شهید رئیسی قائل به حمایت از نسلهای پرانرژیتر، خلاق و با جسارت بود

به گزارش خبرنگار مهر، اقتصاد ایران در سالهای اخیر فراز و نشیبهای بسیاری را تجربه کرده است؛ از تحریمهای سخت بینالمللی گرفته تا اصلاحات ساختاری و برنامههای تحولگرایانهای که برای عبور از موانع توسعهای کشور به اجرا درآمدهاند. یکی از این برنامهها که در دولت سیزدهم به عنوان راهبردی کلیدی در دستور کار قرار گرفت، سیاست «مولدسازی داراییهای دولت» بود؛ اقدامی که همواره موافقان و مخالفان بسیاری داشته است. در روزهایی که اقتصاد کشور نیازمند تأمین مالی برای اجرای پروژههای عمرانی، زیرساختی و توسعهای بود، دولت سیزدهم با نگاهی به ظرفیتهای مغفولمانده داخلی، تصمیم گرفت منابع بلااستفاده و راکد دولتی را به ابزاری برای رشد و پیشرفت کشور تبدیل کند. طرحی که در آغاز راه با چالشهای ساختاری، فرهنگی و حقوقی متعددی مواجه شد، اما در نهایت توانست با شناسایی و ساماندهی هزاران دارایی راکد دولتی، منابع قابل توجهی را به بخشهای کلیدی کشور تزریق کند.
اما امروز، با گذشت بیش از دو سال از آغاز رسمی این برنامه، پرسشهای بسیاری در افکار عمومی شکل گرفته است. آیا مولدسازی توانست آنگونه که انتظار میرفت به اقتصاد کشور کمک کند؟ آیا منابع به دست آمده توانستند گرهی از مشکلات عمرانی و توسعهای کشور باز کنند؟ و مهمتر از همه، آیا این سیاست میتواند مسیر آینده اقتصاد ایران را تغییر دهد یا در نهایت به عنوان تجربهای ناکام در تاریخ اقتصادی کشور ثبت خواهد شد؟ برای بررسی ابعاد مختلف این سیاست و نتایج آن، به سراغ یکی از چهرههای کلیدی دولت سیزدهم در حوزه اقتصاد رفتهایم؛ کسی که از نزدیک در جریان تصمیمگیریها و اجرای این سیاست بوده و امروز میتواند با نگاهی جامع و تحلیلی، پاسخی روشن به این پرسشها بدهد. در این گفتوگو تلاش خواهیم کرد تا از زبان او بشنویم که مولدسازی برای دولت سیزدهم چه دستاوردی داشته است، چه چالشهایی بر سر راه آن وجود داشته و آیا این مسیر میتواند در آینده نیز ادامه پیدا کند یا خیر. در ادامه گفتگو با با سیداحسان خاندوزی را بخوانید که بخش اول این گفتگو پیشتر منتشر شده است.
مولدسازی سیاستی بود که دولت سیزدهم پیش گرفت و حسین قربانزاده رئیس سازمان خصوصی سازی مسئول این امر بود که سرمایههای متعلق به دولت را شناسایی کرده و این موضوع سر و صدای بسیاری ایجاد کرد الان عنوان میشود که عایدی خاصی برای دولت نداشته؛ مشخصاً بفرمائید که مولدسازی برای دولت سیزده چه خروجی داشت؟
مولد سازی یکی از تدابیر تحولی دولت شهید رئیس بود و رئیس جمهور به این موضوع قائل بود که کشور ظرفیتهای بسیاری در داخل دارد اما نحوه مواجهه مدیران نفتی تمرکزگرای دولتی زده در سنوات گذشته موجب شده بود همه این ظرفیتها مغفول، خاک خورده و بلا استفاده در گوشهای بماند و دستگاههای دولت برای نیاز جاری خود به سمت سازمان برنامه دست دراز کنند که اگر پول دریافت نکنند نمیتوانند طرح پروژهای را پیش ببرند. در شهریور ۱۴۰۱ گزارشی را خدمت شهید رئیسی فرستادیم که در آن آورده بودیم چند سالی است مجلس گفته مولدسازی صورت بگیرد اما عملاً اتفاق ویژهای صورت نگرفته و موانعی داشته است، باید این موانع را از پیش پای مدیران برداشت و بر یک فرهنگ رسوب کرده ۵۰ ساله نفتی غلبه کرد تا مسیر توسعه کشور آرام آرام به سمت دیگری حرکت کرد. رئیس جمهور رابطه با مولدسازی گفتم پیشنهادات خود را ارائه دهید و آنها را در جلسه هماهنگی سران سه قوه مطرح کردند و پس از مدت زیادی گفتگو و اصلاح متون، آئین نامه مولدسازی داراییهای دولت شکل گرفت و مصوب شد.
