلسطینیها، استفاده شده باشد. در واقع، ترامپ با ارائه این پیشنهاد افراطی ممکن است در نهایت بخواهد به توافقاتی با کشورهای منطقه دست یابد و سیاستهای خود را در راستای منافع آمریکا تغییر دهد. این به این معناست که طرح وی ممکن است به عنوان نقطه شروعی برای مذاکره با کشورهای عربی و اسرائیل استفاده شود، حتی اگر در عمل قابل اجرا نباشد.
۳. چالشهای اجرایی و فقدان زیرساختهای لازم: کارشناسان دیگر بر این نکته تأکید دارند که اجرای طرح ترامپ با چالشهای جدی مواجه است. این طرح نیازمند زیرساختهای نظامی و اقتصادی گستردهای است که ایالات متحده در حال حاضر از آن برخوردار نیست. به طور خاص، بسیاری از تحلیلگران به کاهش فعالیت آژانسهای کمکرسانی مانند USAID اشاره کردهاند که از ابزارهای اصلی ایالات متحده در عملیات بازسازی و توسعه کشورهای جنگزده هستند. در واقع، این بیتوجهی به نیازهای فنی و انسانی، اجرای چنین طرحی را با مشکل روبهرو خواهد ساخت.
۴. خطرات انسانی و سیاسی ناشی از اخراج فلسطینیها: یکی از نگرانیهای اصلی کارشناسان این است که تلاش برای مجبور کردن فلسطینیها به ترک غزه و اسکان آنها در کشورهای دیگر میتواند به یک بحران انسانی بزرگ منجر شود. بسیاری از فلسطینیها نسبت به زمین و خانههای خود پیوند عاطفی دارند و حتی طرحهای پیشنهاد شده برای انتقال آنها به کشورهای دیگر، به ویژه مصر و اردن، با مخالفت جدی از سوی خود فلسطینیها روبهرو خواهد شد. این اقدام نه تنها به بحران انسانی گستردهای خواهد انجامید، بلکه ممکن است موجب تشدید درگیریها و افزایش تنشها در منطقه شود.
۵. هزینههای سیاسی و امنیتی و درگیریهای مسلحانه: کارشناسان به خطرات سیاسی و امنیتی این طرح اشاره کردهاند. یکی از اصلیترین نگرانیها، حضور نیروهای نظامی ایالات متحده در غزه برای کنترل اوضاع و نظارت بر بازسازی است که میتواند منجر به درگیریهای مسلحانه جدید و حتی شورشها از سوی گروههای مسلح شود. برخی کارشناسان بر این باورند که طرح ترامپ میتواند با ایجاد یک قیام مسلحانه جدید از سوی فلسطینیها روبهرو شود، چرا که مردم غزه به هیچ وجه راضی به ترک خانه و سرزمین خود نخواهند بود. همچنین، حضور نظامی آمریکا در منطقه میتواند باعث افزایش دشمنیها و نارضایتیها از اقدامات ایالات متحده در خاورمیانه شود.
۶. پیشنهادات ترامپ به عنوان یک تاکتیک برای فشار به حماس: برخی از کارشناسان به این نتیجه رسیدهاند که هدف اصلی ترامپ از این اظهارات شاید فشار آوردن به گروه حماس باشد. این که ترامپ چنین سخنان تند و افراطی بیان کرده، ممکن است برای تحت فشار قرار دادن حماس و یا کشورهای عربی باشد تا از سیاستهای خود عقبنشینی کنند و به مذاکرات صلح نزدیکتر شوند. با این حال، بسیاری از کارشناسان اعتقاد دارند که این روش فشار چندان مؤثر نخواهد بود، زیرا حماس نه تنها از تهدیدات خارجی نمیترسد، بلکه همچنان به دنبال قدرتنمایی و پیروزیهای نظامی است.
در مجموع، کارشناسان بر این باورند که طرح ترامپ برای «تصرف غزه» از بسیاری جهات با مشکلات فراوانی روبهرو است و به احتمال زیاد این اظهارات به نقطه شروعی برای مذاکره و بازنگری در سیاستهای ایالات متحده در خاورمیانه تبدیل خواهد شد. این طرح نه تنها از نظر اجرایی با چالشهایی بزرگ مواجه است، بلکه میتواند به بحرانهای جدید انسانی، سیاسی و امنیتی منجر شود.
