اخبار سیاسی

خیز قالیباف برای ترمیم «محبوبیت از دست رفته» میان اصولگرایان/ با چرخش نبویان، «تندرو پِلاس‌ها» رو به اضمحلال می‌روند؟

خبرگزاری خبرآنلاین

مهسا مژدهی: وقتی محمدباقر قالیباف در انتخابات هیات رئیسه مجلس در تاریخ هشتم خرداد ۱۴۰۳ شرکت کرد، ۱۹۸ نفر از ۲۸۷ نفر رای‌دهنده آن روز، او را بهترین گزینه برای ریاست دوباره بر مجلس شورای اسلامی دانستند. چنین عددی، حدودا ۶۹ درصد از کل نمایندگان را تشکیل می‌داد. این رقم در شرایطی که اکثریت مجلس در دست اصولگرایان است، اتفاق عجیبی نیست؛ هرچند مقبولیت او در مجلس یازدهم نسبتا بالاتر بود.

اما در مجلس دوازدهم به‌نظر می‌رسد، اصول‌گرایان به دو گروه طرفداران و رقیبان قالیباف تقسیم شده اند و در کمال تعجب وزنه طرفداران و حامیان او در حال سنگین‌تر شدن است. قالیباف سال‌هاست که در زمره اصول‌گرایان پرنفوذ به‌حساب می‌آید و بسیاری از اصول‌گرایان حتی اگر با او احساس نزدیکی سیاسی نداشته‌ باشند، قالیباف را لایق ریاست مجلس شورای اسلامی می‌دانند.

محبوبیت متزلزل آقای رئیس

محمد باقر قالیباف در مجلسی که ۹۰ درصد آن را اصول‌گرایان تشکیل می‌دادند، پایگاهی قوی داشت. او در مجلس یازدهم با ۲۳۰ رای از بین آرا ۲۶۴ نفر از نمایندگان به ریاست‌مجلس انتخاب شد. البته بعدها، یعنی در بهار سال ۱۴۰۳، این رقم با کاهش چشم‌گیری مواجه شد.

با همه اینها قالیباف باز هم در بین دیگر نمایندگان، دست بالا را داشت. انتخابات ریاست‌جمهوری سال ۱۴۰۳، تبدیل به پاشنه آشیل قالیباف شد. او که یکی از کاندیداهای ریاست‌جمهوری بود، در کنار اصول‌گرایان تندروتری مانند علیرضا زاکانی و سعید جلیلی، تلاش کرد تا مانع از انتخاب مسعود پزشکیان در انتخابات شود.

در دوران رقابت‌های انتخاباتی، از سوی طرفداران سعید جلیلی فشار زیادی بر روی قالیباف وجود داشت تا او را وادار به انصراف کنند. در نهایت اما این اتفاق نیفتاد و قالیباف در دور اول از انتخابات حذف شده و در همان زمان پشت جلیلی ایستاد و از طرفدارانش خواست تا رای‌شان را نثار چهره تندروتر انتخابات کنند. هرچند که از لحن بیانیه حمایتی‌اش مشخص بود چند خطی برای رفع تکلیف و از سر باز کردن نوشته شده است.

تندروها هم متوجه این مساله شدند و قالیباف با این تصمیم اما به نتیجه‌ای که مطلوبش بود نرسید. او در تابستان ۱۴۰۳، نتوانست قلب تندروها را حتی زمانی که به همه اصولگرایان توصیه کرد تا به جلیلی رای دهند، به دست آورد. در واقع طرفداران جلیلی به شدت اصرار داشتند تا قالیباف قبل از این حرف‌ها یعنی پیش از دور اول انتخابات، از کاندیداتوری کنار بکشد و امید داشتند که کاندیدای مطلوبشان با چنین فداکاری در همان دور اول انتخابات کار را تمام کند و به ساختمان ریاست‌جمهوری در پاستور برود.

هم‌پیمانی دیرهنگام قالیباف با جلیلی هرچند در ظاهر اما آنها را سخت آزرد. از سوی دیگر طرفداران اصول‌گرا و میانه‌رو قالیباف هم تصمیم او را در مورد حمایت از سعید جلیلی نپسندیدند. آنها که جلیلی را به جبهه پایداری نزدیک می‌دیدند، در مورد تندروی‌های او نگران بودند و تصمیم قالیباف را هضم نکردند و در دور دوم انتخابات، تصمیم اعلامی لیدرشان را اعمالی نکردند. 

سختی‌های وفاق با اصلاح‌طلبان

برای اصلاح‌طلبان که پس از مدت‌ها یکی از خودشان را در راس دولت می‌دیدند، قالیباف یک نقطه اتکا در مجلس به حساب می‌آمد. پزشکیان که با شعار وفاق وارد گود انتخابات ریاست‌جمهور شد، در وهله اول اصول‌گرایان را هدف قرار داد و تلاش کرد در چینش وزرا و معاونان و مشاورانش، از آنها هم استفاده کند. در همین حال؛ گروهی طیف معتدل اصول‌گرایان هشدار دادند که دولت به جای ائتلاف با گروهی از اصول‌گراهای عمل‌گرا و معتدل، به دنبال جلب نظر آن‌هایی است که به‌طور سنتی دل در گرو جبهه پایداری و سعید جلیلی دارند. 

اوج همکاری میان اصول‌گرایان میانه‌رو به رهبری قالیباف با مسعود پزشکیان را می‌توان در زمان رای اعتماد به وزرای دولت چهاردهم شاهد بود. در آن زمان برخی از وزرای پیشنهادی رئیس‌جمهور که بیش از دیگران اصلاح‌طلب محسوب می‌شدند، مخالفان پروپاقرصی میان طیف پایداری و طرفداران جلیلی در مجلس داشتند. اما در نهایت اصول‌گرایان میانه‌رو؛ میدان را در دست گرفتند و تمامی چهره‌هایی که از سوی پزشکیان به مجلس معرفی شده‌ بودند، رای اعتماد را به دست آوردند. این اتفاق معنادار که کمتر در مجلس رخ داده است، به پای محمد باقر قالیباف و قدرت اقناع او و نفوذش در میان اصول‌گرایان گذاشته شد.

ماه عسل میان دولت و رئیس‌ مجلس اما چندان طول نکشید. در پاییز ناگهان اوضاع تغییر کرد. دولت فوریت لایحه اصلاح قانون انتصاب اشخاص در مشاغل حساس را به مجلس برد؛ اما این لایحه با ۲۰۷ رأی مخالف رأی نیاورد. مجلس این فوریت را تلاش دولت برای نگه‌داشتن ظریف در سمت معاون راهبردی ارزیابی کرد و فضا در آن روز کاملا علیه معاون راهبردی بود.

برخلاف تصور، باقر قالیباف در مقابل مخالفان جوادظریف مقاومتی از خود نشان نداد و بعد انتصاب او را به‌عنوان معاون راهبردی رئیس‌جمهور غیرقانونی خواند و از تصمیم مجلس برای رای منفی به فوریت لایحه انتصاب اشخاص در مشاغل حساس دفاع کرد. برخی از ناظران این ماجرا و سخنرانی تند پس از آن از سوی قالیباف را مرتبط با برکناری مهدی مسکنی، یکی از مدیران نزدیک به طیف قالیباف از صندوق بازنشستگی دانستند.

این گروه معتقد بودند که رئیس‌مجلس این اقدام دولت را حمله‌ای به خود تلقی کرده و با سخنرانی و موضع‌گیری علیه جواد ظریف در صدد جبران آن برآمده است. گروهی دیگر، به‌ویژه در میان اصلاح‌طلبان هشدار دادند که با این وضعیت وفاق، حتی با اصول‌گرایان میانه‌رو نمی‌تواند سیاست کارآمدی برای دولت پزشکیان به حساب بیاید و بهتر است که او به جای تمرکز بر روی اصول‌گرایان؛ بر روی جلب نظر اصلاح‌طلبان و رای‌دهندگان سرمایه‌گذاری کرده و حامیان بالفعلش را ناامید نکند.

قانون حجاب و ترمیم چهره قالیباف

محمد باقر قالیباف را نمی‌توان در زمره مخالفان اجرای قانون حجاب و عفاف به‌شمار آورد. او طی ماه‌های گذشته مخالفتی با این قانون نداشته؛ اما به برخی از ملاحظات برای اجرای آن اشاره کرده است. پس از مخالفت‌هایی از سوی دولت پزشکیان و همچنین تصمیم شورای عالی امنیت ملی برای به تعویق انداختن ابلاغ قانون حجاب و عفاف، قالیباف در ۱۰ دی ۱۴۰۳ در پاسخ به تذکر حمید رسایی، نماینده تندرو تهران، توضیح داد که تاریخ ابلاغ (۲۳ آذر) را خودش تعیین نکرده، بلکه مرجعی که این تاریخ را مشخص کرده بود، بعداً آن را تمدید کرده است. قالیباف گفت که به‌عنوان رئیس مجلس، وظیفه قانونی خود را در ابلاغ قانون رعایت کرده و این تأخیر خارج از اختیار او بوده.

اما این روزها رئیس‌مجلس نشان داده است که نمی‌خواهد در زمین تندرو پِلاس‌هایی که برای اجرای قانون حجاب و عفاف دست به تجمع می‌زنند، بازی کند. او که البته قصد رنجاندن آنها را هم ندارد، عملا از موضع‌گیری علیه اقدامات دولت در این زمینه سر باز زده است. حالا نه تنها حامیان او در فراکسیون انقلاب اسلامی؛ بلکه نمایندگان تندوتیزی مانند نبویان هم رویکردی مشابه با قالیباف در پیش گرفته‌اند و تیم تندروهای نزدیک به سعید جلیلی شامل دو چهره اصلی یعنی حمیدرسایی و ثابتی را به دلیل حمایت از تجمع‌کنندگان سرزنش می‌کنند.

به نظر می‌رسد حتی در میان نزدیکان به جبهه پایداری و اعضای این جبهه تضاد آشکاری با تندرو پِلاس‌هایی وجود دارد که در صدد برهم ریختن اوضاع به نفت اجرای قانون حجاب و عفاف شده‌اند. یا نمونه دیگر جواد نیک‌بین نماینده کاشمر بود که زمانی سنگ جلیلی را به سینه می‌زد، در یک تذکر آتشین نه تنها از مصوبه شورای عالی امنیت ملی درباره عدم ابلاغ قانون عفاف و حجاب حمایت کرد، که تجمع‌کنندگان علیه این مصوبه که همان طیف تندرو پِلاس‌ تشکیل می‌دهند را متهم به پول گرفتن از برخی منابع مشکوک کرد. سخنانی که به مذاق رهبران تندرو پِلاس‌ها در مجلس و خارج از مجلس خوش نیامد و تندترین حملات را به این روحانی سابقا جلیلی‌چی نثار کردند.

نمونه‌های ریزش از اردوگاه تندرو پِلاس‌ها که شامل جریان شریان، پایداری‌چی‌ها و جلیلی‌چی‌ها می‌شوند، با نمونه‌ی نبویان کامل شد و این طیف تندرو رو دچار یک شوک درونی کرد و یک شوک مثبت هم به طیف قالیباف داد؛ سخنان نبویان تا جایی قالیباف و قالیبافیون را خوش آمد که ویدئوهای نبویان به صورت رگباری در کانال تلگرامی قالیبافی ها منتشر می‌شدند و با احترام از او یاد می‌شد.

شوک‌های منفی به تندرو پِلاس‌ها و شوک‌های مثبت به قالیبافی‌ها نشان می‌دهد که جبهه حامیان محمد باقر قالیباف در مجلس، ظاهرا در حال فربه‌تر شدن است و یارگیری در اردوگاه قالیباف به خوبی ادامه دارد. با این وجود سخت است که گفته شود طیف تندرو پِلاس‌ها در گوشه ضعف گرفتار آمده‌اند و قدرتشان رو به اضمحلال است؛ چرا که پشت این طیف به محکم‌تر از نبویان و نیک‌بین و حتی رسایی و ثابتی گرم است.

2929

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا