اخبار بین الملل

آمریکا نمی‌تواند رابطه چین و روسیه را بهم بزند

خبرگزاری باشگاه خبرنگاران

۱۱:۲۴ – ۲۵ اسفند ۱۴۰۳

باشگاه خبرنگاران جوان- تلاش دولت ترامپ برای جدا کردن روسیه از چین محکوم به شکست است. این بدان معناست که ایالات متحده در حال تخریب روابط امنیتی بر اساس یک توهم است.

برای موفقیت، روسیه باید بر بیش از یک قرن دشمنی و بی‌اعتمادی غلبه کند. هم روسیه و هم ایالات متحده باید روابط خود را با متحدان و دشمنان بازتعریف کنند؛ و ایالات متحده باید حمایت اقتصادی چین از روسیه را جایگزین کند. روسیه همچنین باید مطمئن شود که ایالات متحده برای مدت طولانی از تعهد خود به دموکراسی و حقوق بشر صرف نظر می‌کند. هیچ یک از این‌ها اتفاق نخواهد افتاد.

نماینده ویژه ترامپ برای اوکراین و روسیه، کیت کلاگ، در کنفرانس امنیتی مونیخ در تاریخ 15 فوریه گفت که ایالات متحده سعی خواهد کرد که ائتلاف‌های پوتین، از جمله روابطش با چین، ایران و کره شمالی را بشکند.

فقط نه روز بعد، ولادیمیر پوتین و شی جین پینگ به وضوح «شراکت بدون محدودیت» خود را تأیید کردند. این باید جای تعجب نباشد: سیاست جدید ایالات متحده هیچ چیزی در خصوص دلایل اصلی هم‌راستایی سیاسی مسکو با پکن تغییر نمی‌دهد.

این دلایل عبارتند از: تعهد مشترک به خودکامگی و مخالفت با دموکراسی؛ بیش از یک قرن بی‌اعتمادی و تعارض با ایالات متحده؛ تعهدات تاریخی به شرکای همچون کره شمالی، ایران و کوبا؛ و وابستگی اقتصادی روسیه به چین.

مهم‌ترین نکته این است که پیوند روسیه و چین به شدت بر اساس ترس مشترک از ایالات متحده و تعهد متقابل به خودکامگی استوار است. پوتین هرگز چین را با ایالات متحده معامله نخواهد کرد، به‌ویژه زمانی که ایالات متحده یک دموکراسی مبتنی بر قوانین و چندحزبی باقی بماند. می‌توان گفت که تمایلات خودکامگی دولت ترامپ ممکن است این محاسبه را تغییر دهد، اما برای پوتین، تعهد شی جین پینگ به دیکتاتوری شرط امن‌تری است تا فروپاشی کامل و بلندمدت دموکراسی ایالات متحده.

به‌طور مشابه، پوتین نمی‌تواند به‌طور ایمن به این که چرخش جدید ایالات متحده به نفع روسیه ادامه خواهد یافت، اعتماد کند. این دولت به نظر می‌رسد که تمایل دارد از پرونده‌های ترور، جاسوسی، حملات سایبری، خرابکاری اقتصادی، تهدیدات هسته‌ای، ربودن افراد و عملیات‌های اطلاعاتی روسیه علیه ایالات متحده چشم‌پوشی کند. اما این سیاست جدید pro-Russia ضمانتی ندارد که تحت دولت‌های آینده یا حتی در طول مدت باقی‌مانده این دولت ادامه یابد.

از سوی دیگر، تعداد کمی از روس‌ها دیدگاه مثبتی به ایالات متحده دارند. در واقع، دشمنی روس‌ها با ایالات متحده ریشه‌دار و پایدار است. در واقع، به جز دوران کوتاه مدت در دهه 1990، روابط ایالات متحده با روسیه (و ایالات متحده با شوروی) تقریباً تماماً با شک و تردید، تنش و تعارض همراه بوده است، حتی زمانی که آن‌ها (به‌طور reluctant) در دو جنگ جهانی متحد بودند.

علاوه بر این، برای این که ایالات متحده بتواند روسیه را از چین جدا کند، یا پوتین یا دونالد ترامپ باید موافقت کنند که از چندین تعهد خارجی که هر دو در آن‌ها سرمایه‌گذاری سیاسی و داخلی کرده‌اند، صرف‌نظر کنند.

تصور دشوار است که پوتین از حمایت سیاسی خود از کیم جونگ-اون دست بکشد، به‌ویژه با توجه به اینکه کره شمالی نیروها و تأمین‌کنندگان لازم برای جنگ پوتین علیه اوکراین را فراهم می‌کند. پوتین وابستگی کمتری به ایران دارد، اما بعید است که از کمپین فشار حداکثری ترامپ علیه جمهوری اسلامی حمایت کند.

همچنین بعید است که ایالات متحده دشمنی خود را با متحد روسیه، کوبا، کاهش دهد، زیرا ترامپ فوراً سیاست‌های ملایم‌تر دولت بایدن را معکوس کرد. پوتین، به‌ویژه، بعید است که روابط و سیاست‌های بلندمدت خود را به‌خاطر یک دوستی جدید و نامطمئن با ایالات متحده رها کند.

در نهایت، اقتصاد به‌طور فوری‌ترین مبنای تمایل روسیه به چین به جای ایالات متحده است. چین به روسیه کمک مالی می‌کند. چین یک واردکننده انرژی خالص است؛ روسیه یک صادرکننده انرژی است. چین در سال 2024 کالاهای به ارزش 237 میلیارد دلار از روسیه خریداری کرد که تقریباً تمام آن گاز، نفت و زغال‌سنگ بود.

در مقابل، تجارت ایالات متحده و روسیه در همان دوره 3.5 میلیارد دلار بود که حتی 1.5 درصد ارزش تجارت چین و روسیه هم نبود. اقتصادهای روسیه و چین مکمل یکدیگر هستند؛ در حالی که اقتصادهای ایالات متحده و روسیه تقریباً هیچ ارتباطی با یکدیگر ندارند. ایالات متحده نمی‌تواند و نخواهد توانست چین را به عنوان بهترین مشتری انرژی روسیه جایگزین کند و روسیه جایی دیگر برای رفتن ندارد. اروپا نمی‌تواند این تفاوت را جبران کند و اقتصاد نامتوازن روسیه به صادرات هیدروکربن وابسته است.

چرخش 180 درجه‌ای ایالات متحده در مورد اوکراین هدیه‌ای بود که روسیه با خوشحالی پذیرفت، اما برای جدا کردن روسیه از چین کافی نیست. بازی کردن با روسیه و چین به‌عنوان رقیب برای یکدیگر ممکن است وسوسه‌انگیز باشد برای کسانی که به یاد می‌آورند که ریچارد نیکسون در سال 1972 برای چین پیش‌دستی کرد، اما مشابهت‌های تاریخی سطحی هستند و در سال 2025، منافع روسیه به وضوح در اتحاد با چین قرار دارد.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا