این خانه،خانه نبود!/ کمک مالی واریزی بنیاد مستضعفان در کرونا به هنرمندان نرسید/ سپردن پول برای بهره گرفتنِ در روز مبادا
پریسا ساسانی: کتایون جهانگیری بازیگر تئاتر و عضو انجمن بازیگران خانه تئاتر از جمله اعضای فعال در خانه تئاتر است که به گفته خودش به انحای مختلف و در موقعیتهای متفاوت عملکرد خانه تئاتر را به پرسش کشیده است اما دریغ از پاسخ مناسب برای گفتههای او که بی حساب و کتاب هم نبود.
این بازیگر تئاتر که پس از تشکیل خانه تئاتر جز اولین چهرههای تئاتری بود که عضو شد درباره عضویت در این نهاد صنفی گفت: چند سالی بود که مرتب سر کار تئاتر بودم. تمرین، اجرا و خوشحال بودیم و لذت می بردیم. وقتی تشکیلات خانه تئاتر راه اندازی می شد جزوء اولین گروه بودم که عضو شدم. با خودم فکر می کردم به یک جا تعلق دارم. سال ها به ما می گفتند که این خانه شماست و ما یک خانواده ایم. طبیعتا اعضای یک خانواده هر آنچه می توانند باید برای یکدیگر انجام دهند، بی دستمزد و توقع. من هم با رضایت کامل سالها چنان در خانه تئاتر حضور پررنگی داشتم که بعضی ها فکر می کردند کارمندم و حقوق بگیر این خانه! خب باید بگویم خوب هم تشویق می شدم و بیشتر و بیشتر برای انجام فعالیت های خانه انرژی می گذاشتم.
وی ادامه داد: آن زمانها عضو عزیزی بودم که برای هندوانه گذاشتن زیر بغلم می گفتند: این خودیه! البته من خیلی دیر معنای بسیاری از کلمات را متوجه شدم. چون خودی بودن مطلق نیست. نمی دانم شاید ۱۲ سالی طول کشید تا فهمیدم این خودی بودن مرز دارد و درجه بندی. به محض اینکه شروع کنید به سوال کردن و پیجویی از چرایی امور، از لیست خودی وارد لیست دیگری می شوید. قهر کردن از این خانواده عزیز هم بی ثمر بود چون کسی برای نبود تو تره هم خورد نمی کند.
عضو انجمن بازیگران خانه تئاتر اظهار داشت: سرانجام تصمیم گرفتم در مجمع خانه تئاتر که بعد از کرونا تشکیل شد،حاضر شوم و سوالاتم را در جمع بپرسم. وقتی در جلسه بازرس چندین ساله خانه تئاتر ذکر کردند اشکالاتی در گزارش های مالی هست که ایشان حاضر به تایید آنها نشده، باب گفتگو باز شد و مهمترین آن موضوع مبلغ ۷۰۰ میلیون تومان کمک بنیاد مستضعفان برای اعضای گرفتار به کرونا بود. خب جامعه هنری عزیزان بسیاری را در آن دوران تلخ از دست داد. یکی از آنها آقای بیژن افشار بود. تلخ تر از خبر فوت ایشان، بی عملی خانواده تئاتر در یاری رساندن به این هنرمند بود که باید گفت پول در حساب خانه تئاتر بود ولی با وجود تقاضاهای مکررشان، آن قدر کمک نشد تا از دست رفتند. از آقای ا.ر. پرسیدم چرا؟ پاسخ ساده بود: « ما این پول را در حساب گذاشتیم تا بهره بگیریم برای روز مبادا!»
وی ادامه داد: بحث در جلسه بالا گرفت و سرانجام از آقای ا.ر. خواستم تا اجازه دهند گزارش های خانه تئاتر به خصوص مالی، در سایت بارگذاری شود بلکه اعضا بتوانند از مسائل مطلع گردند. علیرغم بله! ایشان گزارشی منتشر نشد. آبان ۱۴۰۲ نامه ای محترمانه خطاب به بازرس زدیم بلکه جدی بگیرند و اعتنا کنند. چندین ماه صبر کردیم، مرتب پیگیری کردیم و سر آخر ما را لایق پاسخ ندانستند. یکجور به گوشمان رسانند که اصلا حق سوال کردن نداریم و……! ترجیح می دهم جملاتی که گفتند را اینجا بازگو نکنم. ناسلامتی خانواده تئاتر یک خانواده فرهنگی است.
این بازیگر تئاتر افزود: پیام هایی به گوشم رسید که حرف زدن های من دارد کار دستم می دهد و شاید لغو عضویت شوم! باورم نمی شد که زمانی خودی هستی و یک زمان معاند به حساب می آیی و لایق اخراج و …! با خودم گفتم مگر غیر از سوال کردن و درخواست شفاف سازی، خطایی از من سر زده؟! بحث هایی با اعضا داشتیم که شما چرا به جای نق های زیر لبی، پیگیر خواسته هایتان نمی شوید؟ گفتند نمی شود که اگر چیزی بگوییم اینجا یک موسسه فرهنگی هنری خصوصی است و موسسین آن می توانند درش را تخته کنند. واقعا؟! اما این بحث زمانی جدی شد. بعد از نشر مطالبی از اتفاقات خانه تئاتر، به ناگاه و بی هیچ توضیح متقنی در ساختمان اصلی خانه بسته شد. همان ساختمانی که با صرف چندین میلیارد پول ساخته شده بود بلکه اعضا از آن بهره ببرند. همان خانه ای که می گفتند خانه شماست و دیگر کسی نمی تواند شما را از آن بیرون بیاندازد.
وی خاطر نشان کرد: همچنان پرسش های بسیاری مطرح است که همگی بی پاسخ مانده اند از پیشترهای دور نمی گویم، وقایع مربوط به چند سال اخیر است. هنوز اعضا در خفا حرفها می زنند، زیرلبی و در گوشی که مبادا کسی صدای شان را بشنود و خدا می داند چه عواقبی خواهد داشت! همه اینها مرا یاد شعر فروغ می اندازد؛
همه می ترسند
همه می ترسند اما من و تو
به چراغ و آب و آیینه پیوستیم
و نترسیدیم
۲۴۳۵۷