«پرنس»، نماینده ادیب و شاعر ایران در جامعه ملل/ او در یک ماموریتش از شدت بیپولی کلاه و کفشش را فروخت
به گزارش خبرگزاری خبرآنلاین به نقل از روزنامه اعتماد؛ فریدون زندفرد، سال ۱۴۰۰ در کتاب «ایران و جامعه ملل»، نوشته است که میرزا رضاخان ارفعالدوله نماینده اول ایران در کنفرانس صلح ۱۸۹۹ لاهه، در سالهای اولیهی تاسیس جامعه ملل، ریاست هیات نمایندگی ایران را به عهده داشت…
ارفعالدوله در بحث عمومی اجلاس دوم مجمع در سال ۱۹۲۱ م. راجع به ورود اعضای جدید از فکر گسترش عضویت در جامعه ملل پشتیبانی کرد و این معنا را به زبان آورد: «جامعه ملل به مشابه سپاهی است که برای صلح میجنگد؛ هرچه بیشتر جنگاور در صف داشته باشد از پیروزی مطمئنتر خواهد شد… بیش از سیصد میلیون مسلمان در جهان زندگی میکنند. تا این زمان در تمام کنفرانسهای بینالمللی دو نماینده از جهان اسلام حضور داشتهاند: ترکیه و ایران… به علاوه، از آنجا که اخیرا افغانستان به عنوان یک کشور آزاد و مستقل به رسمیت شناخته شده است، امید دارم وضعیت اجازه دهد که نمایندگانی به مجمع اعزام دارد. همچنین آرزو دارم که شاهد حضور نمایندگان حجاز [عربستان]، بینالنهرین [عراق] و جمهوریآذربایجان قفقاز باشیم. میتوانم اطمینان بدهم که ورود این کشورها به جامعهملل منافع بزرگی برای صلح و امنیت دربرخواهد داشت.»
میرزا رضاخان ارفعالدوله، نهتنها چهرهای نامآور و شناختهشده در سیاست بینالمللی است، بلکه ادیب، شاعر و موسس «دبستان دانش» در تهران، بهویژه برای کودکان فقیر بوده که روزنامهی هفتگی «تربیت» در دورهی قاجار و همچنین ماهنامهی ادبی «ارمغان» در دورهی پهلوی اول به این شخصیت فرهنگی – بینالمللی پرداختهاند.
وحید دستگردی، مدیر و نگارندهی ماهیانهی «ارمغان»، در شمارهی ۹، سال یازدهم (۱۳۰۹ ش. -۱۹۳۳م.)، دربارهی «پرنس ارفعالدوله» نوشته است که:
پرنس ارفعالدوله یکی از رجال سیاسی مهم ایران و همواره به خدمات بزرگ دولتی در خارجه اشتغال داشته و چنانچه جریدهی شریفهی «چهرهنما» و «گلشن» نگاشتهاند ایرانیان مقیم مصر به رسم ملل حیه درصدد برآمده که برای جشن پنجاه سال خدمات دولتی در پنجم ژانویه آتیه مصادف با پانزدهم شعبان هدیهی گرانبهایی به پاداش خدمات بدو تقدیم دارند. پرنس ارفعالدوله با اینکه همواره در سیاست و خدمت دولت است، از خدمت به عالم ادب هم فروگذار نکرده و گاهگاه خود نیز به انشای شعر پرداخته است. کتاب «گوهر خاوری» مجموعهی نفیسی است از آثار ایشان و مرحوم ادیبالممالک فراهانی تقریظی به زبان فارسی خالص بر آن نگاشته… و نیز طبع منتخبات دیوان استاد فتحاللهخان شیبانی و تعمیر مقبرهی وی شمهای از خدمات ادبی فراموشناشدنی این مرد دانشمند است. در این موقع به مناسبت جشن سال پنجاهم خدمات، تمثال وی در صفحات ارمغان طبع میشود با مختصری از شرح حال وی که به دسترس است… .
او در پنج سالگی در تبریز به مکتبخانهی «ملا سارا» رفته و از ششسالگی به مکتب شیخ علیاصغر منتقل گردیده و برای مشاعره که معمول مکتبخانه بوده اغلب شعرهای خواجه و سعدی را حفظ کرده است.
در سال هزار و سیصد هجری از مترجمی قونسولگری تفلیس احضار و به همراهی میرزا سلیمانخان افشار صاحباختیار به مترجمی کمیسیون تحدید حدود خراسان و آخال مامور شده است. به واسطهی نرسیدن حقوق اعضای کمیسیون همه در مخمصه افتاده و تمام اثاث خود را فروخته عاقبت مجبور از تظلم به آصفالدوله گردیده و عریضهی مفصلی نگاشته هریک شرححال خود را در ذیل و حاشیه مینویسند. پرنس ارفعالدوله برای اولین مرتبه در شرح حال خود این رباعی را مینگارد و همین رباعی سبب میشود که آصفالدوله حقوق همه را بهفوریت میفرستد. اینک رباعی:
بیپول شدم عجب درین فیروزه
در ماه صفر شد است شغلم روزه
تا راه افتد مخارج یکروزه
امروز فروختم کلاه وموزه
فیروزه محلی است در خراسان که مامورین تحدید حدود در آنجا بودهاند. پس از مراجعت در طهران فیض صحبت استاد شیبانی او را دست داده و مدتها از محضر وی کسب فیوضات کرده و به همین منتخبات دیوان استاد را هزار جلد به سرمایهی خود طبع و تقدیم استاد کرده و نیز مقبرهی استاد را در طهران چند سال قبل با بهترین طرزی آباد ساخت… .
تاسیس دبستان دانش
همچنین، روزنامه آزاد هفتگی «تربیت»، به صاحبامتیازی ذکاءالملک، در سال ششم انتشار خود (۱۳۲۱ ه.ق) که دوران حکومت مظفرالدینشاه قاجار است، در نمرهی ۲۷۶، دربارهی تاسیس «دبستان دانش» توسط ارفعالدوله، سفیرکبیر دولت علیهی ایران مقیم اسلامبول، نوشته است:
«دبستان دانش که به همت والای جناب مستطاب اشرف ارفعالدوله سفیرکبیر دولت علیهی ایران مقیم اسلامبول ضاعفالله اجلاله در طهران تاسیس شده و در نمرهی قبل از نظم و پیشرفت آن اشاره نمودیم، به موجب نظامنامه که دارد در سال اول بیست نفر شاگرد مبتدی از اطفال فقرا قبول کرده و در سال دویم نیز به همین عدد و طبقهی اول دریک سال از تعلیمات ابتدایی فراغت حاصل نموده در سر سال دویم مشغول درسهای فارسی شدند و طبقهی دویم به ابتدایی پرداختند و حالا که آخر سال دویم است طبقهی فارسی به درجهی بالاتر میروند و طبقهی ابتدایی که در اول سال دویم قبول شده به جای آنها میآیند و حسبالمقرر یعنی به موجب نظامنامهی دبستان در این اول سال سیم بیست نفر طفل فقیر درپس [درس] نخوانده مجانا قبول مینماید و آنها به جای ابتداییها قرار میگیرند و بنابراین است که به خواست خدا در آخر سال سیم شاگردان سال اول مشغول آموختن صنعتی شوند که پس از چندی بتوانند بیدردسر و خون دل از عهدهی امر معاش خود برآیند.
باید دانست که شرح مسطور راجع به زمانی است که دبستان در مکان جدید ملکی خود و در تحت مراقبت جناب مستطاب شریعتمدار مقدام ملاذالانام آقای حاجی میرزا یحیی دام افضاله استقراریافته و بیستم ماه محرم سنه ۱۳۲۱ آخر سال دویم بود و بیست نفر شاگردی را که گفتیم قبول کردند و از خارج ترقیات فوقالعادهی شاگردان پیش را شنیدهایم و چون موقع امتحان دبستان نزدیک است امیدواریم در مجلس آزمون به رأیالعین ببینیم. آنچه حالا مسلم میدانیم این است که در تدریس اطفال این دبستان و سایر کارهای آن کمال مراقبت و اهتمام را به عمل آوردهاند و این آموزگارخانهی شریفه از روی واقع دبستان دانش شده یعنی اسم [مسمی] به هم رسانیده و جای آن دارد که هوش معظم آن جناب مستطاب اشرف ارفعالدوله ادامالله اقباله العالی را تهنیت گوییم که مصدر چنین خیری شده. امیدواریم که جناب مستطاب معظم و جناب مستطاب ملاذ الاسلام آقای حاجی میرزا یحیی دامت عنایته با همان قدم جدی که داخل این راه شده در طریق استقامت استدامت نمایند و سنگینی بار را به چیزی نپندارند تا کار این دارالعلم به جایی که باید برسد و چنانکه شاید مورث نتیجه و خیر شود نیز [رجاء] واثق آنکه در ظرف سال سیم امر صنایع دبستان سر و صورت به قاعده گیرد و نظم و ترتیب درستی پذیرد. بلی این آموزگارخانه و این صحت کار و حال در میان ما قدر دارد و خوب است این خیرات جاریه مستمر شود و مجاری هر روز پاکیزهتر تا اسباب فزونی [ربع] و ثمرگردد.»
۲۵۹