اخبار اجتماعی

نیان، آوا، آرین و دیگران!

خبرگزاری خبرآنلاین

حادثه “نیان” در زمانی رخ می دهد که هنوز فراموش نکرده ایم سال گذشته سوگوار “آوا ” و … سال‌ها قبل شاهد جان‌سپاری “آرین” بودیم، به‌راحتی از آن گذشتیم و فراموش کردیم. این قبیل حوادث محدود به این سه فاجعه نبوده و اطفالی در گذشته و اگر در به همین پاشنه بچرخد، متأسفانه شاهد پرپر شدن کودکان دیگری بر اثر خشونت‌های اطرافیان خواهیم بود.

در اینجا نمی خواهم قوانین موجود و جامع بودن آن‌ها را مورد موشکافی قرار دهم. در اینجا نمی خواهم مراجع دینی را مخاطب قرار دهم که آیا جان یک طفل  همانند یک شیئی در مالکیت پدر طفل است که حق دارد به‌راحتی از مجازات بگریزد. نمی خواهم از قوه قضائیه بپرسم که در جهت حل این تنگناها چه‌کاری کرده است. در اینجا فقط می‌خواهم در چارچوب قوانین موجود، برخی از مجریان قوانین کشور را مورد خطاب قرار دهم که آیا به  نتیجه کارکرد، ویا بهتر بگویم به کم‌کاری خود واقفند و باز هم می خواهند با توجیهات من در آوردی خود را تبرئه کنند. در این چارچوب نگاهی شتاب‌زده به عملکرد برخی از مجریان قانون می پردازم و قضاوت را به شما می‌سپارم.

بر اساس قانون موجود حمایت از اطفال و نوجوانان، تکالیفی بر عهده نهادها و سازمان‌های مختلف کشوری از جمله وزارتخانه‌های آموزش و پرورش، بهداشت و کشور، سازمان بهزیستی، صدا و سیما و نیروهای انتظامی با همکاری مرجع ملی حقوق کودک در قوه قضاییه گذاشته شده است که در استان‌های مختلف کشور نسبت به ایجاد دفتر و پیگیری‌های لازم اقدام نمایند.

حال در مورد “نیان” این دخترک معصوم که ظاهراً در مدرسه ثبت نام نشده بوده و پس از جدایی پدر و مادر که در پی خشونت‌های متعدد خانگی صورت گرفته، چگونه به پدر ایشان سرپرستی داده شده و در حالی که از حقوق خود در زمینه ملاقات هفتگی مادر محروم شده، حدود شش ماه این جریان آزار به انواع مختلف برای دختر معصوم در این خانه ادامه داشته است. نتیجه این غفلت‌ها و عدم اجرای حکم صادره برای پدر و تداوم خشونت، در نهایت منجر به بستری اورژانسی دختر مظلوم در وضعیتی وخیم با کاهش سطح هوشیاری، مسمومیت دارویی که منجر به از کارافتادگی شدید کلیه ها شده و بدن پر از داغ و سوختگی همراه با جراحات شدید و خونریزی ناشی از تجاوز و ….، و بالاخره پرپر شدن زندگی یک طفل معصوم.

سوالی که می‌ماند این است: کدام نهادها و سازمان‌ها بر اساس این قانون، به وظیفه خود عمل کرده اند؟

  • آموزش و پرورش منطقه پیگیری نموده بوده که چرا این کودک در مدرسه ثبت نام نشده و به مدرسه نیامده است؟
  • سازمان بهزیستی محل به عنوان “کودک در معرض خطر”، پیگیری بعدی در مورد وضعیت او کرده بوده است؟
  • مراجع قضایی محلی آیا در پی صدور حکم جدایی، وضعیت پدر را جهت صلاحیت سرپرستی این دختربچه در نظر گرفته بودند؟
  • نیروهای ضابط قانونی محل در پی صدور حکم دیدار هفتگی و عدم تمکین پدر از آن، آیا پیگیر اجرای ملاقات هفتگی کودک با مادرش شده بودند؟
  • خانه بهداشت و مرکز بهداشتی در مورد واکسیناسیون و سلامت کودک در این مدت پیگیر بوده که به آزار کودک شک کرده باشند؟
  • پزشکی که اول بار این کودک را در آن وضعیت در مطب ویزیت نموده و کادر پزشکی بیمارستان از زمان بستری کودک با شک به موضوع آزار کودک به راهکارهای مربوط به پیگیری و بررسی آشنایی داشته اند؟
  • آیا جامعه و همسایگان در این ماه‌ها خبری از حال و وضعیت این بچه گرفته بودند؟
  • رسانه‌ها خصوصاً صدا و سیما در جهت این موضوع، آگاهی‌سازی، آموزش‌های لازم به کودکان و حقوق کودک بر اساس این قانون اقدام کرده‌اند؟
  • آیا تمامی این نهادها و واحدها اقدامات لازم بر اساس قانون حمایت از اطفال و نوجوانان مصوب مجلس که خردادماه سال ۱۳۹۹ ابلاغ کشوری هم شده، انجام داده اند و وظایف خود را به‌درستی و به‌هنگام انجام داده اند؟
  • و در نهایت با توجه به امضا پیمان‌نامه جهانی حقوق کودک و مرجعی به نام حقوق کودک در زیرمجموعه قوه قضاییه، چه‌قدر در راستای پیگیری و پیشگیری از چنین فجایعی اقدام شده است که دیگربار شاهد آزار و مرگ کودکی بدین صورت نباشیم؟

سال گذشته در چنین روزهایی مرگ “آوا” دخترک معصوم باز هم در این حوالی اتفاق افتاده بود که حال به فراموشی سپرده و در حافظه‌های جامعه بایگانی شده است. سال‌ها قبل هم دختری به نام “آرین” در پی آزارهای متعدد در بیمارستان بستری و فوت کرد و پرونده وی بسته شد.

و متأسفانه این داستان تلخ باز هم به نوعی دیگر ادامه یافته است!

“نیان” این دختر معصوم در پی انواع سوءرفتار (کودک آزاری) جسمی، جنسی و عاطفی، و غفلت و محرومیت در طی ماه‌ها بالاخره از این زندگی پر رنج و آزار رها شد! معنای “نیان” به کردی گویا به معنای لطیف و دلپذیر، آرام و ساکت می باشد و حال “نیان” هفت ساله لطیف و دلپذیر در زیر خاک آرام و ساکت خفته است! برخی از خبرها از محل زندگی این کودک اسف‌بار و وحشتناک است.

ای کاش ساز و کار مناسب‌تری برای طلاق و نگه‌داری و مراقبت و نظارت فرزندان در نظر گرفته می شد.

البته به چنین فجایعی نباید تک بعدی نگاه کرد که یک یا چند نفر در آن شریک و متهم می شوند. عوامل مختلفی در بروز آن دخیل هستند. حال باید از این رخداد دهشتناک در جهت توجه به قوانین وضع شده و اجرای آن در راستای احقاق حقوق و سلامت کودک بهره گرفته شود تا جامعه و خانه محیطی امن و ایمن برای رشد و نمو کودکان این مرز و بوم شود.

خواسته بزرگی نیست اگر بگوییم و بخواهیم که رئیس قوه قضاییه، مجریه، و کلیه وزرا و متولیانی که قصور آنان و زیردستان آن‌ها چنین فاجعه ای را رقم زده به خود بیایند و همزمان با ترویج “فرزندآوری”، آموزش “فرزندپروری” را هم مورد توجه قرار دهند.

در نهایت باید از درگاه حضرت باری‌تعالی بخواهیم که پدرها و مادرها امانت‌دار خوبی برای هدیه الهی یعنی فرزند خود باشند و در صورت قصور از این امانت‌داری، سازمان‌ها و نهادهای مختلف مسئول نظارت و پیگیری این قصور باشند تا شاهد تکرار چنین فجایعی نباشیم.

*فعال حوزه حقوق و سلامت کودکان

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا