شمشیر داموکلس فیلترینگ؛ بلوغ زودرس و نقض حقوق کودکان
همچنین کودکان هنگام آشنایی با محتواهای هنجارشکنانه دچار سردرگمی، احساس گناه و درگیریهای ذهنی میشوند که میتواند بر کیفیت تحصیلی و روابط اجتماعی آنها تاثیر منفی بگذارد. همهی ما بهخوبی از معجزهی این هزاره یعنی فضای سایبر و آثار غیرقابل کتمان شبکههای اجتماعی اطلاع داریم. اصولا حرکت از فضای حقیقی و واقعی بهسمت دنیا و فضای مجازی؛ انسان را با چالشهایی روبرو میکند. چرا که یکی از خصوصیات فضایمجازی برداشتن فاصله جغرافیایی میان انسانها است و در صورتیکه آمادگی لازم برای مواجه با این فضا وجود نداشته باشد، میتواند باعث ایجاد چالشهایی شود؛ که یکی از مهمترین این چالشها؛ عدم وجود چارچوب و قانونی برای استفاده از ان میباشد. بهدلیل تفاوت ذاتی این فضا با فضای حقیقی، تدوین قوانین و مقررات خاص زیست و فعالیت در چنین فضایی ضروری است.
تعاملات دیجیتالی به یک عنصر جداییناپذیر از زندگی ما تبدیل شده و تکنولوژیهای جدید روز به روز در حال دگرگون ساختن سبک زندگی گذشته و خلق مفاهیم جدید هستند. کودکان امروز زمان زیادی را برای فعالیتهای آموزشی، تفریحی و سرگرمی در اینترنت و محیط دیجیتال سپری میکنند و در معرض انواع خطرات و تهدیدات نیز قرار میگیرند. در این فضا، موضوع حمایت از حقوق کودکان در عصر انقلاب تکنولوژی، مسئلهای مهمی است که باید از سوی دولتها و سایر نهادهای دولتی و مدنی و سایر متولیان امور کودکان مورد حمایت ویژه قرار گیرد. حقوق کودک، یکی از مهمترین مصادیق حقوق بشر است، زیرا اگر کودکان از مراقبت و حقوق کافی برخوردار نباشند؛ نمیتوانند در سایه این حقوق از سلامت روحی و جسمی برخوردار شده و حضوری مفید در جامعه بشری داشته باشند. در فضای مجازی که امروزه از هر سه کاربر فعال آن دو نفرشان کودک است تهدیدهای پرشماری برای کودکان در زمینههای مختلف وجود دارد که میتوان از مهمترین آنان به چهار بخش عمده اشاره کرد:
1-نقض حریم شخصی کودکان؛
۲-بخش خشونت از طریق بازیهای رایانهای که روح و روان کودک را تهدید میکند؛
۲-بخش فحشا و فساد که به نوبه خود بی و بند و باری، پورنوگرافی و هرزهنگاری را در کودک افزایش میدهد؛
۳-بخش استفاده از مواد مخدر و روان گردانها و اعتیاد به فضای سایبری در اثر استفاده بیش از حد کودکان و نوجوانان؛
٤-بخش کلاهبرداری در اثر اعتماد بیپایه به کاربران فضای مجازی، به ویژه توسط کودکان؛
۵- استفاده از فیلترشکنها.
تاکنون پیشنهادات و راهکارهای مختلفی، همچون «کنترل ابزارمحور»، «کنترل دادهپرداز»، «مسدودسازی یا محدودسازی فضای سایبری»، «بومیگرایی در انتخاب مصداق مجازی»، «نظارت بر ارائهکننده خدمات پایه کاربردی» و … برای برون رفت از این دغدغهمندیها ارائه شده و تلاشهای زیادی در مصوبهگذاری و تدوین سازوکارهای نظارتی و کنترلی صورت گرفته است؛ از جمله تأسیس «شورای عالی فضای مجازی» و یا تشکیل «کارگروه (کمیته) تعیین مصادیق محتوای مجرمانه» یا تصویب قانون جرایم رایانهای و آیین دادرسی مربوط به آن، لیکن شواهد موجود نشان میدهد که تاکنون راهبرد منسجم و سیاست جامعی برای چگونگی واکنش نسبت به بستر فضای مجازی و رخدادهای پیرامونی آن، اتخاذ نگردیده است.
استفاده از فیلترشکن در ایران با ابعاد مختلف زندگی کاربران گره خوردهاست و این مسئله قشر آسیبپذیر جامعه یعنی کودکان نسل زِد و آلفا را در معرض آسیبهای غیر قابل جبران قرار میدهد و بار مسئولیت را بر دوش خانوادهها میاندازد، از میان کاربران ایرانی استفاده از فیلترشکن در سنین ۱۵ تا ۱۷ سالگی، به ۹۷ درصد رسیده است! همچنین میزان استفاده کاربران در مقطع ابتدایی از فیلترشکنها ۶۳ درصد است، یعنی از هر ۳ کاربر ایرانی با تحصیلات ابتدایی، ۲ نفر از فیلتر شکن استفاده میکنند! این آمار نشان میدهد استفاده از این ابزارها دیگر مخصوص قشر تحصیلکرده نیست. چنین آماری میتواند بیانگر یکی دیگر آسیبهای فیلترینگ بدون تعریف به وضعیت فرهنگی و اجتماعی جامعهی ایران عزیزمان باشد. حال آنکه کودکان و نوجوانان و جوانان نسل زِد و آلفا در معرض چنین آسیبی قرار گرفتهاند. در گذشته کودکان، نوجوانان و جوانان برای استفاده از اینترنت محدودیتهایی داشتند که به واسطه شیوع کرونا، خلق فناوری بلاکچین و نوع آموزش از راه دور این محدودیتها از بین رفتند. طبیعتا وقتی محدودیتها از میان رفت کودکان از سنین پایین وارد فضاهای بسیار خطرآفرین شدند که بهنقل از دبیر اجرایی صندوق حمایت از کودکان ملل متحد؛ فضای مجازی را دومین خطر برای کودکان بعد از جنگ جهانی توصیف نمود. فضاهایی که برای کودکان جاذبه دارد، جدید است و تنوع دارد و در این میان بهدلیل استفاده از فیلترشکن محدودیتها برداشته شدهاند و چرخش اطلاعات برای کودکان راحتتر شده است. با فیلترینگ گسترده موضوع فیلترشکنها به میان آمد و مصداق مثالی که “آدم را از هرچه منع کنید حریص میشود” در جامعهی ایرانی بروز پیدا کرد. قبلا فیلترشکن نبود و دسترسی به یک سری از سایت ها برای کودکان میسر نبود، اما حالا در خیلی مواقع خود والدین فیلترشکن را برای فرزندان میخرند و از طرف دیگر هیچگونه کنترلی برای آن ندارند. چنین موضوعی طبیعتا باعث میشود وابستگی در کودکان افزایش پیدا کند، در سلامت روان آنها تاثیر گذارد و ساعات زیادی را به واسطه جذابیت تصاویر و مطالبی که از طریق فیلترشکن به آن دسترسی پیدا میکنند، در اینترنت بگذرانند؛ چراکه دیگر حریمی وجود ندارد و حق بر سلامت جسم و روان آنان نقض میگردد. اینکه هر فردی فیلترشکن داشته باشد و حتما میخواهد به وبگاههایی با ماهیت مستهجن و نامربوط ورود پیدا کند استدلال درستی نیست! اما در این مقطع حساس کنونی مسئلهی بهم ریختگی مدیریتی راجع به این موضوع است، هیچکسی مسئولیت را قبول نمیکند. حتما میدانید که در کل دنیا محدودیت برای دسترسی کودکان یا سنین پایین تر از حد مجاز حتی به فیلم های خشن وجود دارد، برای مثال زمانی که فیلم سینمایی ساخته می شود و عددی برای آن ذکر می شود که فرضا فقط ۱۴ سال به بالا ببینند یعنی که آنجا هم چنین قوانینی وجود دارد و کلیهی کشورهای توسعه یافتهی دنیا در حوزهی نظام تعلیم و تربیت موافق بحث محدود سازی هستند، اما اعمال محدودیتها به شکل صفر و صدی کار درستی نیست.
در آخر میتوان گفت؛ محیط دیجیتال (اینترنت) یکی از چالشهای بزرگ حقوق بینالملل کودکان در عصر حاضر است. انسان به واسطه هیپنوتیزم عصر تکنولوژی از فروغی که جوهرهی وجودی اوست، دور شده است اما نباید فراموش کرد که تکنولوژی بیشتر از آنکه ذاتاً فناورانه باشد ماهیتی اخلاقی و فرهنگی و انسانی دارد، و فناوری به خودی خود بد نیست بلکه نحوه استفاده از آن بسیار مهم است، فناوری عالی است، اما اگر تحت کنترل ما باشد. بهراستی میبایست به فکر حمایت و تحقق حقوق کودکان نسل زِد و آلفا در کشورمان باشیم و اینده کودکان کشور عزیزمان ایران ،برایمان مهم باشد و این را هم فراموش نکنیم که نقش رییسجمهور و تصمیمات دولت او در ایندهی کودکان سرزمینمان ایران بسیار تاثیرگذار است، تصمیماتی مثل ؛ حل موضوع فیلترینگ در کشور. در این چند سال در کشورمان حوزههای فیلترینگ گسترش یافته و حتی برخی از بازیها و اپلکیشن های شبکه اجتماعی نیز فیلتر شدهاند. به همین دلیل کودکان و نوجوانان برای دسترسی به اپلیکیشنها و بازیهای مختلف از فیلترشکن استفاده میکنند و به دنیای جدیدی وارد میشوند. از طرفی خانوادهها نیز به دلیل مشکلات و مشغلههای کاری نظارت کمتری بر فعالیت کودکانشان دارند و حتی برخی افراد از وجود فیلترشکنها مطلع نیستند. این ناآگاهی پیامدهای بسیار بدی را برای کودکان و جامعهی ایرانی به همراه داشته است.
یادمان باشد که آینده را انسانهایی میسازند که «امروز» کودکاند، کودکان ما «امروز» نیاز دارند که خوب زندگی کنند و به حقوقشان احترام گذاشته شود. صیانت از مصالح عالیه کودکان، مهمترین مبنای حقوق کودک و ابدیتبخشیدن به حقِ دارا بودن از حق برای کودکان از مهمترین اهدافِ خاص نظام حقوق بینآلملل کودکان در عصر دیجیتال است.
* مدرس دانشگاه و پژوهشگر حقوق بینالملل کودکان