اخبار بین الملل

ترامپ صلح رومی پیشنهاد می‌دهد/ چرا ایران دچار جنگ‌های قومی نشد؟

خبرگزاری خبرآنلاین

فروزان آصف نخعی:  سخنان مهندس سید محمد بهشتی در «هشتمین همایش سالانه انجمن مطالعات صلح ایران؛ مکتب ایرانی صلح»، دنبال پاسخ به این سوال بود که آیا صلح می‌تواند دارای صفت فرهنگ ملی باشد یا خیر؟ بهشتی با نقد دیدگاه‌های رایج در مورد صلح و ارائه مثال‌هایی از فرهنگ و زندگی روزمره ایرانیان، استدلال می‌کند که ایران نوع خاصی از صلح را تجربه کرده است که مبتنی بر همزیستی مسالمت‌آمیز، همکاری و همدلی است، ایران با توجه به تاریخ و فرهنگ خود، درک و تجربه منحصر به فردی از صلح دارد که می‌تواند برای بشریت مفید باشد به ویژه در شرایط کنونی که ترامپ با تمام قدرت تلاش می کند ایران را با صلحی دعوت کند که بهشتی از آن به صلح رومی یاد می کند. 

صلح جهانی و صلح ایرانی؛ چه چیزی قدرت تشخیص را از ما گرفت؟

عضو پیوسته فرهنگستان هنر از «موضوع کتب صلح ایرانی، و ایرانی بودن صلح به عنوان یک صفت جدید» یاد کرد و گفـت: «این موضوع دلالت براین امر دارد که ما دهه های طولانی دنبال چیزهایی بوده ایم که صفت ایرانی خیلی بر آن، نسبت برقرار نمی کرد. قائل به این بودیم که صلح فرق نمی کند مال کجا باشد، صلح، صلح، و عدل هم عدل است. هرچیزی یک چیز واحدی است و فرق نمی کند که در کجای جهان مطرح شده باشد. اگر ما فرق بگذاریم، تمایز ایجاد کرده ایم. این امر باعث بی تمیزی ما شده است. در این معنا ما قدرت تشخیص مان را از دست داده ایم.»

 شکل گیری سازمان ملل متحد بر اساس صلح رومی

بهشتی با اشاره به این که «حتما شنیده اید یکی از انواع صلح در طول تاریخ و در جهان به نام صلح رومی» است گفت: «جالب است که آنان خجالت نکشیده اند بگویند صلح رومی. معنای صلح رومی این بود که امپراتوری روم می گفت هر قومی و قبیله ای اگر تحت سلطه من قرار بگیرد. با هم در صلح به سر می بریم. و الا آماده باشند که با هم می جنگیم. این نوع صلح به گوش شما آشنا نیست؟ فکر می کنید این نوع صلح مربوط به تاریخ کهن است؟ مگر سازمان ملل و شورای امنیت مبتنی بر صلح رومی تشکیل نشده است؟ چگونه ؟ می گوید محور موازنه قوا چیست؟ همه باید تابع محور موازنه قوا باشند. اگر تبعیت نکنند خلاف قانون عمل کرده اند. پس جامعه جهانی باید کشور تخطی کننده را سرکوب کند. این نمونه ای از صلح رومی است. در حال حاضر آقای ترامپ دارد به همه صلح رومی پیشنهاد می دهد. پس صلح گویی می تواند اهل جایی باشد. هرجایی درکی از صلح دارد.» 

معانی دیگر صلح در فرهنگ جهانی

این عضو شورای عالی میراث فرهنگی و گردشگری «معنای دیگر از صلح، به عنوان صلح مسلح » ذکر کرد و گفت: « در صلح مسلح، دو گروه در مقابل هم، تفنگ هایشان آماده شلیک است، ولی شلیک نمی کنند. جنگی هم ظاهرا صورت نمی گیرد. در حال حاضر بسیاری از مرزها در صلح مسلح به سر می برند. کره شمالی و کره جنوبی در این حالت به سرمی برند. اما صلحی نیز داریم که با یکدیگر توافق کرده اند به یکدیگر آزار نرسانند، دو همجواری باشند که زحمتی برای یکدیگر ایجاد نمی کنند. این صلح مبتنی بر قاعده حسن همجواری است.» 

بهشتی افزود: «صلح دیگر مبتنی بر منافع مشترک است. روزگاری میان ایران و چین که صلح برقرار بود، بر اساس آن یک شاهزاده ایرانی در دربار چین و یک شاهزاده چینی هم در دربار ایران گروگان بودند. این ها ضامن صلح بودند. این نوع صلح از این جا شروع می شود تا می رسد به این که یک کشور در کشور دیگر سرمایه گذاری کرده، و متقابلا آن کشور در این کشور سرمایه گذاری کرده است، بنابراین برای حفظ سرمایه های خودشان این ها در صلح به سر می برند. این صلح به نام صلح مبتنی بر منافع مشترک است. انواع صلح می تواند ادامه پیدا بکند و به جایی برسد که ما شاهد یک پیکره واحد باشیم. مثل صلحی که میان اجزا بدن ما وجود دارد.  دست ما نسبت به تن ما یک جز است. با هم صلح کرده اند. برای همین هم دردی وجود ندارد. یک پیکره واحد شده اند. این نیز یک معنا از صلح است.» 

تجربه منحصر به فرد ایران از صلح در همسایگی، آشپزی، نوروز و ساختمان سازی

عضو پیوسته فرهنگستان هنر در ادامه با طرح این سوال که « می توان سوال کرد کشورها و فرهنگ های مختلف، بنا به مقتضیات محیطی و عمر تمدنی خود، کدام کیفیت از صلح را تجربه کرده اند» گفت: «ایران به اقتضای شرایط محیطی و سابقه طولانی اش، کدام معنا از صلح را زیسته، چشیده ، درک و محقق کرده است؟ اگر توانسته مرحله خاصی از صلح را تجربه بکند، بنابراین برای بشریت هم دستاوردی دارد. می تواند نشان بدهد که مبتنی بر تجربه زیسته اش این معنا از صلح هم می تواند وجود داشته باشد.»

او افزود: «وقتی صحبت از صلح می کنیم، خیلی وقت ها مقابل آن جنگ در حوزه های سیاسی، امنیتی و نظامی است. اما آیا این صلح می تواند دامنه خودش را وسیع تر بکند؟ به عبارت دیگر تنها به این حوزه اکتفا نکند. یعنی میان دو همسایه که در منازل یکدیگر زندگی می کنند، صلح وجود داشته باشد. این جا مفهوم neighbourhood  را داریم که به معنای دو همجوار است. بهترین حالت این است که همسایه های به یکدیگر آزار نرسانند و حقوق یکدیگر را مراعات بکنند. اما صحبت از همسایه به این معناست که همسایه ها باید در کار یکدیگر دخالت بکنند. اما چگونه دخالتی؟ باید از حال یکدیگر مطلع باشند. “هم سایه” باید بشوند. یعنی زیر یک سایه باید قرار داشته باشند. دل های شان باید با یکدیگر پیوند داشته باشد. در این معنا در زمان گرفتاری، باید روی همسایه ام حساب بکنم. متقابلا او نیز باید روی من حساب بکند. ما باید کمک حال یکدیگر باشیم. به نظر می رسد که یک نوع همجواری در تجربه زیسته ما وجود دارد. شما در اروپا و آمریکا این معنای از همسایه را مشاهده نمی کنید. بهترین حالت آن این است که حقوق یکدیگر را مراعات بکنند. به هم آزار نرسانند که این حداقل رعایت حقوق همسایگی است.» 

بهشتی در ادامه به ماهیت زیست ایرانیان که در آن صلح نهفته است اشاره کرد. او می گوید: «ما در آشپزی هم صلح می کنیم. مسیری را که آشپزی ما طی می کند به یک محصول واحد می رسد به نحوی که اجزایش اساسا قابل تفکیک نیستند. به همین دلیل غذای ایرانی طعم و عطر خاص خود را دارد. غذای ما کیمیاگرانه است. در این منظور، آشپزخانه ما شبیه یک آزمایشگاه و لابراتوار است. در حالی که آشپزخانه اروپایی شبیه کارگاه است. این صحنه ای که در فیلم ها از آشپزی اروپایی نشان می دهند که یک چاقو در دست دارند و دائم چیزی را با آن خورد می کنند، ما چنین صحنه هایی را در آشپزخانه خودمان مشاهده نمی کنیم. ما هم چاقو داریم، ولی از این کارها نمی کنیم. در واقع آشپزی ما فیزیکال نیست.» 

او افزود: «همچنین در ساختمان سازی مان، با مفهوم صلح سروکار داریم، ما قبل از این که ساختمان خود را شروع به ساختن بکنیم، می رویم از مصالح فروشی مصالح می خریم. چرا مصالح می گوییم؟ مصالح، آماده صلح شده معنا می دهد. همچنان که در آشپزی هم با مصالح آشپزی می کنیم نه با مواد. مواد باید مصالح شوند؛ آماده صلح با یکدیگر باید بشوند. ساختمان خوب ساختمانی است که همه اجزایش با هم به صلح رسیده باشند.» 

چرا در ایران جنگ میان اقوام وجود ندارد؟ 

این عضو شورای عالی میراث فرهنگی و گردشگری ادامه داد: «بنابراین سوال این است که در کجای زندگی ما مفهوم صلح وجود ندارد؟ صلح مانند عطر، همه جا را از بوی خوش خودش پر کرده و توانسته یک پیکره واحد ایجاد بکند. برخی نقد کردند که شما می گویید ایران یک موجود واحد است، اما باید پرسید که مگر نیست؟ در ایران تنوع وجود دارد، ولی وقتی تنوع، پیکره واحد می شود، طبیعی است که اندامواره است. مگر همه هیکل آدمی شبیه پایش است؟ مسلم است که نه. پیکر آدمی از چشم و گوش و اجزای مختلفی تشکیل شده است. اگر می خواهید پیکره واحد باشید، باید تمام اجزا را داشته باشید. در یک ارکستر بزرگ باید سازها و نوازنده های مختلف وجود داشته باشد و از آن یک آهنگ بیرون بیاید؛ یک پیکره واحد است. انداموارگی، خود بر اساس صلح است.» 

بهشتی نظریه انداموارگی به عنوان پایه صلح را از ابعاد دیگر مورد بررسی قرارداد و گفـت: «چرا ایران سابقه جنگ میان اقوام مختلف ندارد؟ در ایران این گونه نبوده اقوام مختلف دائم با هم بجنگند تا سپس با هم توافق کنند از این پس پای شان از گلیمشان درازتر نشود. اساسا چنین چیزی در ایران نداریم. موضوعات مانند کشمکش و واگرایی در اقوام همگی مباحث جدیدی ناشی از ناسیونالیسم کور هستند. والا تا زمانی که مفهوم ناسیونالیسم کور نبود، چنین رویکردهایی هم وجود نداشت. ناسیونالیسم کور ، “ایران بودن ایران” را درک نمی کند. ما کشمکش های قومی نداشتیم، اگر داشتیم، مربوط به یک خانواده بوده است. همانطور که فرمودند همه پای سفره مادربزرگ می نشینند، نوروز مانند سفره مادربزرگ بوده است. با نوروز همه از یاد می برند که با یکدیگر دعوا دارند.» 

او سپس به خاطره ای در باره فعالیت اش راجع به ثبت پرونده جهانی نوروز اشاره کرد و گفت: «خاطرم است برای ثبت پرونده جهانی نوروز، در سه سال سه تا همایش برگزار کردیم. از کشورهای پیرامون مهمان دعوت کردیم. چون موضوع همایش، نوروز بود، استادانی که خود را معرفی می کردند، می گفتند که من فلانی، ایرانی هستم اهل تاجیکستان. دیگری می گفت من ایرانی هستم اهل افغانستان. ناگهان متوجه می شوید که سفره مادربزرگ نوروز چگونه همه توطئه های انگلیس ها را برای ایجاد تفرقه به هم ریخت. به یادمان آورد ما کی هستیم. صلح را دوباره برقرار کرد. در دست نوروز اکسیر صلح است.» 

در همه چیز باید از ایران سوال کنیم؟

بهشتی عضو پیوسته فرهنگستان هنر در پایان سخنان خود گفت: «حال می خواهم بگویم با توجه به آنچه گفتم، در همه چیز باید از ایران سوال بکنیم. برای مثال در پزشکی ، زمین شناسی ، و محیط زیست هم باید از ایران سوال بکنیم و دستاوردهای آن را جویا شویم. این جالب نیست که از زمانی که نظام آکادمیک مدرن در ایران شکل گرفته ، متاسفانه تنها پرسشی که وجود ندارد، از ایران است. ما حتی در علوم انسانی از ایران سوال نمی کنیم. ما تاریخ را به صورت ماهو تاریخ یا فلسفه را ماهو فلسفه می خوانیم. از ایران پرسش نمی کنیم. در واقع نظام آکادمیک ما به نوعی مبتلا به اوتیسم است. با پیرامون خودش تماس ندارد. بنابراین چه مبارک است زمانی که می خواهید از صلح صحبت بکنید، پرسش از ایران می کنید. ان شاالله در همه حوزه ها از ایران پرسش بکنیم تا نسبت به آن چیزی که هستیم در روشنایی قرار بگیریم. مگر غربی ها پرسش از غرب نمی کنند. غرب را مرکز جهان قرار داده اند. هر کسی غیر از آنان باشد، می شود دیگری. عجیبه که این عیب آنان نیست؟ اما اگر ما صحبت از ایران بکنیم عیب ما می شود.» 

 بیشتر بخوانید:
جهان در انتظار صلح ایرانی / زیستن در ایران مثل بندبازی است  / ساز خودمان را با نوروز کوک کنیم
نجات ایرانیان از فقر با ظرفیت های عظیم نوروز در ایجاد توسعه
تجاوز وحشیانه به طبیعت
زوال نگرانی مشترک متفکران امروز از فوکویاما و پیکتی تا عجم‌اغلو/ فناوری الزاما موجودی معصوم نیست
انقلاب علمی خاموش و انفعال ما / پیشگامی تولید فکر نیازمند آزاداندیشی از قیدهای تحمیلی است

216216

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا