سناریوی سیاه قاره سبز در دمشق
۰۸:۰۹ – ۱۷ دی ۱۴۰۳
آنچه در برهه کنونی برای اروپاییان اهمیت دارد، صرفا مشخص شدن سهم آنها در آینده سوریه و مکانیسم تسلط بر قسمتهایی از خاک این کشور است. در این میان، فرانسویها نسبت به ژرمنها دغدغههای بیشتری را به سبب رویکرد سنتی استعمارگرایانه خود در حوزه شامات دارند. برلین نیز در این معادلهسازی جدید، به دنبال اهداف منطقهای خود در حوزه امنیتی و ترسیم نسبت خود با دوران پسااسد در دمشق است.
النا بربوک و ژان نوئل بارو، وزرای خارجه آلمان و فرانسه چند روز قبل از طرف اتحادیه اروپا به سوریه سفر کردند تا با احمد شرع (ابو محمد جولانی) سرکرده هیات تحریرالشام دیدار و گفتوگو کنند.
هدف اروپاییان از این سفر، قطعا ایجاد ثبات سیاسی یا خلق یک ساختار حکمرانی بر اساس رای و نظر مردم سوریه نبوده و نیست! آنچه در برهه کنونی برای اروپاییان اهمیت دارد، صرفا مشخص شدن سهم اروپاییان در آینده سوریه و مکانیسم تسلط آنها بر قسمتهایی از خاک این کشور است.
در این میان، فرانسویها نسبت به ژرمنها دغدغههای بیشتری را به سبب رویکرد سنتی استعمارگرایانه خود در حوزه شامات دارند. برلین نیز در این معادلهسازی جدید، به دنبال اهداف منطقهای خود در حوزه امنیتی و ترسیم نسبت خود با دوران پسااسد در دمشق است.
در این میان، ژرمنها و فرانسویها در سیاست اعلامی خود، کمترین اشارهای نسبت به دغدغههای پنهان خود در سوریه نکرده و حتی طمع خود برای دستیابی به بخشی از خاک و منابع انرژی در این کشور عربی را کتمان میکنند.
بنا به اعلام وزارت خارجه آلمان این سفر «نشانهای روشن به سوریهاست مبنی بر اینکه شروع سیاسی جدیدی» بین برلین و دمشق امکانپذیر است.
آنالنا بربوک در این خصوص مدعی شده است: «آلمان همان هدفی را دنبال میکند که میلیونها سوری نیز به دنبالش هستند؛ اینکه سوریه بار دیگر به یک عضو محترم جامعه جهانی تبدیل شود.» ژان نوئل بارو، وزیر امور خارجه فرانسه نیز هدف از سفرش به دمشق را حمایت از دوره انتقال «صلحآمیز» قدرت در سوریه اعلام کرد.
اما در ماورا وفرامتن این مواضع ظاهرا ایجابی، نوعی سیاست سلبی ومداخلهگرایانه خودنمایی میکندکه خودرادرجریان ناآرامیهای قبلی سوریه بین سالهای۲۰۱۳ تا ۲۰۱۸ میلادی در این کشور نشان داده بود.
حمایت اطلاعاتی، نظامی و میدانی ژرمنها و فرانسویها از داعش، جبهه النصره (هیات تحریرالشام) و دیگر گروههای تروریستی این فرضیه را بیش از پیش تبدیل به گزارهای متقن و محکم ساخته است. جولانی نیز در این معادله، نقش طرف اصلی مذاکره کننده با اروپاییان را نداشته و سیاستگذاریهای ظاهری وی در خصوص نسبت اروپا و سوریه جدید نه در دمشق، بلکه در واشنگتن و تلآویو تعیین میشود.
در عین حال، برلین و پاریس تلاش میکنند ظواهر این بازی خطرناک را از لحاظ عرف دیپلماتیک و سیاسی حفظ کنند تا تصویر متفاوتی از اهداف خود بین افکار عمومی سوریه، منطقه و دنیا خلق کنند. این تصویرسازی مدتهاست به واسطه اثبات رویکرد سلبی و مداخلهگرایانه و از همه مهمتر، ابزارگرایانه غرب در قبال تحولات غرب آسیا مخدوش شده است.
مطابق این سناریو، اروپا در تلاش است بر سر زمین سوخته در سوریه، با آن سوی آتلانتیک (آمریکا) و رژیم اشغالگر قدس دست به معاملهای ضد ملی، علیه منافع ملت سوریه بزند.
همان گونه که تاکید شد، چنین معادله اصل سرزمین سوریه را هدف قرار داده و به معنای تلاش مذبوحانه غرب جهت چندپاره کردن حوزه شامات است. مناسباتی که اروپاییان با دیگر گروههای تروریستی و معاند در سوریه داشته و دارند، چنین موضوعی راموردتاییدقرار میدهد. حضور وزرای خارجه آلمان و فرانسه در دمشق و لابیگریهای غیررسمی آنهاباجولانی وهمراهانش، ناظر برهمین هدفگذاری خطرناک صورت گرفته است.
برلین وپاریس درحالی سخن از زندگی بهتر شهروندان سوری به میان میآورندکه کمترین موضعی درقبال اشغال علنی خاک این کشورتوسط رژیم اشغالگر قدس (درمناطق جولان و قنیطره) اتخاذ نکردهاند. بر همگان مسجل است که چنین بازیگرانی اساسا قرابتی با آزادی، دموکراسی و تحقق حقوق ذاتی یک ملت و سرزمین ندارند.
منبع: روزنامه جام جم