نکاتی درباره ترامپ و سوریه؛ “این جنگ ما نیست؛ دخالت نکنید”
مقامات آمریکایی این روزها تلاش دارند که وانمود کنند در تحولات سوریه نقش نداشتند اما واقعیت این است که دولت آمریکا از سالها پیش طرحهای مختلفی را برای بیثبات و ناآرام کردن سوریه در دستور کار داشته است.
گروه بینالملل خبرگزاری تسنیم- مقامهای دولت کنونی و آتی آمریکا در روزهای گذشته تلاش کردهاند با نوعی ژست عدم مداخله اینطور وانمود کنند که دنبال ثبات در سوریه هستند.
به عنوان مثال، دونالد ترامپ، رئیسجمهور منتخب آمریکا در پیامی در شبکه اجتماعیاش تروثسوشال نوشت: «سوریه در آشوب است. اما این کشور دوست ما نیست و ایالات متحده نباید کاری با آن داشته باشد. این جنگ ما نیست. اجازه بدهید تحولات پیش بروند. دخالت نکنید.»
یا جیک سالیوان، مشاور امنیت ملی کاخ سفید هم شب گذشته مدعی شد که هدف ایالات متحده آمریکا مهار «خشونتهای احتمالی و بیثباتی» و جلوگیری از ظهور دوباره داعش در سوریه است.
لفاظیهایی دور از واقعیت
به نظر میرسد رویه مقامهای آمریکایی در وقایع حاضر این است که ادعا کنند در سقوط دولت «بشار اسد» نقش نداشتهاند و بعد از سقوط او تنها به دنبال حفظ آرامش و ثبات در این کشور هستند.
این ادعاها، اما اگر وقایع سوریه را در چشماندازی طولانیتر نگاه کنیم، تنها لفاظیهایی نمایشی و دور از واقعیت به نظر میرسند. ایالات متحده آمریکا از سالهای دور در مسائل داخلی سوریه نه تنها دخالتهای نامشروع کرده بلکه همواره به دنبال ناآرام و بیثبات نگاه داشتن منطقه غرب آسیا به طور کلی و کشور سوریه بطور خاص طبق دکترین «برنارد لوئیس»، مورخ آمریکایی-انگلیسی بوده است.
آمریکا از لحظه وقوع جنگ سوریه در سال 2011 به حمایتهای تسلیحاتی، مالی، اطلاعاتی و لجستیکی از گروههای تروریستی که در مقابل ارتش دولت بشار اسد صفآرایی کرده بودند، پرداخت.
اسنادی بر دسیسههای بی وقفه آمریکا
تنها اندکی بعد از آغاز جنگ در سوریه دولت وقت ایالات متحده به ریاست «باراک اوباما» به عنوان بخشی از جنگ ترکیبی خود علیه بشار اسد تحریمهایی را علیه دولت او وضع کرد تا بتواند تفرقهها در این کشور را تقویت و حمایتها از دولت مرکزی را تضعیف کند.
چندین رسانه بینالمللی سال 2013 گزارش داده بودند باراک اوباما سازمان اطلاعات مرکزی آمریکا (سیا) را با بودجهای معادل 1 میلیارد دلار در سال مأمور تسلیح گروههای ضد ارتش سوریه کرده بود (روزنامه گاردین، واشنگتنپست، نیویورکتایمز).
علاوه بر این عملیات مخفیانه سیا، روز 17 سپتامبر 2014 مجلس نمایندگان آمریکا با تصویب قانونی قوه مجریه را موظف کرد در برنامهای به ارزش 500 میلیون دلار به آموزش و تجهیز نیروهای مخالف دولت سوریه بپردازد (رویترز و رویترز)
دولت اوباما تقریباً هر کاری که میتوانست را برای سقوط دولت بشار اسد انجام داد، تا جایی که جمله «اسد باید برود» به پرتکرارترین کلام مقامهای آمریکا و سایر کشورهای غربی در آن زمان تبدیل شده بود؛ با این حال، دولت او موفقیتی در دستیابی به اهدافش پیدا نکرد.
بعد از اوباما، دونالد ترامپ- که اکنون در بیانیهاش بر ضرورت کنار ماندن آمریکا تأکید کرده- رویه دولت قبل را حتی با شدت بیشتر ادامه داد. او به عنوان مثال، روز 6 آوریل 2017 دستور شلیک 59 موشک کروز تامهاوک به پایگاه هوایی شعیرات را صادر کرد و در بیانیهای پس از آن اعلام کرد که این اقدام در راستای «منافع ملی ایالات متحده» بوده است.
حمله به پایگاه شعیرات سرآغاز چندین اقدام نظامی مستقیم از سوی ارتش آمریکا علیه نیروهای دولت سوریه و متحدانش از طریق حملات هوایی بود و سرانجام اواسط ژانویه 2018 دولت ترامپ اعلام کرد قصد دارد بخشهایی از سوریه را برای محقق کردن اهداف سیاسی خود از جمله مقابله با آن چه که نفوذ ایران و عزل بشار توصیف کرد از قدرت اشغال کند.
مسئله البته تنها محدود به دولتهای اوباما و ترامپ هم نیست. اسنادی که به بیرون درز کردهاند نشان میدهند که تغییر حکومت در سوریه از مدتها قبلتر از سال 2011 جزو اهداف مخفی دولتهای مختلف ایالات متحده بوده است.
به عنوان مثال، در یادداشتی مربوط به سال 2006 که به بیرون درز کرده «ویلیام روباک»، یکی از دیپلماتهای آمریکا در سفارت این کشور در دمشق مینویسد: «اعتقاد ما این است که ضعفهای بشار در انتخابهای او برای واکنش نشان دادن به مسائلی نظیر تهدیدهای احتمالی ناشی از حضور فزاینده عناصر افراطی است که پیش روی او قرار گیرند. این پیام به خلاصه کردن ارزیابی ما از این آسیبپذیریها پرداخته و نشان میدهد که ممکن است اقدامات، اظهارات و سیگنالهایی وجود داشته باشند که دولت ایالات متحده با ارسال آنها میتواند چنین فرصتهایی را افزایش دهد.»
سیمور هرش، روزنامهنگار تحقیقی آمریکایی و «رابرت نیمن»، فعال مسائل خاورمیانه نوشتهاند که روباک در آن زمان مزایای ترویج «فرقهگرایی مذهبی در سوریه» را نیز مدنظر قرار دادند.
تحریمهای آمریکا علیه سوریه هم در سالهای گذشته هدف بیثبات کردن این کشور را دنبال کردهاند. به ویژه قانون «سزار» که در اوج کرونا ژوئن 2020 به تصویب رسید به صورت مستقیم معیشت مردم را هدف قرار داده بود.
این تحریمها قیمت کالاهای اساسی در سوریه را به شدت افزایش داد و شرایط بغرنج اقتصادی موجب شد حتی در مناطق تحت کنترل دولت سوریه هم تظاهراتهای بیسابقهای علیه بشار اسد برگزار شود.
در آن زمان «گیر پدرسون»، نماینده ویژه سازمان ملل در امور سوریه اظهار داشت که نزدیک به 10 میلیون نفر در این کشور از ناامنی غذایی رنج میبرند و این مسئله ممکن است در سالهای آتی تشدید شود. در زمان آغاز این تحریمها ارزش دلار آمریکا در سوریه 700 پوند بود اما در سال 2024 به 17500 پوند رسید.
مخلص کلام آنکه، ایالات متحده آمریکا و متحدان غربی این کشور و رژیم صهیونیستی همواره بیثبات کردن سوریه را در دستور کار داشتهاند و الان هم طبیعتاً علاقهای به ایجاد ثبات و امنیت در این کشور نخواهند داشت.
در واقع، دولت آمریکا دکترین «برنارد لوئیس» را در قبال سوریه دنبال میکند. یکی از مشهورترین نظریات لوئیس که به «دکترین لوئیس» شهرت یافته است، موضوع برخورد تمدنها و تجزیه کشورهای خاورمیانه است. از این طریق، با تجزیه کشورها، خاورمیانه جدید متشکل از کشورهایی خواهد بود که دیگر توان تبدیل شدن به تهدید برای امنیت ملی و منافع منطقهای آمریکا را نخواهند داشت و به موازنه یکدیگر مشغول خواهند بود.
انتهای پیام/