درخواست ترامپ خبر وحشتناکی برای فلسطینیان است/ جای داود و جالوت عوض شد!
ابوالفضل خدائی: اندیشکده «اوپن دموکراسی» در تحلیلی به قلم «پل راجرز» استاد ممتاز مطالعات صلح در دانشگاه برادفورد و عضو افتخاری کالج فرماندهی و ستاد خدمات مشترک بریتانیا، سه موضوع مهم در سیاست خارجی آمریکا با حضور مجدد دونالد ترامپ در کاخ سفید را بررسی کرده که در ادامه آن را می خوانید:
دونالد ترامپ در ژانویه وارد دوره دوم ریاست جمهوری خود میشود و سه موضوع اصلی احتمالاً بر سیاست خارجی او اولویت خواهند داشت: اوکراین، غزه و از بین رفتن توافقات درباره تغییرات اقلیمی
با توجه به اظهارات اخیر او، ممکن است او تلاش کند تا درگیری اوکراین را به روشی که به نفع پوتین باشد، به سرعت حل و فصل کند. نتانیاهو ممکن است مجوز پایان دادن به جنگهای جاری در غزه و لبنان را به هر طریق ممکن دریافت کند، در حالی که علیرغم شواهد قاطع، ایالات متحده موضع سرسختانهای را حفظ خواهد کرد که تغییرات آب و هوایی نوعی حقه است.
ابتدا، اوکراین را به عنوان مثالی در نظر بگیرید، جایی که شرکتهای دفاعی در طول دو سال و نیم گذشته میلیاردها دلار درآمد داشتهاند. برای آنها، پایان زودهنگام جنگ برای کسبوکارشان بد خواهد بود که در نهایت هدف آنهاست. بنبست خشونتآمیز در طول چندین سال گزینه سودآورتری خواهد بود، بنابراین تیم ترامپ ممکن است تحت فشار قابل توجهی از لابی تسلیحات قرار گیرد، بدون شک از جمله تحریکات، برای تمدید جنگ.
غزه متفاوت است و ترامپ برای نتانیاهو روشن کرده که او پایان زودهنگام جنگ را ترجیحاً قبل از مراسم تحلیف خود می خواهد. این خبر بدی برای فلسطینی ها است. دولت نتانیاهو قادر خواهد بود جنگ را تشدید کند، نه تنها با پاکسازی یک سوم شمالی نوار غزه از کل جمعیت فلسطین بلکه با دادن زمین به مهاجران اسرائیلی برای استعمار.
در همین حال، فلسطینیهای کرانه باختری و شرق بیتالمقدس اشغالی تحت آزار و اذیت و خشونت مداوم قرار خواهند گرفت؛ هدف این است که آنها را به «تشویق» به مهاجرت به شرق رود اردن و فراتر از آن، وادار کند تا مهاجران اسرائیلی بیشتری بتوانند وارد شوند. در آیندهای نهچندان دور، غزه و احتمالاً کرانه باختری اشغالی، به سادگی به طور رسمی به اسرائیل ضمیمه خواهند شد.
در حال حاضر، کمی بیش از هفت میلیون یهودی در اراضی اشغالی وجود دارد، اما تعداد بیشتری غیر یهودی وجود دارند که میزان زاد و ولد آنها زیاد است. برای احزاب مذهبی افراطی در ائتلاف نتانیاهو این کاملاً غیرقابل قبول است و خروج گسترده فلسطینیان چیزی است که مورد نظر است و پیروزی ترامپ در این هفته این را بسیار محتملتر میکند.
این دو نتیجه را نادیده می گیرد. یکی این است که اسرائیل در حال حاضر به عنوان یک کشور منفور در سراسر جهان دیده می شود، دیگر قربانی و اکنون متجاوز نیست. داوود و جالوت جای خود را عوض کرده اند.
دوم، اسرائیل هرگز در حالی که وضعیت فعلی خود را حفظ میکند، ایمن نخواهد بود. سال گذشته منجر به رادیکالیزه شدن عمیق صدها هزار فلسطینی جوان و خشمگین شده است که در هر اقدامی که در سالها و دهههای آینده انتخاب میکنند، تقریباً چیزی برای از دست دادن نخواهند داشت. ممکن است حماس و جهاد اسلامی برای مدتی عقب رانده شده باشند، اما آنها و جنبشهای جدید به مرور زمان شکوفا خواهند شد.
سپس مسئله سیاست خارجی سومی وجود دارد که به اندازه کافی در مورد آن صحبت نمیشود: تغییرات اقلیمی جهانی. فقط هفته گذشته را در نظر بگیرید. اولاً، سیلهای فاجعهباری به شرق اسپانیا برخورد کرد، خانهها و پلها شسته شدند، ماشینها مانند اسباببازی پرتاب شدند و حداقل ۲۱۴ نفر کشته شدند. سالهاست که دانشمندان آب و هوا در مورد افزایش شدت و فراوانی رویدادهای آب و هوایی بحرانی هشدار میدهند و سیل والنسیا تنها آخرین مورد از بسیاری از آنها بود.
سپس، کمتر از یک هفته بعد، ترامپ در رقابت انتخاباتی پیروز شد در حالی که انکار میکرد که تغییرات اقلیمی حتی در حال رخ دادن است. به گفته او، کل موضوع تغییرات اقلیمی یک افسانه است، و بنابراین در عوض او قصد دارد تولید نفت و گاز را افزایش دهد.
با این حال، تنها یک روز پس از انتخاب او، سرویس تغییرات اقلیمی کوپرنیک اتحادیه اروپا گزارش داد که سال ۲۰۲۴ احتمالاً اولین سالی خواهد بود که دمای جهانی ۱.۵ درجه سانتیگراد (۲.۷ درجه فارنهایت) بالاتر از میانگین ۱۸۵۰-۱۹۰۰ ثبت شده است. فراتر از این نقطه، هشدارهای مکرری در مورد ورود جهان به دوران خطرناک و نامشخص با افزایش خطر فروپاشیهای اقلیمی غیرقابل برگشت وجود داشته است.
اینکه آیا ترامپ تأثیری که بسیاری از آن میترسند خواهد داشت ممکن است به عواملی فراتر از کنترل او بستگی داشته باشد. در ایالات متحده، ایالتهای فردی و قانونگذاران آنها دامنه قابل توجهی برای پیشروی به روش خود دارند و بسیاری از آنها در حال حاضر این کار را میکنند.
در همین حال، پیشرفت های سریع در فناوری های انرژی به این معنی است که برق تولید شده از منابع تجدید پذیر ارزان تر و گاهی بسیار ارزان تر از برق تولید شده از کربن فسیلی، اعم از نفت، گاز یا زغال سنگ است. ساخت مزارع بادی در تگزاس، آن ایالت نفتی اصلی، شاخص خوبی برای این موضوع است.
ترامپیسم مانع بزرگی برای جهانی بدون کربن در کوتاهمدت خواهد بود، اما او و اطرافیانش نمونههایی از تفکر فسیلی هستند. در چنین شرایطی، این مهم است که فعالان و مبارزان در سراسر جهان تعهد خود را برای مقابله با تأثیر این انتخابات فاجعهبار به شدت افزایش دهند.
منبع: opendemocracy
۳۱۱۳۱۱