پیروزیهای محیط زیستی در سال ۱۴۰۳

معتقدم که اگر کوشش و کنشهای مردمی در سه چهار دههی گذشته نبود، سطح آگاهی محیط زیستی جامعه بسی پایینتر از امروز بود و حساسیت همگانی هم نسبت به میراث طبیعی کشور کمتر و مشارکت مردم در حفاظت از طبیعت بسیار ناچیز بود. در زیر، به چند مورد که من از آن آگاهی یافتهام اشاره میکنم و مطمئنم که موردهایی بس بیشتر هم بوده که کنشگران محیط زیست در گوشه و کنار کشور آنها را پیش برده یا میبرند و من از آن بیخبرم.
برنامههای قُرُق مردمی؛ گروههای مردمیِ محلی در بسیاری نقاط کشور با قرق کردن پهنههای کوچک و بزرگی از طبیعت، کوشیدهاند که از انقراض گیاهان بومی و تخریب جبرانناشدنیِ خاک و مخدوش شدن چشماندازهای محل زندگی خودجلوگیری کنند. در سال گذشته، میتوانم از فعالیتهای قرق و کاشت بذر و نهالهای بومی در کوهچنار استان فارس، منطقهی ماغر (شهرستان بهمئی، استان کهکیلویه و بویر احمد)، در حوالی روستای الگن (استان کهکیلویه و بویر احمد)، و منطقهی قلات گناوه (شهرستان گچساران) یاد کنم که از نزدیک شاهد آنها بودهام و فقط نمونههایی هستند از دهها کار اصولی و پیگیر دیگر که در گوشه و کنار کشور انجام شده است.
ممنوعیت صدور مجوز معدن در شهرستان دماوند؛ در مهر ماه، نقی میرزاکریمی رییس ادارهی حفاظت محیط زیست شهرستان دماوند خبر داد که پیرو شکایتهای مردمی، موضوع معدنها در شورای حفظ حقوق عامه مطرح و به دلیل «اشباع شدن» شهرستان، صدور مجوز جدید برای معدنکاری ممنوع شد. همچنین قرار شد که معدنهای موجود هم ساماندهی و ضابطهمند شوند.
توقف فعالیت معدن سنگ علَویجه؛ با پیگیریها و کارزارهای مردمی، سرانجام پس از چند سال، در اسفند ماه امسال فعالیت معدن سنگ شهر علویجه در استان اصفهان که موجب تخریب شدید کوهها و مراتع منطقه بود، متوقف شد.
جلوگیری از پیوستن باغ عباسآباد به حریم بهشهر؛ شورای عالی معماری و شهرسازی که تصویب کرده بود این باغ تاریخی و ثبتشده در فهرست میراثهای جهانی به حریم شهر بهشهر بپیوندد، در نتیجهی اعتراضهای گستردهی مردمی و همراهی وزارت میراث فرهنگی، در نشست ۲۹ بهمن این مصوبه را لغو کرد.
جلوگیری از تخریب باغ شهرداری آمل؛ با اعتراضها و پیگیریهای مردمی در تابستان، تخریب محوطهی سبزِ «باغ شهرداری» و برنامهی ساختوساز در آن متوقف شد.
کاهش طبقهی ساختمان های مشرف به باغ گیاهشناسی؛ با پیگیریهای قضاییِ مدیران باغ گیاهشناسی تهران و در پی اعتراضهای مردمی، ارتفاع برجهای در دست ساخت در شمال این باغ، از ۳۸ طبقه به پنج طبقه کاهش یافت و چندین طبقه که ساخته شده بود، تخریب شد.
لغو مجوز سد خرسان؛ در بهمن ماه، دادستان عمومی و انقلاب یاسوج اعلام کرد که رأی قطعی ممنوعیت احداث سد خرسان ۳ توسط شعبهی ۸ تجدید نظر دادگاه کهکیلویه و بویراحمد صادر شده است. نکتهی ارزشمند این که در رأی صادره، استنادهای دقیقی به مادههای قانونی ناظر بر حقوق مدنی و اقتصادی و فرهنگی و محیط زیستی صورت گرفته که آن را به سندی حقوقی در دفاع از محیط زیست بدل کرده است.
فعالیتهای مردمی در حمایت از حیات وحش؛ نمونههایی از این فعالیتها که کموبیش در حفظ گونههای شاخص کشور و افزایش حساسیت و آگاهی همگانی دربارهی حیات وحش مؤثر بوده و از چند سال پیش ادامه داشته، چنیناند: تلاش چندین سالهی سید باقر موسوی برای حفظ آهوان غرب کرخه و مستندسازی حضور سمور ماکسویل در تالاب هورالعظیم، کوشش مردم عادی و دانشگاهیان و یک تشکیلات بازرگانی برای حفظ ماهی آفانیوس اصفهان که در حوزهی زایندهرود میزیسته، مراقبت از مرالِ جنگلهای شمال در فصل «گاوبانگی»، حمایت اهالی ماسال و مرتعدارانِ ییلاقهای منطقه و «گنجهی پشتیبان زیستبوم» از پلنگ، درمان و نجاتبخشی گونههای مختلف حیات وحش که به علل گوناگون مصدوم میشوند (توسط گروههای مردمی مانند «تیم نجات حیات وحش» و گروهی که رضا نیکفلک در خوزستان تشکیل داده است).
فعالیتهای مهار آتشسوزیِ جنگل و مرتع؛ در سال ۱۴۰۳ مانند چند سالِ پیش از آن، بخش بزرگی از فعالیت برای مهار آتشسوزی جنگلها و مراتع را مردم محلی و انجمنها انجام دادند. «گنجهی پشتیبان زیستبوم» یکی از مؤسسههای مردمی بود که چندین گروه مردمی را به وسایل مهار آتش مجهز کرد.
متوقف شدن اجرای مصوبهی برداشت درختان افتاده و شکسته؛ این مصوبهی سازمان منابع طبیعی با اعتراض طرفداران محیط زیست متوقف شد. محیط زیستیها استدلال کردند که در جنگل، درختان افتاده و شکسته نقش ارزشمندی در تداوم زیست طبیعی دارد و نمیتوان آنها را بیفایده یا خطرناک (با این توجیه که ممکن است خطر آتشسوزی را افزایش میدهند) دانست.
پرهیز از ظرفهای یکبارمصرف؛ در سال گذشته، در جلسههای سازمان محیط زیست و ادارههای آن، در نشستهای محیط زیستی شهرداری و شورای شهر، و در چندین همایش مردمی دیدیم که از آبِ بطریشده و لیوان یکبارمصرف خبری نیست و پذیرایی با ظرفهای دائمی انجام میشود. این رخداد، نتیجهی کارهای رسانهای و پیگیریهای دوستداران محیط زیست بوده و امید میرود که به ممنوع شدن مصرف ظرفهای دورانداختنی بیانجامد.
استفاده از ظرفیتهای حقوقی؛ در این زمینه میتوان از پیگیریهای فعالان چهارمحال و بختیاری در مورد احداث سد خرسان یاد کرد که نتیجهاش اعلامِ نداشتنِ مجوز محیط زیستی این طرح بود. در استان فارس، پیگیریهای مردمی سبب متوقف شدن ساختوساز در کوه دِراک بود. در شهرستان دماوند، فعالان محیط زیست توانستند حکم دادستان را برای توقف هرگونه فعالیت معدنی در منطقه بگیرند. «کمپین مردمی زاگرس مهربان» از تشکلهایی بود که استفاده از ابزارهای حقوقی مانند فرستادن اظهارنامه، اعلام جرم، شکایت حقوقی، و استفاده از قانون دسترسی آزاد به اطلاعات را تا حد زیادی به جامعهی محیط زیستی شناساند؛ همچنین تشکل مردمی «نشان اپوش» توانست تخطی بسیار از مجریان طرحهای اقتصادیِ ناپایدار را از قانون و مقررات ناظر بر محیط زیست به اطلاع دستگاههای قضایی برساند. در تهران، پیگیریهای حقوقی در مورد تخلفهای شهرداری در موضوع ساختوساز در فضای سبز منطقهی جماران و قطع یا جایگزین کردن درختان چنار خیابان ولیعصر تا حدودی مؤثر بوده و توانسته گوشهای از ظرفیتهای قانونی برای مهار اقدامهای شتابزدهی عمرانی را نشان دهد.
مطالبهگری؛ اعتراضها و کارزارهای محیط زیستی که بیانگر آگاهی مردم دربارهی محیط زیست است، پیوسته در حال افزایش است. از جمله اعتراضهای پردامنه میتوان به راهپیماییهای مردم اراک در روزهای سهشنبه در اعتراض به آلودگی هوای این شهر، و تحصنهای اهالی شهر طَرق (شهرستان نطنز) در اعتراض به تخریب کوهستان کرکس اشاره کرد. همچنین میتوان اشاره کرد به فعالیتِ دوبارهی «مدرسههای طبیعت» که چند سال پیش به علت مخالفت عیسی کلانتری رییس سازمان حفاظت محیط زیست متوقف شده بود.
فعالیتهای اجراییِ مردمی؛ گروههای محلی و سازمانهای مردمنهاد و افراد علاقمند به محیط زیست، با اجرای هزاران مورد کار آموزشی و ترویجی، اجرای برنامهی پاکسازی کوه و دشت و یا شهر و روستا، تشکیل گروههای محلی مهار آتشسوزی جنگل و مرتع، برگزاری همایش به مناسبتهایی همچون روز زمین و روز جهانی محیط زیست و روز جهانی حیات وحش و روز جهانی کوهستان، مراقبت از مرالها در چند منطقه از مازندران در فصل گاوبانگی، مشارکت در برنامههای کاشت بذر و نهالهای بومی، راهاندازی باغچههای گیاهشناسی، کمک مالی به طبیعتیاران و طرحهای محیط زیستی، مشارکت در برنامههای سرشماری حیات وحش، معرفی چالشهایی مانند نه به پلاستیک و نه به پرتاب تهسیگار و نه به ریختن زباله و نه به کیسههای پلاستیکی ، ترویج عملیِ دوچرخهسواری و شکستن تابوی دوچرخهسواری زنان، و همچنین باززندهسازی جشنهای ایرانی مانند نوروز رودها، تیرگان، و مهرگان و تطبیق دادن رگههایی از مراسم این جشنها با کنش محیط زیستی، توانستهاند نقش بسیار مؤثری در افزایش آگاهیهای محیط زیستی داشته باشند.
گرایش محیط زیستی در صنعت آب و برق؛ به نظر میآید که طرح ضرورت بازچرخانی آب بهجای سدسازی و انتقال آب، و طرح موضوع «انرژیهای پاک» از سوی فعالان محیط زیست و کارشناسان غیردولتی در سالهای اخیر توانسته توجه وزارت نیرو و صنایعی مانند فولاد خوزستان و فولاد مبارکه را جلب و آنها را به سرمایهگذاری در این زمینهها ترغیب کند.
خلاصه آن که در سال ۱۴۰۳ کنشهای مردمی توانست در زمینهی «خیر جمعیِ» محیط زیستی بسیار اثرگذار باشد و «کنش جمعی» ملموسی را برای دستیابی به جلوههایی از این خیردر جامعه برانگیزد(۱).
* کنشگر محیط زیست
پینوشت
۱) برای آشنایی بیشتر با مفهومهای «خیر جمعی» و «برانگیختن کنش جمعی» میتوانید بنگرید به کتاب روایت و کنش جمعی، نوشتهی فردریک دبلیو مِیِر، ترجمهی الهام شوشتریزاده، نشر اطراف
۴۷۴۷