رویه صدا و سیما برای کنترل انتشار هر محتوای صوتی و تصویری نادرست است!
از سالها پیش و در پی شکایت سازمان صداوسیما از آپارات، پروندهای در قوه قضائیه تشکیل شد که آپارات را به دلیل انتشار محتوای صداوسیما و نقض مالکیت فکری این سازمان، متهم میدانست. حکمی که طی سالها بررسی در دادگاههای بدوی و تجدیدنظر تأیید شده بود. این پرونده درنهایت ماه گذشته و با حکم دیوان عالی کشور مختومه اعلام شد و آپارات از اتهامات مطرحشده تبرئه شد.
در حکم دیوان عالی کشور درباره رأی دادگاه بدوی آمده است: شرکت دادخواه فعالیتش میزبانمحور است و از محیط میزبان و کاربران با رعایت قوانین سایت نسبت به بارگذاری محتوا اقدام مینمایند و مسئولیت آن نیز مطابق مقررات جاری استنادی برعهده کاربر است. در ادامه همچنین تأکید شده که میزبان در صورتی مسئولیت دارد که در اجرای دستورات کارگروه تعیین مصادیق مجرمانه یا مقام قضائی تعلل و کوتاهی کرده باشد.
کامبیز نوروزی، حقوقدان، دراینباره به «شرق» گفت: «ابتدا باید در نظر داشته باشیم سازمان صداوسیما رویهای دارد که بهطور کلی باید هرگونه انتشار مطالب صوتی و تصویری را در دست بگیرد و بر تمام آنها کنترل داشته باشد. نمونهاش همین شبکه نمایش خانگی است که تحت کنترل گرفته که این دیدگاه از نظر حقوقی کاملا مردود است. آن چیزی را که در قانون اساسی آمده و مربوط به رسانه رادیو و تلویزیون است، نمیتوان سایر پلتفرمهای صوتی یا تصویری را مشمول انحصار مندرج در قانون اسایی دانست. اگرچه به نظر من تفسیر انحصاریبودن رادیو و تلویزیون از قانون اساسی تفسیر نادرستی است. صداوسیما براساس همین دیدگاه تلاش میکند به هر طریق ممکن بر پلتفرمهایی که با توسعه اینترنت ایجاد شدهاند، تسلط پیدا کند که این امر منجر به تشکیل یکسری پروندههای قضائی شده است. نکته بعدی این است که چه در دستگاه قضا و چه در سازمانهای اداری، به نظر میرسد همچنان درک درستی از انواع پلتفرمهایی که در محیط وب منتشر میشوند و مجوز ندارند وجود ندارد و همین باعث ایجاد یکسری تصمیمگیریهای نادرست میشود».
او در بخش دیگری از صحبتهایش گفت: «در رأی اخیری که در پرونده شکایت صداوسیما علیه آپارات صادر شده است، شعبه دیوان درک درستی از ماهیت این پلتفرمها پیدا کرده و به همین دلیل هم توانسته رأی درستی بدهد. یکی از نکات مهمی که در این رأی وجود دارد، این است که در پلتفرمهایی که باز هستند و هر کاربری میتواند در آنها مطلبی را بارگذاری کند، مسئولیت کیفری را متوجه کاربر دانسته و این کاملا درست است. به این دلیل که خود سایت قبل از بارگذاری نمیتواند بر محتوا نظارتی داشته باشد. درواقع این نوع پلتفرمها شبیه یک تابلو اعلانات هستند که در خیابان نصب شده و هر کسی میتواند روی آن کاغذی را بچسباند. دیگر آنکه صاحب آن دیوار و صاحب تابلو اعلانات چه کسی است مهم نیست. کارکرد این نوع پلتفرمها هم به همین شکل است که هرکسی میتواند روی آنها مطلب بارگذاری کند. مثل همان تابلوی اعلانات یا دیواری که عرض کردم. بنابراین مسئولیت مطلب برعهده شخص کاربر است. تفاوت بسیار بزرگ بین این پلتفرمها با رسانههایی مثل خبرگزاریها یا نشریات کاغذی یا نشریات اینترنتی در این است که در رسانهها ابتدا مدیران آن رسانه مطلب را میبینند، بررسی میکنند و بعد بارگذاری میشود. طبیعی است که در این قبیل رسانهها مسئولیت برعهده مدیران آن رسانه است، اما در پلتفرمهای مورد بحث ما چنین نیست. یعنی هر کاربری میتواند مطلب بگذارد. رأی دیوان به این نکته بسیار مهم است و مدیر آپارات را مسئول ندانسته. دیوان این نکته را بسیار درست دیده است. قطعا این رأی به جهت اینکه از دیوان صادر شده در رویه قضائی بسیار اهمیت دارد و در موارد مشابه قابل استفاده و استناد است».
۵۷۵۷