عبور از نسل قهوه خانه ای به نسل کافه نشین؛ کافه ها، با سریع ترین رشد در بین فروشگاها و اماکن خیابانی
شاید در خیابان هنوز زیاد به چشم نمیآیند، اما کافی است در کوچهها و خیابانهای فرعی شهرهای بزرگ، از جمله کرج و تهران، گشتی بزنید تا ببینید چه اتفاق عجیبی در رشد قارچگونه کافهها، یا همان مکانهای نوشیدن قهوه، جریان دارد.
قهوهخانه در ایران هر چند نام مکانی برای نوشیدن چای در نظر گرفته شده است و سالها ورد زبان طنزگونه خیلیها بود که چرا این قهوهخانه تنها چیزی که ندارد، قهوه است. اما حالا شرایط به گونهای دیگر شده است. اتفاقاً قهوهخانهها یا همان چایخانههای سنتی از رده خارج شده و یا در حال خارج شدن هستند، اما در عوض کافهها با دستگاههای مدرن و انواع مدلهای خاص چیدمان و… رو به گسترش هستند.
به گزارش خبرنگار سرویس اجتماعی تابناک، افزایش فعالیت کافهها عاملی بوده که به گفته رئیس انجمن قهوه ایران، واردات قهوه از ۸ هزار تن در سال ۱۳۹۸ به بیش از ۵۰ هزار تن در سال جاری رسانده است. این آمار برای یک ماه گذشته است و در حالی است که در سالهای اخیر تلاشهایی برای کشت و تولید دانه قهوه در داخل نیز انجام شده، اما با توجه به شرایط خاص دمایی و هوایی، نتیجهای حاصل نشده و صرفاً فرآوری قهوه تا بیش از ۹۰ درصد در داخل کشور انجام میشود. استقبال خوبی هم از آن شده است.
تاریخ دقیق ورود قهوه به ایران مشخص نیست، اما برخی منابع نشان میدهند که قهوه از طریق تجار و بازرگانانی که از کشورهای عربی و هند به ایران میآمدند، به این کشور وارد شده است. در ابتدا، قهوه به عنوان یک نوشیدنی خاص و لوکس شناخته میشد و بیشتر در دربارها و میان طبقات بالای جامعه مصرف میشد.
تغییر ذائقه و تغییر اعداد
یک مقام صنفی ایران اعلام کرده که با تغییر ذائقه ایرانی، واردات قهوه به کشور تا ۷۰ درصد افزایش یافته است. حسام ربیعی، رئیس انجمن قهوه ایران، گفت که در هفت ماهه سال جاری ۳۰ هزار تن قهوه وارد کشور شده و همزمان با افزایش مصرف، محصولات قاچاق نیز در بازار پر میشوند. تعداد کافههای تهران از سه هزار به شش هزار واحد افزایش یافته است.
با این حال، چای همچنان جایگاه ویژهای دارد، اما آمارها نشان میدهد که قهوه به سرعت در حال جایگزینی آن است؛ در نیمه نخست سال گذشته در سایت های مهم خرید و فروش، ، ۴۲ درصد جستوجوها مرتبط با قهوه و ۵۸ درصد با چای بوده است. این کافهها اتحادیه مخصوص به خود ندارند، اما زیر نظر رئیس اتحادیه صنف بستنی، آبمیوه و کافیشاپ کار میکنند.
فرهنگ کافهنشینی
فرهنگ کافهنشینی به معنای تجمع افراد در کافهها برای بحث و بررسی مسائل اجتماعی و سیاسی است. این فرهنگ ابتدا از کشورهای شرقی به اروپا و سپس به آمریکا منتقل شد و ریشههای آن به فلاتهای آفریقا برمیگردد.
رسانههایی در ایران معتقدند کافهنشینی در میان نوجوانان و جوانان امروزی بیشتر به معنای گذران وقت و تفریح در کنار دوستان یا حتی به تنهایی است. بر خلاف دهههای ۳۰ و ۴۰، کافههای امروزی به لحاظ اجتماعی و فرهنگی کارکرد و ماهیت خاصی ندارند و فعلاً کمتر کافهای با محوریت تخصصی مانند کافه کتاب، کافه سینما یا کافه تئاتر وجود دارد.
معنا و پیام مهم گسترش کافهها
البته این که کافهها بدین شکل در حال گسترش هستند، بدین معنا هم میتواند باشد که نسل امروز به دنبال جایی است که صرفاً با همنسلان خود مراوده داشته باشد. آنها یا افکار نسل قبل را برنمیتابند، یا شیوهای درست برای تعامل با نسل قبلی نیافتهاند و یا این که نسل قبلی با چنین مشکلی مواجه است. اما در نهایت آنها جایی را انتخاب میکنند که تقریباً همه مشتریان همسن و هممرام خودشان هستند و همدیگر را ظاهراً خوب میفهمند.
دخترانه و پسرانه شدن کافهها نیز فرهنگ جدیدی را در عرصه عمومی کشورمان به نمایش میگذارد. در قهوهخانههای ایرانی، مردان با صدای بلند از هر دری سخن میگفتند، اما در کافهها، دو نفر یا چند نفر دور یک میز، هر کدام گعدهای جداگانه دارند.
برخی بر این باورند که کافهها در شرایط کنونی جامعه به عنوان فضایی برای دستیابی به تعادل، آرامش و گسترش روابط اجتماعی عمل میکنند. در مقابل، عدهای دیگر فرهنگ کافهنشینی را با فرهنگ مطلوب ایرانی در تضاد میدانند و به مواردی، چون کمبود حضور خانوادهها، استفاده از نمادهای غربی و دکوراسیون نامتعارف، مصرف زیاد سیگار و مواد دخانی، و گاهی پوشش نامناسب برخی مراجعان اشاره میکنند.
نگرانی از حواشی عجیب
هرچند مسئولین نگرانیهای متعددی را در این زمینه مطرح میکنند، اما حال خود این قشر ظاهراً در کافهها خوب است. اما انصافاً نگرانیهای مطرحشده درباره مصارف حاشیهای در کافهها و یا استفاده از برخی مواد در پودر قهوهها که فرد را معتاد به این نوشیدنی کند و به آرامش موثری ببخشد، عجیب نیست که نگرانکننده باشد.
تنها نگرانی که وجود دارد، افزودنیهای اعتیادآور به قهوههاست. چندی پیش، روزنامهای منتشره در جنوب کشور از رواج افزودن متادون به قهوهها در کافهها خبر داد. مسمومیتهایی نیز در این باره اعلام شد که به عنوان نمونه در شیراز، بعد از بررسیهای متعدد، اعلام شد که متادون در آن وجود نداشته و مقدار کافئین بالا در قهوههای وارداتی عامل اصلی این مسمومیت بوده است.
به گفته منصور زندی، رکورددار حس چشایی قهوه در جهان، «حالا قهوههایی با کافئین پایین و حتی بدون کافئین هم در بازار وجود دارد و برای برخی از اقشار، مثلاً زنان باردار و افرادی با ممنوعیت پزشکی برای مصرف قهوه، مناسب است».
در واقع احتمال چنین تلفیقی در برخی از کافهها وجود دارد. این موضوع میتواند لطمات زیادی به آینده افراد و مشتریان بزند. فعلاً و به گفته برخی از تولیدکنندگان، مصرف قهوه در ایران یک سوم مصرف چای است، اما سرعت رشد آن بالاست.
اما در نهایت، فارغ از همه دغدغهها و چالشها، نسل جدید جایی را یافته است که دورتر از نسلهای قبلی، با همزمانه های خود بنشیند و حرف بزند و با قهوه حس بگیرد. آیین گفتوگو و نیز گفتوگو در جمع، از فرهنگهایی است که رفتهرفته از جامعه ایرانی رخت میبندد. آدمها از هم فاصله میگیرند و همین فاصله گرفتن بالاخره در جایی باید جبران شود و فعلاً نسل جدید کافه را ترجیح داده و انواع زینتهای فرهنگی جدید مثل کتاب و شعر و… را بدان افزوده است. یعنی تبدیل شده به کافه کتاب یا هر موضوع دیگری.