اخبار فرهنگی

شعرهای منعطف و شاعری غیرقابل انعطاف؛ سهراب سپهری دعوت فرح را هم نپذیرفت

سهراب سپهری هنرمند منظمی بود اما او یکی از قرارهای مهمش را نرفت. قراری که به او سفارش شده بود، فرح پهلوی به دیدارش می‌آید.

خبرگزاری تابناک

پریدخت سپهری، در مقدمه کتاب «…هنوز در سفرم» تعریف می‌کند که سهراب سپهری دقت و انضباط خاصی در کارهایش داشت. هیچ نوع بی‌نظمی و کج‌سلیقگی را نمی‌توانست بپذیرد. حتی رد پای این نگاه را در نامه‌هایش هم می‌شد دید.

 به گزارش سرویش فرهنگی تابناک، هر وقت سهراب می‌خواست نامه بنویسد، حالا این نامه چه روی کارت پستال باشد و چه یک نامه اداری، اول آن را جای دیگری یادداشت می‌کرد، بعد از روی همان یادداشت، با حوصله و دقت و البته خطی تمیز و روشن مشغول نوشتن نامه می‌شد. تازه یادداشت را هم دور نمی‌انداخت. آن را نگه می‌داشت. به همین خاطر همیشه می‌دانست که برای چه کسی، و در چه زمانی و در چه موضوعی نامه نوشته است. این دقیقا همان دقت و نظم خاصی است که خواهرش از آن یاد می‌کند. اما گاهی این نظم تحت تاثیر اندیشه‌های او قرار می‌گرفت و باعث می‌شد که جور دیگری عمل کند. مثلا ممکن بود برای یک جلسه یا مصاحبه که از قبل در مجله تنظیم شده، نرود. مهم‌تر از آن، ماجرای یکی از نمایشگاه‌هایش است. وقتی نمایشگاه نقاشی‌هایش در گالری سیحون برگزار شد، خانم منیر سیحون که صاحب گالری بود، کلی به سهراب سپهری تاکید کرد که در شب اول یک مهمان ویژه داریم: خانم فرح پهلوی. حتما بیا و مبادا که دیر کنی و خانم فقط برای دیدن تو به این نمایشگاه می‌آید و… شب افتتاحیه فرا می‌رسد و سهراب نمی‌رود!

 حاشیه‌های همیشگی برای سهراب

سهراب گاهی از شلوغی‌ها دور می‌شد و انگار که خودش را گم می‌کرد و در این گم شدن‌ها دوباره ابعاد دیگری از درونش را پیدا می‌کرد. مثل وقتی که به ژاپن رفت و تنهایی‌ها و خلوت‌های آنجا را چشید، و بعد، نقاشی‌هایش سبک و سیاق دیگری پیدا کردند و حالا، سال‌ها بعد از درگذشت او، در حراج‌های تهران آثارش معمولا رکورددار فروش می‌شوند. در هفتمین حراج تهران، یکی از تابلوهای بدون عنوان او، 3 میلیارد و 100 میلیون تومان فروش رفت. در بهمن 1402 حراج تهران، یکی دیگر از تابلوهای سپهری که آن هم عنوانی نداشت و نقشی از تنه درخت‌ها بودند، به قیمت 22 میلیارد و 440 میلیون تومان چکش خورد. حتی در تیر همان سال هم یکی از نقاشی‌های ژاپنی سهراب، 21 میلیارد و 300 میلیون تومان چکش خورد. سهراب از شلوغی بیزار بود اما بعد از درگذشتش خیلی‌ها در تیتر خبرها جا داشت انگار شلوغی‌ها سهراب را رها نمی‌کردند. نمونه دیگرش هم تمام کسانی که شعری می‌سرایند و آن را به سهراب نسبت می‌دهند. یا تمام کسانی که شعری را می‌خوانند و چون چیزی شبیه سهل ممتنع است، ناآگاهانه، آن را به سهراب نسبت می‌دهند. آنقدر که کم‌کم حجم شعرهای منتسب به او از کل «هشت‌کتاب» سهراب ممکن است بیشتر شود. حتی یک بار محمدرضا گلزار در مسابقه تلویزیونی که داشت، شعری را به سهراب نسبت داد که از آنِ او نبود و کیوان شاهبداغی سراینده‌اش بود.

تعداد بازدید : 13 کد ویدیو دانلود فیلم اصلی ‘
+ ‘ ‘;

const videoTextAreaId = “videoTextArea_1891414”;
const videoCodeBtnId = “videoCodeBtn_1891414”;
const videoCodeBtn = document.getElementById(videoCodeBtnId);

videoCodeBtn.addEventListener(‘click’, function() {
if (document.getElementById(videoTextAreaId).innerText.trim() === “”) {
document.getElementById(videoTextAreaId).innerText = embedHtml;
}
});
})();

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا