اخبار بین الملل

پزشکیان زمان زیادی ندارد / پایداری وفاق مشروط به رفع تحریم‌، حجاب و اینترنت

خبرگزاری خبرآنلاین

گروه اندیشه: مهران صولتی در یادداشتی که در کانال خود منتشر کرده، به فقدان پویایی های ساختاری در امر وفاق اشاره کرده است. به گزارش خبرگزاری خبرآنلاین، او در این یادداشت تاکید می کند که «اگر ایده وفاق را به سه سطح ملی، حاکمیتی، و بین‌المللی تقسیم کنیم شاید بتوان بزرگ‌ترین مانع بر سر راه تحقق آن را تقلیل به عرصه حکم‌رانی دانست. بدیهی است بدون وداع با استثناء‌گرایی در خارج، و کاهش سیستماتیک نقش‌آفرینی مردم در داخل که موجبات افزایش تحریم‌ها، ناامیدی گسترده، سقوط سرمایه اجتماعی، و مهاجرت‌آفرینی را ایجاد کرده است نمی‌توان به فرجام چانه‌زنی‌های کم‌فایده در کریدورهای قدرت به ویژه در روزگار هم‌آیندی بحران‌ها امیدوار بود» این یادداشت در زیر از نظرتان می گذرد:

***

 ایده وفاق مطرح شده از سوی پزشکیان اگرچه از بستر تایید صلاحیت او برخاست و به پیروزی او در انتخابات منجر شد ولی هم‌چنان با ابهامات زیادی مواجه است. موافقان وفاق برخی تحولات مانند حضور اقوام مختلف در ساختار مدیریتی کشور، آغاز پروژه رفع فیلتر، رای اعتماد مجلس به کلیت کابینه، و حضور بیشتر زنان در عرصه‌های مدیریتی را شواهدی برای موفقیت این ایده تلقی می‌کنند، مخالفان هم تداوم تورم ناشی از تحریم‌ها، انتصاب برخی از چهره‌های پایداری، ادامه سخت‌گیری‌ها برای حجاب اجباری، و عدم شکل گیری آشتی ملی را از قرائن شکست این  ایده می‌دانند.

 وفاق ملی طرح شده بیشتر از حیث فقدان بنیانی تئوریک مورد انتقاد است. روشن است که در میانه تنازعات موجود در ملت – دولت‌های مدرن این اصل پایبندی به منافع ملی است که می‌تواند به توافقی میان نیروهای اجتماعی – سیاسی بینجامد ولی مشکل آن‌جایی است که در ایران امروز هم‌چنان نزاع فرساینده میان ملت‌گرایی و امت‌گرایی در عرصه عمومی و سیاست‌گذاری حضور دارد. پرواضح است تا زمانی که ملت به مثابه واحدی با الزامات؛ به رسمیت شناخته شدن حقوق شهروندی، برابری جنسیتی، آزادی‌های اجتماعی، و امکان فاعلیت سیاسی هم‌چنان ناشناخته باشد نمی‌توان از منافع ملی سخنی به میان آورد.

 توافق پایدار محصول توازن پایدار است لذا از آن‌جایی که قدرت فی‌نفسه تمایل به انباشت و انحصار دارد اگر نوعی تعادل میان رقبا در عرصه سیاست وجود نداشته باشد پیمان‌ها عمدتا به کاغذپاره شباهت خواهند یافت. بهترین شاهد در این زمینه بازدارندگی هسته‌ای میان قدرت‌های جهانی است که مانع از وقوع جنگ جهانی سوم تاکنون شده است. بر همین اساس روشن است که با ادامه عدم توازن میان نهادهای انتصابی و انتخابی در عرصه سیاست‌گذاری‌های کشور نمی‌توان انتظار داشت که ایده وفاق به نحو موثری تداوم یابد. شاید حرکت به سمت انحلال تدریجی بسیاری از شوراهای عالی به موازات کاهش مداخلات نهادهای انتصابی بتواند چشم‌انداز روشن‌تری را پیش‌روی این ایده قرار دهد.

 تایید صلاحیت و پیروزی پزشکیان در انتخابات ریاست جمهوری بیش از هر چیزی مرهون اظهار قدرت جامعه در عرصه جنبش زن، زندگی، آزادی و کاهش بی‌سابقه مشارکت در انتخابات مجلس بود. حال اگر ایده وفاق را به سه سطح ملی، حاکمیتی، و بین‌المللی تقسیم کنیم شاید بتوان بزرگ‌ترین مانع بر سر راه تحقق آن را تقلیل به عرصه حکم‌رانی دانست. بدیهی است بدون وداع با استثناء‌گرایی در خارج، و کاهش سیستماتیک نقش‌آفرینی مردم در داخل که موجبات افزایش تحریم‌ها، ناامیدی گسترده، سقوط سرمایه اجتماعی، و مهاجرت‌آفرینی را ایجاد کرده است نمی‌توان به فرجام چانه‌زنی‌های کم‌فایده در کریدورهای قدرت به ویژه در روزگار هم‌آیندی بحران‌ها امیدوار بود.

 نکته پایانی: حجم مشکلات آوار شده بر جسم و روح ایرانیان به اندازه‌ای است که جز با ایجاد تغییرات ملموس و بهبودهای عینی امید به آینده کشور حاصل نمی‌شود. از همین رو اگر ایده وفاق نتواند در کمترین زمان ممکن به رفع معضلاتی از جمله تحریم‌، ناترازی‌های مختلف، تورم پایدار، و مداخله در موضوعاتی مانند حجاب و اینترنت منجر شود از واژگان زیبا و دل‌فریب هم کار چندانی ساخته نیست. بیم آن می‌رود که تعلل در این مسیر ایده وفاق را نیز دچار فرسایش ساخته و به سرنوشت تمام شعارهای گذشته دچار نماید. زمان زیادی برای ایجاد تغییرات معنادار باقی نمانده است.

216216

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا