اخبار بین الملل

در رابطه با ایرانیان خارج از کشور نیازمند تحول در شناخت، رویکرد و نحوه تعامل هستیم 

خبرگزاری خبرآنلاین

محمد اکبری: به موازات جهانی شدن، در طی دهه های اخیر روند مهاجرت بین المللی و جابجایی نخبگان و نیروهای کار در سطح جهانی افزایش چشمگیری داشته است. همین مساله باعث شده تا امروزه برای بسیاری از کشورها مساله دایاسپورا و جوامع دور از وطن اهمیت پیدا کند. در رابطه با جمهوری اسلامی ایران این موضوع سابقه ای نزدیک به نیم قرن دارد و تقریبا از زمان پیروزی انقلاب اسلامی تا کنون ایرانیان زیادی به دلایل مختلف تصمیم به خروج از کشور گرفته اند. به طوری که بر اساس آمار دبیرخانه «شورای عالی امور ایرانیان خارج از کشور» از پراکندگی ایرانیان خارج از کشور که در سال ۱۳۹۹ منتشر شده است، بیش از ۴ میلیون ایرانی در بیش از ۱۰۰ کشور جهان زندگی می کنند. البته آمارهای غیر رسمی چیزی حدود دو برابر این جمعیت را نشان می دهد. به ویژه که در سالهای اخیر این روند تشدید شده است. با وجود افزایش و پراکندگی رو به رشد جمعیت ایرانیان خارج از کشور، و ظرفیت های گسترده بالقوه و بالفعل آن ها برای اثرگذاری بر ایران، متاسفانه تا کنون توجه چندانی به این حوزه نشده است.

اخیرا با ابتکار تعدای از پژوهشگران و علاقمندان این حوزه، اندیشکده «ایرانیان» به منظور بررسی و مطالعه در حوزه ایرانیان خارج از کشور تاسیس شده است تا خلاء های مطالعاتی و پژوهشی این حوزه را برطرف و به بهبود سیاستگذاری در رابطه با ایرانیان خارج از کشور کمک نماید. در همین رابطه گفتگویی داریم با عزیزالله حاتم زاده مدیر این اندیشکده تا ضمن توضیح اهداف و فعالیت های آن، مهمترین مسائل و مشکلات مربوط به سیاستگذاری در حوزه ایرانیان خارج از کشور را با توجه به مطالعات صورت گرفته بیان کنند. 

لطفا کمی از اندیشکده بگویید. اندیشکده «ایرانیان»دقیقا چرا و با چه هدفی تاسیس شده و قرار است چه کارهایی انجام دهد؟

مساله ایرانیان خارج از کشور از اوایل دهه ۱۳۷۰ برای حاکمیت اهمیت یافته است و اقداماتی نیز در این رابطه از همان زمان صورت گرفت. با این حال، در مقایسه با سایر کشورها و همچنین به نسبت اهمیت و جمعیت ایرانیان خارج از کشور متاسفانه در این زمینه عملا کار جدی صورت نگرفته و موفقیت چندانی حاصل نشده است. خوشبختانه در سالهای اخیر به دلایل مختلف توجه به این حوزه افزایش یافته و حداقل به عنوان یک «مساله» توجه نهادها و بخش های مختلف حاکمیت را به خود معطوف کرده است. تمایل زیادی برای کار و فعالیت جدی و تحول آفرین در حوزه ایرانیان خارج از کشور ایجاد شده است که از زبان مسولان و مقامات مختلف کشور در سالها و ماههای اخیر شنیده می شود. یکی از مهمترین مشکلات در راستای ایجاد تحولات جدی و بهبود سیاستگذاری ها، فقدان مطالعات مورد نیاز و به روز در این زمینه بود. نهادهای درگیر در بحث ایرانیان خارج از کشور نیز به دلیل درگیری با مسائل اجرائی ظرفیت و آزادی عمل چندانی برای مطالعات بنیادین و اثرگذار در این حوزه نداشته اند. به همین خاطر، نیاز جدی به کارهای مطالعاتی و پژوهشی مستقل در این حوزه ایجاد شد. 

