چاپ جدید برای کتاب تازه تقریظ شده توسط رهبر انقلاب
شانزدهمین چاپ از کتاب «پاییز آمد»، اثر گلستان جعفریان به کوشش انتشارات سوره مهر منتشر شد. قرار است تقریظ رهبر انقلاب بر این اثر بهزودی رونمایی شود.
به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، شانزدهمین چاپ از کتاب گلستان جعفریان با عنوان «پاییز آمد» از سوی انتشارات سوره مهر منتشر شد. قرار است تقریظ مقام معظم رهبری بر این اثر به همراه پنج عنوان دیگر هفته جاری با حضور اهالی فرهنگ منتشر شود.
جعفریان در این کتاب به زندگی یک زوج زنجانی و فراز و فرودهای این خانواده در دهه 60 میپردازد. نویسنده که پیش از این نیز با انتشار آثاری چون «روزهای بیآینه» و «همه سیزده سالگیام» ثابت کرده که فارغ از سلسله روایتها، به واکنش انسانها در مواجهه با یک بحران مهم زندگیشان توجه دارد، در این کتاب خود نیز کوشیده در عین روایتی عاشقانه از این زوج، تغییر سبک زندگی و خلق و خوی آنها در گذر زمان و در مواجهه با چالشهای متعدد را نیز در نظر داشته باشد.
نویسنده کتاب «پاییز آمد» درباره ویژگیهای این اثر میگوید: شهدا را همیشه کلیشهای معرفی کردهاند و هر وقت حرف از خاطرات زندگی آنها میشود توقع میرود یک موجود خیالی، دستنیافتنی و از آسمانآمده معرفی شود که انگار هیچوقت زندگی عادی و روزمره نداشته است، برای همین تصور جامعه از شهید یک شخص معصوم عاری از هر گناه و اشتباه است؛ در حالی که چنین نیست و شهدا هم مثل سایر آدمهای شهر زندگی عادی داشته و در روزمرگی کاملاً معمولی به سر میبردند، شاید خیلیهایشان حتی اهل نماز شب یا مستحبات نبودند و در همین کوچهوبازار زندگی میکردند، آرزوهایی داشته و اشخاصی بریده از دنیا و مادیات نبودهاند.
جعفریان در مقدمه این اثر با اشاره به مراحل نگارش کتاب نوشته است: عشقهای افسانهای اینطور ساخته میشوند، در زمانه بلا، در روزگار تنگی و حتی قحطسالی میشود اندر دمشق، عشقهایی که میشود سالها و سالها بعد داستانش را تعریف کرد. عشقهایی که در دوری شکل گرفتهاند نه در مجاورت، عشقهایی که روزها را برای وصف شمردهاند. در این فراموشی عشق عاشق برای پایمردی، بیشتر به یار نیاز دارد، یار ناموجود، یاری که جز اطوارش و جای خالیاش چیزی نداریم و با این همه همانقدر عزیز است که بود. اما وقتی یار نیست چطور میشود عشق را همچنان نگه داشت. این روایت عاشقی است که در غیاب یار عشق را مکرر میکند.
این روایت عاشقی است که در غیاب یار عشق را مکرر میکند. مصاحبه با خانم فخرالسادات موسوی، همسر شهید احمد یوسفی در زمستان 1395 آغاز شد. خوب یادم هست زمین پربرف بود از قطار که پیاده شدم و بخاری غلیظ از زیر واگنهای قطار بیرون میزد. هوا آفتابی بود و آسمان آبی همه چیز شاد و پاکیزه مینمود.
«پاییز آمد» ماحصل 30 ساعت مصاحبه و حداقل 20 سفر به زنجان در طول این چهار سال است. در تمام جلسات خانم موسوی اشک میریخت. هر جلسه فکر میکردم جلسه بعد اشکهایش تمام میشود، اما نشد!
انتهای پیام/