۲ روی سکه روابط ترامپ با «مینی ترامپهای اروپایی» در ۴ سال آینده
خبرگزاری مهر، گروه بینالملل: روی کار آمدن مجدد «دونالد ترامپ» به عنوان رئیسجمهور آمریکا میتواند تأثیرات زیادی بر جریانهای سیاسی مختلف در سطح جهانی بهویژه جریان راست افراطی در اروپا داشته باشد؛ جریانهایی که اغلب به ناسیونالیسم، پوپولیسم، ضد اتحادیه اروپا و سیاستهای مهاجرتی سختگیرانه اعتقاد دارند. این گزارش به بررسی دو وجه تأثیر دولت ترامپ بر راست افراطی اروپا میپردازد.
روی نخست سکه؛ تقویت راست افراطی اروپا با روی کار آمدن ترامپ
برخی از کارشناسان معتقدند که پیروزی ترامپ جایگاه سیاسی رهبران منتخب راست افراطی اروپایی را تقویت خواهد کرد. «لورنزو کاستلانی» از دانشگاه لوئیس رم در این ارتباط معتقد است که دیدگاههای مشترک «جورجیا ملونی» نخست وزیر ایتالیا در مورد موضوعهای مختلفی مانند مهاجرت تا سقط جنین و روابط نزدیک او با «ایلان ماسک» مالک تسلا و از نزدیکان رئیسجمهوری آمریکا میتواند او را «هم رتبه اصلی ترامپ در اروپا» تبدیل کند.
«پتر سییارتو» وزیر امور خارجه مجارستان، تقریباً همین میزان جاهطلبی را در مورد «ویکتور اوربان» نخستوزیر این کشور ابراز کرد و گفت: ما میتوانیم امیدوار باشیم که همکاری سیاسی مجارستان و آمریکا به اوج خود بازگردد. اوربان و ترامپ «افکار مشابهی دارند.»
۱. گسترش ناسیونالیسم و پوپولیسم
دولت ترامپ در طول دوره نخست خود بر سیاستهای ناسیونالیستی و پوپولیستی تاکید زیادی داشت. این سیاستها شامل اولویت دادن به منافع ملی آمریکا، مخالفت با جهانیسازی و نهادهای بینالمللی مانند اتحادیه اروپا و سازمان ملل و انتقاد از توافقهای چندجانبه بینالمللی بود. جریانهای راست افراطی در اروپا مانند احزاب و گروههای نژادپرست و ضد مهاجرت، به شدت از این رویکرد حمایت کردند و آن را به عنوان الگویی برای اقدامهای خود در کشورهایشان دیدند. با بازگشت ترامپ به قدرت، این جریانها ممکن است بیشتر از پیش تقویت شوند. این امر میتواند به تقویت احزاب مانند «آلترناتیو برای آلمان» در آلمان، «جبهه ملی» در فرانسه، و «حزب آزادی اتریش» کمک کند.
۲. تقویت سیاستهای ضد مهاجرت
یکی از جنجالیترین سیاستهای ترامپ در دوران ریاستجمهوریاش، اتخاذ رویکردهای سختگیرانه نسبت به مهاجرت بود. سیاستهایی مانند محدودیتهای سفر برای کشورهای مسلمان، ساخت دیوار مرزی با مکزیک و درخواست برای تقویت امنیت مرزها، از جمله اقدامهای کلیدی ترامپ در این زمینه بودند. این نوع سیاستها با استقبال جریانهای راست افراطی در اروپا روبهرو شد که از آن به عنوان ابزاری برای محدود کردن مهاجرت و جلوگیری از ورود پناهندگان به کشورهای اروپایی استفاده میکنند. با ورود ترامپ به کاخ سفید، میتوان انتظار داشت که راستهای افراطی در اروپا نیز فشار بیشتری برای تصویب قوانین ضد مهاجرت و سختگیریهای مرزی وارد کنند.
۳. تأثیر بر روابط بینالمللی و اتحادیه اروپا
روی کار آمدن دوباره ترامپ میتواند روابط آمریکا با اتحادیه اروپا را تحت تأثیر قرار دهد. در دوره نخست زمامداری ترامپ، روابط واشنگتن و بروکسل به دلیل رویکردهای یکجانبه و انتقاد از سیاستهای اتحادیه، تضعیف شد. بسیاری از رهبران راست افراطی در اروپا نیز از این رویکردهای ضد اتحادیهای ترامپ استقبال کردند، زیرا با اهداف و دیدگاههای خود در تضاد با اتحادیه اروپا هماهنگ بود. در دولت دوم ترامپ این امکان وجود دارد راستهای افراطی در اروپا امیدوار باشند که سیاستهای ضد اتحادیه اروپا و تضعیف ائتلافهای بینالمللی بیشتر در دستور کار قرار گیرد. این امر میتواند به تقویت تشدید مواضع ضد اتحادیهای و تلاش برای استقلال بیشتر کشورهای اروپایی از ساختارهای چندجانبه منجر شود.
