رمزگشایی از یک اعتراف مهم؛آیا واقعا حماس نمیدانست؟!

رسول سلیمی: موسی ابومرزوق، از رهبران ارشد حماس، در مصاحبهای که روز ۲۰ ژانویه ۲۰۲۵ با العربی الجدید در دوحه انجام شد، سخنی گفت که به سرعت در محافل سیاسی و رسانهای جهان عرب و فراتر از آن بازتاب یافت: “اگر میدانستیم تخریب غزه تا این حد خواهد بود، اصلاً با اسرائیل وارد جنگ نمیشدیم! ” این تحلیل که به نظر تحلیلگران سیاسی ناشی از آگاهی به ابعاد واقعی ادراک استراتژیست های حماس از اسرائیل دارد بی شباهت به سخن سید حسن نصرالله بعد از جنگ ۳۲ روزه نیست. سید حسن نصرالله دو هفته بعد از اتمام جنگ طی یک مصاحبه تلویزیونی گفت که اگر فرماندهان حزب الله میدانستند که این احتمال (ولو یک درصد) وجود دارد که اسرائیل در پاسخ به عملیات حزب الله چنین عکس العملی نشان میدهد، از همان اول با آن عملیات موافقت نمیکردند.
موسی ابومرزوق نیز با صدایی که ترکیبی از تأسف و ناامیدی را به همراه داشت، ادامه داد: “ما تصور میکردیم اسرائیل حملاتی محدود انجام دهد، نه اینکه کل زیرساخت غزه را با خاک یکسان کند. این حجم از ویرانی، چیزی نبود که پیشبینی کرده باشیم. ” ابومرزوق همچنین به وضعیت کنونی مردم غزه اشاره کرد و گفت: “مردم ما حالا در چادرها زندگی میکنند، بیمارستانها و مدارس از بین رفتهاند و ما نمیدانیم چگونه این همه را بازسازی کنیم. این فاجعه فراتر از توان ماست. ” این اظهارات، نه تنها بحثهایی را در میان فلسطینیها برانگیخت، بلکه نگاهها را به سمت آینده غزه و طرحهای بازسازی آن معطوف کرد. اما آیا حماس واقعاً از قدرت تخریب اسرائیل بیخبر بود یا این تنها بهانهای برای توجیه یک تصمیم پرهزینه است؟
میزان تخریب غزه و زیرساختهای آن
نوار غزه، باریکهای به مساحت ۳۶۵ کیلومتر مربع در سواحل شرقی دریای مدیترانه، پیش از آغاز جنگ اخیر در اکتبر ۲۰۲۳ جمعیتی حدود ۲.۳ میلیون نفر را در خود جای داده بود. این منطقه، که به دلیل تراکم بالای جمعیتی (حدود ۶,۳۰۰ نفر در هر کیلومتر مربع) یکی از پرازدحامترین نقاط جهان محسوب میشود، حالا به گفته گزارش برنامه محیط زیست سازمان ملل (UNEP) در دسامبر ۲۰۲۴، به “مکانی غیرقابل سکونت” تبدیل شده است. بیش از ۷۰ درصد از ساختمانهای غزه—شامل خانههای مسکونی، مدارس، مساجد، و بیمارستانها—یا بهطور کامل تخریب شدهاند یا آسیب جدی دیدهاند.
پیش از جنگ، غزه به زیرساختهایی شکننده وابسته بود: تنها یک نیروگاه برق با ظرفیت محدود، سه کارخانه نمکزدایی آب که بخش کوچکی از نیاز آب آشامیدنی را تأمین میکردند، و شبکهای از مزارع کشاورزی که حدود ۴۰ درصد زمینهای قابل کشت منطقه را تشکیل میدادند. اما گزارش نیویورک تایمز در ۱۰ ژانویه ۲۰۲۵ نشان میدهد که این زیرساختها تقریباً نابود شدهاند. از ۳۵ بیمارستان اصلی غزه، تنها ۶ بیمارستان با ظرفیت محدود فعالاند و شبکه آب و فاضلاب، که پیشتر نیز به دلیل محاصره ۱۷ ساله اسرائیل و مصر فرسوده بود، حالا به گفته یونیسف در ژوئن ۲۰۲۴، “در آستانه فروپاشی کامل” قرار دارد. تصاویر ماهوارهای که توسط محققان دانشگاه سیتی نیویورک و دانشگاه ایالتی اورگان تحلیل شده، نشان میدهد که محلههایی مانند بیتحانون در شمال و جبالیا در مرکز غزه به تپههایی از آوار تبدیل شدهاند، و خیابانهای اصلی دیگر قابل تشخیص نیستند.
