گرانی مسکن، این خانواده ها را به حاشیه شهر کشانده/ چارهای نداشتیم، باید از تهران میرفتیم/ پسرم افسردگی گرفته و مدام غر میزند، حق هم دارد
![گرانی مسکن، این خانواده ها را به حاشیه شهر کشانده/ چارهای نداشتیم، باید از تهران میرفتیم/ پسرم افسردگی گرفته و مدام غر میزند، حق هم دارد گرانی مسکن، این خانواده ها را به حاشیه شهر کشانده/ چارهای نداشتیم، باید از تهران میرفتیم/ پسرم افسردگی گرفته و مدام غر میزند، حق هم دارد](https://motamedpress.com/wp-content/uploads/2025/02/گرانی-مسکن،-این-خانواده-ها-را-به-حاشیه-شهر-کشانده.jpg)
به گزارش خبرگزاری خبرآنلاین، باید جادههای اطراف شهر را تا انتها بروی، باید زمینهای سبزی کاری را رد کنی تا به جادههای خاکی یا محلههایی کم برخوردار برسی، اینجا پر است از خانوادههای که به تازگی ساکن شدند. محلات و روستاهایی در اطراف شهرری که خانوادههای ساکن در آن طی چند سال اخیر از شهر بیرون زدند و اینجا روزگار میگذرانند.
بنا به روایت شرق، مناطقی که تنها تفریح کودکانش دویدن در زمینهای خاکی اطراف خانه است چون نه اینجاها پارکی دیده میشود و نه حتی کلاس آموزشی خاصی وجود دارد. این موضوع داستان مشابه مناطق حاشیهای دیگر همین کلانشهر است. از شهریار و رباط کریم تا اطراف دره فرحزاد و رودهن، که شاهد افزایش محلات حاشیهای آن هستیم.
زندگی در حاشیه
طی چند سال اخیر با ساخت شهرکهایی مواجه بودیم که همه در مناطق حاشیهای شهر، سر براوردند. شهرکهای بدون امکانات که سالها زمان نیاز دارد تا امکانات اولیه آنها برای زندگی تامین شود.
از تاسیس مدرسه استاندارد تا ایجاد چند پارک و موسسههای آموزشی و حتی مراکز خرید که ارتباط مستقیم با رفاه خانواده دارد. در حالی که وقتی به هر کدام از این محلات و شهرکها سر میزینم، میبینیم حتی بعد از چند از ساختشان هنوز امکانت آنها کاملا تامین نشده است.
اشکال مختلف حاشیه نشینی
آنچه عیان است، حاشیه نشینی است، حال در آپارتمان و برجهای چند طبقه یا در خانههای کاهگلی و آجری که غیر قانونی علم شده است. همه بخش مهمی از حاشیه این کلانشهر به حساب میآید که رفاه حتی نسبی هم ندارد. به طور مثال بیشتر فازهای پردیس، فاقد امکانات کافی است. در جایی مثل فاز ده که چند سالی هم از ساخت آن میگذرد و مردم در بیشتر برجهایش سکونت دارند فاقد مهد کودک، موسسه آموزشی، پارک و حتی امکانات برای وسیله نقلیه مناسب است. این در حالی است که بیشتر خانوادهها دارای فرزندانی هستند که در این مناطق بزرگ خواهند شد.
گرانی مسکن حاشیه نشینی را بیشتر کرد
بنابراین کیفیت پایین رفاه در مناطق حاشیهای تاثیر مستقیم بر تربیت و رشد کودکان خواهد داشت. جدا از بحث نیاز کودکان به تفریح که در چنین مناطقی این بستر وجود ندارد، کودکان به امکانات بهداشتی، درمانی و آموزشی نیاز دارند.
نبود موسسه آموزشی و کافی
دو سال قبل رئیس سازمان امور اجتماعی درباره آمار حاشیهنشینی در تهران گفته بود اگر سکونتگاههای غیررسمی را در نظر بگیریم، بیش از ۴۰۰ هزار نفر در حاشیه شهر زندگی میکنند. سال بعد از آن هم شرق در گزارشی اعلام کرد که پایتخت سالانه حدود ۴ تا ۵ درصد حاشیه نشین دارد؛ افزایش قیمت مسکن در تهران موجب شده است تا مستاجران چاره ای جز ترک کلانشهر تهران نداشته باشند. براساس اعلام مرکز آمار حاشیه نشینی به دلیل بالارفتن هزینه زندگی در تهران رو به افزایش است، رصد میدانی نشان میدهد هم اکنون حاشیه نشینی از ۴ درصد به ۵ درصد رسیده است.
براین اساس قیمت مسکن در اطراف تهران نیز روند فزاینده به خود گرفته است. هر چند که در همین یک سال هم به دلیل ادامهی شدت قیمت مسکن این حاشیه نشینی و ترک شهر نشینی بیشتر هم شد.
بنابراین آمارهای موجود از حاشیه نشینی در همین شهر تهران قطعا از دو سال قبل تغییرات جدی کرده است.
ما چارهای نداشتیم، باید از تهران میرفتیم
یکی از همین خانوادهها که تا چند سال قبل جزو قشر متوسط جامعه به حساب میامده، حالا دو سالی است که مهاجرت معکوس کرده و در یکی از فازهای پردیس زندگی میکند.
این پدر جوان اینطور توضیح میدهد که «ما حدود دو سال و نیم است که اینجا امدیم، چون ماشین نداریم زندگی خیلی سخت است. مثلا برای خرید از سوپر مارکت باید نیم ساعت پیاده روی کنیم. صبحها وقتی با همسرم میخواهیم سر کار برویم که خیلی بدتر است چون باید ۴۵ دقیقه پیاده روی کنیم و خودمان را به لب جاده برسانیم تا کسی سوارمان کند.
البته همه ساکنین که ماشین ندارند مشابه ما هستند. روزهای زمستان و پاییز که بدتر است. داخل خود فاز تاکسی وجود ندارد و باید پیاده رفت و امد کنیم. اینجا سگهای وحشی دارد و برای همین اصلا و تحت هیچ شرایط نمیگذاریم پسرمان تنها بیرون برود. از مدرسه هم تعطیل میشود مستقیم با سرویس جلوی خانه پیاده میشود. از یک طرف هم اینجا هیچ امکاناتی برای بچه ندارد. نه پارکی نه کلاس آموزشی خوبی، هیچ چیز ندارد.
پسرم افسردگی گرفته. مدام غر میزند، حق هم دارد او را آوردیم در منطقهای که تا چشم کار میکند بر روی کوهها ساختمانهای یک شکل ۱۳ طبقه ردیف شده که نه درختی هست نه پارکی. خیلی دوست دارم به تهران برگردم ولی فعلا نمیتوانم. مدرسهای هم که میرود چندان تعریفی ندارد، کیفیت پایین، از طرفی هیچ تفریح خاصی ندارد و این عذاب آور است. حتی نوع معماری ساختمان به شکلی است که همسایه ها هم با هم کاری ندارند که مثلا پسرم اینجا چهار تا دوست پیدا کند. فقط کار میکنیم تا بتوانیم پول پیش بیشتری جور کنیم و به تهران برگردیم.»
2727