اخبار سیاسی

تیتر اصلی روزنامه نزدیک به قالیباف: پشت‌صحنه شعار « ادامه راه رئیسی»!/ تناقض در اظهارات نماینده ۴ درصدی درباره شهید رئیسی و جلیلی

خبرگزاری خبرآنلاین

به گزارش خبرگزاری خبرآنلاین، روزنامه صبح نو در گزارشی نوشت:

شکاف میان نیروهای جبهه انقلاب در حال افزایش است. شکافی که دور جدید آن پس از روایت سعید جلیلی درباره روایت جلسه مشهد با حضور سردار قاآنی آغاز شد و برخی حامیان این نامزد انتخابات سعی در ادامه آن دارند.  در انتخابات ۱۴۰۳، جلیلی وعده‌هایی مانند ساخت ۱۰ پالایشگاه جدید و مقابله با تورم از طریق کاهش وابستگی به واردات را مطرح کرد. همچنین در بخش اجتماعی، او بر اهمیت حجاب، حمایت از زنان خانه‌دار و برنامه‌هایی مانند ساخت یک میلیون مسکن در سال تأکید کرد. کمپین انتخاباتی او در امتداد دولت سیزدهم تعریف شد. و با حضور منصوری به عنوان رییس ستاد امتداد دولت سیزدهم در نامزدی جلیلی دنبال شد. در نهایت، علی‌رغم حمایت‌های برخی گروه‌ها، جلیلی نتوانست در مرحله اول انتخابات به حد نصاب لازم برای پیروزی برسد و در دور دوم با مسعود پزشکیان رقابت کرد. برخی تحلیلگران سیاسی بر این باورند که سیاست‌های جلیلی به‌ویژه در زمینه هسته‌ای و دیپلماسی، موجب شد که او نتواند ائتلاف گسترده‌ای برای کسب حمایت عمومی شکل دهد و در نتیجه در رقابت‌های انتخاباتی پیروز نشود. بسیاری رای منفی بالای او را عامل شکست دور دوم می دانند.  نام سعید جلیلی اولین‌بار بعد از انتخاب محمود احمدی‌نژاد به مقام ریاست‌جمهوری در سال ۱۳۸۴ در عرصه عمومی مطرح شد. او یکی از گزینه‌های تصدی وزارت امور خارجه بود؛ اما این مقام به منوچهر متکی رسید و جلیلی به معاونت اروپا و آمریکای وزارت خارجه منصوب شد. او این پست حساس را با این دیدگاه در دست گرفت که ایران باید به جای پاسخ‌گویی به کشورهای غربی، در برابر آنها سوال مطرح کند.

 استدلال نادرست درباره عدم پیروزی قالیباف در دور دوم امیر حسین ثابتی از نزدیکان جلیلی در گفت‌وگوی اخیر خود ادعا کرده است که قالیباف در دور دوم انتخابات نمی‌توانست پیروز شود و شاهد این مدعا را گفت‌وگو با یک فرد در استان فارس معرفی کرده است. این در حالی است که نظرسنجی‌های معتبر خلاف این ادعا را نشان می‌دهند. به‌عنوان مثال، داده‌های مستند از مراکز نظرسنجی معتبر حاکی از آن است که قالیباف در صورت راهیابی به دور دوم، شانس بالایی برای پیروزی داشت.

در واقع، استدلال‌های مشابهی در مورد رقابت جلیلی و پزشکیان نیز مطرح شده بود؛ اما هیچ داده مستندی ارائه نشد که نشان دهد جلیلی در دور دوم بر پزشکیان پیروز می‌شود. این الگو نشان‌دهنده یک جریان فکری است که به جای ارائه استدلال مبتنی بر آمار و شواهد، به گمانه‌زنی و ادعاهای شخصی تکیه دارد و در نهایت پنبه هرگونه ائتلاف سازی درون جریانی را می زند.
 

دعوت به ارائه مستندات آماری

نقد دیگر به این قبیل اظهارات این است که تاکنون هیچ مستند علمی، داده آماری یا تحلیل تکنیکی ارائه نشده که اثبات کند جلیلی بر پزشکیان یا قالیباف در دور دوم پیروز می‌شد. اگر چنین داده‌هایی وجود داشت، قابل بررسی و تحلیل بود؛ اما همان‌طور که در انتخابات ۹۲ نیز دیده شد، برخی از همین جریان‌های فکری بدون هیچ استدلال مستند، ادعا می‌کردند که گزینه مورد نظرشان ۲۴ میلیون رأی دارد، درحالی‌که نتایج واقعی انتخابات خلاف آن را نشان داد.
 

تناقض در اظهارات درباره شهید رئیسی و جلیلی

ثابتی همچنین بیان کرده که اگر احمدی‌نژاد مانند رئیسی در همان دور اول ریاست‌جمهوری به شهادت می‌رسید، به یک الگو تبدیل می‌شد. این در حالی است که چنین مقایسه‌هایی نه‌تنها فاقد مبنای منطقی است، بلکه نشان‌دهنده نوعی بهره‌برداری از شخصیت‌ها برای مقاصد سیاسی است. از سوی دیگر، ثابتی مدعی است که جلیلی از مرحوم رئیسی برای ریاست جمهوری بهتر بوده است، درحالی‌که در زمان انتخابات، جریان حامی جلیلی خود را به رئیسی نزدیک و از ادامه سیاست‌های دولت رئیسی حمایت کرد. این تناقض آشکار در اظهارات نشان می‌دهد که پس از انتخابات و در شرایط جدید، برخی افراد به دنبال تغییر روایت‌ها به نفع خود هستند. ثابتی به صراحت به نقد برخی عزل و نصب های دولت مرحوم رییسی می پردازد.
 

استفاده از داده‌های نظرسنجی در تحلیل انتخابات

نظرسنجی‌های معتبر در دوره انتخابات، تصویر روشنی از رقابت‌ها ارائه کردند. نتایج این نظرسنجی‌ها نشان داد در صورتی که جلیلی به نفع قالیباف کنار می‌رفت، قالیباف با ۵۵ درصد رأی پیروز می‌شد. بنابراین، تحلیل‌های علمی و مستند نشان می‌دهد که برخلاف ادعاهای ثابتی، راهبرد کناره‌گیری جلیلی می‌توانست به پیروزی قطعی قالیباف منجر شود. به‌عنوان مثال، اظهارات حسین الله‌کرم مبنی بر اینکه جلیلی ۲۰ میلیون رأی دارد، در همان زمان مورد پرسش قرار گرفت و هیچ مستندی ارائه نشد که این ادعا را تأیید کند. در انتخابات ۹۲ نیز همین ادعاها تکرار شد؛ اما در نهایت نتایج واقعی خلاف آن را نشان داد.
 

تحلیل منطقی رقابت انتخاباتی

در تحلیل‌های سیاسی، رقابت انتخاباتی بر اساس داده‌های نظرسنجی، کمپین‌های انتخاباتی و تحلیل‌های افکارسنجی انجام می‌شود.

در انتخابات اخیر، مشخص بود که در صورت رقابت دور دوم بین قالیباف و پزشکیان، قالیباف شانس بیشتری برای پیروزی داشت.

این تحلیل‌ها مبتنی بر شواهد و داده‌های واقعی است، نه بر اساس گمانه‌زنی‌های سیاسی.

در نهایت، شفافیت در ارائه داده‌ها و پرهیز از گمانه‌زنی‌های غیرمستند، برای تحلیل واقع‌بینانه انتخابات ضروری است. انتظار می‌رود که تحلیل‌های سیاسی بر مبنای داده‌های معتبر و مستندات آماری باشد، نه صرفا بر اساس روایت‌های شخصی و ادعاهای بدون پشتوانه علمی.
 

بررسی یک فرضیه

در انتخابات ریاست‌جمهوری اخیر، یک فرضیه اصلی مطرح می‌شود که اگر فرض کنیم جلیلی به نفع قالیباف کنار می‌رفت، بسیاری از آرای جلیلی به سبد قالیباف اضافه می‌شد و معدودی از بدنه حامیان او، اگرچه ممکن بود از حمایت از قالیباف امتناع کنند؛ اما قطعا به پزشکیان رأی نمی‌دادند. این به ‌معنای آن بود که آرای جلیلی از آن زمان به بعد به‌طور مستقیم به نفع قالیباف می‌رفت، بدون آنکه به پزشکیان اضافه شود.

اما در واقعیت، وضعیت به‌گونه‌ای رقم خورد که حضور هم‌زمان قالیباف و جلیلی در انتخابات، به شکستی برای اصول‌گرایان منتهی شد. بسیاری امروز البته به ‌استثنای طیف دولت سایه، عدم ائتلاف جلیلی را مقصر شکست می‌دانند و معتقدند که اگر جلیلی به نفع قالیباف کنار می‌رفت، شانس پیروزی اصول‌گرایان در انتخابات افزایش می‌یافت. برخی حتی بر این باورند که قالیباف با کنار رفتن جلیلی، می‌توانست در دور اول انتخابات پیروز شود.

مسأله زمانی پیچیده‌تر می‌شود که گفته می‌شود مقامات مختلفی از جلیلی خواسته بودند که به نفع قالیباف کنار برود؛ اما او پس از مدتی بی‌توجهی به تماس‌ها و حتی شرکت در جلسات مشهد، همچنان از کنار رفتن امتناع کرد. در نهایت، جلیلی به توصیه نزدیکانش به مشهد رفت؛ اما در آن جلسه مشخص شد که قالیباف در رقابت مستقیم با پزشکیان توان بیشتری برای جلب آرا دارد، بااین‌حال جلیلی حاضر نشد به نفع قالیباف کنار رود.
 

چرا حضور جلیلی باعث افزایش رأی طرف مقابل شد؟

امروز خیلی‌ها معتقدند که  حضور جلیلی باعث افزایش رأی طرف مقابل شد. همان روزهای انتخابات هم خیلی‌ها این نظر را داشتند. پیمان ماهور، فعال رسانه در رشته توئیتی نوشته بود: «مبادا دچار اشتباه محاسباتی شوید! آقای جلیلی از همراهی  ۱۳ میلیون نفر با خود گفته و اینکه راهش را ادامه خواهد داد! با پایان انتخابات، لازم است تحلیل‌ها بازخوانی شود، تا مبادا افراد مجدد دچار اشتباه محاسباتی شوند! سقف رأی آقای جلیلی کمتر از ۳، ۴ میلیون نفر است؛ اما چرا؟ امروز می‌توان گفت جبهه انقلاب یک رأی ثابت ۷، ۸ میلیون نفری دارد. جبهه اصلاحات نیز طبیعتا میزانی آرای ثابت و تضمین شده دارد. رأی نهایی هر فرد حاصل رأی حزبی است که نمایندگی آن را می‌کند به علاوه آرایی که طرفداران شخص او هستند به علاوه آرای سرگردانی که در زمان تبلیغات جذب می‌شوند.

 یکی مثل آقای رئیسی این رأی ثابت ۷،۸ میلیونی را تبدیل به ۱۷ میلیون می‌کند و یک نفر مانند آقای جلیلی تبدیل به ۱۳میلیون. پس فردی باید کاندیدای نهایی جریان باشد که علاوه بر داشتن آرای فردی، توان جذب آرای مردد و اجماع‌سازی را داشته باشد.» دور اول انتخابات ریاست‌جمهوری تحلیل‌ها این بود که فرد اجماع‌ساز قالیباف است؛ اما در نهایت حمید رسایی نزدیک به آقای جلیلی اعلام کرد، قالیباف می‌ماند تا با آرای خاکستری‌اش، رأی پزشکیان را بشکند و حامیان جبهه انقلاب به جلیلی رأی دهند. این تصمیم به صورت گسترده در ایتا و تلگرام پخش شد.

مجموع آرای مردد و آرای جبهه انقلاب و آرای شخصی آقای جلیلی در دور اول‌ انتخابات ۹ میلیون شد. مجموع آرای شخص قالیباف و آن دسته از آرای مردد جذب شده هم سه میلیون نفر شد. تا اینجا مشخص است اگر جلیلی در دور اول کنار می‌رفت، با اجماع حول قالیباف وی‌ پیروز دور نخست بود. در دور دوم نیز با افزایش مشارکت و انتقال برخی از آرای مردد به آقای جلیلی و همچنین انتقال بخشی از آرای قالیباف به وی … نهایت آرای او به ۱۳ میلیون رسید؛ اما افراد نباید با اشتباه محاسباتی، خطای خود را چند باره و مجدد تکرار کنند.

۲۹۲۱۸

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا