نگاهی واقعبینانه به روابط ایران ـ روسیه
روابط ایران و روسیه، به عنوان دو کشور پراهمیت با تاریخ و فرهنگ غنی، همواره تحت تأثیر وقایع تاریخی و تحولات سیاسی قرار داشته است. برای بسیاری از ایرانیها سیاست روسیه به صورت مداوم در طول تاریخ علیه ایران بوده و باعث ضرر و زیانهای غیرقابل بخشش به ما شده است. این احساسات را نمیتوان خارج از تاریخ پرتنش و رفتارهای مسکو در ۲۰ سال گذشته دانست.
آغاز روابط ایران و روسیه به بیش از دو قرن پیش برمیگردد و شامل جنگها و توافقهایی است که منجر به از دست رفتن بخشهایی از خاک ایران شده است. امروزه ایرانیها آن توافقات را ننگین میدانند. جنگهای ایران و روسیه در دوره قاجار، به ویژه جنگهای ۱۸۰۴ تا ۱۸۱۳ و ۱۸۲۶ تا ۱۸۲۸، نتیجهای جز امضای عهدنامههای گلستان و ترکمانچای نداشت که بخشهای وسیعی از سرزمین ایران را به روسیه واگذار کرد و زخمی همیشگی به ایرانیها زد. بدیهی است که این وقایع نه تنها اعتماد ایرانیها به روسیه را کاهش داد، بلکه باعث ایجاد احساس مورد خیانت واقع شدن از سوی همسایه شمالی شد.
اما همه چیز به تاریخ ختم نمیشود. در دهههای اخیر، رفتارهای سیاسی روسیه در منطقه نیز بر احساسات ضدروسی ایرانیها تأثیر گذاشته است. حمایت روسیه از کشورهای عربی در مسائل مرتبط با تمامیت ارضی ایران، مانند جزایر سهگانه در خلیج فارس، موجب خشم و نارضایتی در تهران شده است. همچنین، امضای بیانیههایی علیه ایران توسط روسیه، حتی در زمانهایی که روابط رسمی دو کشور بر اساس همکاری تعریف شده بود، نشاندهنده عدم پایبندی مسکو به اصول دوستی و همکاری تحلیل میشود.یکی از جدیدترین نگرانیها برای تهران، حمایت روسیه از کریدور زنگزور است. اگر منافع ملی ایران را در نظر بگیریم، این اقدام میتواند تمامیت ارضی ایران را تهدید کند. این کریدور که بین جمهوری آذربایجان و ارمنستان قرار دارد، با مخالفت شدید مقامات ایرانی روبهرو شده است.
واکنشهای تند رسانهها و مقامات ایرانی نسبت به این مسئله نشاندهنده عمق نارضایتی آنها از سیاستهای روسیه در منطقه قفقاز است.
اما با همه این بالاوپایینها، ایران و روسیه در برخی از مراحل روابط خود با تکیه بر منافع مشترک، پیش رفته و توانستهاند همکاری قابل قبولی ارائه کنند. باور به این که رفتار روسها در قبال ایران ناشی از یک خصومت تاریخی، کینهای قدیمی یا بیوفایی عمیق روسها باشد، هر چند میتواند در اشل رسانههای اجتماعی موثر واقع شود اما در تحلیل سیاستخارجی خامدستانهاست.
سه عنصر شرایط جهانی و مسائل اقتصادی و مرزها همواره برای ایران و روسیه تعیینکننده بودهاند. در کنار تضادهای تاریخی و سیاسی بسیار، ایران و روسیه در بسیاری از مسائل منطقهای و جهانی منافع مشترکی دارند. مقابله با تروریسم و گروههای افراطی در سوریه و حفظ ثبات در منطقه قفقاز از جمله این منافع هستند. همکاریهای نظامی و اقتصادی بین دو کشور، به ویژه در زمینه انرژی، نشاندهنده تمایل هر دو کشور برای تقویت روابط است. هر چند ایران اعتقاد دارد روسها بهعنوان دوستان ایران در مساله انرژی بیش از آنکه به رابطه دوستانه مسکو و تهران اتکا کنند، تنها و تنها بر منافع خود تکیه دارند.
در روابط ایران و روسیه حفظ توازن قوا میان دو کشور همسایه و در منطقه از اهمیت زیادی برخوردار است. در حال حاضر هم ایران و هم روسیه به دلیل تحریمها و انزوای بینالمللی، نیازمند شرکای استراتژیک هستند. روسیه میتواند به عنوان یک شریک کلیدی در تأمین امنیت و توسعه اقتصادی ایران عمل کند.
بسیاری از تحلیلگران بر این باورند که باید با نگاهی واقعگرایانه به سیاستهای روسیه نگاه کرد. رفتارهای روسیه ممکن است گاهی اوقات به نظر خیانتآمیز بیاید، اما این رفتارها معمولاً ناشی از تلاش برای حفظ منافع ملی خود است. بنابراین، درک این واقعیت که سیاستهای خارجی هر کشور بر اساس منافع خود شکل میگیرد، میتواند موجب کاهش احساس خیانت نسبت به روسیه شود. در عین حال در ایران منافع ملی، به صورت یک اصل اساسی که مورد توافق همه گروههای سیاسی و شهروندان باشد، کمتر مورد توجه است و اغلب با منافع حزبی و گروهی و ایدئولوژیک جایگزین میشود. در چنین شرایطی صحبت کردن از اینکه ارتباط حساب شده با روسها در شرایطی میتواند به نقش ایران در منطقه کمک کرده و منافع ملی ایران را تامین کند، دشوار بهنظر میرسد.
*روزنامه نگار
۳۱۱۳۱۲