کالبدشکافی بحران سیاسی گرجستان
با توجه به این که پارلمان گرجستان دارای ۱۵۰ کرسی است، حزبی می توانست اکثریت را بدست آورد که حداقل ۷۶ کرسی را تصاحب کند و رهبر حزب پیروز نیز زمام دولت (نخست وزیری) را در دست بگیرد. از دیگر اصلاحات مهمی که به موجب اصلاحات در قانون اساسی گرجستان در سال ۲۰۱۷ برای نخستین بار اجرایی شد، حذف شیوه مستقیم انتخاب رئیس جمهور بود. به همین دلیل، مقرر شد که با افزایش مدت زمان ریاست جمهوری از پنج سال به شش سال، انتخابات بعدی در سال ۲۰۲۴ توسط ۳۰۰ نفر از هیئت های انتخاباتی (مشابه هیئت های الکترال کالج آمریکا) به صورت غیر مستقیم صورت گیرد.
به هر ترتیب در نتیجه انتخابات پارلمانی گرجستان که با مشارکت ۹۴/۵۸ درصد از واجدین رای برگزار شد، حزب حاکم «رویای گرجستان» [رویای گرجی] (جی. دی.) به رهبری نخست وزیر این کشور، ایراکلی کوباخیدزه، توانست ۹۳/۵۳ درصد آرا و ۸۹ کرسی را از آن خود کند و پس از سه پیروزی در انتخابات پارلمانی سال های ۲۰۱۲، ۲۰۱۶ و ۲۰۲۰، بتواند برای چهارمین بار اکثریت پارلمان گرجستان را در اختیار خود بگیرد. ۶۱ کرسی باقیمانده نیز بدین ترتیب بین احزاب مخالف (اپوزیسیون) تقسیم شد: «ائتلاف برای تغییر» – ائتلافی غیر رسمی از احزاب لیبرال حامی غرب- ۱۹ کرسی با کسب ۰۳/۱۱ درصد آرا، «جنبش ملی متحد» – یک ائتلاف سیاسی غیر رسمی دیگر از احزاب سیاسی حامی غرب به رهبری خانم تینا بوکوچاوا – ۱۶ کرسی با تصاحب ۲/۱۰ درصد آرا، «گرجستان قدرتمند»، یک ائتلاف سیاسی دیگر از احزاب غرب گرا به رهبری ماموکا خازارادزه – ۱۴ کرسی با تصاحب ۸۱/۸ درصد آرا، و در نهایت «حزب برای گرجستان» به رهبری نخست ویر سابق، گئورگی گاخاریا، ۱۲ کرسی با کسب ۷۸/۷ درصد آرا. چند حزب سیاسی کوچک دیگر هم به دلیل عدم کسب حدقل ۵ درصد آرا از راهیابی به پارلمان گرجستان بازماندند. تصاویر و نمودار زیر گویای رهبران احزاب اصلی و راه یافته به پارلمان گرجستان و همچنین ترکیب پارلمان براساس تعداد کرسی های کسب شده هر یک از احزاب سیاسی است.
با این وجود، احزاب مخالف (اپوزیسیون) نتایج انتخابات را نپذیرفتند و حزب حاکم رویای گرجستان [رویای گرجی]را متهم به تقلب و دستکاری نتایج انتخابات نمودند. در نتیجه بحران سیاسی عمیق و فراگیری جامعه گرجستان را فرا گرفت و ده ها هزار نفر از معترضین به نتایج انتخابات به خیابان ها آمدند. نقطه مرکزی اعتراضات گرجستان، شهر تفلیس به ویژه در مقابل پارلمان بود که معترضین به دعوت احزاب مخالف، تجمعات اعتراضی را برپا کردند که پس از گذشت سه ماه همچنان ادامه دارد.
در این بین، خانم سالومه زورابیشویلی، رئیس جمهور غربگرای گرجستان نیز به صف معترضین پیوست و در ۲۷ اکتبر (۶ آبان)، یعنی یک روز پس از برگزاری انتخابات پارلمانی، اعلام کرد که نتایج انتخابات پارلمانی مبنی بر پیروزی حزب حاکم «رویای گرجستان» [رویای گرجی] را به رسمیت نمیشناسد و افزود که این کشور قربانی «عملیات ویژه روسیه» شده که هدف از آن برگشت کشورش از مسیر اروپا بود. زورابیشویلی همچنین از مردم گرجستان خواست تا در خیابان های اصلی تفلیس برای اعتراض به آنچه که او آن را «جعل و دزدی کامل آرا» خواند، تظاهرات کنند و تاکید کرد که «این انتخابات را نمی توان به رسمیت شناخت، زیرا به معنای به رسمیت شناختن نفوذ روسیه و تبعیت گرجستان از روسیه است.». در چنین شرایطی، اتحادیه اروپا و آمریکا نیز اعلام کردند که حاضر به شناسایی نتایج انتخابات پارلمانی گرجستان نیستند و خواستار بررسی تخلفات و برگزاری مجدد انتخابات شدند.
اما حزب حاکم رویای گرجستان [رویای گرجی] به رهبری نخست وزیر این کشور، ایراکلی کوباخیدزه، بدون توجه به این اعتراضات حاضر به عقب نشینی از مواضع خود نشدند و در ۲۵ نوامبر ۲۰۲۴ (۵ آذر ۱۴۰۳)، نخستین جلسه پارلمان جدید گرجستان برگزار شد؛ در حالی که رئیس جمهور گرجستان، سالومه زورابیشویلی و احزاب مخالف، آن را تحریم کرده و از شرکت در این جلسه خودداری کردند. در چنین شرایطی، پارلمان اروپا با تصویب قطعنامه ای غیرالزام آور در ۲۸ نوامبر ۲۰۲۴ (۸ آذر ۱۴۰۳) نتایج انتخابات پارلمانی ۲۶ اکتبر گرجستان را به دلیل «بی نظمی های قابل توجه رد کرد» و خواستاری برگزاری مجدد انتخابات شد. در واکنش به این تصمیم پارلمان اروپا، ایراکلی کوباخیدزه، نخست وزیر گرجستان، پارلمان اروپا و برخی از سیاستمداران اروپایی را به «باج خواهی» متهم کرد و اعلام نمود که روند گفتگوها برای عضویت گرجستان در اتحادیه اروپا تا سال ۲۰۲۸ میلادی تعلیق خواهد شد.
این تصمیم بر وخامت اوضاع و التهاب سیاسی در گرجستان افزود. از دیدگاه معترضین و احزاب مخالف، چنین تصمیمی به معنی پایان «رویای اروپایی» برای گرجستان و عضویت این کشور در ساختارهای یورو- آتلانتیکی یعنی اتحادیه اروپا و پیمان ناتو بود که پس از وقوع انقلاب گل رز در سال ۲۰۰۳ میلادی به عنوان مهم ترین اولویت سیاست خارجی این کشور تعیین شده بود. به همین دلیل، بیش از ۱۰۰ نفر از دیپلماتهای گرجستانی در نامهای سرگشاده از تصمیم دولت برای تعلیق گفتوگوها برای پیوستن این کشور به اتحادیه اروپا انتقاد کردند و اظهار داشتند که «این تصمیم تعهد قانون اساسی این کشور برای پیگیری عضویت در اتحادیه اروپا را نقض کرده است.» همچنین گروهی از انجمنهای تجاری از جمله اتاقهای بازرگانی ایالات متحده، اتحادیه اروپا و آلمان در بیانیهای مشترک با توقف مذاکرات مخالفت کردند. هرچند این اعتراضات و مخالفت ها نیز تاثیری بر تصمیم دولت گرجستان نداشت.
عامل دیگری که نقش مهمی در تداوم و تشدید اعتراضات داشت، انتخاب رئیس جمهور جدید گرجستان توسط پارلمان جدید بود. چنانچه در ابتدای این نوشتار اشاره شد، به موجب اصلاحاتی که در قانون اساسی گرجستان در سال ۲۰۱۷ صورت گرفت، شیوه مستقیم انتخاب رئیس جمهور حذف شد و به همین دلیل، مقرر شد که با افزایش مدت زمان ریاست جمهوری از پنج سال به شش سال، انتخابات بعدی در سال ۲۰۲۴ توسط ۳۰۰ نفر از هیئت های انتخاباتی (مشابه هیئت های الکترال کالج آمریکا) به صورت غیر مستقیم صورت گیرد. در حالی که رئیس جمهور گرجستان، سالومه زورابیشویلی اعلام کرده بود پارلمان جدید فاقد مشروعیت است و نمی تواند رئیس جمهور جدید این کشور را انتخاب کند و لذا در پایان دوره ریاست جمهوری خود یعنی ۱۶ دسامبر ۲۰۲۴ میلادی (۲۶ آذر ۱۴۰۳)، این مسئولیت را ترک نخواهد کرد، پارلمان گرجستان به رهبری حزب حاکم رویای گرجستان [رویای گرجی]، میخائیل کاولاشویلی، بازیکن سابق تیم فوتبال منچسترسیتی و مخالف و منتقد سرسخت غرب را نامزد رئیس جمهوری گرجستان کرد. همین امر بر شدت و وسعت اعتراضات افزود. با این وجود، پارلمان گرجستان در ۱۴ دسامبر ۲۰۲۴ میلادی (۲۴ آذر ۱۴۰۳)، میخائیل کاولاشویلی را به عنوان رئیس جمهور جدید گرجستان انتخاب نمود و معترضین و احزاب مخالف به ویژه رئیس جمهور گرجستان، سالومه زورابیشویلی، در عمل نتوانستند کاری از پیش ببرند.
اما در تحلیل انتخابات پارلمانی و بحران سیاسی فراگیر جامعه گرجستان، نکات و ملاحظات زیر شایان توجه است:
۱- ریشه بحران سیاسی اخیر گرجستان به انتخابات پارلمانی گرجستان در سال ۲۰۱۲ میلادی برمی گردد که آغاز فرایند سیاسی جدیدی در این کشور در پایان دوره ریاست جمهوری میخائیل ساکاشویلی بود که پس از وقوع انقلاب گل رز در سال ۲۰۰۳ میلادی در مسند قدرت قرار گرفته بود و گرجستان را به سمت جدایی از روسیه و نزدیکی به غرب سوق داد که نقطه اوج آن جنگ اوت ۲۰۰۸ میلادی بین روسیه و گرجستان بر سر مناطق آبخازیا و اوستیای جنوبی بود.
در جریان انتخابات پارلمانی گرجستان در سال ۲۰۱۲ میلادی، با ادغام شش حزب کوچک حزب سیاسی جدیدی تحت عنوان «رویای گرجستان» [رویای گرجی] توسط میلیاردر و سیاستمدار گرجی، بیدزینا (بوریس) ایوانیشویلی تأسیس شد که موفق شد در آن انتخابات حزب «جنبش اتحاد ملی» (گرجستان) به رهبری میخائیل ساکاشویلی را شکست دهد که پس از انقلاب گل رز در سال ۲۰۰۳ میلادی، تمامی ارکان قدرت سیاسی در این کشور را برعهده داشت.
با نخست وزیری بیدزینا ایوانیشویلی و در ادامه این مسیر، گئورگی مارگولاشویلی، نامزد معرفی شده از سوی حزب رؤیای گرجی در ششمین دوره انتخابات ریاست جمهوری گرجستان که در ۲۷ اکتبر سال ۲۰۱۳ میلادی برگزار شد، توانست دیوید باکارادزه، کاندیدای جنبش اتحاد ملی و رئیس پارلمان و وزیر خارجه دوران ساکاشویلی را شکست دهد و عملاً به یک دهه حضور جنبش اتحاد ملی و تیم سیاسی و اجرایی نزدیک به میخائیل ساکاشویلی در عرصه قدرت گرجستان پایان دهد. هرچند نخست وزیری بیدزینا (بوریس) ایوانیشویلی (۱۵ اکتبر ۲۰۱۲ تا ۲۰ نوامبر ۲۰۱۳) به عنوان موثرترین چهره مخالف ساکاشویلی چندان طول نکشید، اما حزب رویای گرجستان [رویای گرجی] با سه پیروزی در انتخابات پارلمانی سال های ۲۰۱۲، ۲۰۱۶ و ۲۰۲۰ میلادی و با حضور افرادی مانند ایراکلی غریباشویلی (۲۰ نوامبر ۲۰۱۳ تا ۳۰ دسامبر ۲۰۱۵)، گئورگی کِویریکاشویلی (۳۰ دسامبر ۲۰۱۵ تا ۱۳ ژوئن ۲۰۱۸)، ماموکا باختادزه (۲۰ ژوئن ۲۰۱۸ تا ۲ سپتامبر ۲۰۱۹)، گئورگی گاخاریا (۸ سپتامبر ۲۰۱۹ تا ۱۸ فوریه ۲۰۲۱) و ایراکلی گارباشویلی (۲۲ فوریه ۲۰۲۱ تا ۲۹ ژانویه ۲۰۲۴) در مسند نخست وزیری توانست، حضور و جایگاه خود را در عرصه قدرت تداوم ببخشد و تحکیم کند.
در ادامه این روند، حزب حاکم رویای گرجستان [رویای گرجی] توانست چهارمین پیروزی را نیز در انتخابات پارلمانی ۲۶ اکتبر ۲۰۱۴ کسب کند و ایراکلی کوباخیدزه که از ۸ فوریه ۲۰۲۴ میلادی، نخست وزیری گرجستان را برعهده داشت، توانست به عنوان رهبر حزب پیروز انتخابات به حضور خود در عرصه قدرت ادامه بدهد. موفقیت های حزب حاکم رویای گرجستان [رویای گرجی]تنها به انتخابات پارلمانی محدود نبود و در عرصه ریاست جمهوری نیز این حزب توانست حزب «جنبش اتحاد ملی» (گرجستان) وابسته به میخائیل ساکاشویلی را در دو انتخابات سال های ۲۰۱۳ و ۲۰۱۸ شکست دهد که به شیوه رای گیری مستقیم برگزار شده بود و در نتیجه آن، گئورگی مارگولاشویلی (۲۰۱۳ تا ۲۰۱۸) و سالومه زورابیشویلی (۲۰۱۸ تا ۲۰۲۴) به پیروزی رسیدند.
چنانچه اشاره شد، پس از انتخابات بحث برانگیز اخیر، حزب حاکم رویای گرجستان [رویای گرجی] توانست رئیس جمهور مورد نظر خود یعنی میخائیل کاولاشویلی را به شیوه غیر مستقیم و مبتنی بر آرای الکترال کالج انتخاب کند. بنابراین، فرایند سیاسی اخیر گرجستان در ادامه فرایندی است که پس از انتخابات پارلمانی گرجستان در سال ۲۰۱۲ میلادی آغاز شده است و در آن حزب رویای گرجستان [رویای گرجی] توانسته است با به حاشیه راندن احزاب مخالف به ویژه حزب «جنبش اتحاد ملی» (گرجستان) وابسته به میخائیل ساکاشویلی و دیگر احزاب غرب گرا، جایگاه قدرت را در صحنه سیاسی گرجستان گام به گام بیشتر تثبیت کند.
۲- طی یک دهه گذشته و به طور مشخص از مقطع تشکیل حزب رویای گرجستان [رویای گرجی] و انتخابات پارلمانی گرجستان در سال ۲۰۱۲ میلادی تاکنون، نقش بیدزینا (بوریس) ایوانیشویلی، بنیانگذار این حزب بسیار مهم و تاثیرگذار بوده است. هرچند نخست وزیری بیدزینا (بوریس) ایوانیشویلی (۱۵ اکتبر ۲۰۱۲ تا ۲۰ نوامبر ۲۰۱۳) به عنوان موثرترین چهره مخالف ساکاشویلی چندان طول نکشید و بسیار کوتاه بود، اما حضور و نفوذ این میلیاردر گرجی نزدیک به روسیه در عرصه سیاست گرجستان- حتی با وجود کناره گیری از رهبری حزب رویای گرجستان [رویای گرجی]- بسیار محسوس و شایان توجه بوده است. به همین دلیل، در گونه تحلیل و ارزیابی تحولات سیاسی گرجستان از جمله بحران سیاسی اخیر این کشور باید به نقش موثر و تاثیرگذار بیدزینا (بوریس) ایوانیشویلی توجه لازم و کافی را داشت.
۳- تقابل بیدزینا (بوریس) ایوانیشویلی با میخائیل ساکاشویلی که به رویارویی دو حزب رویای گرجستان [رویای گرجی] و «جنبش اتحاد ملی» (گرجستان) از انتخابات پارلمانی ۲۰۱۲ میلادی به این سو انجامید و همچنان ادامه دارد، در واقع تقابل دو گفتمان و رویکرد در قبال سیاست خارجی گرجستان است که خود برآیندی از شکاف سیاسی و اجتماعی این کشور بین روس گرایان و غرب گرایان است. تقریباً مشابه وضعیتی که در کشورهایی مانند ارمنستان، اوکراین، مولدوای، مجارستان، چک و سایر کشورهای اروپای شرقی قابل مشاهده است.
هرچند پس از کنار رفتن رسمی ساکاشویلی از قدرت پس از انتخابات پارلمانی ۲۰۱۲ و انتخابات ریاست جمهوری ۲۰۱۳، سیاست های کلان دوران او در زمینه مقابله با فساد اقتصادی و ایجاد تحول در نظام اداری و مدیریتی که بسیار درخشان و قابل توجه بود، و همچنین توسعه اقتصادی و تقویت بخش گردشگری و شتاب بخشیدن در فرایند الحاق گرجستان به پیمان ناتو و اتحادیه اروپا ادامه یافت، اما در عین حال اختلافات سیاسی شایان توجهی نیز بین رهبران حزب حاکم رویای گرجستان [رویای گرجی] با میخائیل ساکشویلی وجود داشت که پس از پایان دوران ریاست جمهوری خود به شهروندی اوکراین درآمد و با پذیرش فرمانداری شهر کوچک اودِسا در این کشور غرور ملی گرجی ها را سخت جریحه دار کرد. در واقع گرجی ها به موازات این که سیاست ها و اقدامات ساکاشویلی در زمینه حل و فصل مسالمت آمیز مشکلات منطقه آجاریا و تسلیم اصلان آپاشیدزه و نیز مقابله جدی و فراگیر با فساد اقتصادی و ایجاد تحول در نظام اداری و توسعه اقتصادی گرجستان را مورد ستایش و حمایت قرار می دادند، سخت منتقد تصمیم دولت ساکاشویلی در اقدام نظامی در مناطق آبخازیا و اوستیای جنوبی و شکل گیری بحران اوت ۲۰۰۸ میلادی بودند.
در این راستا، در عرصه سیاست خارجی نیز حزب رویای گرجستان [رویای گرجی] به موازات توسعه مناسبات گرجستان با پیمان ناتو و اتحادیه اروپا در زمینه روابط با فدراسیون روسیه تعدیل هایی را به عمل آورد تا از شدت تقابل دوران ساکاشویلی کاسته شود. بدین منظور، در حوزه مذاکرات سیاسی، مکانیسمی تحت عنوان مکانیسم مشورتی کاراسین- آپاشیدزده (کاراسین، معاون وزیر خارجه روسیه و آپاشیدزه، نماینده ویژه نخست وزیر گرجستان در امور روسیه) در دوره نخست وزیری بیدزینا ایوانیشویلی شکل گرفت که در چهارچوب آن دو کشور مذاکرات منظم و دوره ای را در پراگ جمهوری چک برگزار کردند و به همین دلیل این مکانیسم به مذاکرات پراگ نیز مشهور شده است. در واقع در رویکردی عمل گرایانه، به جز دو موضوع آبخازیا و اوستیای جنوبی، موارد دیگر مانند همکاری های اقتصادی و بازرگانی، صادرات و واردات، همکاری های مرزی و حضور دانشجویان گرجی در روسیه و … در مکانیسم مشورتی کاراسین- آپاشیدزده مورد بحث قرار گرفت که با وجود قطع مناسبات سیاسی گرجستان و روسیه، این مکانیسم مشورتی توانست کانال مهم ارتباطی را بین دو کشور ایجاد کند.
در چنین شرایطی، میخائیل ساکاشویلی به عنوان مخالف و منتقد چنین رویکردهایی از سوی حزب رویای گرجستان [رویای گرجی]، کوشش نمود با حمایت از چهره ها و رهبران جنبش اتحاد ملی و نیز سایر احزاب مخالف و غرب گرا از داخل اوکراین بتواند بر روند تحولات سیاسی داخل گرجستان تاثیر بگذارد و با شکست و کنار زدن رهبران حزب رویای گرجستان [رویای گرجی]، زمینه را برای بازگشت مجدد خود به گرجستان و نیز بازگشت به عرصه قدرت و سیاست فراهم کند. اما در عمل چنین اتفاقی روی نداد و ساکاشویلی نه تنها در شکست حزب رویای گرجستان [رویای گرجی] ناکام ماند، بلکه به محض بازگشت به گرجستان، بازداشت، محاکمه و روانه زندان شد.