۴. رویکردهای ضد نهادهای دموکراتیک و آزادیهای فردی
در دوران ریاستجمهوری ترامپ، بسیاری از سیاستها و سخنان او به شدت با اصول دموکراتیک و حقوق بشر در تضاد بود. از جمله این موارد میتوان به حملات مداوم ترامپ به رسانهها، قوه قضائیه، و نهادهای دولتی اشاره کرد. چنین رویکردهایی در برخی کشورهای اروپایی از سوی جریانهای راست افراطی مورد استقبال قرار گرفت که در بسیاری از موارد از ترامپ به عنوان نمونهای برای چالش کشیدن نهادهای دموکراتیک در کشورهای خود استفاده میکنند. این روند میتواند باعث تقویت رقابتهای داخلی در کشورهای اروپایی شود و به احزاب و گروههای سیاسی که مخالف نهادهای دموکراتیک و آزادیهای فردی هستند، انگیزه دهد.
۵. تحریک احساسات ضد جهانیسازی
ترامپ با شعار «اول آمریکا» و مخالفت با توافقهای تجاری جهانی و سازمانهای بینالمللی، سیاستهایی را دنبال کرد که بر مخالفت با جهانیسازی و نفوذ نهادهای بینالمللی در سیاستهای داخلی تأکید داشت. این دیدگاهها با جریانهای راست افراطی در اروپا که مخالف جهانیسازی و تأثیر نهادهای بینالمللی مانند اتحادیه اروپا بر سیاستهای داخلی کشورهایشان هستند، همراستا است. با ورود ترامپ به کاخ سفید، راستهای افراطی در اروپا ممکن است از این رویکردها برای گسترش نفوذ خود و تقویت شعارهای ضد جهانیسازی و استقلال بیشتر کشورهایشان استفاده کنند. این روند میتواند به ایجاد یک موج جدید از ناسیونالیسم و افراطگرایی در سطح جهانی منجر شود.
روی دیگر سکه؛ چالشهای احتمالی راست افراطی اروپا با ترامپ
برخی تحلیلگران بر این باورند که برخی سیاستهای ضد اروپایی ترامپ ممکن است موجب اختلاف میان جریانهای راست افراطی در اروپا و ترامپ شود. این اختلافات به ویژه به دلیل سیاستهای تجاری و امنیتی ترامپ که در راستای منافع آمریکا و به ضرر اتحادیه اروپا و کشورهای اروپایی است، قابل مشاهده خواهد بود. در ادامه، به بررسی این چالشها و دلایل احتمالی آن پرداخته میشود:
۱. سیاستهای تعرفهای ترامپ و تأثیر آن بر راست افراطی در اروپا
ترامپ در دوران نخست ریاست جمهوری خود، سیاستهای تعرفهای را علیه اتحادیه اروپا بهویژه در زمینههایی مانند فولاد و آلومینیوم اعمال کرد. این سیاستها به تضعیف روابط اقتصادی آمریکا با اتحادیه اروپا منجر شد و باعث نارضایتی بسیاری از کشورهای اروپایی شد. در حالی که برخی از جریانهای راست افراطی در اروپا ممکن است از این اقدامها به عنوان نمادی از استقلال و مخالفت با جهانیسازی حمایت کنند، برای بسیاری از آنها که منافع اقتصادی نزدیکی با آمریکا دارند، این سیاستها میتواند مشکلساز باشد. برای مثال، احزاب راست افراطی که در کشورهایشان صنایع کلیدی دارند، ممکن است با اعمال تعرفههای بالا از سوی ترامپ مواجه شوند که میتواند به ضرر صادرات و منافع اقتصادی آن کشورها باشد. بنابراین، راستهای افراطی که اغلب به اقتصادهای ملی اهمیت میدهند، ممکن است با سیاستهای تجاری ترامپ در تضاد قرار بگیرند.
۲. فشار ترامپ بر کشورهای اروپایی برای افزایش هزینههای دفاعی ناتو
یکی از سیاستهای پرمناقشه ترامپ در دوره نخست ریاست جمهوری، فشار به کشورهای اروپایی برای افزایش هزینههای دفاعی و برآورده کردن اهداف مالی ناتو بود. این سیاستها ممکن است با اولویتهای برخی از احزاب راست افراطی که مخالف نظامیگری و افزایش بودجههای دولتی هستند، در تضاد باشد. در عین حال، راستهای افراطی در برخی کشورهای اروپایی ممکن است احساس کنند که این فشارها از سوی آمریکا به معنای دخالت در حاکمیت کشورهای اروپایی است، بهویژه که بسیاری از این احزاب تمایل دارند تا از وابستگی به ناتو و ایالات متحده فاصله بگیرند و سیاستهای مستقلتری در زمینههای دفاعی اتخاذ کنند.
۳. رویکرد ضد اتحادیه اروپا ترامپ و تأثیر آن بر راستهای افراطی در اروپا
ترامپ از همان ابتدای ریاستجمهوری خود، انتقادهایی از اتحادیه اروپا داشته و با مواضع ضد اتحادیهای خود تأکید کرده است که برخی از نهادهای بینالمللی و توافقهای جهانی برای منافع ملی آمریکا مضر هستند. در حالی که برخی گروهها ممکن است از این سیاستها استقبال کنند، گروههای دیگر راست افراطی در اروپا که هنوز به حفظ برخی روابط با اتحادیه اروپا و بازار مشترک اعتقاد دارند، ممکن است نگران این باشند که سیاستهای ترامپ به انزواگرایی منجر شود و بر منافع اقتصادی و امنیتی آنها آسیب بزند.
۴. چالشهای جهانیسازی و سیاستهای داخلی
یکی دیگر از دلایلی که ممکن است موجب اختلاف بین راستهای افراطی اروپا و ترامپ شود، چالشهای مربوط به جهانیسازی است. اگرچه ترامپ مخالف جهانیسازی است و در تلاش است تا به اصطلاح «اول آمریکا» را پیش ببرد اما بسیاری از احزاب راست افراطی در اروپا، علیرغم انتقاد از اتحادیه از مزایای جهانیسازی بهویژه در زمینههای اقتصادی استفاده میکنند. این گروهها ممکن است به روابط تجاری آزاد و بهبود شرایط اقتصادی از طریق همکاری با کشورهای دیگر نیاز داشته باشند و به همین دلیل ممکن است از سیاستهای اقتصادی ترامپ که بر مبنای تحریمها و تعرفههای تجاری است، ناراضی باشند.
۵. تناقضات در سیاستهای خارجی
پوشش سیاستهای خارجی ترامپ، که به شدت متمرکز بر منافع ملی آمریکا است، میتواند با برخی از ائتلافها و روابط بینالمللی که راستهای افراطی در اروپا به آنها اعتقاد دارند، مغایرت داشته باشد. بسیاری از گروههای راست افراطی در اروپا نسبت به روابط نزدیک با روسیه و انتقاد از سیاستهای اتحادیه اروپا در زمینههای مختلف از جمله تحریمهای اقتصادی و سیاستهای ناتو تمایل دارند. با ورود ترامپ به کاخ سفید، ممکن است روابط او با روسیه و انتقادهای او از سیاستهای اتحادیه اروپا باعث سردرگمی یا حتی فاصلهگیری برخی از این گروهها از ترامپ شود.
فرجام سخن
در فضایی که ترامپ جمهوریخواه بر «کامالا هریس» نامزد حزب دموکرات طی انتخابات ریاست جمهوری پیروز شد و ۲۰ ژانویه (یکم بهمن) وارد کاخ سفید خواهد شد، دو دیدگاه درباره تأثیر وی بر جریان راست افراطی اروپا مطرح است.
دیدگاه نخست معتقد است که روی کار آمدن دوباره ترامپ احزاب راست افراطی اروپا را در پیشبرد و تقویت ناسیونالیسم، سیاستهای ضد مهاجرت، تضعیف ائتلافهای بینالمللی و تقویت رویکردهای ضد دموکراتیک جسورتر خواهد کرد. این امر میتواند چالشهایی برای ثبات سیاسی و دموکراتیک در اروپا ایجاد کند و تأثیرات منفی بر روابط میان کشورهای اروپایی و آمریکا داشته باشد.
دیدگاه دوم اما به چالشهای فیمابین ترامپ با راست افراطی اروپا متمرکز و معتقد است اگرچه برخی جریانهای راست افراطی در اروپا از سیاستهای ناسیونالیستی و ضد جهانیسازی ترامپ حمایت میکنند اما سیاستهای تجاری سختگیرانه و فشار به کشورهای اروپایی برای افزایش هزینههای دفاعی ممکن است باعث ایجاد اختلافات میان این جریانها و ترامپ شود. در نتیجه، راست افراطی در اروپا ممکن است با برخی از سیاستهای ترامپ که به نفع منافع ملی آمریکا و به ضرر منافع اقتصادی و امنیتی اروپا هستند، دچار مشکل شود.
در همین ارتباط روزنامه «گاردین» در تحلیلی با تاکید بر اشتباه بودن تصور عمومی از بهبود شرایط سیاسی رهبران راست اروپایی در دومین دوره ریاست جمهوری ترامپ نوشت: در حالی که رهبران راست افراطی اروپا ممکن است در موضوعاتی مانند مخالفت با مهاجرت و نهادهای بینالمللی با ترامپ همسو باشند، تفاوتهای قابل توجهی نیز با او دارند. برای مثال، حمایت قاطع ملونی از پیمان آتلانتیک شمالی، ناتو و ادامه رویکرد درخواست او برای کمکهای بینالمللی به اوکراین در مبارزه با روسیه، از سوی انزواگرایان دولت آینده آمریکا مورد استقبال قرار نخواهد گرفت. همچنین «مشارکت راهبردی همه جانبه» اوربان با چین که مجارستان به عنوان یک شریک اقتصادی کلیدی و سرمایه گذار خارجی با آغوش باز از آن استقبال کرده است، با رویکرد تهاجمی ترامپ در قبال پکن فاصله زیادی دارد.