کارشناسان میگویند این سطح از تخریب نه تنها نتیجه شدت حملات اسرائیل، بلکه نشاندهنده استراتژی هدفمند برای فلج کردن غزه بهعنوان یک واحد اجتماعی و اقتصادی است. محاصره طولانیمدت پیش از جنگ، غزه را در موقعیتی قرار داده بود که هرگونه حمله گسترده به سرعت به فروپاشی کامل منجر شود. این امر پرسشهایی را درباره مسئولیت اسرائیل در بازسازی این منطقه مطرح میکند، اما تاکنون هیچ نشانهای از پذیرش چنین تعهدی از سوی تلآویو دیده نشده است.
مقدار بمب استفادهشده توسط اسرائیل
جنگ غزه، که از اکتبر ۲۰۲۳ آغاز شد و تا اواخر ۲۰۲۴ ادامه یافت، شاهد استفاده بیسابقه اسرائیل از تسلیحات سنگین بود. بر اساس تحقیقی که نیویورک تایمز در ۵ ژانویه ۲۰۲۵ منتشر کرد، ارتش اسرائیل بیش از ۸۰ هزار تن مواد منفجره بر غزه ریخت که معادل بیش از سه برابر قدرت تخریبی بمب اتمی هیروشیما است. این حجم عظیم شامل بمبهای سنگرشکن ۲۰۰۰ پوندی ساخت آمریکا، موشکهای هدایتشونده دقیق، و گلولههای توپخانه بود. سازمان دیدهبان حقوق بشر در گزارشی اعلام کرد که این میزان بمباران، غزه را به یکی از سنگینترین مناطق هدفگذاریشده در تاریخ معاصر تبدیل کرده است.
گزارشهای تکمیلی از واشنگتن پست در ۱۵ دسامبر ۲۰۲۴ نشان میدهد که اسرائیل از تاکتیک “بمباران شبانه عمدی” استفاده کرده تا فشار روانی بر ساکنان را افزایش دهد—تاکتیکی که به گفته کارشناسان “به نظر میرسد برای ایجاد وحشت طراحی شده باشد. ” این حجم از تخریب، که فراتر از اهداف نظامی مشخص مانند نابودی تونلهای حماس بود، به نابودی زیرساختهای غیرنظامی منجر شد و به گفته UNEP، “اثرات زیستمحیطی آن برای دههها باقی خواهد ماند. “
ناظران سیاسی معتقدند این میزان استفاده از بمب نشاندهنده یک تصمیم سیاسی برای تغییر دائمی جغرافیای انسانی غزه است. اسرائیل با این حجم از تخریب، نه تنها به دنبال تضعیف حماس، بلکه به دنبال ایجاد شرایطی بود که بازگشت به وضعیت پیش از جنگ برای ساکنان غیرممکن شود. این استراتژی، زمینه را برای طرحهایی مانند پیشنهاد ترامپ برای جابجایی جمعیت فراهم کرده است.
طرحهای بازسازی غزه
طرحهای بازسازی غزه از سوی کشورهای عربی، آمریکا و اروپا ارائه شده، اما تاکنون هیچیک به مرحله اجرا نرسیدهاند. الشرق الاوسط در ۳۰ اکتبر ۲۰۲۴ گزارش داد که عربستان سعودی طرحی ۱۰ میلیارد دلاری پیشنهاد کرده که شامل ساخت مسکن موقت، بازسازی شبکه برق، و احیای تأسیسات آب است. این طرح با هدف کاهش فشار بر مصر و اردن طراحی شده، اما به دلیل عدم هماهنگی با فلسطینیها و اسرائیل، هنوز در حد پیشنهاد باقی مانده است. مصر نیز، به گزارش الاهرام در ۱۵ نوامبر ۲۰۲۴، طرحی برای بازسازی گذرگاه رفح و ایجاد یک منطقه صنعتی مشترک ارائه کرده که میتواند به اقتصاد غزه کمک کند، اما این طرح به دسترسی آزاد به غزه وابسته است. موضوعی که اسرائیل تاکنون با آن موافقت نکرده است.
اروپا، به رهبری آلمان و فرانسه، در نشست بروکسل در ژانویه ۲۰۲۵ طرحی ۱۵ میلیارد یورویی ارائه کرد که بر بازسازی بیمارستانها، مدارس، و سیستمهای آب تمرکز دارد. این طرح، به گفته پولیتیکو در ۵ فوریه ۲۰۲۵، با هدف “بازگرداندن غزه به وضعیت پیش از جنگ” طراحی شده، اما نیازمند همکاری اسرائیل برای رفع محاصره است. در مقابل، طرح آمریکا تحت هدایت دونالد ترامپ، که در وال استریت ژورنال در ۲۰ نوامبر ۲۰۲۴ تشریح شد، رویکردی کاملاً متفاوت دارد: جابجایی ۵۰۰ هزار نفر از ساکنان غزه به اردن و سینای مصر، کاهش مساحت قابل سکونت غزه، و بازسازی محدود مناطق باقیمانده با بودجه ۵ میلیارد دلاری که عمدتاً از سرمایهگذاری شرکتهای آمریکایی تأمین میشود.
کارشناسان میگویند این تفاوتها نشاندهنده اهداف متضاد است. در حالی که اعراب و اروپا به دنبال حفظ غزه بهعنوان بخشی از یک دولت فلسطینی هستند، طرح ترامپ بیشتر به نفع اسرائیل و کاهش نفوذ حماس طراحی شده است. این تضاد، احتمال همکاری بینالمللی را کاهش داده و غزه را در برزخ سیاسی نگه داشته است.
هزینهها و تجهیزات لازم برای آواربرداری
آواربرداری غزه چالشی عظیم است که به گفته UNEP، بیش از ۵۰ میلیون تن آوار در این منطقه انباشته شده است. واشنگتن پست تخمین زده که با تجهیزات فعلی، این فرآیند حداقل ۵ سال طول میکشد و هزینهای حدود ۱۲ میلیارد دلار دارد. این شامل استفاده از صدها بولدوزر، جرثقیل، و کامیون است که به دلیل تخریب بندر غزه و محدودیتهای محاصره، به سختی قابل انتقال به منطقهاند. بانک جهانی نیز در گزارشی اعلام کرد که بدون رفع محدودیتها، این عملیات ممکن است تا یک دهه به طول بیانجامد.
این در حالی است که هزینههای آواربرداری تنها بخشی از مشکل است. غزه به دلیل آلودگی ناشی از بمبهای منفجرنشده و مواد شیمیایی، نیازمند عملیات پاکسازی زیستمحیطی است که هزینهها را دوچندان میکند. این وضعیت، بازسازی را به یک پروژه بینالمللی تبدیل کرده که بدون تعهد مالی و سیاسی گسترده، غیرممکن خواهد بود.
وضعیت فعلی ساکنان غزه و تلفات
مردم غزه در شرایطی وخیم به سر میبرند. گزارش سازمان ملل در فوریه ۲۰۲۵ نشان میدهد که از ۲.۳ میلیون نفر جمعیت پیش از جنگ، حدود ۱.۸ میلیون نفر اکنون در چادرها یا پناهگاههای موقت زندگی میکنند. دسترسی به آب آشامیدنی به کمتر از ۳ لیتر در روز برای هر نفر رسیده و قحطی و بیماریهایی مانند وبا جان هزاران نفر را گرفته است. وزارت بهداشت غزه اعلام کرده که تا ۲۵ فوریه ۲۰۲۵، بیش از ۴۵ هزار نفر کشته و ۱۰۰ هزار نفر مجروح شدهاند. آماری که به گفته القدس العربی، ممکن است کمتر از واقعیت باشد، زیرا بسیاری از اجساد هنوز زیر آوار مدفوناند.
آنچنانکه این بحران انسانی نه تنها نتیجه جنگ، بلکه محصول سیاستهای طولانیمدت محاصره و بیتوجهی بینالمللی است. وضعیت کنونی، غزه را به یک “زندان روباز” تبدیل کرده که حتی پس از آتشبس، امیدی به بهبود سریع ندارد.
طرح اروپا و ترامپ درباره آینده غزه
بررسی ها نشان می دهد طرح اروپا بر اسکان مجدد آوارگان در غزه و بازسازی زیرساختها متمرکز است و به گفته پولیتیکو، با هدف “حمایت از راهحل دو کشوری” طراحی شده است. اما طرح ترامپ، که در وال استریت ژورنال تشریح شد، پیشنهاد میدهد که غزه به منطقهای کوچکتر با جمعیتی حدود ۱ میلیون نفر تبدیل شود و ۵۰۰ هزار نفر به اردن و سینای مصر منتقل شوند. این طرح، که با سرمایهگذاری شرکتهای آمریکایی همراه است، به گفته مارکو روبیو، وزیر خارجه آمریکا در ۶ فوریه ۲۰۲۵، “موقتی” است، اما اظهارات اولیه خود ترامپ مبنی بر دائمی بودن آن، ابهامات زیادی ایجاد کرده است.
کارشناسان روابط بین الملل معتقدند طرح ترامپ به نظر میرسد بیشتر یک پروژه ژئوپلیتیک برای تضعیف آرمان فلسطین و تقویت اسرائیل باشد تا یک راهحل بشردوستانه. این رویکرد با مخالفت شدید اعراب روبهرو شده و احتمال اجرایی شدن آن را کاهش داده است.
واکنش اعراب به طرح ترامپ چه بود؟
اعراب با طرح ترامپ به شدت مخالفند. الشرق الاوسط گزارش داد که عربستان سعودی این طرح را “نقض آشکار حقوق فلسطینیها” خوانده و خواستار حفظ تمامیت ارضی غزه شده است. مصر، به گفته الاهرام، انتقال جمعیت به سینا را “خط قرمز” اعلام کرده و تهدید به بازنگری روابط با آمریکا کرده است. اردن نیز، طبق گزارش القدس العربی، این طرح را “پاکسازی قومی” نامیده و پذیرش پناهجویان را رد کرده است. این واکنشها نشاندهنده اجماع عربی علیه ایده جابجایی است.
این در حالی است که مخالفت اعراب نه تنها ریشه در همبستگی با فلسطین دارد، بلکه به نگرانیهای داخلی مرتبط است. پذیرش فلسطینیها میتواند ثبات سیاسی این کشورها را به خطر بیندازد، بهویژه در مصر و اردن که پیشتر میزبان جمعیتهای بزرگ آوارگان فلسطینیاند.
آیا تخریب کامل غزه توسط اسرائیل قابل پیشبینی نبود؟
اظهارات ابومرزوق نشان میدهد که حماس درک واقع بینانه ای از قدرت تخریب اسرائیل نداشت. اسرائیل با استفاده از تسلیحات پیشرفته و استراتژی بمباران گسترده، غزه را به ویرانهای تبدیل کرد که بازسازیاش دههها طول خواهد کشید. طرحهای بازسازی در حد پیشنهاد باقی ماندهاند و اختلافات میان اعراب، آمریکا و اروپا، همراه با وضعیت اسفناک مردم غزه، آیندهای مبهم را رقم زده است. طرح جنجالی ترامپ، که با هدف جابجایی جمعیت و محدود کردن غزه طراحی شده، نه تنها با مقاومت اعراب روبهرو شده، بلکه به گفته جرمی بوئن، سردبیر بیبیسی، “عملی نیست”، زیرا بدون همکاری منطقهای قابل اجرا نخواهد بود.
ناظران سیاسی می گویند این جنگ نشان داد که نه تنها واکنش اسرائیل برای حماس قابل پیشبینی نبود، بلکه هزینه بازسازی غزه فراتر از تصور بود. مسئله ای گمانه زنی ها را بر این نقطه متمرکز می کند که اسرائیل قبل از حمله حماس، سناریویی برای چگونگی پاسخ به هرگونه حمله احتمالی به خود از سوی گروه های فلسطینی داشته است. سناریویی تمام عیار که نابودی زیرساخت های غزه محور اصلی استراتژی آن بوده و ممکن است صرفا در تاکتیک اجرا بین مقامات اسرائیل، اختلاف نظر بوده است.
این شرایط، حماس را در موقعیتی قرار داده که نه توان بازسازی دارد و نه میتواند حمایت کافی برای احیای غزه جلب کند. غزه حالا در شرایطی است که خروج از آن نیازمند ارادهای جهانی است. ارادهای که فعلاً دیده نمیشود.
۲۱۳۳۱۵