اخبار فرهنگی

چرا در فتح‌المبین تونل کندیم؛ امرار معاش مقنی‌های جنگ با قالیبافی همسران

خبرگزاری مهر

خبرگزاری مهر _ گروه فرهنگ و ادب: کتاب «معبد زیرزمینی» نوشته معصومه میرابوطالبی روایتی است از خاطرات شهید حاج غلامحسین رعیت و مقنی‌هایی که در عملیات فتح المبین معبری زیر زمین حفر کرده‌اند.

«معبدزیرزمینی» رمانی بر اساس خاطرات مقنی‌ها از جنگ تحمیلی است؛ خاطراتی که هر چند تأثیر جالب توجهی در عملیات فتح‌المبین داشته، اما با وجود گذشت بیش از ۳۰ سال از پایان جنگ تحمیلی، همچنان ناگفته مانده و نَقل زبان‌ها و محافل نشده‌اند.

شخصیت اصلی این‌رمان جوانی به نام الیاس است. داستان با کشمکش‌های درونی و درگیری‌های الیاس با اطرافیانش شروع می‌شود و از کمال‌آباد تا خاکریز جبهه‌های جنوب ادامه پیدا می‌کند. این کتاب معرف شخصیت شهید غلام‌حسین رعیت رکن‌آبادی نیز هست؛ مقنی یزدی و ساکن قم که تبحر او در حفر کانال باعث می‌شود مورد توجه فرماندهان نظامی در زمان جنگ قرار بگیرد.

امیر احمد آرام مسئول آموزش هیأت معارفه جنگ شهید سپهبد صیاد شیرازی، در گفتگو با خبرنگار مهر با اشاره به داستان آشنایی‌اش با شهید حاج غلامحسین رعیت گفت: در سال ۶۰ پشت جبهه بسته بود و به دلیل نزدیکی با دشمن و مین گذاری‌های بسیار امکان پیش روی به سمت منطقه دشمن روی زمین امکان پذیر نبود. به همین دلیل کندن تونل مناسب‌ترین راه حل در آن مقطع زمانی بود. پیش از کندن تونل چندین عملیات را انجام داده بودیم اما در هر مرحله‌ای به دلایلی موفق نشدیم که منطقه را از دشمن پس بگیریم و در هر مرتبه با شکست روبرو شدیم.

وی افزود: در آن مقطع افسر عقیدیتی به نام سیدیعقوب حسینی داشتیم که به رحمت خدا رفته است. او قبول کرد نزد امام جمعه یزد برود و تعدادی مقنی با خود بیاورد تا بتوانیم تونل زیرزمینی را ایجاد کنیم. در نمازجمعه اعلام شد تا داوطلبان برای کندن تونل در منطقه خود را معرفی کنند که گویا ۷۰ نفر داوطلب شدند اما از آنجا که این تعداد بسیار بود، او با خود ۷ نفر را به منطقه آورد که از این تعداد در نهایت سه نفر باقی ماند که یکی از آن سه نفر شهید حاج غلامحسین رعیت بود.

این‌فرمانده جنگ در ادامه گفت: ظرف مدت زمانی سه ماه توانستیم به طول ۴۵۰ متر تونل را بزنیم. سعی کردیم دو شاخه دیگر به سمت راست و چپ در تونل ایجاد کنیم تا دهانه تونل تنها از یک نقطه باز نشود. با این تونل توانستیم کارهای زیادی انجام دهیم. شهید صیاد شیرازی برای بازدید آمدند و برای ایجاد تونل از همه ما تشکر کردند. در بازدید شهید صیاد شیرازی از تونل، گفتگویی با شهید رعیت داشت و از او پرسید زمانی که شما در این‌تونل کار می‌کردی، خانواده چگونه به امرار معاش می‌پرداخت و شهید رعیت پاسخ داد همسرم قالیباف است و با قالیبافی به امرار معاش می‌پردازد. همان جا شهید صیاد شیرازی دستور دادند کمک مالی به او شود.

آرام گفت: پس از تونل قصد داشتیم عملیاتی را به صورت موقتی انجام دهیم که شهید صیاد شیرازی دستور دادند که عملیات منتفی است. ابتدا از این موضوع ناراحت شدیم که ما تلاش مان را کردیم تا برای عملیات این تونل را ایجاد کردیم و حالا چه شده است که باید عملیات را متوقف کنیم. شهید صیاد پس از ابرازی ناراحتی مان به ما گفت که به زودی عملیات بزرگی انجام خواهیم داد. او با مشاهده عکس‌های زمینی و هوایی و بررسی موقیعت در پی برنامه ریزی برای عملیاتی به نام کربلای ۲ بود که بعدها به نام عملیات فتح المبین معروف شد.

چرا در فتح‌المبین تونل کندیم؛ امرار معاش مقنی‌های جنگ با قالیبافی همسران

وی ادامه داد: عملیات کربلای ۲ به نوعی کلید عملیات فتح المبین شد زیرا در ظرف مدت زمانی سه ربع ساعت هدف را زدیم و در پی آن بیش از ۴۵۰ اسیر عراقی را گرفتیم. نزدیک به ۷ دستگاه تانک را منفجر کردیم. تعداد زیادی تانک و نفربر غنیمت گرفتیم. در نهایت کل منطقه به تصرف درآمد و اسیران را از طریق تونل از منطقه تخلیه کردیم. در تصرف منطقه از دشمن، زمانی که منطقه را تخلیه کردیم، بسیاری از اسرا تصور می‌کردند که قصد داریم آنها را داخل چاه بیندازیم و دائماً التماس‌مان را می‌کردند و جان حضرت امام خمینی (ره) را قسم می‌خوردند که آنها را نکشیم. به همین دلیل اعلام کردم که یکی از سربازان داخل چاه برود و خارج شود که شهید رعیت این کار را انجام داد.

مسئول آموزش هیأت معارفه جنگ شهید سپهبد صیاد شیرازی گفت: برای عملیات فتح المبین بسیار تمرین کرده بودیم تا در سریع‌ترین زمان ممکن کار را انجام دهیم. نیروهای ارتش و سپاه با یکدیگر ادغام شده بودند تا با سرعت تمام کار را به سرانجام برسانند. زیرا کوچک‌ترین تعلل باعث شکست می‌شد. یکی از دلایل ایجاد تونل برای انجام عملیات این بود که مین‌هایی در وسعت بسیار توسط دشمن در منطقه ریخته شده بود. عموماً مین گذاری استاندارد خاصی دارد اما در آن منطقه هیچ استانداردی رعایت نشده بود و حتی پس از پایان جنگ برای خنثی شدن مین‌ها تلفات بسیاری دادیم چرا که مین‌ها در منطقه متفرق بود.

آرام گفت: شهید رعیت در عملیات شلمچه؛ مرحله سوم عملیات رمضان مستقر شد تا تونلی به وسعت ۳۰ کیلومتر ایجاد کند. او به همراه من و چند نفر دیگر مجروح شدیم. شهید رعیت یک ترکش خورد که همان یک ترکش در نقطه حساس بدنش بود. نزدیک به دوماه او بستری شد و دیگر خبری از او نداشتیم تا اینکه از دامادش شنیدم در کندن تونلی در دشت عباس بر اثر ترکش خمپاه به شهادت رسید. شهید رعیت بسیار انسان مخلص، پاک، صادق، مؤمن و متعهد و علاقمند به مسائل دینی بود. او در سنگر خودش به نماز جماعت می‌ایستاد و به عنوان امام جماعت در آن سنگر نماز می‌خواند.

وی ادامه داد: شهید رعیت با وجود آنکه غیرنظامی بود و آشنایی چندانی به مقررات و امور نظامی نداشت اما شاهد بودم که به دوستانش سفارش می‌کرد که هرچه آقای آرام می‌گوید گوش کنید و انجامش دهید تا یگان به خطر نیفتد. در آن موقعیت به هیچ عنوان روزها تردد نداشتیم و همه حرکات به صورت چمباتمه، نشسته و خمیده بود. زیرا اگر دشمن حضورمان را متوجه می‌شد، آنجا را با خاک یکسان می‌کرد. ما با دشمن فاصله چندانی نداشتیم. در آن زمان هیچ تخلفی از شهید رعیت ندیدم.

آرام گفت: زمانی که می‌خواستم به حج بروم که البته به دلیل مجروح شدن، سفرم کنسل شد، شهید رعیت که خود یکبار عازم حج شده بود، نکات مربوط به سفر را به من یادآوری می‌کرد. پیش‌بینی شده کتاب معبد زیرزمینی به چاپ دوم برسد. در چاپ اول اسمی از عملیات فتح المبین نبرده است، البته خواننده با خواندن کتاب متوجه عملیات می‌شود. در چاپ دوم این اسم اضافه خواهد شد. همچنین خصوصیات شهید رعیت کمتر در چاپ اول کتاب مطرح شده که در چاپ دوم نویسنده درنظر دارد این نواقص را برطرف کند.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا