اقتصاد پلتفرمی و نقش بانکها در آینده اکوسیستم
دکتر احمد سلمانی آرانی، نایب رئیس هیئت مدیره بانک سینا

مقدمه
اقتصاد پلتفرمی (Platform Economy) امروزه به یکی از تحولات کلیدی عصر دیجیتال تبدیل شده است. پلتفرمهای دیجیتال مانند اوبر (Uber)، علیبابا (Alibaba)، و آمازون (Amazon) با ایجاد شبکه هایی میان عرضه کنندگان و مصرف کنندگان، شیوه های سنتی تجارت و خدمات را دگرگون کرده اند. این مدل اقتصادی مبتنی بر داده، ارتباطات مستقیم، و مقیاس پذیری بالا، نه تنها صنایع سنتی، بلکه بخش مالی و بانکداری را نیز تحت تأثیر قرار داده است. اما بانکها چگونه می توانند در این اکوسیستم نوین جایگاه خود را تثبیت کنند و چه نقشی در آینده اقتصاد پلتفرمی خواهند داشت؟
از سوی دیگر چه استراتژی هایی برای بانکهای متوسط در اقتصاد پلتفرمی به منظور بقا و افزایش سهم بازار قابل اتخاذ است؟
اقتصاد پلتفرمی، از تعریف تا واقعیت
اقتصاد پلتفرمی به سیستمی اشاره دارد که در آن بسترهای دیجیتال (پلتفرمها) به عنوان واسطه، تعامل بین دو یا چند گروه (مانند تولیدکنندگان، مصرف کنندگان، توسعه دهندگان) را تسهیل می کنند. ارزش این پلتفرمها نه از تولید مستقیم کالا، بلکه از ایجاد شبکه ها و تسهیل مبادلات ناشی می شود. رشد سریع این مدل به دلیل مزایایی مانند کاهش هزینه های مبادله، دسترسی به داده های کاربران، و شخصی سازی خدمات است.
حجم بازار جهانی اقتصاد پلتفرمی در سال ۲۰۲۳ حدود ۷ تریلیون دلار برآورد شده و پیش بینی می شود تا سال ۲۰۳۰ به ۵۰ تریلیون دلار برسد (Statista) که این موضوع اهمیت سرمایه گذاری در این بازارها و رشد نمایی سرمایه را نمایش می دهد.
همچنین در خاورمیانه، بازار پلتفرمهای مالی دیجیتال تا سال ۲۰۲۵ با نرخ رشد سالانه ۱۵٪ افزایش خواهد یافت.
بانکها در اقتصاد پلتفرمی: چالشها و فرصتها
بانکهای سنتی همواره به عنوان نهادهای متمرکز در مدیریت مالی شناخته شده اند، اما در اقتصاد پلتفرمی، نقش آنها نیازمند بازتعریف است. چالش اصلی رقابت با فینتکها (شرکتهای فناوری مالی) و پلتفرمهای بزرگ است که خدمات مالی را مستقیماً به کاربران ارائه می دهند. برای مثال، علیبابا با سرویس «آنت فاینانشیال» یا ویچت با پرداختهای موبایلی، بخشی از بازار بانکداری سنتی را تصاحب کرده اند.
در جدول زیر فاکتورهای اصلی بانکداری سنتی و بانکداری پلتفرمی مورد مقایسه قرار گرفته است.
نمودار زیر رشد تعداد کاربران حوزه پرداخت موبایلی را در جنوب شرق آسیا نمایش می دهد. در سال 2023 حدود 4 میلیارد کاربر آسیایی از خدمات پرداخت موبایلی استفاده کرده اند و این عدد معادل نیمی از جمعیت کره زمین است.
مشابه این آمار در ایران به گزارش بانک مرکزی نشان می دهد که حجم تراکنش های مالی دیجیتال ظرف سه سال گذشته (1400 الی 1403) سه برابر شده است و این موضوع نشان دهنده ضریب نفوذ فزاینده این ابزارها میان اقشار مردم و در نتیجه اهمیت سرمایه گذاری در این حوزه است.
ایران در میان کشورهای خاورمیانه دارای بالاترین رشد پرداختهای موبایلی در سالهای اخیر بوده است و این موضوع به انضمام جمعیت کشور می تواند فاکتوری بسیار اثرگذار بر سرمایه گذاری در بانکداری پلتفرمی باشد.
با استناد به موارد فوق، می توان فرصتهای کلیدی سرمایه گذاری بانکهای متوسط در این حوزه را به شرح زیر خلاصه نمود:
1. تبدیل شدن به پلتفرمهای بانکی: بانکها می توانند با ایجاد اکوسیستمهای باز، خدمات خود را به پلتفرمهای مطرح موجود متصل کنند. «بانکداری باز» (Open Banking) با استفاده از APIها، امکان همکاری با استارت آپها، پلتفرمها و ارائه خدمات ترکیبی (مانند پرداخت یکپارچه در پلتفرمهای تجارت الکترونیک) را فراهم می کند.
در اروپا، تعداد APIهای بانکداری باز از ۲۰۲۰ تا ۲۰۲۳ با رشد ۲۲۰٪ به بیش از ۱.۵ میلیارد درخواست ماهانه رسیده است و پیش بینی می شود ارزش بازار بانکداری باز تا سال ۲۰۲۷ به ۴۳ میلیارد دلار برسد.
رشد انفجاری APIها در اروپا ثابت می کند که همکاری بانکها با استارت آپها تنها راه بقا در اقتصاد پلتفرمی است.
2. همکاری با پلتفرمهای موجود: بانکها می توانند با مشارکت در پلتفرمهایی مانند بازارهای آنلاین یا شبکه های اجتماعی، خدمات مالی را به طور مستقیم در بستر آنها ادغام کنند. برای مثال، ارائه وامهای لحظه ای به فروشندگان در پلتفرمهای فروش آنلاین.
۶۵٪ از مشتریان بانکی در منطقه خاورمیانه ترجیح می دهند حداقل یک خدمت مالی خود را از طریق اپلیکیشنهای غیربانکی (مثل آپ، 780 یا اسنپ) دریافت کنند.
آمارهای سال گذشته میلادی نشان می دهد سرمایه گذاری در فینتک های جهانی در این سال به ۱۶۴ میلیارد دلار رسیده که ۴۰٪ آن در حوزه پرداختهای پلتفرمی بوده است.
3. استفاده از فناوریهای نوین: به کارگیری بلاکچین برای پرداختهای امن و بین المللی، هوش مصنوعی برای تحلیل داده های کاربران و پیشنهاد خدمات شخصی سازی شده، و استفاده از ارزهای دیجیتال بانکهای مرکزی (CBDC) ها می تواند جایگاه بانکها را تقویت کند.
نقش آینده بانکها: از زیرساخت تا اعتمادسازی
در آینده، بانکها ممکن است به ارائه دهندگان «زیرساختهای مالی نامرئی» تبدیل شوند و به جای رقابت مستقیم، خدمات خود را در لایه های پشتیبان پلتفرمها قرار دهند. برای مثال:
- پرداختهای یکپارچه: ایجاد سیستمهای پرداختی سریع و امن برای پلتفرمها که با توجه به افزایش ۸۵٪ در پرداختهای موبایلی در ایران، تمایل کاربران به ادغام خدمات مالی در پلتفرمهای غیربانکی مشهود است.
- مدیریت ریسک و اعتبارسنجی: استفاده از داده های بزرگ (Big Data) برای ارزیابی اعتبار کاربران پلتفرمها.
- امنیت و حریم خصوصی: بانکها با سابقه طولانی در امنیت مالی، می توانند به عنوان تضمین کنندگان اعتماد در تراکنشهای پلتفرمی عمل کنند.
نقش مدیران ارشد
پر واضح است که چنین تحول بزرگی در صنعت بانکی و حرکت به سوی اقتصاد پلتفرمی بدون داشتن رهبرانی آگاه با نگرش استراتژیک به موضوع فناوری و حاکمیت داده ممکن نیست. نقش این مدیران ارشد و مسئولیت های کلیدی آنها را می توان در عناوین زیر خلاصه نمود:
۱. درک عمیق از مفاهیم اقتصاد پلتفرمی و فناوریهای نوین
- مدیران ارشد باید به طور کامل ماهیت اقتصاد پلتفرمی (مانند شبکه های چندجانبه، اکوسیستمهای دیجیتال، و مدلهای درآمدی مبتنی بر داده) را درک کنند.
- بلوغ فنی آنها در فهم فناوری هایی مانند کلاود، هوش مصنوعی (AI)، APIها، بلاکچین، و تحلیل داده ها (Data Analytics) نقش کلیدی در تصمیم گیریهای استراتژیک دارد. بدون این دانش، نمی توانند زیرساختها یا شرکای فنی مناسب را انتخاب کنند.
۲. طراحی استراتژی تحول دیجیتال
- مدیران ارشد باید چشم اندازی روشن برای تبدیل بانک به یک پلتفرم مالی تعریف کنند. این موضوع شامل خلق اکوسیستمی است که مشتریان، کسب وکارها، فینتکها، و حتی رقبا را به هم متصل میکند.
- بلوغ فنی به آنها کمک می کند تا نقاط قوت و ضعف فنی بانک را شناسایی کرده و نقشه راهی مبتنی بر فناوریهای مقیاس پذیر (Scalable) و امن طراحی کنند.
۳. سرمایه گذاری در زیرساختهای فنی و داده
- اقتصاد پلتفرمی به زیرساختهای قوی (مانند APIهای باز، پلتفرمهای ابری، حاکمیت فناوری و سیستمهای یکپارچه) وابسته است. مدیران باید منابع مالی و انسانی را به سمت توسعه این زیرساختها هدایت کنند.
- بلوغ فنی مدیران در انتخاب فناوریهای مناسب (مثلاً استفاده از رایانش ابری به جای سیستمهای سنتی) و مدیریت پروژه های پیچیده فنی حیاتی است.
۴. ایجاد فرهنگ همکاری و تفکر باز (Openness)
- پلتفرمها به مشارکت شرکای خارجی (مانند فینتکها، توسعه دهندگان و کسب و کارهای غیرمالی) وابسته اند. مدیران باید سیاستهای همکاری باز (Open Banking) و اشتراک داده را تسهیل کنند.
- دانش روز فناوری به مدیران کمک می کند تا استانداردهای فنی (مانند APIهای امن) را تعریف کرده و اعتماد شرکا را جلب کنند.
۵. تمرکز بر تجربه مشتری و شخصیسازی
- در اقتصاد پلتفرمی، مشتری در مرکز اکوسیستم قرار دارد. مدیران باید با استفاده از تحلیل داده های کلان (Big Data) و بهره گیری از هوش مصنوعی، خدمات شخصی سازی شده و یکپارچه به مشتریان نسل جدید ارائه دهند.
- دانش فناوری و بلوغ فنی مدیران در پیاده سازی سیستمهای پیش بینی کننده (Predictive Analytics) و اتوماسیون فرآیندهای کلیدی بانک (RPA) تعیین کننده است.
۶. مدیریت ریسکهای فنی و امنیتی
- حرکت به سمت پلتفرم ها، ریسکهای جدیدی مانند نقض داده ها، حملات سایبری، یا وابستگی به فناوریهای خارجی ایجاد می کند. مدیران باید با دانش فنی بالا، چارچوبهای امنیتی از جمله (Zero Trust Architecture) و استراتژیهای تاب آوری (Resilience) طراحی کنند.
۷. رهبری تحول سازمانی
- تحول به سوی اقتصاد پلتفرمی نیازمند تغییر ساختار سازمانی، آموزش نیروها، و پذیرش چابکی (Agility) است. مدیران با بلوغ فنی می توانند تیمهای فنی و غیرفنی را همسو کرده و مقاومت در برابر تغییر را کاهش دهند.
۸. سنجش عملکرد و بهبود مستمر
- مدیران باید با استفاده از شاخصهای کلیدی عملکرد (KPI) مانند تعداد تراکنشهای پلتفرم، مشارکت شرکا، رضایت مشتری و میزان سودآوری، پیشرفت تحول را اندازه گیری کنند. دانش مدیریت فناوری در سطح کلان در پیاده سازی سیستمهای مانیتورینگ بلادرنگ (Real-Time Monitoring) ضروری است.
چالشهای پیش رو
- مقررات زدایی و انطباق: تنظیم مقررات برای فعالیت بانکها در پلتفرمها نیازمند هماهنگی بین نهادهای نظارتی به ویژه بانک مرکزی است.
- رقابت با غولهای فناوری: شرکتهایی مانند گوگل، فیس بوک، اپل، سامسونگ و سایر غولهای فناوری ممکن است با توسعه خدمات مالی مستقل، بازار را تحت سلطه بگیرند.
- سواد دیجیتالی: بانکها باید برای جذب نیروی کار متخصص در حوزه فناوری و تغییر فرهنگ سازمانی در لایه های مختلف بانک تلاش کنند. همچنین می توانند با ایجاد هلدینگ های فناوری به جذب نیروهای خبره این حوزه و نگهداشت آنها در قالب شرکتهای فناوری محور بپردازند.
جمع بندی
اقتصاد پلتفرمی در حال تغییر چهره نظام مالی جهانی است و بانکها برای باقی ماندن در این رقابت، باید از نقش سنتی خود فراتر روند و به سمت نوآوری، همکاری با پلتفرمها و ادغام فناوریهای پیشرفته حرکت کنند. آینده بانکداری نه در ساختمانهای فیزیکی، بلکه در توانایی ایجاد ارزش افزوده از طریق شبکه های دیجیتال و تجربه کاربری (User Experience) برتر تعریف می شود. تنها با پذیرش این تحول است که بانکها می توانند در قلب اقتصاد پلتفرمی آینده تپش داشته باشند.
بلوغ فنی، دانش فناوری نوین و تفکر استراتژیک حاکمیت فناوری در مدیران ارشد نه تنها به معنای تسلط بر فناوری هاست، بلکه شامل توانایی ترجمه فناوری به ارزش کسب وکاری، ایجاد توازن بین نوآوری و ریسک و رهبری تحولات فرهنگی-سازمانی است. بدون این بلوغ، بانکها در رقابت با پلتفرمهای بزرگ فناوری و فینتکهای چابک، به حاشیه رانده خواهند شد.
با تحلیل داده ها و روندهای موجود در صنعت، استراتژی یک بانک تجاری متوسط برای تبدیل شدن به «پلتفرم مالی هوشمند» می تواند شامل موارد زیر باشد:
- روی هوش مصنوعی و تحلیل داده های بزرگ (Big Data) در سه سال آینده با رشدی به میزان 32% تمرکز کند.
- زیرساختهای امنیتی خود را تقویت نمایند و سالانه تا ۴۵٪ از بودجه عملیاتی فناوری خود را به آن اختصاص دهد.
- با پذیرش بانکداری باز و توسعه API های استاندارد، به اکوسیستمی در حد چندصد میلیون درخواست API ماهانه بپیوندند.
- در تقویت زیرساختهای پردازشی و ارتقای آنها به زیرساختهای کلاود محور با بودجه ای در حدود سالانه 28% سرمایه گذاری نماید.