اخبار بین الملل

روزنامه اصولگرا: سنسورهای تحلیلی ایران درباره سوریه اشتباه کردند/ احتمال حضور نظامی در سوریه قوی نیست

خبرگزاری خبرآنلاین

به گزارش خبرآنلاین، روزنامه فرهیختگان نوشت:  شرایط فعلی سوریه با سوریه در 2011 متفاوت است. همین امر هم رفتار ایران در مورد مواجهه با سوریه را تحت‌تأثیر قرار می‌دهد.

ورود ایران به فضای سوریه به مولفه‌های متعددی وابسته است. لازم است برای تحلیل مدل کنش ایران در فضای سوریه، چند پارامتر را مدنظر دهیم؛ نکته اول اینکه رفتار دولت سوریه با ما چه خواهد بود؟ بعد از فروکش کردن جریان داعش در سوریه و از بین بردن گروه تکفیری، رفتار سوریه با ایران متفاوت شد و چه‌بسا یکی از پارامترهای ایران برای ورود به سوریه این بود که سوریه پیش از ورود ایران تکلیف این مسائل را روشن کند که قصد دارد چقدر با ایران همکاری داشته باشد و آیا به ایران دسترسی می‌دهد؟

پارامتر دیگری که در این موقعیت مؤثر است، اتفاقات فلسطین است. تفاوت این دوره با دوره قبل این است که اسرائیل در این دوره در جنگ حضور دارد، منطقه در شرایط جنگی قرار دارد، فلسطین به‌عنوان نوک پیکان مقاومت در این جنگ حضور دارد و اساساً سوریه به‌خاطر فلسطین، تا این حد مهم شده است. این موضوع در تصمیماتی که در سوریه گرفته خواهد شد، مؤثر خواهد بود. بعد دیگر، فضای اجتماعی کشور ایران است. بدنه اجتماعی و مطالبه‌گری اجتماعی در کنش و واکنش ایران تأثیرگذار است. سؤال این بود که بعد از اینکه در سوریه تروریست‌ها را به جان دولت انداختند، فعالیت و برنامه آنها برای ایران چه خواهد بود؟ لذا در تصمیمی که از جانب ایران گرفته خواهد شد، این پارامتر مؤثر خواهد بود.»

آنچه نیاز داریم تبیین واقعیت موجود است

در نگاه به رفتار و مواضعی که کشور عراق داشت، به نظر می‌رسد رفتار آنها صرفاً حمایت دیپلماتیک است، دشتی تشریحی نیز از فضای ایران ارائه کرد و گفت: «اتفاقاتی که در سوریه می‌افتد، دوباره فضای اینکه ما نمی‌خواهیم در سوریه بجنگیم را ایجاد کرده اما بدنه مردم، تجربه داعش را برای خود تکرار می‌کنند که ممکن است این اتفاقات برای ما هم بیفتد. لذا شعار ما نمی‌خواهیم وارد جنگ شویم، در بدنه اجتماعی عراق کمرنگ‌تر شده است، اما آدم‌های مختلف از جریانات مختلف، مثل مقتدی‌صدر و حنان الفتلاوی در پارلمان عراق، مجدد این صحبت‌ها را مطرح کردند و الفتلاوی گفت ما نمی‌خواهیم جوانانمان را پیش پای اسد ذبح کنیم.

اما چیزی که الان در عراق و در پله بعدی در ایران نیاز داریم، تبیین فضای موجود است. اینکه مشخص کنیم الان چه اتفاقاتی درحال وقوع است، باید توجه داشت که نمی‌توان جنگ را با این استدلال که ما مرزها را محکم کردیم و اجازه نمی‌دهیم، شورشی‌ها و مسلحان وارد عراق شوند، مهار کرد؛ چراکه جنگ بدنه اجتماعی عموماً اهل سنت را با خود همراه کرده و ممکن است این فضا وارد عراق نیز شود. به‌خصوص که در فضای جنگ‌های فعلی، این گروه‌ها صرفا با نگاه ایدئولوژیک جلو می‌آیند و با هماهنگی اسرائیل پیش می‌روند و سناریویی که اسرائیل در سوریه داشت با نیروهایی نیابتی در حال اجراست. چه‌بسا که پله بعدی عراق باشد.

تحریرالشام طالبان نیست

با توجه به ری‌برندی که گروه تحریرالشام داشته، این سؤال وجود دارد که آیا فضای سوریه با تحریرالشام مثل طالبان افغانستان خواهد بود؟ موضوعی که دشتی به آن اشاره کرد و گفت: «به‌ نظر نمی‌رسد تعاملی که با اینها شد تعاملی باشد که با طالبان اتفاق افتاد. به‌هرصورت طالبان ری‌برند شده، طالبانی بود که ایران در جریان برخی عوامل و اتفاقات آن قرار داشت و می‌دانست که چه می‌کند و فضای طالبان را به‌طور کامل شناخته بود، اما فضای سوریه اینطور نیست. این گروه‌ها که پیش از این پرچم اسلامگرایی بلند کرده بودند، حالا به‌ظاهر پرچم ملی‌گرایی بلند کردند. لذا ری‌برند آنها با آنچه در طالبان اتفاق افتاده، یکسان نیست و برنامه‌ای که برای طالبان داشتند در سوریه پیاده نخواهد شد، مگر اینکه در این روزها، اتفاقی بیفتد و ورق را برگرداند.

احتمالات حضور نظامی ایران

اگر ایران بخواهد حمله نظامی در سوریه انجام دهد با چند احتمال مواجه است. ایران اطلاع قبلی از حمله نداشت و غافلگیر شد. اساسا مسئله این بود که ایران بعد از این غافلگیری بزرگ، هرچند تلاش کرد خود را به‌روزرسانی کند اما سرعت تحولات بیشتر بود. به همین دلیل ما دست به اقدام دیگری نزدیم. اما اگر هم بخواهیم اقدام نظامی و میدانی انجام دهیم، سوال اساسی این است که نیروها را چگونه باید منتقل کنیم؟ اگر انتقال نیروها به‌صورت زمینی باشد، این خطر وجود دارد که ایالات متحده آنها را هدف قرار دهد. علاوه‌بر این، موضع عراق در این زمینه هم محل تردید است؛ اینکه آیا عراق چنین اجازه‌ای خواهد داد یا نه. اگر هم بخواهد هوایی حمله کند، خطر جدی‌تر خواهد بود؛ چراکه ممکن است اسرائیل اجازه چنین کاری را ندهد. این تفاوت شرایط کنونی با سال ۲۰۱۲ است. یک فاکتور دیگر هم که تازه اینجا مطرح می‌شود این است که مشخص نیست چقدر نیرو داریم که بتوانیم اعزام کنیم، زیرا این موضوع برای خود ما به‌طور جدی مورد توجه است. اصلا حرف تخیلی نیست که آیا بعد از دمشق، نوبت تهران می‌شود یا نه، یا اینکه دوباره بیروت کلید می‌خورد یا نه. این هم از سوال‌های ماست.

مسئله بازنگری در سنسورهای تحلیلی

مشکل ایران اکنون جدی‌تر شده است. غافلگیری بزرگی رخ داد و پس از آن سرعت تحولات آنقدر زیاد بود که ایرانی‌ها وقتی به یک جمع‌بندی می‌خواستند برسند، ناگهان می‌دیدند در همین فاصله‌ای که تصمیم‌سازی و تصمیم‌گیری صورت بگیرد، فضا تغییر کرده است. به همین دلیل، با تغییر فضا این سوال پیش می‌آید که آیا باید دوباره تصمیم جدیدی اتخاذ شود یا نه. سرعت تحولات گاهی از روند تصمیم‌گیری مقامات تهران پیشی گرفته است. در چنین شرایطی، مقامات جمهوری اسلامی ایران دچار تشکیک نسبت به سنسورهای اطلاعاتی و تحلیل‌های خود شدند. به‌طور طبیعی، در این فضا آنها به سمت گزینه‌های کم‌ریسک‌تر حرکت می‌کنند و به دنبال راه‌حلی هستند که فوق‌العاده کم‌ریسک باشد.

23302

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا