رمز گشایی بحران انرژی در ایران
به گزارش خبرگزاری مهر در قلب خاورمیانه و در زمینی پهناور، سرزمینی قرار دارد که منابع انرژی به آن برکت داده است. کشوری که دارای بزرگترین ذخایر هیدروکربنی جهان است اما بیشترین کلمهای که مردمان آن سالیان سال است که در محافل و اخبار خود میبینند و میشنوند ناترازی انواع حاملهای انرژی است. کشوری به نام ایران که در میان منابع بیانتهای انرژی هر روز شاهد افزایش روز افزون شکاف عرضه و تقاضا است.
به طورکلی زمانیکه ما قصد بررسی کسری در هر بخشی از اقتصاد را داریم با دو سمت عرضه و تقاضا مواجه خواهیم بود. هنگامی که مردم و برخی کارشناسان تولید کمتر از ظرفیت را علت کسری میدانند، برخی دیگر نیز معتقدند مهمترین علت ناترازی در بخش حاملها انرژی مصرف بیرویه مصرفکنندگان خصوصاً مصرفکنندگان داخلی است. نکته قابل ذکر این است که هیچ کدام از طرفین اشتباه نمیگویند اما حقیقت نیز تنها در دستان یک گروه نیست. در ادامه به این موضوع خواهیم پرداخت که در هر بخش چه ضعفها و کم و کاستیهایی باعث عدم توازن دو طرف بازار شده و آسیبهای وارده به علت کسری به صنایع و اشخاص چه بوده است. طبق آمار رسمی اداره آمار جهانی مصرف سرانه انرژی ۱ طی ۲۰ سال گذشته رشد حدود ۶۲ درصدی را داشته در حالیکه رشد تولید شکاف بالایی را با این ارقام ایجاد میکند. برخی آمارهای رسمی از ناترازی حاملهای انرژی بیان میکنند که میزان ناترازی برق در پیک چیزی بین ۱۲ تا ۱۵ مگاوات است ۲ که پیش بینی میشود طی ده سال آینده به ۴۰ مگاوات افزایش یابد همچنین ناترازی گاز در پیک نزدیک به ۳۰ درصد مصرف کل است. ناترازی بنزین یکی دیگر از کسریهای مهم به شمار میرود. همه آمارها خبر از کسریهایی بزرگ و آسیب زا میدهند. اما وضعیت چقدر وخیم است؟ مقصر کیست؟ راه حل چیست؟ شریان اصلی آسیب در دست کدام نهاد است؟ اینها پرسشهایی است که در ادامه این نوشتار سعی در پاسخگویی به آن داریم.
ناترازی در صنعت برق
بحث خاموشیهای منظم برق برای رفع کسری فراوان آن برای اولین بار در فصل پاییز انجام شد. این در حالی است که تولید برق در ایران نسبت به همسایه هم جمعیت خود یعنی ترکیه نیز بالاتر است. از طرفی اگر از سمت تقاضا به ماجرا نگاهی بیندازیم، خواهیم دید که طی تابستان گذشته رکورد پیک مصرف ۳۰ مرتبه شکسته شده است. در صورتی که برخلاف برخی از آمارها تابستان امسال نسبت به سالهای گذشته چندان گرمتر نبوده و ما در طی سالیان گذشته تابستانهایی گرمتر از سال ۱۴۰۳ نیز داشتهایم ۳. از طرفی سرانه مصرف انرژی در کشور ما حدود ۱.۸ برابر سرانه جهانی است.
عرضه و تقاضا در صنعت برق
طبق گزارش سازمان بین المللی انرژی، در پیک مصرف، بیشترین فشار نسبت به ظرفیت اسمی نیروگاهها به تأسیسات و نیروگاههای ایران ۴ وارد میشود. طی چندسال گذشته صنایع با خاموشیهای مکرری مواجه بودند که منجر به توقف بخشهای تولیدی حتی برای چندین روز، آسیب به تأسیسات و در نهایت زیاندهی صنایع شده است. یکی از معضلات مهم در حوزه برق این موضوع است که ما با کالایی مواجه هستیم که عملاً فرآیند تأمین آن بهشدت سرمایه و هزینه بر بوده و عرضه و تقاضای آن حدوداً در یک لحظه صورت میگیرد. همچنین در حالیکه متوسط رشد تولید عددی تقریباً ثابت است رشد مصرف با نرخ فزایندهای در حال افزایش میباشد. همچنین مصرف سرانه انرژی در ایران بسیار بالا بوده و مشترکین خانگی سهم زیادی از مصرف را به عهده دارند. همچنین طی سالهای گذشته بخش زیادی از برق مصرفی صرف مزارع غیرقانونی رمز ارزها شده است. در بخش عرضه برق نیز به استثنای حوزه تولید برق، حدود ۱۴ درصد از برق تولیدی در طی مسیر انتقال به شبکه اتلاف میشود.
بحران ناترازی گاز
در کشورهای در حال توسعه یکی از مهمترین عوامل برای رشد اقتصادی انرژی است. از طرفی یکی از مهمترین نکات در ادبیات توسعه، عدم وابستگی و زیرساخت اساسی به یکدیگر بیش از ۲۵ درصد است. در حالیکه در ایران صنعت برق بیش از ۷۰ درصد به صنعت گاز متصل است ۶. گاز اما بیش از یک حامل انرژی برای مصارف صنعتی و خانگی یک کالای استراتژیک محسوب میشود. حدود ۸۵ درصد نیروگاهها در ایران حرارتی بوده و با گاز کار میکنند و به طور عمده صنایع مهمی نظیر فولاد، سیمان، پتروشیمیها و شهرکهای صنعتی بزرگ به واسطه وجود گاز قابلیت فعالیت را دارند.
این در حالی است که طی ۱۱ سال اخیر رشد تولید گاز ۳.۸ درصد بوده است اما میانگین رشد مصرف ۴.۸ درصد است که این یعنی هر ساله حدود ۱ درصد شکاف بین عرضه و تقاضا در این صنعت ایجاد میشود به طوری که طبق اظهارات وزیر نفت در زمستان سال ۱۴۰۴ بین ۲۵۰ تا ۳۰۰ میلیون متر مکعب ناترازی گاز خواهیم داشت.
عرضه و تقاضا در صنعت گاز
ایران بعد از روسیه دومین دارنده ذخایر گازی و سومین تولید کننده گاز در جهان است. ۷۰ درصد گاز تولیدی از سمت پالایشگاه پارس جنوبی میآید که حدود ۵۰ درصد انرژی در ایران را تأمین میکند. در بخش تقاضای گاز حدود ۴۵ درصد صرف مصارف خانگی و صنایع غیر عمده، ۳۰ درصد صرف پتروشیمی و صنایع عمده و در نهایت ۲۵ درصد گاز مصرفی در نیروگاههای برق است. گاز به جز استفاده در انواع فعالیتهای تولیدی و صنعتی به عنوان یک فشارافزا در سکوهای نفتی استفاده میشود تا مانع از هدر رفت نفت شود.
برخلاف آمارهای بیان شده در برخی از منابع و خبرگزاریها مبنی بر مصرف ۷۰ درصدی در پیک توسط بخش خانگی این عدد جمع مصارف خانگی، صنایع غیر عمده و تجاری بود و در پیک مصرف ۴ ماه سرد سال به ۴۵ درصد رسیده و به طور میانگین سهم بخش خانگی حدود یک سوم است که اگرچه همانند آمار عدد اغراق آمیزی نیست اما همچنان سهم قابل توجهی در دنیا محسوب میشود. از طرف دیگر در سال ۱۴۰۱ ما ۹۳۶ میلیون متر مکعب تولید گاز غنی داشتهایم که حدود ۸۷۰ میلیون متر مکعب آن تحویل پالایشگاههای گازی داده شده است مابهتفاوت این مقدار هدر رفت گاز در فرایند تولیدی است که میتواند حدود ۲۰ درصد ناترازی گاز را جبران کند.
تولید و عرضه بنزین
ایران سالیان سال است که با وجود منابع نفت، واردکننده یکی از فراوردههای اساسی آن یعنی بنزین است.
بجز سالهای ۹۸و۹۹و ۱۴۰۰ که به علت برخی از سیاستهای دولت و شیوع کووید ایران به یکی از صادرکنندگان بنزین تبدیل شده بود، در باقی سالها واردکننده این فرآورده نفتی بوده است.
در حالی که طی سه سال اخیر مصرف سوخت حدود ۴۰ درصد افزایش یافته ۷، سبد سوخت حمل و نقل سبک تا ۸۵ درصد وابسته به بنزین است که است خود دلیلی بر اهمیت این کالا در سیستم حمل و نقل ایران میباشد.
مصرف سرانه بنزین در ایران در حالی بالاست که خودروهای ایرانی حدود ۳۰ درصد مصرف سوخت بالاتری را از میانگین جهانی دارند اما این عدد به تنهایی نمیتواند شکاف عمیق بین توان تولید ۱۲۰ میلیون لیتری بنزین با مصرف ۱۲۴ میلیون لیتری را توجیه کند. بهطور مخصوص عقبماندهترین بخش در ایران، به حمل و نقل اختصاص دارد و با این وجود بخش بسیار کمی از بودجه کشور صرف سرمایه گذاری در حمل و نقل میشود.
آسیب شناسی بخش انرژی
سالهاست که ایران با مبحث ناترازی مواجه است و این مسئله مدتهاست که به مسئلهای نه فقط اقتصادی بلکه سیاسی بدل شده است. در حالی که طی سالهای گذشته قدرت خرید کالاهای ضروری توسط مردم حدوداً نصف شده است با توجه به ثابت ماندن قیمت انرژی، قدرت خرید حاملهای انرژی چندین برابر شده است. قیمت به عنوان اصلترین ساز و کار برای تنظیم بازارها، عملاً در بازار انرژی به علت قیمت گذاری دستوری نهادهای مربوطه قابلیت تأثیر گذاری خود را از دست داده است. تورمی که در بخش انرژی و قیمت گذاری آن لحاظ نشده به بازار کالاهای دیگر سرایت کرده و تورم را وارد دیگر بخشهای اقتصاد میکند.
عدهای ممکن است این موضوع را مطرح کنند که انرژی به عنوان یکی از اساسیترین کالاها نباید هزینه بالایی داشته باشد زیرا از دهکهای پایین تا بالای جامعه به آن نیازمند بوده و نمیتوانند از مصرف آن صرف نظر کنند. این موضوع درست است که انرژی به عنوان یک کالای ضروری شناخته میشود اما باید این موضوع را در نظر گرفت که استفاده هرچه بیشتر انرژی نیازمند داشتن امکانات سرمایهای بیشتری نیز هست آمارها نشان میدهند که دهک اول جامعه ۱۷۵۰ درصد بیشتر از دهک دهم جامعه از یارانههای انرژی بهره مند میشوند ۸ که این خود دلیلی بر اهمیت اصلاح قیمت و سیاستهای قیمتی است.
نقش قیمت گذاری در مصرف حاملهای انرژی
در حالی که یکی از راهکارهای پیشنهادی توسط کارشناسان فرهنگ سازی مصرف است نمیتوان این موضوع را نادیده گرفت که انگیزهای برای ایجاد فرهنگ صرفهجویی و عمل به آن وجود ندارد. در حالی که راندمان بخاریهای داخلی چیزی در حدود ۳۵ درصد است، عمده بخاریها در دنیا راندمانی حدود ۸۰ درصد دارند از طرفی کولرهای گازی که در ایران بسیار پرطرفدار هستند، مصرف حدود ۲ برابری نسبت به کولرهای آبی دارد در سمت دیگر نیز ۳۱ درصد خودروهای شخصی و ۴۸ درصد تاکسیها دچار فرسودگی هستند اما از لحاظ مقیاس عددی صرفهای برای مصرف کننده وجود ندارد تا از کالاهایی با تکنولوژی بالاتر استفاده کنند تا کمتر دچار هدر رفت منابع شود.
همچنین انرژیهای ارزانی که قابلیت تجارت داشته باشند، قاچاق را تا سطح وسیعی گسترش داده و مانع از استفاده درست منابع در داخل کشور میشوند همانطور که در ایران اعداد و ارقام نشان میدهند مصرف سرانه حاملهای انرژی در استانهای مرزی بالاتر از دیگر نقاط است که خود میتواند اثباتی برای این گزاره باشد. کما اینکه برخی از انرژیهای ارزان که قابلیت تجارت ندارند (مانند برق) در فعالیتهای دیگری مثل مزارع غیر قانونی ارزهای دیجیتال استفاده شده و یکی از عوامل مهم کسری برق میشوند.
از طرفی قیمت گذاری دستوری سبب رانت در صنایع انرژی بر نیز میشود. زمانی که انرژی ارزان است، صنایع برای حفظ و رشد حاشیه سود خود نیازی برای تغییر زیر ساختها و بهبود تکنولوژی احساس نمیکنند. همین عامل سبب میشود که روز به روز مستهلک تر و غیر بهرهور تر شوند.
کلید قفل ناترازی انرژی
بحران ناترازی انرژی در سالهای اخیر به معضلی جدی تبدیل شده و به صورت تصاعدی نیز رو به وخیمتر شدن در حرکت است. بزرگترین مشکل در سیاست گذاری این بخش این است که عموماً سیاست گذاران میان راه حل تدریجی و تکاملی راه حل حفظ وضعیت موجود و مقطعی را برگزیده ایم و همین است که سال به سال به ناترازی ها در تمامی بخشهای اقتصادی افزوده شده و وضعیت رفاه اجتماعی نیز رو به وخیمتر شدن میرود.
مهمترین نکته این است که بدانیم سیاست انرژی باید راهکاری چندجانبه باشد. راهکاری که بدون اصلاح قیمت انرژی کارایی نخواهد داشت و تنها با اصلاح آن نیز مشکلی را حل نمیکند. ما باید بدانیم که گران سازی بنزین و حفظ آن روی یک قیمت ثابت شوک درمانی است که صرفاً برای حفظ وضع موجود انجام میشود نه برای بهبود آن.
نرخ حاملهای انرژی باید به سمت قیمت واقعی خود، که حاصل عرضه و تقاضا بازار است، حرکت کند. با توجه به اینکه در حال حاضر ممکن است جامعه توان پذیرش افزایش چندین درصدی را نداشته باشد بهتر است این سیاست تدریجی شروع به کار کرده و در ابتدا مشترکین پر مصرف، که عموماً از دهکهای بالایی جامعه هستند، مازاد مصرف خود را به قیمتهای صادراتی و جهانی بپردازند و در ادامه طی چندین سال حاملهای انرژی برای عموم جامعه به سمت قیمت واقعی برسد. دولت باید با عایدی حاصل از افزایش قیمت انرژی به توسعه زیر ساختها و تجهیزات کم مصرف تر پرداخته و در صورت نیاز راه را برای صادرات هرچه بیشتر تجهیزات مصرفی با کیفیت تر با راندمان بالاتر فراهم کند.
|
|
۱۳۵۷ |
۱۴۰۲ |
رشد |
ظرفیت نیروگاهی(GW) |
جهان |
۲۰۰۰ |
۹۰۰۰ |
۴.۵ برابر |
ایران |
۷ |
۹۳ |
۱۳ برابر |
|
تولید برق(TWH) |
جهان |
۸۶۰۰ |
۲۹۰۰۰ |
۳.۴ برابر |
ایران |
۱۷.۴ |
۳۸۶ |
۲۲ برابر |
ایران با وجود آنکه یکی از بهترین کشورها برای بهره گیری از انرژیهای تجدید پذیر خصوصاً انرژی خورشیدی است اما تنها ۱ درصد از تولید انرژی در ایران مربوط به این منبع انرژی است. در نتیجه نهادهای مربوطه باید به توسعه زیر ساختهای انرژیهای تجدید پذیر بپردازند و زمینه را برای ورود بخش خصوصی و جذب سرمایه گذاری خارجی در این حوزه فراهم کنند. کما اینکه به دلیل شرایط اقلیمی مناسب در ایران در صورت تضمین خرید برق تولیدی نیروگاههای خورشیدی به قیمتی معقول سرمایهی زیادی میتواند جذب این حوزه شود. برای فرهنگ سازی مصرف در حوزه انرژی نیز دولت میتواند طرحهای تشویقی ای برای شرکتهایی تعریف کند که میتوانند با راهکارهای خلاقانه خود باعث کاهش مصرف منابع انرژی توسط خانوار و حتی صنایع شوند.
یادداشت از زهرا برزگر پژوهشگر حوزه انرژی