با ابتکار تعدای از علاقمندان و پژوهشگران این حوزه و با حمایت سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی و خانه اندیشه ورزان اندیشکده ایرانیان ابتدا در قالب میز سیاست پژوهی ایرانیان خارج از کشور و از خرداد ماه ۱۴۰۳ در قالب اندیشکده تاسیس شده است تا ضعف های مطالعاتی و پژوهشی در این حوزه را برطرف نماید. البته هدف ما مطالعه صرف نظری و تئوریک در این حوزه نیست و علاوه بر توسعه شناخت و مطالعات درباره ایرانیان خارج از کشور و انجام مطالعات تطبیقی و استخراج تجربیات دیگر کشورها در رابطه با جوامع دور از وطن بدنبال آسیب شناسی و کمک به بهبود قوانین و سیاستگذاری ها در رابطه با ایرانیان خارج از کشور و کمک به بهبود تعامل حاکمیت با آن هاهستیم.

اگر امکان دارد برخی از اقدامات و فعالیت های صورت گرفته توسط اندیشکده ایرانیان از زمان آغاز به فعالیت تا کنون را بفرمایید.

ما به طور کلی در سه سطح فعالیت های خودمان را دنبال کرده ایم؛ سطح نخست، سطح قوانین و اسناد راهبردی است. در همین راستا ما ضمن کمک به تدوین سند پیشنویس امور فرهنگی و اجتماعی ایرانیان و ایرانی تباران خارج از کشور، جلسات مختلفی را با حضور حقوقدانان و کارشناسان برای نقد و بررسی «لایحه حمایت از ایرانیان خارج از کشور» برگزار کرده ایم و با توجه به اینکه لایحه هنوز در دست بررسی در کمیسیون های مربوطه است، نظرات و پیشنهادهای خود را به آن ها منتقل کرده ایم. در سطح دوم ما شبکه ای از پژوهشگران و علاقمندان دانشگاهی به این حوزه را شناسایی و با کمک آن ها گزارش های راهبردی متعددی در حوزه مطالعات تطبیقی، ادبیات شناسی و شناسایی مراکر مطالعاتی مرتبط با دیاسپورای ایرانی تهیه و منتشر کرده ایم. سطح سوم و مهمتر اینکه ما تلاش کرده ایم که ارتباط نزدیکی با ایرانیانی که از خارج برگشته اند و تجربه زیست طولانی در خارج از کشور دارند، برقرار کنیم تا از نظرات و پیشنهادات آن ها بهره مند شویم. در همین راستا، علاوه بر اینکه تا کنون دو نشست با آن ها داشته ایم، سعی می کنیم در نشست ها و جلسات تخصصی هم از چهره های مرتبط به موضوع دعوت کنیم. 

فکر می کنید مشکلات اصلی یا چالش های ما در حوزه ایرانیان خارج از کشور چیست؟ به نظر می رسد کشورهای دیگر کارنامه بهتری در مقایسه با ما دارند، آیا می توان از الگوها و سیاست های آن ها استفاده کرد؟

موضوع دیاسپورا یا جوامع دور از وطن امروزه خیلی از کشورها و حتی سازمان های بین المللی را درگیر کرده است و تلاش هایی برای تهیه و تجویز برخی سیاست ها و دستورالعمل های مشترک توسط سازمان های مانند سازمان بین المللی مهاجرت انجام گرفته و به عنوان مثال این سازمان یک نقشه راه ۹ مرحله ای را برای داشتن یک سیاست دایاسپورایی موفق طراحی کرده است. علاوه بر این، مطالعه تطبیقی سیاست ها و اقدامات دیگر کشورها نیز بسیار به ما کمک می کند تا ابتکارات، قوانین و سیاست های آن ها را مطابق با شرایط خودمان مورد استفاده قرار دهیم. 

اما واقعیت این است که شرایط ما تا حدود زیادی استثنایی است و دیاسپورای ایرانی تقریبا با جمعیت دیاسپورای هیچ کشوری قابل مقایسه نیست. این موضوع لزوم مطالعه و پژوهش بیشتر در این حوزه را برای ما دوچندان می کند. علاوه بر این، برخلاف بسیاری از کشورها که نگاهی مثبت و فرصت نگرانه به دیاسپورای خود دارند، ما هنوز در این زمینه تردید داریم و یا حتی فراتر از آن احساس تهدید می کنیم. 

از سوی دیگر، ماهیت موضوع به گونه ای است که نهادها و سازمان های مختلفی را درگیر می کند و در شرایطی که ما یک نهاد مستقل، تخصصی و فرادستی به عنوان متولی این حوزه نداریم، سیاستگذاری، هماهنگی و اجرا با مشکل مواجه می شود. 

با توجه به مطالعات و پژوهش هایی که اشاره کردید، چه توصیه ها و پیشنهاداتی برای بهبود سیاست ها و عملکرد ما در رابطه با ایرانیان خارج از کشور دارید؟

قبل از هرچیز ما نیاز به شناخت و مطالعه دقیق دیاسپورای ایرانی، شرایط، ویژگی ها، مشکلات و نیازهای آن ها داریم. متاسفانه با وجود اهمیت فراوان موضوع، تقریبا هیچ اندیشکده یا مرکز مطالعاتی در کشور به آن نمی پردازد و تعداد کارشناسان فعال در این حوزه بسیار اندک است. همه اینها نیاز به مطالعه و شناخت علمی دقیق دارد. با تصمیم گیری ها و سیاستگذاری های حاصل از طوفان فکری در جلسات سازمانی و مدیریتی نمی توان این حوزه ها را مدیریت کرد.

نکته دوم، لزوم وجود یک نهاد مستقل و تخصصی با اختیارات بالا در رابطه با بحث ایرانیان خارج از کشور است. در حال حاضر شورای عالی امور ایرانیان تا حدودی این نقش را به عهده دارد اما لزوم سیاستگذاری و اجرای برنامه ها در این حوزه به نهادی قدرتمند تر از یک شورای زیرمجموعه وزارت خارجه نیاز دارد. شاید ایجاد یک معاونت توسط رئیس جمهور با استفاده از اختیارات اصل ۱۲۴ قانون اساسی بتواند تا حدودی به ایجاد اجماع و رفع مشکلات در این حوزه کمک کند. نکته سوم، لزوم بکارگیری انجمن ها و سازمان های مردم نهاد برای تعامل با ایرانیان خارج از کشور است. الگویی که بسیاری از کشورها بکار گرفته اند و موفقیت های زیادی نیز به همراه داشته است. واقعیت این است که سیاست ها و برنامه های مربوط به ایرانیان خارج از کشور برای موفقیت باید تا حد امکان غیردولتی شوند و دولت در این زمینه بیشتر نقش تسهیل گر و تنظیم کننده داشته باشد. 

اخیرا لایحه ای برای حمایت از ایرانیان خارج از کشور به مجلس رفته است. به نظر شما تصویب آن چقدر می تواند تحول ایجاد کند و یا به حل مشکلات ایرانیان خارج از کشور کمک کند؟

این لایحه که تابستان پارسال به مجلس ارسال شده نکات خوب و مثبتی دارد اما واقعیت این است که تحول آفرین نیست و می توان آن را قبل از ارسال به صحن علنی مجلس تقویت کرد. به ویژه که شرایط نسبت به سال گذشته تا حدودی متفاوت است و لزوم تقویت حس همبستگی و اتحاد ملی ایرانیان بر کسی پوشیده نیست. باید با استفاده از نظرات کارشناسانی که هم دانش حقوقی لازم را دارند، هم شرایط و ویژگی های ایرانیان خارج از کشور را درک می کنند، مواد لایحه را تقویت کرد تا مشکلات ایرانیان خارج از کشور تا جایی ممکن از نظر قانونی حل شود. به عنوان مثال می توان از نظرات کارشناسان حقوقی وزارت خارجه و دیپلمات های مرتبط با موضوع و یا وکلایی که سابقه فعالیت در حوزه ایرانیان خارج از کشور را دارند بهره گرفت.

311310

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا