رمزگشایی از ویدئوهای شهادت یحیی سنوار؛ عملیاتی روانی که به در بسته خورد
زینب اسماعیلی: هنوز مشخص نیست متخصصان جنگ روانی رژیم اسراییل با چه هدفی ویدئوی لحظات آخر زندگی یحیی سنوار را منتشر کردهاند اما تا به اینجا اثر بومرنگی داشت. اگرچه اکانت فارسی اسرائیلی در ایکس از تعبیر غیر انسانی «زندگی و مرگ مانند موش» برای او استفاده میکند اما کامنتها و بازانتشارهای همان متن از سوی بخشی از مخاطب فارسی زبان، زندگی سنوار و مرگ او را «چریکی» میدانند نه به تعبیر غیرانسانی اکانت اسرائیلی.
لحظهها در عرصه رسانه به ویژه در جنگ روانی رسانهای حرف اول را میزنند. حالا تا آنها بتوانند روایت را دگرگون کنند میتوان روایت «سنوارِ چریک» را تقویت و تثبیت کرد.
تصاویر منتشرشده و نحوه عملکرد اسرائیلیها برای یافتن اهداف، نشان میدهد که تلآویو بیش از همیشه دنبال نسلکشی است و هر موجود زندهای در غزه را ردیابی کرده و تا ورود با تانک برای کشتن آنها هزینه میکند. رمزگشایی تصاویر منتشر شده بسیار نزدیک به آنچیزی است که نزدیک به یکسال پیش آفریقای جنوبی در دیوان بینالمللی دادگستری مطرح کرد؛ «نسل کشی از مردم فلسطین.»
بیایید تصاویری که از کشف موقعیت سه عضو حماس از جمله سنوار و به شهادت رساندن آنها در فضای عمومی رسانهای منتشر شده را رمز گشایی کنیم.
در ویدئوی اول سربازان اسرائیلی مدعی دیدن سه نفر هستند که از ساختمانی نیمه مخروبه خارج میشوند. در گزارشها آمده «نیرویی که سنوار را کشت، متعلق به تیم رزمی تیپ بیسلاه بوده که سربازانش در دوره آموزش نظامی شرکت دارند و نه یک واحد ویژه. این نیرو در نوار غزه بهعنوان بخشی از مأموریت معمول برای پاکسازی منطقه از جنگجویان حماس فعالیت میکند و عملیات آنها براساس اطلاعاتی در مورد حضور سنوار در منطقه نبود.»
صرف تعریف «ماموریت پاکسازی نیروهای حماس» برای یک تیم رزمی، خود نشاندهنده سیستم جنگی اسرائیلی است. چگونه این تیپ رزمی نیروهای حماس را از مردم عادی تشخیص میدهند؟ شاید کسی از مردم فلسطین به شهر خرابشدهاش بازگشته باشد اما نیروی اسرائیلی با عنوان پاکسازی از نیروهای حماس آنها را مشکوک تلقی میکند و تا آوردن تانک آنها را قلع و قمع میکند.
روزنامه هاآرتص در گزارش نحوه یافتن سنوار و دو همرزمش مینویسید «صبح چهارشنبه، یکی از سربازان، یک چهره مشکوک را در حال حرکت در ساختمانی در تل سلطان مشاهده کرد. حدود پنج ساعت بعد، یک پهپاد نظامی سه چهره را مشاهده کرد که از ساختمان خارج شده و بین خانهها حرکت میکردند.» نکته مهم در این بند از گزارش هاآرتص این است که چهره مشکوک یعنی چه؟ باز هم ارتش اسرائیل چگونه میتواند مدعی باشد که آنها از مردم غزه نیستند؟ حرکت بین ساختمانها آیا یک فعالیت نظامی و جنگی است که مستوجب رهگیری و کشتهشدن است؟
هاآرتص نوشته که «در این لحظه ارتش متوجه شد که آنها عضو حماس هستند و به سوی آنها آتش گشود و آنها نیز آتش را پاسخ دادند. بر اساس تحقیقات اولیه ارتش، آنها در این تبادل آتش زخمی شده و پراکنده شدند – دو نفر به یک ساختمان و سنوار به ساختمانی دیگر رفتند. سپس یک تانک و سایر نیروها به محل رسیدند. در این لحظه، سنوار به طبقه دوم ساختمانی که در آن جای گرفته بود رفت و تانک به سوی او گلولهای شلیک کرد. .. »
طبیعتا همه ادامه ماجرا را میدانیم اما آنچه نباید به راحتی از آن چشم پوشی کرد این نکات است که:
اگر نظمی و قانونی در جهان وجود داشت ارتش اسرائیل باید توضیح میداد که چگونه متوجه شدند آن سه نفر نیروی حماس هستند؟
ارتش اسرائیل با رندی و با پنهان شدن پشت ادعای تروریستی خواندهشدن حماس و حزبالله، در حال حذف فیزیکی تک تک افراد گروههای مقاومت است. اگرچه در حال حاضر این اقدام از سوی رهبران کشورهای امریکا و اروپا و کانادا خوشایند تلقی میشود اما در خاورمیانه هر عملیات جنگی، بذر انتقامجویی، کینه، افراطگرایی و به عقبرانده شدن توسعه و صلح و آرامش را با خود به همراه میآورد. در نگاه سیاسی درازمدت این وضعیت به نفع کشورهایی دیگر نیز نیست.
عملیات انجام شده که منجر به شهادت سنوار شد، از پیش برنامهریزی نشده بوده و آنها اتفاقی به یحیی سنوار رسیدند. اگر یکماه پیش بابت انفجار پیجرها در لبنان برای دقت عملیاتی خود نوشابه باز میکردند بهتر است اینبار سکوت کنند.
اگر این سه نفر که با روشهای مختلف به محل اختفای آنها دست یافتند سه فلسطینی بیخانمان بودند اساسا کسی متوجه میشد؟ در نبود هیچ رسانه و خبرنگاری… آنها سه نفر را به اتهام عضویت در حماس میکشتند و آب از آب هم تکان نمیخورد. آیا این نشانهای برای نسلکشی نیست.
شاید بگویید که فلسطینیان وضعیت غزه را میدانند و به آنجا باز نمیگردند، باید بگویم آنها بارها خانه خود را از دست داده و دوباره به خانههایشان بازگشته و آنرا ساختهاند؛ این رنج به سن پدران ما میرسد.
میدانیم که ارتش اسرائیل برای تشخیص هویت فرد کشتهشده، نمونه DNA از جسدی که گمان میرفت سنوار باشد، گرفته و به پزشکی قانونی منتقل شده. نمونه DNA با نمونهای که از سنوار در زمان زندان او در اسرائیل در اختیار سیستم امنیتی بود مقایسه شد و نهایتا کشتهشدن او را اعلام کردند. اما هنوز هویت دو نفر دیگر اعلام نشده است. طبیعتا مدارک و وسایلی که همراه آنها بوده هویت واقعیشان را نشان نمیدهد.
اگرچه پرونده ادعایی افریقای جنوبی در دیوان بینالمللی دادگستری نیازمند زمان برای بررسی بیشتر است اما موقعیت مناسبی است که جمهوری اسلامی ایران هم از ظرفیت حقوقیاش در مجامع بینالمللی برای محکومیت رد یابی افراد در غزه و کشتن آنها به اشکال مختلف استفاده کند.
۳۱۱۳۱۱