اخبار سیاسی

خاطره‌ای از یک رزمنده که اجازه نمی‌داد کسی «تیزبازی» در بیاورد!

خبرگزاری خبرآنلاین

به گزارش خبرگزاری خبرآنلاین، بنابرآنچه فارس روایت می‌کند، حمید داوودآبادی یکی از رزمندگان دوران دفاع مقدس، در بیان خاطره ای تعریف می‌کند: «نادر محمدی از بچه‌هایی بود که نماز شبش ترک نمی‌شد؛ ولی سعی می‌کرد کسی متوجه نشود. در عین حال اعتقاد سختی داشت به این که کسی که نماز شب می‌خواند باید از همه لحاظ خود را در اختیار خدا قرار دهد و سر بر فرمان او باشد و نماز شب در کارهای یومیه‌اش اثر مثبت داشته باشد.

بعضی از بچه‌ها بودند که به قول خودشان با تیز بازی از زیر کار در می‌رفتند و هنگامی که نوبت شستن ظرف غذای دسته سی ـ چهل نفری به آن‌ها می‌رسید، به بهانه‌ای جیم می‌شدند و خواه ناخواه بار این مسئله می‌افتاد بر دوش عده‌ای از نیروهای مخلص که در این گونه مواقع همیشه داوطلب بودند و بدون هیچ ادعا یا کلامی کارهای دیگران را هم برعهده می‌گرفتند.

بعضی شب‌ها که نادر برای خواندن نماز شب می‌رفت، چراغ قوه‌ای همراه می‌برد و می‌رفت سراغ کسانی که به قول خودشان خیلی تیز بودند و در آن نیمه شب مشغول خواندن نماز شب. جلوی دیگران نور چراغ را به صورت آن‌ها می‌انداخت و خیلی صریح و تند می‌گفت: «بی‌خودی برای خدا خالی نبند… کی گفته از زیر شستن ظرف غذای خودت و بقیه دربری و بیای نماز شب بخونی؟ جمعش کن بینم. فردا حالت رو می‌گیرم.»

صبح که می‌شد نادر با همان صراحت سر سفره جلوی همه نیروها فریاد می‌زد: «بچه‌ها! برادر فلانی که از زیر کار در می‌ره و می‌ذاره ظرف غذاش رو شما بشورید و محل استراحت رو جارو کنید و همه کارهای دیگه رو شما انجام بدید، شب‌ها خیلی مخلص می‌شه و می‌ره نماز شب می‌خونه و کلی برای خدا خالی می‌بنده.»

این جا بود که طرف از خجالت آب می‌شد و از آن به بعد از تیز بازی گذشته خبری نبود و زودتر از بقیه داوطلب می‌شد برای شستن ظروف غذا. البته همین مسئله بعدها شد نقل کلام و شوخی بچه‌ها و نادر با همان بچه‌ها خودمانی و دوست جدا ناشدنی می‌شد.»

۲۹۲۱۹

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا