چهار جشن ایرانی «دیگان» داریم/ تم جشنها رنگهای سرخ و سپید است
به گزارش خبرگزاری خبرآنلاین، غروب دوشنبه سوم دی ۱۴۰۳ جنگ ماهانهی انجمن فرهنگی افراز در خانهی اندیشمندان علوم انسانی برگزار شد. انجمن فرهنگی افراز با سابقهی ۲۳ ساله در سه حوزهی ادبی، هنری و تاریخی فعالیت میکند، ثبت ملی شده و جزو معدود انجمنهای فرهنگی مشاور سازمان ملل است.
در نشست یادشده کاوه ایرانفره نخستین پژوهشگر تاریخ دربارهی جشن «دیگان» سخن گفت. در ادامه بخشهایی از گفتههای او را میخوانید:
اول از همه جشن دِیگان را به همه فرخندهباش میگویم. شعری در این زمینه داریم: «شب اورمزد آمد و ماه دی/ ز گفتن بیاسای و بردار می» که شوربختانه آن را به اشتباه برای جشن شب یلدا استفاده میکنند در حالی که هیچ ربطی به جشن شب یلدا ندارد و مربوط به ۲۵ آذر یعنی شب اورمزد است که فردای آن میشود جشن دیگان.
در فرهنگ ایرانی هر روز از ماه یک نام دارد و هرگاه که نام روز و ماه با هم یکی میشوند، ما آن روز را جشن میگیریم. در تقویم زرتشتی در هر ماه چهار روز به نام «دی» وجود دارد. دی یا «دتوشو»ی اوستایی به معنای آفریدگار و اهورامزدا است، هرگاه نام اهورامزدا با نام دی یکی شود، یعنی این دو با یکدیگر مصادف شوند ما در آن روز جشن دیگان برگزار میکنیم.
در ماه دی چهار جشن دیگان داریم: نخستین آن شب اورمزد است که بر طبق تقویم جلالی برابر است با ۲۵ آذر، دومی سوم دیماه است و سومی و چهارمی نهم و هفدهم دی. بنابراین شعر «شب اورمزد آمد از ماه دی» مربوط به جشن دیگان است.
اهمیت جشن دیگان چیست؟
واژهی «دی» به معنای اهورامزدا است، بنابراین اهمیت جشن دیگان در نیایش و ستایش خداوند است. داریوش شاه هخامنشی در کتیبهی خود گفته است «خدای بزرگ است اهورامزدا که شادی را آفرید، که شادی را برای مردم آفرید» که نشانگر اهمیت شادی در فرهنگ و اندیشهی ایرانی است. اساسا اهمیت جشن دیگان نیز به شادی و شادی کردن است؛ یعنی وقتی ما خداوند را نیایش میکنیم، این نیایش به صورت شادی کردن و برپایی جشن انجام میشود. در اوستا داریم که «ای اهورامزدا ما در نماز تو شادمانیم» بنابراین شادی کردن با نیایش اهورامزدا یک معنی دارند. بدین معنا شادی کردن در فرهنگ و اندیشهی ایرانی جایگاهی بسیار والا دارد.
دی آغاز زمستان و فصل سرماست. در هزارههای پیشتر که هنوز فنآوری مثل امروز نبود؛ یکی از دشواریهای بزرگ انسانها گرم نگه داشتن خودشان در این فصل بود. اهمیت دیگر نهفته در اندیشهی برگزاری جشن دیگان این بود که ما ایرانیان با جمع شدن کنار یکدیگر بکوشیم بر سرما غلبه کنیم.
تم جشن
هر جشنی در فرهنگ ایرانی یک تم و رنگی دارد مثلا رنگهای «آذرگان» سرخ و نارنجی، «آبانگان» طیفهای مختلف رنگ آبی، «مهرگان» سرخ مایل به نارنجی، و رنگ و تم جشن دیگان سرخ و سپید است. سرخ نماد گرما است یعنی ما در عین حال که سرما بر ما غلبه کرده باید با شادی کردن، در کنار یکدیگر بودن و یاری رساندن به همدیگر بر سرما فائق آییم. از این رو در فرهنگ ایرانی بین امر اجتماعی و امر خصوصی تعادل برقرار است یعنی در اندیشهی ایرانی یا آئین زرتشتی بسیار بر حریم خصوصی، آزادی و آنچه در گفتمان امروزی با عنوان لیبرالیسم و حقوق مربوط به آزادی فردی تعریف شده، و نیز حقوق اجتماعی، دوستی و همکاری تاکید شده است. این تعادل همان چیزی بوده که باعث شده طی قرون بسیار طولانی اندیشه و فرهنگ ایرانی با وجود همهی دشواریها و نیروهایی که در صدد نابود کردن و از میان بردنش بودهاند همچنان زنده بماند.
خوراکیها
ما در جشن دیگان، که ارتباطی بسیار نزدیک با یلدا دارد و در ادامهی آن است، بر سفرهای سرخرنگ همان محصولات یلدایی مثل انار، هندوانه، آجیل (که در همهی جشنهای ایرانی وجود دارد و نماد صمیمیت است)، شیرینی (مثل آجیل نماد صمیمیت است)، را قرار میدهیم، در کنار یکدیگر جمع میشویم و به شادی و نیایش می پردازیم.
نیایش نیز در اندیشه و آئین زرتشتی به شکل سرودهایی است که باید به شکل آواز و با شادی کردن خوانده شوند. هر کدام از این سرودها پیامآور اندیشهای بسیار ارجمند و والا هستند که ما با خواندن آنها به خودمان یادآوری میکنیم تا آن اندیشه را در زندگیمان به اجرا بگذاریم. چراکه انسان خردمند از خرد به اندیشه میرسد، از اندیشه به فرهنگ میرسد، از فرهنگ به تمدن، از تمدن به شهروندی یا ملیت و از شهروندی یا ملیت به انسان کامل. یعنی انسان کامل انسان شهروند است و از این رو است که ما در اندیشهی ایرانی این همه بر یاری و انسجام اجتماعی تاکید میکنیم.
۲۵۹