سیاست پیشنهادی ترامپ برای اخراج مردم غزه از سرزمین خودشان و تحت کنترل گرفتن این منطقه، از نظر انسانی، سیاسی و اخلاقی یک اشتباه بزرگ است که میتواند پیامدهای بسیار منفی و طولانیمدتی داشته باشد.
۱. نقض حقوق بشر و عدالت اجتماعی:
اولین و مهمترین نکتهای که باید در نظر گرفت، نقض فاحش حقوق بشر است. این سیاست مستلزم جابجایی اجباری مردم از خانههای خودشان به مناطقی دیگر است که ممکن است به طور عمده با فرهنگی متفاوت و شرایط زندگی کاملاً غیرقابل پیشبینی مواجه شوند. این عمل به شدت بر پایه نابرابری و بیعدالتی استوار است و به طور غیرمستقیم وضعیت فلسطینیها را به عنوان شهروندان درجه دو در منطقه تقویت میکند. از دیدگاه حقوق بشری، هیچگاه نباید مردم یک منطقه از سرزمین خودشان اخراج شوند، مگر در شرایطی که به دلایل بسیار خاص و موجه باشد. در این مورد، این تصمیم بیشتر به تشدید درگیریها و بحرانهای انسانی منجر خواهد شد تا اینکه به صلح کمک کند.
۲. تشدید بحران انسانی و مهاجرت اجباری:
اخراج مردم از غزه به معنای آغاز یک بحران انسانی جدید خواهد بود. در صورتی که طرح ترامپ به مرحله اجرا برسد، میلیونها فلسطینی از خانه و کاشانه خود اخراج خواهند شد و باید در کشورهای دیگر اسکان یابند. این حجم از جابجایی جمعیتی نه تنها فشار بسیاری بر کشورهای میزبان خواهد آورد، بلکه مشکلات اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی زیادی نیز به بار خواهد آورد. در این میان، کشورهای عربی که خود با مشکلات اقتصادی و سیاسی دست و پنجه نرم میکنند، قادر به پذیرش این تعداد از آوارگان نخواهند بود. این فشار میتواند موجب ناامنی بیشتر در کشورهای میزبان شده و تنشهای داخلی را تشدید کند.
۳. مقاومت مردم غزه و مخالفت با تغییرات اجباری:
مردم غزه هیچگاه راضی به ترک سرزمین خود نخواهند بود. این مردم، سالها در این منطقه زندگی کردهاند و ارتباط عاطفی عمیقی با خانهها و زمینهای خود دارند. تلاش برای اخراج آنان میتواند منجر به مقاومت شدید و احتمالا شورشهای مسلحانه شود که این خود میتواند به تشدید خشونتها و درگیریها در منطقه منجر گردد. همین حالا نیز مردم غزه با مشکلات فراوانی در زندگی روزمره روبهرو هستند و مجبور کردن آنان به ترک خانههایشان، تنها به افزایش خشونتها و بیثباتی بیشتر خواهد انجامید.
۴. ناکارآمدی در حل مسئله فلسطین و روند صلح:
پیشنهاد ترامپ به نوعی تلاش برای «حل» مسئله فلسطین از طریق ایجاد تغییرات ساختاری اجباری است. اما این روش نه تنها مشکل را حل نمیکند، بلکه تنها منجر به پیچیدهتر شدن آن میشود. بحران فلسطین به هیچوجه با اخراج و جابجایی مردم از سرزمینهایشان حل نخواهد شد. این مسأله نیاز به یک راهحل سیاسی جامع، مبتنی بر مذاکرات صلح و توافق میان طرفهای فلسطینی و اسرائیلی دارد. برعکس، سیاستهایی مانند اخراج مردم از سرزمینشان تنها به انزوای بیشتر فلسطینیها و افزایش خشم و نارضایتی در سراسر منطقه منجر میشود.
در نهایت، این سیاست نشاندهنده یک رویکرد کوتاهمدت و سطحی به مسئله فلسطین است که به جای حل بحران، تنها به پیچیدگیهای آن میافزاید. برای رسیدن به صلح واقعی در خاورمیانه، نیاز به پذیرش حقوق بشر، احترام به اراده مردم و تلاش برای حل مسائل از طریق گفتوگو و توافقهای دیپلماتیک وجود دارد.