۴- نقش و کنشگری سیاسی سالومه زورابیشویلی، رئیس جمهور گرجستان نیز در تحولات سیاسی و بحران سیاسی عمیق و فراگیر این کشور بسیار شایان توجه است. سالومه زورابیشویلی متولد سال ۱۹۵۲ در پاریس است. خانواده او از مهاجرین گرجی بودند که پس از سقوط «جمهوری دموکراتیک گرجستان» توسط ارتش سرخ شوروی در سال ۱۹۲۱ میلادی، به فرانسه مهاجرت کرده بودند. بنابراین، قرار گرفتن سالومه زورابیشویلی با تابعیت فرانسوی- گرجی به عنوان رئیس جمهور گرجستان – حتی در ساختار نیمه ریاستی و پارلمانی این کشور پس از ۲۰۱۳ میلادی- نقش بسیار مهمی در ادامه سیاست و رویکرد همگرایی با غرب به ویژه تلاش برای عضویت در اتحادیه اروپا به موازات کاهش و مدیریت تنش با فدراسیون روسیه داشت. اما روند تحولات سیاسی گرجستان به ویژه در قبال روسیه و غرب به گونه ای پیش رفت که سالومه زورابیشویلی را به عنوان عضو و متحد حزب رویای گرجستان [رویای گرجی]، گام به گام به سمت یک مخالف و منتقد سرسخت و آشکار هم حزبی های خود سوق داد.
نقطه اوج این تقابل، تصویب قانون «عوامل خارجی» توسط پارلمان گرجستان به رهبری حزب حاکم رویای گرجستان [رویای گرجی] در ۱۴ می ۲۰۲۴ میلادی (۲۵ اردیبهشت ۱۴۰۳) بود که با وتوی ناکام سالومه زورابیشویلی همراه بود. به موجب این قانون که یادآور قانون «عوامل خارجی» بود که در سال ۲۰۱۲ میلادی در روسیه به تصویب رسیده بود، سازمان های مردم نهاد و رسانه های خبری که بیش از ۲۰ درصد از بودجه خود را از خارج از گرجستان تامین میکنند، باید به عنوان کارگزار خارجی ثبت شوند. در این قانون به وزارت دادگستری گرجستان اختیارات گسترده ای برای نظارت بر رعایت قوانین داده شد و برای تخلفات نیز جریمه ای معادل بیش از ۹۳۰۰ دلار در نظر گرفته شد.
رئیس جمهور وقت گرجستان، سالومه زورابشویلی در مصاحبه ای با آسوشیتدپرس صراحتاً با این قانون مخالفت کرد و اظهار داشت: «این غیرقابل قبول است زیرا نشاندهنده تغییر نگاه گرجستان به جامعه مدنی، رسانهها و توصیههای کمیسیون اروپا است که با سیاست اعلامشده ما برای حرکت به سمت پیوستن به اتحادیه اروپا سازگار نیست.»
در حالی که سالومه زورابیشویلی و احزاب مخالف و حامی غرب، تصویب این قانون را به منزله تضعیف نهادهای مدنی، تقویت سانسور و اقتدارگرایی، نزدیکی بیشتر گرجستان به روسیه و کاهش امید به عضویت در اتحادیه اروپا می دانستند و مخالفت و انتقاد شدید اتحادیه اروپا و آمریکا از این قانون نیز موید همین امر بود، نمایندگان و رهبران حزب حاکم رویای گرجستان [رویای گرجی] از جمله نخست وزیر این کشور، ایراکلی کوباخیدزه، با قاطعیت از تصویب قانون «عوامل خارجی» حمایت کردند.
کوباخیدزه فعالانی را که با این لایحه مخالفت می کردند، افرادی متکبر و بیخبر دانست که برای باورکردن این که این لایحه با روسیه مرتبط است، شستشوی مغزی داده شدهاند. کوباخیدزه در پستی در فیسبوک گفت: «یک فرد با اعتماد به نفس بدون دانش و هوش از یک تانک روسی بدتر است».
البته این تنها تقابل بین رئیس جمهور و نخست وزیر گرجستان نبود. به عنوان مثال، هنگامی که روسیه در ما مِی ۲۰۲۳ میلادی اعلام نمود که ممنوعیت چهار سالۀ پروازهای مستقیم به گرجستان و همچنین ضرورت داشتن ویزا برای شهروندان گرجی علاقمند به سفر به روسیه را لغو خواهد کرد، شرکت هواپیمایی خصوصی «جورجین ایرویز»، با استقبال از این تصمیم دولت روسیه، پروازهایش به روسیه را از سرگرفت که با انتقاد شدید رئیس جمهور گرجستان مواجه شد. اما پس از آنکه سالومه زورابیشویلی، اعلام کرد که شرکت «جورجین ایرویز» را تحریم خواهد کرد، موسس این شرکت هواپیمایی رئیس جمهور گرجستان را از استفاده از خدمات آن منع کرد که نه تنها نشانه کاهش اقتدار و جایگاه سالومه زورابیشویلی در عرصه ساختار سیاسی و قدرت گرجستان بود، نمونه دیگری از تقابل دیدگاه ها و رویکردهای او را با هم حزبی ها و متحدان سیاسی اش در حزب رویای گرجستان را به نمایش گذاشته بود. بنابراین، تقابل و اختلافی که بین سالومه زورابیشویلی با جریان روس گرا و مخالف غرب از جمله رهبران حزب رویای گرجستان [رویای گرجی] و ایراکلی کوباخیدزه، نخست وزیر این کشور پس از انتخابات پارلمانی ۲۶ اکتبر ۲۰۲۴ میلادی (۵ آبان ۱۴۰۳) روی داد، به هیچ عنوان غیر منتظره نبود و از یک عقبه کاملاً روشنی برخوردار بود که البته در این بحران سیاسی به نقطه اوج خود رسید.
هرچند، تقابل بین رئیس جمهور و نخست وزیر گرجستان به ویژه پس از پاییز سال ۲۰۱۳ میلادی که تغییرات قانون اساسی سال ۲۰۱۰ به اجرا گذاشته شد و بر اساس آن نظام سیاسی گرجستان از یک نظام ریاستی (به محوریت ریاست جمهوری) به یک نظام نیمه ریاستی (ریاست جمهوری- پارلمانی) تغییر کرد، مسبوق به سابقه بوده است که عمدتاً نه به دلیل تقابل دیدگاه های سیاسی و فکری، بلکه بیشتر به دلیل ابهام و ناهماهنگی در ایفای نقش و مسئولیت ایجاد می شد. به همین دلیل، در ابتدای شکل گیری نظام نیمهریاستی با چالش و اختلاف میان رئیس جمهور و نخست وزیری مواجه شده بود که هر دو از یک جناح سیاسی (حزب رویای گرجی) نیز بودند. به عنوان مثال، در سال ۲۰۱۴ میلادی، نخست وزیر و رئیسجمهور گرجستان با هم رهسپار اجلاس مجمع عمومی سازمان ملل متحد شدند.
در این میان، سفیر گرجستان در امریکا اقدامی در جهت امور مربوط به سفر رئیسجمهور مارگو لاشویلی صورت نداد. در حالی که مارگولاشویلی معتقد بود رئیسجمهور و نه نخستوزیر میبایست در مجمع عمومی سازمان ملل سخنرانی میکرد و این ناهماهنگی، بازتاب منفی بسیار گسترده ای در داخل گرجستان به دنبال داشت. اما در سال های اخیر، جنس ناهماهنگی و تقابل بین رئیس جمهور و نخست وزیر گرجستان، عمدتاً سیاسی و فکری بوده است که در موارد مهمی مانند تصمیم شرکت هواپیمایی خصوصی «جورجین ایرویز» برای ازسرگیری پروازها به روسیه، تصویب لایحه «نفوذ خارجی»، تصویب قانون «ارزش های خانوادگی و حمایت از خردسالان» و به ویژه در انتخابات پارلمانی اخیر گرجستان به روشنی قابل مشاهده بود.
از سویی دیگر، به نظر می رسد آینده سیاسی سالومه زورابیشویلی نیز در غرب رقم خواهد خورد. هرچند او برخلاف میخائیل ساکاشویلی که پس از پایان دوره ریاست جمهوری عازم اوکراین شد، بیشتر سعی خواهد کرد در نهادها و مراکز مطالعاتی و دانشگاهی غرب به ویژه ایالات متحده آمریکا حضور موثری داشته باشد تا بتواند پیوندهای فکری و سیاسی جریان های حامی غرب در گرجستان به ویژه الحاق این کشور به ساختارهای یورو- آتلانتیکی یعنی اتحادیه اروپا و پیمان ناتو را حفظ کند. عضویت سالومه زورابیشویلی به عنوان محقق موسسه مک کین به عنوان یکی از مراکز مطالعاتی مهم در واشنگتن دی. سی. از ابتدای سال ۲۰۲۵ میلادی می تواند نقطه آغازی برای ایفای نقش جدید رئیس جمهور سابق گرجستان پس از بحران سیاسی اخیر و پایان دوره ریاست جمهوری او باشد.
۵- نکته بسیار مهم دیگر، پایگاه سیاسی و اجتماعی و به تعبیری پایگاه رای متفاوت احزاب سیاسی و ائتلاف های غرب گرا در شهرهای بزرگ به ویژه تفلیس و نیز طبقه متوسط، لیبرال و جوان در مقابل حزب حاکم رویای گرجستان [رویای گرجی] بود که بیشتر بر آرای محافظه کاران سیاسی و مذهبی و نیز قشرهای روستایی و طبقات شهری در شهرهای کوچک گرجستان تکیه داشت. شاید بتوان نقاطه اوج این تقابل را تصویب قانون «ارزشهای خانوادگی و حمایت از خردسالان» توسط پارلمان گرجستان در ۱۷ سپتامبر ۲۰۲۴ میلادی (۲۷ شهریور ۱۴۰۳) دانست که نکته مهم و محوری آن، «منع ازدواج همجنسگرایان» بود. هرچند براساس قانون اساسی گرجستان، ازدواج همجنسگرایان به رسمیت شناخته نمیشود، اما تا پیش از این مصوبه، ازدواج همجنسگرایان به طور صریح منع نشده بود.
براساس مصوبه جدید پارلمان این کشور، رویدادهای «رژه افتخار» و «نمایش عمومی پرچم رنگین کمان» که نماد همجنسگرایان است، غیرقانونی تلقی میشود. همچنین موضوعات همجنسگرایی از کتابها و فیلمها حذف و جراحی تغییر جنسیت در این کشور ممنوع میشود. تصویب این قانون در فاصله تقریباً یک ماه مانده به انتخابات پارلمارنی گرجستان در ۲۶ اکتبر ۲۰۲۴ میلادی (۵ آبان ۱۴۰۳)، شکاف های سیاسی و اجتماعی در داخل گرجستان را بیشتر برجسته ساخت.
در حالی که جناح های سیاسی حامی غرب، تصویب قانون «ارزشهای خانوادگی و حمایت از خردسالان» را هم سو با قانون «عوامل خارجی»، به عنوان کارشکنی حزب حاکم رویای گرجستان [رویای گرجی] برای تخریب روابط با غرب می دانستند و اتحادیه اروپا و ایالات متحده آمریکا نیز به شدت از تصویب این قانون انتقاد می کردند، رهبران حزب حاکم رویای گرجستان [رویای گرجی]، تصویب قانون «ارزشهای خانوادگی و حمایت از خردسالان» به ویژه ممنوعیت همجنس گرایی را اقدامی لازم و ضروری برای حفظ استانداردهای اخلاق سنتی می دانستند. طبیعی بود که چنین رویکردی با استقبال کلیسای ارتدوکس گرجستان و نیز محافظه کاران سیاسی و مذهبی و نیز قشرهای روستایی و طبقات شهری در شهرهای کوچک مواجه شد که برآیند این تقابل در انتخابات پارلمانی گرجستان در ۲۶ اکتبر ۲۰۲۴ میلادی (۵ آبان ۱۴۰۳) بسیار شایان توجه و ملموس بود. نقشه زیر به روشنی گویای پایگاه رای حزب حاکم رویای گرجستان [رویای گرجی] (جی. دی) در شهرهای کوچک و روستاهای این کشور است.
۶- بحران سیاسی عمیق و فراگیری که جامعه گرجستان پس از انتخابات پارلمانی ۲۶ اکتبر ۲۰۲۴ میلادی (۵ آبان ۱۴۰۳) تجربه کرده است، آثار و نتایج بسیار مشخص و مهمی در سیاست خارجی این کشور به همراه داشته است و انتظار می رود با تثبیت پارلمان و نیز رئیس جمهور جدید این کشور، این آثار و نتایج بیشتر و روشن تر نیز شود. با احتمال و قاطعیت نسبتاً بالایی می توان گفت سیاست خارجی گرجستان – برخلاف کشوری مانند ارمنستان- به فدراسیون روسیه بسیار نزدیک تر از قبل خواهد شد و از غرب بیشتر فاصله خواهد گرفت. هرچند نمی توان این پیش بینی دقیق را داشت که تفلیس و مسکو در این فرایند تا کجا پیش خواهند رفت.
وضعیت مناطق آبخازیا و اوستیای جنوبی به ویژه شناسایی استقلال این مناطق از سوی روسیه همچنان مهم ترین عامل در تداوم قطع روابط دیپلماتیک بین مسکو و تفلیس است. آیا رهبران جدید حاکم بر گرجستان، بدون توجه به وضعیت مناطق آبخازیا و اوستیای جنوبی اقدام به برقراری روابط دیپلماتیک با روسیه خواهند نمود؟ یا این که روسیه برای نشان دادن پیام نزدیکی به رهبران جدید گرجستان و تشدید فاصله این کشور با غرب، شناسایی استقلال مناطق آبخازیا و اوستیای جنوبی را پس خواهد گرفت و تقریباً وضعیتی مشابه قبل از ۲۰۰۸ میلادی بین دو کشور برقرار خواهد شد؟ آیا می توان انتظار داشت که گرجستان در دور جدید و تازه سیاست خارجی خود که روابط سردی را با غرب تجربه می کند، به جامعه کشورهای مستقل مشترک المنافع (سی. آی. اس) به رهبری روسیه برگردد؟ یا این که بخواهد عضو اتحادیه اقتصادی اوراسیا یا بریکس شود؟ این ها پرسش های مهمی هستند که در آینده نزدیک و پس از استقرار و تثبیت سیاسی در گرجستان مشخص خواهد شد.
بدیهی است که چنین اقداماتی به ویژه عادی سازی روابط با روسیه بدون پس گیری شناسایی استقلال مناطق آبخازیا و اوستیای جنوبی و نیز خروج نیروهای نظامی روسی از این مناطق، از سوی جریانات ملی گرا و غرب گرای گرجستان به منزله عبور حزب حاکم رویای گرجستان [رویای گرجی] از تمامی «خطوط قرمز» این کشور خواهد بود و لذا در صورت عادی سازی روابط دیپلماتیک بین روسیه و گرجستان، انتظار شروع دور تازه ای از اعتراض و بحران سیاسی در این کشور بسیار محتمل خواهد بود. در واقع، حزب حاکم رویای گرجستان [رویای گرجی] پس از پایان دوره میخائیل ساکاشویلی کوشش نمود به موازات وضعیت مناطق آبخازیا و اوستیای جنوبی به عنوان یک «خط قرمز» در سیاست خارجی گرجستان، روابط اقتصادی و تجاری با روسیه را در عین قطع روابط سیاسی و دیپلماتیک گسترش دهد. به همین دلیل، جای تعجب نیست که روسیه اکنون دومین شریک بزرگ تجاری گرجستان است. حجم مناسبات تجاری گرجستان با روسیه در سال ۲۰۲۳ میلادی به ۴/۲ میلیارد دلار رسید که ۲/۱۱ درصد از حجم کل تجارت خارجی گرجستان را تشکیل می دهد. همچنین با توجه به تحریم های گسترده غرب علیه روسیه پس از جنگ اوکراین، بیش از ۲۶ هزار و ۳۳۹ شرکت روسی تا سال ۲۰۲۳ میلادی در گرجستان به ثبت رسیده است.
از سویی دیگر، وزارت امور خارجه روسیه توصیه به روس ها مبنی بر اجتناب از سفر به گرجستان را در ۱۰ می ۲۰۲۳ لغو کرد و ممنوعیت پروازهای خطوط هوایی روسیه به گرجستان از ۱۵ می ۲۰۲۳ و تنها دو هفته قبل از انتخابات مهم پارلمانی در گرجستان لغو شد.
بنابراین، بنیان های اقتصادی و تجاری روسیه و گرجستان بسیار محکم و شایان توجه است و باید منتظر ماند و دید پس از عبور از بحران سیاسی عمیق و فراگیر کنونی در گرجستان، رهبران جدید این کشور با وجود معضل مناطق آبخازیا و اوستیای جنوبی، آیا اساساً به سمت عادی سازی روابط دیپلماتیک با گرجستان گام برخواهند داشت یا خیر؟ اما از سویی دیگر، انتظار می رود با توجه به تصمیم دولت گرجستان برای تعلیق مذاکرات عضویت در اتحادیه اروپا تا سال ۲۰۲۸ میلادی و نیز تحریم هایی که از سوی اتحادیه اروپا و نیز ایالات متحده آمریکا پس از تصویب قوانین «عوامل خارجی» و «ارزشهای خانوادگی و حمایت از خردسالان» و به ویژه اعتراضات به نتایج انتخابات پارلمانی اخیر وضع شده است، گرجستان بیشتر از گذشته از غرب فاصله بگیرد. طبیعی است در چنین فرایندی، انتظار می رود شاهد کاهش تدریجی سرمایه گذاری و حمایت مالی، اعتباری و بانکی غرب و نیز صندوق بین المللی پول و بانک جهانی از گرجستان باشیم که در این صورت احتمال کاهش رشد و توسعه اقتصادی این کشور، کاهش ارزش لاری (واحد پول گرجستان) و حتی خروج تدریجی شرکت های غربی از این کشور وجود دارد.
۷- آثار و پیامدهای تغییر در رویکرد سیاست خارجی گرجستان بر منطقه قفقاز جنوبی نیز می تواند بسیار مهم باشد. چنانچه اشاره شد، روندی که دولت گرجستان در سال های اخیر به ویژه پس از بحران سیاسی چند ماه گذشته در فاصله گیری از غرب و نزدیکی به روسیه در پیش گرفته است، کاملاً برعکس روندی است که دولت ارمنستان پس از جنگ دوم قره باغ در پیش گرفته است و نماد بارز آن، خروج تدریجی نیروهای مرزبانی روسی از ارمنستان و عدم شرکت ارمنستان در جلسات و برنامه های نظامی سازمان پیمان امنیت دسته جمعی به رهبری روسیه است. باید به انتظار نشست و در عمل دید جابه جایی احتمالی این دو کشور در سیاست خارجی روسیه، چه تاثیراتی بر منطقه قفقاز جنوبی خواهد گذاشت؟
۸- همچنین نمی توان از نقش و جایگاه گرجستان در شرق دریای سیاه در جنگ روسیه و اوکراین- به ویژه با وجود بنادری مانند باتومی و پوتی- غافل بود. گرجستان در سال های اخیر مقاومت زیادی در مقابل فشارهای غرب برای پیوستن به تحریم های روسیه نشان داد. به نظر می رسد تحریم های غرب علیه گرجستان که انتظار می رود به تدریج گسترده تر نیز بشود، گرجستان را بیش از پیش به روسیه نزدیک کند که یکی از آثار و پیامدهای آن می تواند عدم تعامل و همکاری بنادر گرجستان در شرق دریای سیاه برای پهلوگیری و سایر حمایت های لجستیکی از ناوگان نظامی ناتو و ایالات متحده آمریکا در میانه جنگ روسیه و اوکراین باشد.
در مجموع، انتخابات پارلمانی اخیر گرجستان که به یک بحران سیاسی فراگیر و عمیق در این کشور منجر شود، به روشنی خطوط گسل و شکاف های سیاسی و اجتماعی این کشور به ویژه تقابل دو گفتمان و رویکرد در قبال سیاست خارجی گرجستان بین روس گرایان و غرب گرایان را به نمایش گذاشت. این شرایط تقریباً مشابه وضعیتی است که در کشورهایی مانند ارمنستان، اوکراین، مولدوای، مجارستان، چک و سایر کشورهای اروپای شرقی نیز قابل مشاهده است و به نظر می رسد تا زمانی که این کشورها نتواند در سطح سیاسی و اجتماعی داخل کشور به «اجماعی» در قبال روسیه و غرب دست یابند، بحران های سیاسی به ویژه در مقاطع حساسی مانند انتخابات از بطن و عمق جامعه به عرصه سیاست داخلی و خارجی این کشورها کشیده می شود و ثبات سیاسی، اجتماعی و اقتصادی این کشورها را با تهدید و چالش جدی مواجه می سازد.
*دکتر ولی کالجی عضو شورای علمی موسسه مطالعات ایران و اوراسیا (ایراس)
۳۱۵ ۳۱۵