اخبار فرهنگی

«کارنامه بُندارِ بیدَخش»؛ نقد دانشی که در جامعه گفتمان ندارد

خبرگزاری مهر

به گزارش خبرگزاری مهر، بیست‌ و ششمین برنامه از سلسله جلسات نمایش فیلم‌تئاترهای شاخص با همکاری مشترک انجمن صنفی منتقدان، نویسندگان و پژوهشگران خانه تئاتر و سینماتک خانه هنرمندان ایران، چهارشنبه ۱۱ مهر ۱۴۰۳، به نمایش فیلم‌تئاتر «کارنامه بُندارِ بیدَخش» (۱۳۷۶) به نویسندگی و کارگردانی بهرام بیضایی اختصاص داشت. پس از نمایش این فیلم‌تئاتر نشست نقد و بررسی آن با حضور عباس غفاری میزبان و علیرضا نراقی منتقد تئاتر برگزار شد.

عباس غفاری در این نشست گفت: نمایش «کارنامه بُندارِ بیدَخش»، نخستین بار در نیمه دوم دهه ۷۰ در سالن چهارسو مجموعه تئاترشهر روی صحنه رفت و با استقبال مخاطبان همراه بود.

علیرضا نراقی در این نشست گفت: صحبت درباره آقای بیضایی و آثارشان، خیلی موقعیت مغتنم و خوش‌حال‌کننده‌ای برای من است. صحبت درباره آقای بیضایی از یک سو می‌تواند ساده باشد؛ زیرا بسیار در مورد ایشان صحبت شده و می‌شود. از آن مهم‌تر اینکه ایشان در تاریخ معاصر ایران، از آن دست فیگورهایی است که سرشار از ایده، رویکرد برای شناخت جامعه، تاریخ خودمان هستند. از همین رو راه‌های زیادی را برای نقادی و تحلیل باز می‌کنند. آقای بیضایی دست‌کم در جایگاه تفکر نقادانه و نقد به معنای واقعی کلمه فارغ از مرور، توضیح و تحلیل، نویسنده‌ای کشف نشده به شمار می‌آید.

وی افزود: فارغ از کارهای ارزشمندی که خوانش اسطوره شناختی یا مشخصا درباره جایگاه تاریخی زن از آثار آقای بیضایی دارد، اما نکات بسیار زیادی مغفول واقع شده است. در واقع هنوز جای اینکه آثاری چه درباره موضوعاتی که بیان کردم و چه درباره موضوعات گسترده‌تری که سعی می‌کنم به فراخور بحث، کوتاه به آنها اشاره کنم، وجود دارد. به زعم کارشناسان بسیاری، آقای بیضایی یکی از کم اشتباه‌ترین روشن‌فکران تاریخ مدرن ایران است.

این منتقد تئاتر در ادامه بیان کرد: در مورد آقای بیضایی دوگانه‌ای وجود دارد که ایشان در آن محدود شده‌اند. یک طرف این دوگانه برخوردهایی است که مثلا با فیلم درخشان و پیش‌گویانه «وقتی همه خوابیم» ایشان صورت گرفت. و یک طرف دیگر نیز رویکردی است که اگر قرار است درباره او صحبت کنیم، باید دهان خود را آب بکشیم. این دو گانه غلط است. زیرا اجازه نمی‌دهد که بهرام بیضایی از اثر خود رها شود و در جامعه ما راجع به مفاهیم بلند و بسیار موثر آثارش بحث شود. یکی از دلایلی که درباره آقای بیضایی، در عین حال که کارهای زیادی انجام شده، خیلی کار جدی صورت نگرفته است، همین دوگانه‌ای است که بهرام بیضایی در تمام آثارش آن را نقد می‌کند. به عنوان مثال در خصوص تاریخ، اساطیر ایران در همین آثار این موضوع را می‌بینیم.

نراقی در ادامه صحبت‌هایش گفت: در نمایش «کارنامه بُندارِ بیدَخش»، جم در عین حال که جز پادشاهان اساطیری بسیار پراهمیت و مثبت در تاریخ ماست، دچار غرور شده و این غرور سبب شده تا توسط ضحاک سرنگون شود. در این نمایش می‌بینیم، در عین حال که آن تصویر مثبت و سازنده جم ارائه می‌شود، آن ویژگی که موجب غرور او شده و سبب شده تا جلوی دانش بایستد، در صریح‌ترین شکل ممکن نقد می‌شود. از دیگر سو، دانش چون عاملی که در بُندارِ بیدَخش نمادین شده هم به عنوان امری که در جامعه گفتمان ندارد، مورد نقد قرار می‌گیرد. یعنی اندیشیده شده، دانش در آن جامعه جریان پیدا نمی‌کند.

وی ادامه داد: درباره آقای بیضایی و تاثیری که ایشان بر حوزه‌های آموزش و… گذاشته‌، بسیار می‌توان صحبت کرد. آموزش تئاتر در ایران مدیون بهرام بیضایی است. بدون شک ایشان مهم‌ترین نمایشنامه‌نویس، تاریخ ادبیات نمایشی ایران است. او یکی از مهم‌ترین فیلمسازان سینمای ایران بوده و به گواه کسانی که در موسسه فیلم نیویورک، فیلم «غریبه و مه» و «رگبار» را تصحیح کردند، یکی از متمایزترین و متفاوت‌ترین فیلمسازان تاریخ سینمای جهان است. بنابراین اهمیت آقای بیضایی، چیزی نیست که پوشیده باشد اما تذکر آن، از این جهت برای ما لازم است که این روشنفکر مهم و مهم‌ترین نمایشنامه‌نویس ما زنده بوده و همچنان کار می‌کند اما در وطن خودش و بین ما نیست. نمی‌تواند در وطن خود و بین ما باشد. به قول خود آقای بیضایی، در اتاقی که در آن سر دنیا دارد، ایرانی ساخته و در آن ایران ذهنی و انتزاعی خود زندگی می‌کند. این بر ما است و این را بر ما می‌نویسند که چنین آدمی دیگر در کنار ما زندگی نمی‌کند. البته آثارشان هست و به ما می‌رسد.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا