روابط ایران و مصر: از ازدواج سلطنتی «محمدرضا پهلوی با فوزیه» تا عقد اخوت «احمدی نژاد و مٌرسی»
رسول سلیمی: سفر پزشکیان به مصر نشان داد که روزنههایی از امید برای ارتباط میان دو کشور ایران و مصر به وجود آمده است. رابطه ایران و مصر در دهههای اخیر دچار تنش بوده اما غالب افراد، سرنخ این تنش را نیز گم کردهاند و اگر از آنها پرسیده شود که چرا ما با مصر قطع ارتباط کردیم، کسی به یاد نمیآورد.
این در حالی بود که بعد از کودتای نظامی در مصر و کنار رفتن محمد مرسی در زمان احمدی نژاد که به ایران نزدیک بود، مجددا روابط ایران و مصر تیره شد. آنچنان که با رفتن بشار اسد انتظار است تا طلوع صبحی دیگر، روابط ایران و سوریه روی دوستی نبیند.
چه آنکه پیش از آن نیز، روسای جمهوری همچون حسن روحانی بودند که قصد داشتند روابط مصر و ایران را عادی کنند اما تا ریاست جمهوری ابراهیم رئیسی که کلیدهای مخصوصی برای باز کردن قفل ارتباط با کشورهای همسایه با اسم رمز «سیاست همسایگی» داشت، مقامات دولتی قبلی نتوانستند تا خرداد ۱۴۰۰ به چنین مجوزهایی دسترسی پیدا کنند.
فراز و فرود روابط ایران و مصر
روابط مصر و ایران، پس از سقوط حکومت عثمانی و به طور مشخص از سال ۱۹۲۸ شاهد رویدادهای متعددی بوده که از بارزترین آن، ازدواج میان دو خاندان پادشاهی بود؛ ازدواج محمد رضا پهلوی و فوزیه، خواهر پادشاه وقت مصر ملک فاروق اول. این ازدواج بیش از ۶ سال دوام نیافت و طلاق رسمی میان دو طرف در سال ۱۹۴۸، موجب ایجاد تنش سیاسی در روابط میان دو کشور شد که مدتی طولانی ادامه یافت.
اما پس از روی کار آمدن جمال عبدالناصر این ارتباط به تیرگی گرایید و از سال ۱۹۵۲ رابطه ایران با مصر در سطح و فضای دیگری ادامه پیدا کرد، به طوری که در مقطعی از زمان ارتش دو کشور در حالت آماده باش قرار گرفتند.
این اقدام مصر، ایران را به سمت اتخاذ موضعی علیه مصر و تقویت روابط با کشورهای غربی به دور از مصر و کشورهای عربی واداشت؛ در آن زمان تحولاتی در صحنه سیاسی شکل گرفت که از جمله آن تغییر شکل ائتلافها در دو طرف بود؛ مصر در آن زمان و پس از تنش در روابطش با امریکا به شوروی نزدیکتر شد و ایران به تقویت روابط خود با کشورهای غربی، امریکا و اسرائیل اهتمام ورزید.
پس از آنکه مصر موضع مخالفت با پیمان بغداد در سال ۱۹۵۵ اتخاذ کرد، تنش و اختلافات میان مصر و ایران افزایش یافت. پیمان بغداد نیز با کاهش نفوذ شوروی در خاورمیانه منعقد شد اما از نظر عبدالناصر، این پیمان به دنبال تغییر موازنه قوا در منطقه به نفع امریکا، بریتانیا، ایران و اسرائیل علیه شوروی، مصر و کشورهای عربی بود. ایران نیز در مقابل علیه اعلامیه عبدالناصر برای ملی کردن کانال سوئز در سال ۱۹۵۶ موضع مخالف اتخاذ کرد.
تنش میان دو کشور زمانی به اوج رسید که شاه در سال ۱۹۶۰ رسماً اسرائیل را به رسمیت شناخت و دولت مصر، روابط دیپلماتیک خود را با ایران قطع کرد، در پی این رویداد، تظاهرات گستردهای در ایران در سال ۱۹۶۳ شکل گرفت و امام خمینی(ره) به دلیل سخنرانی ایشان علیه اسرائیل و پادشاهی پهلوی، بازداشت شد، مصر از جمله کشورهای نخستی بود که محمدرضا پهلوی، آن را به دخالت در امور ایران، حمایت از انقلابیون و تامین مالی آنها متهم کرد. با روی کار آمدن انور سادات، ثبات به رابطه میان قاهره و تهران بازگشت، سادات روابط خوبی با شاه ایران به ویژه پس از کمک ایران به مصر در جنگ اکتبر ۱۹۷۳ داشت.
از پاییز تا بهار روابط ایران و مصر
این در حالی بود که در دوره ریاست جمهوری انور سادات، روابط مصر با قدرتهای بزرگ شاهد تغییر قابل ملاحظهای بود و رئیس جمهور وقت مصر در راستای بهبود روابط با امریکا تلاش کرد و به طور همزمان به نزدیکی روابط میان مصر و ایران اهتمام داشت که این مسأله منجر به بهبود روابط میان طرفین شد تا اینکه پس از انقلاب اسلامی کشورمان؛ اساسا رابطه ایران با مصر در تعلیق و قطع ارتباط قرار گرفت.
یکی از علل مهم این موضوع پیوستن مصر به قرارداد کمپ دیوید و به رسمیت شناختن اسرائیل بود. مصر در این شرایط از جبهه ضداسرائیلی مقاومت فاصله گرفت و سعی کرد رابطه و مراودات سیاسی و اقتصادی خود را با رژیم اسرائیل شروع نماید که روابط آنها حتی به تبادل سفیر نیز رسید.
هنگامی که محمد حسنی مبارک، رئیس جمهور مصر شد، تنش میان دو کشور با وجود تلاشها با هدف ازسرگیری روابط دیپلماتیک، ادامه یافت اما دولت مبارک اهتمام داشت روابط دارای نوسان و فراز نشیب باقی بماند تا بتواند از این مسأله به عنوان عامل فشاری در روابط با کشورهای عضو شورای همکاری و امریکا استفاده کند.
هنگامی که مصر در سال ۱۹۸۷، اعلام کرد که محمود مهتدی، رئیس دفتر حفاظت منافع ایران در قاهره، شخصیت نامطلوب است و ایران به رصد حرکت نفتکشها در کانال سوئز متهم شد، تنش جدیدی در روابط دو کشور ایجاد شد. در سال ۱۹۸۸ و در پی توقف جنگ ایران و عراق، تهران، شرط ازسرگیری روابط با مصر را عذرخواهی مصر بابت حمایتش از عراق در این جنگ اعلام کرد.
بعد از کودتای نظامی در مصر و کنار رفتن محمد مرسی در زمان احمدی نژاد که به ایران نزدیک بود، مجددا روابط ایران و مصر تیره شد. آنچنان که با رفتن بشار اسد انتظار است تا طلوع صبحی دیگر، روابط ایران و سوریه روی دوستی نبیند
اما در سال ۲۰۰۰ نخستین تماس تلفنی میان حسنی مبارک و محمد خاتمی، رئیس جمهور وقت کشورمان برقرار شد و جمهوری اسلامی برای نخستین بار در سال ۲۰۰۱ در نمایشگاه بینالمللی کتاب قاهره حضور یافت و در سال ۲۰۰۳ نخستین دیدار میان مبارک و خاتمی در سوئیس انجام شد که نخستین دیدار میان رؤسای جمهور مصر و ایران پس از دیدار سادات و محمدرضاشاه در تهران در اکتبر ۱۹۷۷ بود. در آن زمان مبارک گفت که روابط با ایران عادی است.
اما روابط مصر و ایران با روی کار آمدن اخوان المسلمین در مصر متحول و وارد نقطه عطف جدیدی در سال ۲۰۱۲ شد. محمد مرسی، رئیس جمهور مصر به عنوان نخستین رئیس جمهور مصر از سال ۱۹۷۹ به تهران سفر کرد. محمود احمدی نژاد، رئیس جمهور ایران نیز در سال ۲۰۱۳ در سفری تاریخی به قاهره سفر کرد و بین دو کشور چنان عقد اخوتی شکل گرفت که فقط یک کودتای نظامی می توانست آن را از هم بٌگسلد. و شد آنچه شد!
پس از سفر احمدی نژاد به مصر، محافل مردمی و دینی در مصر مخالفت خود با ازسرگیری روابط با ایران را اعلام کردند، احمد الطیب، شیخ الازهر، در دیدار با احمدی نژاد، از او خواست در امور کشورهای عضو شورای همکاری دخالت نکند و گسترش نفوذ جمهوری اسلامی در کشورهای سنی را متوقف کند.
اما روابط ایران و مصر پس از حمایت علنی محمد مٌرسی از شورش در سوریه و درخواست ساقط کردن حکومت بشار اسد، مجدداً به مرز تنش رسید و پیوند برادری سست شد تا آنکه در نهایت دولت مرسی با کودتای نظامیان سقوط کرد و عبدالفتاح السیسی رئیس جمهور شد. رئیس جمهوری که کاملا به امریکا گرایش داشت و تا سالها بین ایران و مصر فاصله افتاد.
تلاش برای احیای روابط دو کشور
ناظران سیاسی می گویند در کشور مصر در مورد رابطه با ایران دو دیدگاه اساسی وجود دارد؛ اول آنکه برخی از سیاسیون نظیر عمرو موسی معتقدند در حد متعادل باید با ایران رابطه برقرار کرد و از فرصت ایران بهرهمند شد.
اما از آنسو نهادهای امنیتی مصر ملاحظات جدی درباره پذیرش ایران و مذهب تشیع در مصر دارند و همین موضوع، نیروهای امنیتی مصری را به این چارچوب فکری رسانده که احتمال دارد این موضوع موجب نفوذ ایران در جامعه مصر شود. اما تلاش های ایران برای تنش زدایی از روابط دو کشور با اقدامات شهید امیرعبدللهیان دو چندان شد و سرعت گرفت.
تا اینکه در سال ۲۰۲۲، حسین امیر عبداللهیان، وزیر خارجه وقت کشورمان در حاشیه کنفرانس بغداد ۲ در اردن با عبدالفتاح السیسی، رئیس جمهور دیدار کرد. ابراهیم رئیسی، رئیس جمهور فقید کشورمان نیز در حاشیه نشست اضطراری سران کشورهای عربی و اسلامی در ریاض با عبدالفتاح السیسی، رئیس جمهور مصر دیدار وپیرو مجوزی که از سوی رهبرانقلاب دریافت کرده بود، تاکید کرد که هیچ مانعی برای گسترش روابط با مصر وجود ندارد.
چرایی سردی روابط ایران و مصر
ایران در ۴۵ سال گذشته، تلاشهایی برای بهبود روابط با مصر داشته است که اغلب با بیتمایلی آنها مواجه شده است. علت اصلی این ناکامی، فشارهایی است که ازسوی امریکا، بریتانیا و اسرائیل برای جلوگیری از احیای روابط تهران و قاهره اعمال می شود.
رابطه با مصر از گذشته با تلاش هایی از سوی رفسنجانی و خاتمی و روحانی آغاز شد. زمانی که خاتمی دنبال برقراری ارتباط با مصر بود، عدهای با نامگذاری خیابان خالد اسلامبولی در تهران در برابر آن مقاومت کردند. این در حالی است که در حال حاضر شرایط کشورمان حول مسئله ارتباط با اعراب، به راهبردی برای تنش زدایی با کشورهای عربی رسیده و مانع داخلی برای ارتباط با مصر وجود ندارد.
یکی دیگر از عوامل برای نزدیکی دو کشور، تمایل مصر به حفظ آرامش در غزه با توجه به روابط نزدیک تهران با بسیاری از جناحهای مسلح در نوار غزه از جمله حماس و جهاداسلامی است. در عین حال، قاهره علاوه بر نقش خود در پرونده آشتی فلسطین، به حفظ ثبات در نوار غزه و عدمتشدید درگیری نظامی با اسرائیل علاقهمند است. این امر باعث میشود که مصر به هر طریقی با ایران در چارچوب حفظ ثبات در غزه ارتباط برقرار کند.
روسای جمهوری همچون حسن روحانی قصد داشتند روابط مصر و ایران را عادی کنند اما تا ریاست جمهوری ابراهیم رئیسی که کلیدهای مخصوصی برای باز کردن قفل ارتباط با کشورهای همسایه با اسم رمز «سیاست همسایگی» داشت، مقامات دولتی، نتوانستند تا خرداد ۱۴۰۰ به چنین مجوزهایی دسترسی پیدا کنند
همچنین، علاقه مصر به امنیت دریانوردی با توجه به تحرکات مستمر حوثیها برای امنیت دریانوردی در دریای سرخ و تنگه بابالمندب به دلیل تاثیر زیاد آن بر حرکت ناوبری در کانال سوئز مطرح است. همچنین روابط نزدیک ایران با حوثیها در یمن که میتوانند بر کشتیرانی در دریای سرخ تاثیرشوند، عامل دیگری است که میتواند قاهره و تهران را به هم نزدیکتر کند.
ناظران سیاسی از جمله موانع تنش زدایی از روابط دو کشور را ارتباط مصر با اسرائیل ارزیابی می کنند. آنها معتقدند از زمان تاسیس اسرائیل، تلاشهای بسیاری برای ایجاد اختلاف در زمینههای فرقهای و قومی و مذهبی صورت گرفته است. دیدگاه مصریها در خصوص موانع ازسرگیری روابط بین دو کشور تاکنون ناشی از اشتباه در برآوردها و برداشتهای هر دو کشور و همچنین لغزش در تصمیمگیریها در بزنگاه های سیاسی دو کشور بوده است.
مانع مهم دیگر در تنش زدایی از روابط، نگرانی مصر از رابطه ایران و اخوانالمسلمین است؛ زیرا قاهره این گروه را تهدیدی بزرگ برای ثبات خود میداند. با توجه به بررسی فرصتها و تهدیدهای ازسرگیری روابط ایران و مصر، پیشبینی می شود نزدیکی روابط دو کشور در سطح مبادلات تجاری و گردشگری باقی بماند؛ زیرا با توجه به تورم اقتصادی بالا در مصر و اهمیت گردشگری در تولید ناخالص داخلی این کشور، گردشگران ایرانی مهمترین فرصت برای این کشور بهعنوان منبع مهم ارزآوری محسوب می شوند که می تواند تا حدی، تورم داخلی این کشور را کاهش دهد.
311213