اخبار اجتماعی

دعوا سر قبض برق منجر به قتل همسایه شد

خبرگزاری باشگاه خبرنگاران

۰۸:۰۲ – ۱۶ دی ۱۴۰۳

اردیبهشت ۱۳۹۹ خبر قتل مرد جوانی با سلاح شکاری در خانه‌اش به پلیس اعلام شد. شاهدان اظهار کردند، قاتل وی مرد همسایه است. چند ماه بعد پلیس توانست متهم فراری را با ۹۹ فشنگ در کوهدشت ردیابی و بازداشت کند.

وی در بازجویی‌ها به درگیری با مرد همسایه اعتراف کرد، اما مدعی شد قصدش کشتن او نبوده و فقط برای ترساندنش اسلحه کشیده است.

با تکمیل تحقیقات پرونده برای رسیدگی به شعبه ۱۰ دادگاه کیفری یک استان تهران فرستاده شد.
 
در دادگاه چه گذشت؟

در ابتدای این جلسه پدر مقتول از طرف خودش و ۳ فرزند صغیر قربانی درخواست قصاص کرد.

سپس متهم به جایگاه رفت و گفت: از چند سال قبل من و برادرم در منطقه پیشوا ملکی داریم. مقتول هم همسایه ما بود. او از مدت‌ها پیش از برق ملک ما به طور غیرقانونی استفاده می‌کرد و پول آن را هم پرداخت نمی‌کرد. ۲ ماه قبل از حادثه وقتی مبلغ بالای قبض برق را دیدم به سراغش رفتم و اعتراض کردم و گفتم باید هزینه برق را پرداخت کنی که او زیربار نرفت و من و برادرم کابل برقی را که از ملک ما گرفته بود، قطع کردیم و به او هشدار دادیم که دیگر حق استفاده از برق ملک ما را ندارد.

وی افزود: بعد از حدود دو ماه وی فرد مسلحی را که صورتش را با نقاب پوشانده بود، اجیر کرد تا جلوی خانه ما بیاید و با تیراندازی برای ما رعب و وحشت ایجاد کند. آن مرد چندین گلوله شلیک کرد که شانس آوردیم گلوله‌ها به ما نخورد. روز حادثه وقتی او را دیدم به یکباره شروع به فحاشی کرد. من هم از روی عصبانیت اسلحه‌ام را برداشتم و برای ترساندنش مقابل خانه‌اش رفتم و یک گلوله شلیک کردم که ناخواسته به سینه او خورد.

در پایان جلسه، قضات با توجه به مدارک موجود در پرونده، وی را به قصاص و به خاطر حمل ۹۹ فشنگ جنگی به ۲ سال حبس محکوم کردند.

پس از آن دیوان عالی کشور حکم را تأیید کرد و متهم در یک قدمی چوبه دار قرار گرفت. در این میان خانواده متهم توانستند رضایت اولیای‌دم را جلب کنند و وی از قصاص رهایی پیدا کرد.
 
محاکمه از جنبه عمومی جرم

با رضایت اولیای‌دم، متهم از جنبه عمومی جرم پای میز محاکمه ایستاد.

در این جلسه متهم با تکرار اظهاراتش گفت: روز حادثه با شنیدن توهین‌های مقتول نتوانستم خودم را کنترل کنم. راستش قصد داشتم به پای او شلیک کنم، اما چون حرکت می‌کرد گلوله ناخواسته به قلبش خورد. پس از آن از ترسم به کوهدشت رفتم و برای امرار معاش از قاچاقچی‌ها فشنگ جنگی خرید و فروش می‌کردم و به جای پول گوسفند می‌گرفتم.

وی در پایان گفت: باور کنید پشیمان هستم و من و خانواده‌ام به سختی توانستیم از اولیای‌دم رضایت بگیریم. تقاضا دارم تا حد امکان در مجازاتم تخفیف قائل شوید. در پایان جلسه قضات برای صدور رأی وارد شور شدند.

منبع: روزنامه ایران

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا