وقتی رفتار مستشارهای آمریکایی، ساواک را هم معترض کرد/ نامه محرمانه رئیس اداره ساواک کرمانشاه به تهران
به گزارش خبرگزاری خبرآنلاین، در اوایل دهه ۱۳۴۰ شمسی، ایران به عنوان یکی از متحدان اصلی ایالات متحده آمریکا در خاورمیانه شناخته میشد. کمکهای اقتصادی و نظامی آمریکا به ایران در چارچوب دکترین ترومن و بعداً دکترین آیزنهاور در راستای مهار نفوذ کمونیسم و تثبیت رژیمهای همسو با غرب در منطقه، اهمیت زیادی داشت.
بنابر روایت پایگاه اطلاعرسانی مرکز اسناد انقلاب اسلامی، در این شرایط، ایالات متحده خواستار امتیازاتی ویژه برای اتباع خود در ایران بود. در سال ۱۳۴۳، مجلس ایران لایحهای را تصویب کرد که به اتباع و نظامیان آمریکایی در ایران مصونیت قضایی اعطا میکرد. طبق این لایحه، کارکنان نظامی و غیرنظامی آمریکایی و خانوادههای آنها در صورت ارتکاب جرم در ایران، تحت تعقیب و محاکمه قضایی ایران قرار نمیگرفتند و دادگاههای ایرانی حق محاکمه آنان را نداشتند. به جای آن، آنها در دادگاههای نظامی آمریکا محاکمه میشدند. این تصمیم بهشدت واکنشهای منفی در سطح جامعه و فضای سیاسی ایران به دنبال داشت. بهویژه روحانیون و ملیگرایان به این موضوع اعتراض کردند، چرا که آن را نشانهای از نقض حاکمیت ملی ایران و سلطه خارجی بر کشور میدانستند. مهمترین واکنش به این موضوع از سوی آیتالله روحالله خمینی، صورت گرفت. امام خمینی در یک سخنرانی تند علیه کاپیتولاسیون، این امتیاز را خیانت به استقلال کشور و ملت ایران خواند. ایشان با زبانی صریح و احساسی به مردم گفت:
«آیا دولت ایران، ایران را مستعمره آمریکا کرده؟ ایران را به فروش رسانده؟ عزت ما را پایمال کردهاند! اگر شاه یک آمریکایی را زیر بگیرد، هیچ کس نمیتواند او را محاکمه کند، اما اگر یک ایرانی یک سگ آمریکایی را زیر بگیرد، باید محاکمه شود». این سخنان تأثیر بسیار زیادی در تحریک احساسات ضد آمریکایی و مخالفت با حکومت پهلوی داشت. در پی این سخنرانی، رژیم پهلوی امام خمینی را به ترکیه تبعید کرد.
تأثیرات سیاسی کاپیتولاسیون
1. افزایش نفوذ روحانیت در جامعه: واکنش تند امام خمینی به کاپیتولاسیون، او را به چهرهای مردمی و نماد مقاومت در برابر رژیم پهلوی و قدرتهای خارجی تبدیل کرد. این موضعگیری باعث شد که نفوذ روحانیت در جامعه افزایش یابد و به تدریج به یکی از ارکان اصلی انقلاب اسلامی ۱۳۵۷ تبدیل شود.
2. تشدید فشارهای سیاسی بر رژیم پهلوی: اعتراضات به کاپیتولاسیون یکی از نخستین نشانههای گسترده نارضایتی عمومی از حکومت محمدرضا شاه بود. این نارضایتیها در سالهای بعد به جنبشهای اجتماعی و سیاسی بیشتری منجر شد که نهایتاً به سقوط رژیم پهلوی و پیروزی انقلاب اسلامی انجامید.
بر اساس این مقدمات، در ادامه با بررسی کتاب مستشاران نظامی آمریکا در ایران از منشورات مرکز اسناد انقلاب اسلامی و چند شماره از اسناد موجود در این مرکز درخصوص این موضوع به بررسی ابعاد گستاخی مستشاران آمریکایی در ایران پرداخته خواهد شد:
نوع رفتار و برخورد مستشاران آمریکایی با ایرانیان
«یکی از موضوعات و مباحث مطرح درباره حضور مستشاران نظامی آمریکا در ایران نوع رفتار و برخورد آنها با همکاران ایرانی خود بود. ایرانیانی که به وضوح طرفدار آمریکا و برخی از آنان که کارمند رسمی دولت ایالات متحده، بودند از رفتار و طرز زندگی آمریکاییان در ایران دلخور بودند. یک خانم ایرانی که سالها در اداره اطلاعات آمریکا شغل مهمی داشت در این باره چنین گفته است: آمریکاییان اصرار دارند در اینجا مثل آمریکا زندگی کنند. از سوی دیگر هرگاه ایرانیان به آمریکا میروند از آنها انتظار میرود که مثل یک آمریکایی زندگی کنند به این جهت آنها را در مسیرهای خاصی قرار میدهند تا با روش زندگی در آمریکا آشنا شوند، چنین معیاری مسلماً ضد و نقیض است. آمریکاییان به گونهای مشخص عقدهی خود بزرگ بینی دارند و ایرانیان نیز از این مطلب آگاه اند و خیلی از آنها از آن بیزار و خشمگین هستند یک ایرانی دیگر که در ایالت اوکلاهما تحصیل کرده و کارمند وزارت علوم در تهران بود می پرسید چرا دولت آمریکا و سرمایه داران آن، افراد دست دوم و سوم را به عنوان نمایندهی خود به ایران میفرستد. «جوزف انکهارت در نقد عملکرد مستشاران آمریکایی در ایران چنین نوشته بود: نتیجه ای که میتوان ،گرفت این است که حضور تعداد زیادی آمریکایی در ایران به عنوان مستشار نظامی در دراز مدت زیان بار بود چه فشاری که سبب اختلاف در ارزشهای فرهنگی و سیاسی توسط این مستشاران بر اجتماع (ایرانی) وارد میشود اثری معکوس داشت و گرانتر و بیشتر از پیشرفتی بود که از مدرنیزه کردن ارتش حاصل میشد در ضمن یک مستشار به هیچ وجه برای تعدیل آن اختلاف، ارزشها مجهز نبود و آمادگی نداشت زیرا ضمن اعطای مصونیت سیاسی به او تشویقش میکردند به روشی زندگی کند که از نظر ایرانیان غیر معقول و افراطی شمرده میشد از آن گذشته هیچگونه آموزش سیاسی فرهنگی و زبانی هم نمیدید تا بتواند بدون آنکه حساسیتهای ایرانیان را برانگیزاند به زندگی و کار خود ادامه دهد».
اقدام دولت آمریکا در استفاده هرچه بیشتر از اقلیتهای قومی و مذهبی به عنوان کارمندان محلی در سفارتخانه و برای کمک به مستشاران نظامی از دیگر مصادیق مطرح در این حوزه است درصد مهمی از ارامنهی مسیحی برای سفارت سایر دوایر وابستهی آمریکا و دفاتر مستشاری در ایران کار میکردند آسوریها و یهودیان نیز به گونهای بیتناسب حضور داشتند به عنوان مثال در ۱۹۷۰ (١٣۴٩) از ۲۴٧ کارمند محلی ۱۰۲ تن، مسلمان ۱۰۱ تن از ارامنه و ۴۴ تن آسوری و یهودی بودند تقربیاً ۶٠٪ از ایرانیانی که در استخدام سفارت آمریکا بودند از اقلیتهای مذهبی ساکن در کشور بودند بررسی سالهای دیگر نشان داده که گاه درصد این افراد از این هم بیشتر بوده است؛ چنان که در ١٩۶٨ (١٣۴٧) از هر سه کارمند محلی سفارت دو نفر غیر مسلمان بودند در کشوری که ارامنه تنها ۵٪ جمعیت آن را تشکیل میدهد ۵۰٪ کارمندان محلی دولت آمریکا از میان آنها انتخاب شده بود.»
گستاخی مستشاران بر اساس اسناد
مسئله اما صرفا به همین ابعاد خلاصه نمیشد و مستشاران آمریکایی هیچگونه تقیدی به قوانین و عرف جامعه ایرانی نداشتند و حتی در برابر نهادهای پر قدرتی مانند ساواک و شخص شاه هم رفتار گستاخانه داشتند. این مسئله باعث شد که صدای رئیس اداره ساواک استان کرمانشاه هم از رفتار هتاکانه یکی از این مستشاران بلند شود. بهزعم رئیس ساواک استان کرمانشاه این مستشار آمریکایی حتی در حضور پادشاه هم رفتار گستاخانهای از خود نشان دادهاست و هنگامی که یکی از مسئولان فرهنگی به او درخصوص این نوع رفتارش در مواجهه با شاه تذکر داده بود، با لحنی سرد جواب دادهبود که من از قوانین کشور خودم پیروی میکنم.
شرح سند:
« تیمسار ریاست سازمان اطلاعات و امنیت کشور
محترما بنابر اطلاع واصله یکنفر آمریکایی بهنام J.H lintner که مشاور فرهنگی این استان میباشد نسبت به ایرانیان بهخصوص فرهنگیان با نهایت خشونت و بیادبی رفتار و از هیچگونه نسبت به آنها خودداری نمینماید. در روز تشریففرمایی اعلیحضرت همایون شاهنشاهی به شاهآباد غرب بیگانه نامبرده بدون رعایت نزاکت و ادب در مراسم با پالتو حاضر شده بود و پس از این که رئیس فرهنگ به او یاداور شد که رعایت ادب را بنماید با بیاعتنایی جواب داد که مطابق با مقررات کشور خودم رفتار مینمایم. عمل این بیننده در انظار فوقالعاده زننده و توهین آمیز بود. به نظر این سازمان این شخص صلاحیت ماندن در این منطقه و حتی در کشور را ندارد.
رئیس سازمان اطلاعات و امنیت استان پنجم. بهرامی»
29219