اخبار سیاسی

سندرمی که بانکی پور و دوستانش دچار آن هستند/ با علم به آثار ناگوار تصمیمات خود به آنها اقدام می کنند/ به این افراد در ادبیات سیاسی نفوذی می‌گویند

خبرگزاری خبرآنلاین

به گزارش خبرگزاری خبرآنلاین، سایت خبری عصر ایران نوشت: 

یکی از بیماری های عجیبی که دنیای پزشکی با آن مواجه است، سندرم “آنتون” است. در این بیماری، فرد به عللی مانند سکته مغزی یا ضربه شدید به سر، بینایی خود را از دست می دهد ولی سرسختانه نابینایی اش را انکار می کند و مدعی می شود که می تواند ببیند و اگر الان چیزی دیده نمی شود به خاطر تاریکی اتاق است؛ در واقع مغز بیمار مبتلا به “آنتون” برای اثبات توانایی دیدنش، دست به افسانه‌سازی و توجیه می‌زند.

حالا حکایت قانون موسوم به عفاف و حجاب و طراحان پرادعای آن مانند امیرحسین بانکی پور فرد – نماینده اصفهان – است که برغم تمام شواهد،قرائن و دلایل متقن که نشان می دهند این مصوبه، ضد ملی، ضد امنیت عمومی، ضد اعتماد اجتماعی و ضد روابط مردم و حکومت است و بسترساز تنش، ناآرامی، نارضایتی و نزاع است، سرسختانه همه این واقعیت ها را انکار می کنند و برای توجیه مصوبه عجیب الخلقه خود به افسانه سازی و توجیه می پردازند.

همان طور که بیمار مبتلا به آنتون می گوید اگر چیزی دیده نمی شود اشکال از اتاق است که نور ندارد و نه از چشمان من، این ها نیز می گویند اگر مخالفتی با این قانون وجود دارد، ایراد نه از خود قانون که از منتقدان است که دین را قبول ندارند، در جهل هستند، طرفدار برهنگی اند و از این دست حرف ها که به اندازه توجیهات بیمار آنتونی درباره توانایی دیدن شان، تاسف بارند.

همان طور که سندرم آنتون به دلیل ضربه به مغز رخ می دهد، «نفهمیدن ها» و «نفهمیدن نفهمی ها»ی این طائفه نیز ناشی از ضربه به سر آنهاست؛ ضربه ای که نه به طور ناگهانی که در تمام دورانی که داشتند آموزه های متحجرانۀ منحرف از دین را به مغزهایشان تزریق می کردند، آرام آرام مغزهایشان را به جمود واپسگرایی کشانده و حالا به خیال خود دارند احکام شریعت را پیاده می کنند! چنین پدیده ای در جهان امروز به واسطه جنبش های سلفی گرایانه ای مانند آنچه در میان داعشی ها دیدیم، بسیار آشناست؛ آنها هم مبتلا به سندرم آنتون در اندیشه های دینی بودند.

بیمار مبتلا به سندرم آنتون، قابل ترحم است و قادر به آسیب رساندن  به دیگران نیست چرا که در دنیای وهم آمیز خود می ماند تا آن که عمرش به سر آید. ولی وقتی این بیماری به حوزه های عمومی سرایت می کند و افرادی که نمی فهمند و نمی دانند که نمی فهمند و معتقدند که دیگران نمی فهمند، عهده دار امور می شوند؛ خروجی اش آزار اجتماعی و تبعات پرهزینه آن است.

همان طور که نباید توهمات بیماری آنتونی را جدی گرفت، باید مراقبت کرد که آنتونی های سیاسی و اجتماعی و فرهنگی نتوانند تصورات ذهنی خود را عینی و به جامعه تحمیل کنند؛ این یک الزام عمومی و وظیفه ای بر عهده عقلاست.

در ماجراهایی مانند قانون عفاف و حجاب، البته با روی دیگر سکه هم مواجهیم و آن، افرادی هستند که کاملاً می فهمند و با علم کامل به آثار ناگوار تصمیمات خود بر جامعه، بدان ها اقدام می کنند. یعنی می دانند تصویب فلان قانونی می تواند امنیت ملی را به خطر اندازد، جامعه را دچار چند دستگی کند و بین مردم و حکومت تقابل جدی ایجاد کند و اتفاقاً با همین اهداف تصویبش می کنند. آنها البته اهداف واقعی خود را در قالب هایی حفظ ارزش ها، تقویت نظام، اجرای احکام الهی و … پنهان و مخالفانشان را به مخالفت با این مفاهیم متهم می کنند. در ادبیات سیاسی به آنها نیروهای نفوذی گفته می شود که ماموریت دارند کشور را از درون متلاشی کنند.

این که هر کدام از حامیان قانون عفاف و حجاب جزو کدام دسته اند (آنتونی یا نفوذی) بر ما مشخص نیست ولی درباره افرادی مانند بانکی پور که در جاهایی حساسی مانند مجلس هستند باید خدا خدا کرد که صرفاً مبتلا به سندرم آنتون باشند، نه نفوذی هایی که عامدانه تیشه به ریشه مملکت می زنند؛ در هر دو حال اما، باید اینان را مهار کرد تا به جامعه آسیب نزنند.

2727

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا