موسیقی با خوشآمد و یا نفی حاکمان تعریف میشد/ مشروطه و نهضت ملّی شدن نفت جریانهای تاثیرگذار در موسیقی/ امین الله رشیدی تنها بازمانده موسیقی دهه ۴۰
پریسا ساسانی: دوران ناصری و سالهای پیش از مشروطه، سرآغاز تحولات نوین در موسیقی ایران است و عارف قزوینی که در آن سالها ۲۳ سال سن داشت با سرودن غزلهای وطندوستانه به شوریدهترین شاعر دوران مشروطه و آزادیخواه تبدیل شد که تصنیف «از خون جوانان وطن» معروفترین و تاثیرگذارترین غزل او است که در دههها و یا حتی قرنها پس از سروده شدناش در هر دوره ای به انحای مختلف اجرا شده است.
عارف قزوینی منتقد کلنل علینقی وزیری شد
کلنل علینقی وزیری اما جنس دیگری از موسیقی را تجربه کرد او از پیشگامان آهنگسازی برای اجرای ارکستر موسیقی ایرانی بود که با ایجاد روشی نوین برای نتنویسی و شیوه تدوین ردیف تاثیرات بسیاری بر موسیقی سنتی ایران گذاشت. اما تلاشهای کلنل وزیری برای آموزش موسیقی به سبک متاثر از موسیقی کلاسیک مورد نقد برخی موسیقیدانهای آن دوران قرار گرفت که عارف قزوینی یکی از منتقدان جدی او بود.
کلنل وزیری و ساخت سرودهایی از جنس ملّی و میهنی
اما یکی از فعالیتهای جدی وزیری ساخت سرودهایی از جنس ملّی و میهنی بود که در دوران گذار بسیار تاثیرگذار بود که سرودهایی چون «ای وطن»، «پاینده ایران»، «مهرایران»، «خاک ایران» از جمله آثار او است.
بعد از به قدرت رسیدن رضاخان قزاق و آغاز حکومت پهلوی جنس استفاده از موسیقی به نوعی تغییر کرد و علاوه بر موسیقی درباری که یادگار دوران قاجار بود، موسیقی سنتی نیز رشد کرد و نوع دیگر از موسیقی اعتراض گونه در قالب موسیقی پاپ درنیمه دوم دهه ۴۰ شکل گرفت که می توان به خوانندگانی چون فرهاد مهراد و فریدون فروغی اشاره کرد.
برنامه گلها، عصر طلایی موسیقی سنتی ایران
در اواسط دهه ۱۳۳۰ به همت داود پیرنیا، فرزند مشیرالدوله، برنامه ای ماندگار در موسیقی سنتی در رادیو آغاز شد این برنامه شامل مجموعه ای از «گل های جاویدان»، «گل های رنگارنگ»، «برگ سبز»، «شاخه گل»، «گل های صحرایی» و «گل های تازه» بود. این برنامه نقش مهمی در حفظ و اشاعه موسیقی سنتی و ردیف دستگاهی ایران داشته است که میتوان از آن به عنوان عصر طلایی موسیقی سنتی ایران یاد کرد.
در این برنامه از توانایی ها و ظرفیت های موسیقی سنتی با آهنگسازی دُردانه های موسیقی ایران بهره برده شد و اهنگسازانی چون شیدا، عارف، غلامحسین درویش، جهانگیر مراد(حسام السلطنه)، علینقی وزیری، روح الله خالقی، مرتضی محجوبی، رضا محجوبی، مرتضی نیداود، ابوالحسن صبا، موسی معروفی، جواد معروفی، رکن الدین مختاری، شکری قهرمانی، مهدی خالدی، علی تجویدی، پرویز یاحقی، حبیب الله بدیعی، محمود ذوالفنون، جواد بدیع زاده، ابراهیم منصوری، همایون خرم، سیروس ساغری، حسین یاحقی، فریدون حافظی، اسدالله ملک، لطف الله مجد، و میلاد کیایی در شکلگیری آن نقش داشتند.
برنامه گل ها نام بسیاری از شاعران کلاسیک و عارف مسلک ایرانی مانند خواجوی کرمانی و عراقی را زنده نگه داشت و البته یکی از مهمترین دستاوردهای این برنامه میدان دادن به آواز بانوان بود که صدای پریسا، دلکش، پوران، عهدیه و دیگر بانوان بعدها با ساخت موسیقیهای واروژان خوانندگان زن موسیقی پاپ نیز پا به عرصه موسیقی ایران گذاشتند.
و اما «مرا ببوس»
مرا ببوس نام تصنیفی با شعری از حیدر رقابی و آهنگی از مجید وفادار است که ابتدا در سال ۱۳۲۹ توسط خوانندهای قشقائی به اسم بتول رضایی با نام هنری «پروانه» اجرا شد و بعد از ۲۸ مرداد با بازخوانی حسن گلنراقی از رادیو پخش، معروف و جاودانه شد.
علی شیرازی پژوهشگر موسیقی با بیان این مطلب که ریشه تغییردر سبک موسیقی ایران در دوران مشروطه با تصنیفهای عارف قزوینی و نگاه کلاسیک علی نقی وزیری شکل گرفته است و به بعد واقعه ۲۸ مرداد رسیده است؛ گفت: فضای قالب تاریخی بعد از ۲۸ مرداد سال ۱۳۳۲ دچار رخوت شده بود وازآنجائیکه هنرمندان در زمینههای مختلف هنری از جمله تئاتر، سینما و موسیقی در بزنگاههای تاریخی کنار جامعه میایستند، هنر موسیقی هم به میدان آمد و موسیقیهای ماندگاری در دهه ۳۰ و ۴۰ شکل گرفت. بنابراین با توجه به این موضوع که فضا در آن روزگار غمزده بود ترانهها هم به همان صورت همراه با یاس و عاشقانه بود. به عنوان مثال میتوان به خوانندگانی چون داریوش رفیعی، الهه، منوچهرهمایون، ایرج، کوروس سرهنگزاده وغیره اشاره کرد.
این منتقد در پاسخ به این سئوال که کارکرد این نوع از موسیقی در ایرانِ آن روزگار به چه صورتی بوده است؛ اظهار داشت: ردیف دوره قاجار توسط کلنل وزیری، روح الله خالقی و ابوالحسن خان صبا به خط نُت درآمد و با تاسیس رادیو در سال ۱۳۱۹ آن نوع از موسیقی که در دستگاه سلطنت بود به مدرن شدن میل پیدا کرد.
نیمه دوم دهه ۴۰ موسیقی با واروژان پوست انداخت
حسین عصاران نویسنده کتابی با عنوان «واروژان» او را آغازگر فصل نوینی از موسیقی در ایران می داند که توانست از نیمه دوم دهه ۴۰ تا هفت سال دهه ۵۰ نوع و ذائقه موسیقایی را تغییر دهد در واقع موسیقی در این ایام با واروژان پوست انداخت.
عصاران در گفتگویی که با خبرگزاری «ایبنا» انجام داده بود؛ نقش واروژان را در تنظیم موسیقی ترانه غیرقابل انکارعنوان کرده و گفت: «نقش واروژان در تاثیری که در تنظیم موسیقی ترانه داشته، غیرقابل انکار است؛ اما در زمینه آهنگسازی برای ترانه با اینکه کارنامه بسیار پرباری دارد ولی جایگاه انحصاری ندارد. در توضیح محور سوم نیز باید بگویم که کارنامه واروژان در زمینه موسیقی فیلم در تراز تنظیم موسیقی ترانه و آهنگسازی برای آن نبوده است.»
نخواستند و یا نشد که رشیدی موسیقی دهه ۳۰ و ۴۰ عرضه کند
امین الله رشیدی تنها بازمانده هنرمندان موسیقی دهه ۳۰ و ۴۰ است که می توانست دامنه موسیقی آن دوران را به عنوان یک دستاورد هنری عرضه کند که نشد یا نخواستند که بشود.
علی شیرازی پژوهشگر موسیقی ایران در بخش دیگر از صحبتهای خود با بیان این مطلب ک امین الله رشیدی تصنیفخوان خوبی بوده است؛ گفت: رشیدی در دوره خود طرفداران خاص خودش را داشته است ولی با اینکه در دوران انقلاب فعالیت سیاسی نداشت ولی بعد از انقلاب هم نتوانست کار کند تا اینکه بعد از دوره خاتمی روزنهای باز شد و به دلیل اینکه خاطرهای از فعالیتهای سیاسی رشیدی پیدا نکردند عاقبت به او مجوز دادند.
شیرازی خاطرنشان کرد: موسیقی و آوازی که رشیدی می خواند بوی ایام قدیم را می داد که به شکل تصنیف گونه و شاعرانه می خواند و توانست در دورهای مردم را در نیمه دوم دهه ۷۰ و دهه ۸۰ با خود همراه کند.
۲۴۳۵۷