فقط در طول دوره سه ساله دولت شهید رئیسی داراییهای جدید شناسایی شد و حاضر نبودند آنها را ابراز کنند. ولو به اسم داراییهای آموزشی و تفریحی، گردشگری و رفاهی و نظایر آنها این داراییها را معرفی نکرده بودند. قدم دوم این بود که بیش از یک میلیون فقره داراییهای مستغلاتی دولت کدامها راکد هستند و میتوان آنها را پشتوانه اجرای پروژههای عمرانی کشور در وزارتخانههای راه و شهرسازی همچنین بهداشت و درمان و آموزش و پرورش قرار داد
از اواخر سال ۱۴۰۱ این آئین نامه رسماً ابلاغ شد به ویژه با سو تفاهمهایی که عدهای دوست داشتند در رسانه این کار را لکهدار جلوه دهند که دولت به سراغ آنها نرود، واقعیت این است که برای مسئولان دستگاههای اجرایی مسئولیت ایجاد میکرد به جای انفعال باید به دنبال این میرفتم که از هر ساختمان، زمین و سوله و انباری که بلا استفاده در کشور باقی مانده است، منابعی ایجاد کنند که بتوانند پروژههای عمرانی خود را با آنها پیش ببرند. عملاً از سال ۱۴۰۲ تنها زمانی را در اختیار داشتیم که به طور کامل به مولدسازی اختصاص دادیم و در اوایل ۱۴۰۳ شهید رئیسی را از دست دادیم و در همان دوره یک سال و اندی بسیاری از زیرساختهای قانونی، حقوقی و مصوبات مورد نیاز مولدسازی را از شورای عالی هماهنگی سران سه قوه اخذ کردیم. همچنین تعداد بسیار زیادی از داراییهای راکت در استانها شناسایی شد. برای اولین بار بیش از ۲۰۰۰ دارایی دولت دارایی راکد شناسایی شد و باید توجه کنیم که مجموع املاک و داراییهای مستقلاتی دولت تا قبل از شروع به کار دولت شهید رئیسی حدود از ۴۰۰ هزار فقره ملک در سامانه «سادا» وزارت اقتصاد شناسایی شده بود. این عدد به بیش از یک میلیون فقره ملک جدید شناسایی شده از دستگاههای دولتی رسید؛ یعنی بیش از همه دولتهای قبل فقط در طول دوره سه ساله دولت شهید رئیسی داراییهای جدید شناسایی شد و حاضر نبودند آنها را ابراز کنند. ولو به اسم داراییهای آموزشی و تفریحی، گردشگری و رفاهی و نظایر آنها این داراییها را معرفی نکرده بودند. قدم دوم این بود که بیش از یک میلیون فقره داراییهای مستغلاتی دولت کدامها راکد هستند و میتوان آنها را پشتوانه اجرای پروژههای عمرانی کشور در وزارتخانههای راه و شهرسازی همچنین بهداشت و درمان و آموزش و پرورش قرار داد. اینطور میتوانستیم جاده، بیمارستان و مدرسه و نظایر آنها را ساخت. لازم بود در رابطه با این داراییها با تک تک استانداران در ۳۱ استان کشور بحث میشد تا مصداق مفت فروشی اموال نشویم. این موضوعی بود که عدهای از آن تحت عنوان اختصاصیسازی یاد میکردند.
با این وسواس، این استاندارد سختگیرانه، ۱۹ وزارتخانه، ۳۱ استان، مجموع جلسات مشترک که باید داراییهای راکد شناسایی میشد و از اواخر سال ۱۴۰۲ بود که موتور فروش، مزایده و به سرانجام رسیدن مولدسازی فعال شد؛ نه تنها در سال ۱۴۰۲ به ویژه در زمینه پروژههای مسکن کشور؛ شاید قریب به ۳۰ هزار میلیارد تومان زمینهای دولتی را برای بخش مسکن و شهرسازی کشور مولدسازی کردیم که عدد کمسابقهای بود و ثمره آن در سال ۱۴۰۳ که از جمله آن ۳۵ هزار میلیارد تومان فقط برای حل مشکل انتقال آب استان اصفهان از محل مولدسازی یک دارایی ۱۵ هکتاری در وسط شهر اصفهان که سالهای سال به صورت انبارهای بلااستفادهای باقی مانده بود و استان به منابعی نیاز داشت که مسأله آب استان اصفهان را حل و فصل کند. خاطرم هست وزیر. اقتصاد دولت چهاردهم هم این را توئیت کرد که بزرگترین مولدسازی تاریخ کشور انجام شده و این مصوبه آخرین جلسه مولدسازی دولت سیزدهم بود که این اتفاق افتاد و البته خیلی عجیب بود که همان روزی که خبر این مولدسازی منتشر شد، رئیس مرکز مولدسازی وزارت اقتصاد به جای اینکه پاداش ببیند تغییر کرد و فرد دیگری را جایگزین او کردند.
ثمرات مولدسازی رو به آینده است که حرکت بر روی ریل متفاوتی خواهیم داشت و با آن تأمین مالی پروژههای وزارتخانهها را در بخش زیادی از طریق مولدسازی داراییهای دولت انجام خواهیم داد.
چه میزان از پروژههای دولت را با مولدسازی میتوان اجرایی کرد؟
ظرفیت زیاد است در بسیاری از کشورها مانند ترکیه به خوبی از ظرفیت مولدسازی زمینها و اراضی استفاده کردهاند. چین در برخی از موارد با توجه به مقیاس بزرگی که اقتصاد این کشور دارد تا ۱۵ درصد هزینههای دولت چین را از محل مولدسازی اراضی و زمینها و داراییهای ملی انجام دادهاند و تا سالهای سال حداقل تا چشمانداز ۱۰ ساله اگر جدیت مدیران دولتی وجود داشته باشند میتوانند بسیاری از پروژههای دستگاههای اجرایی را به مولدسازی گره بزنند و اتفاقاً یکی از پاسخهایی که بنده میدهم و گاهی اوقات میپرسم که چگونه اقتصاد کشور رشد خواهد کرد وقتی که تحریم هستیم دقیقاً به ظرفیت جدیدی مانند مولدسازی اشاره میکنم که خودش مانند چند هزار میلیارد تومان سرمایه گذاری میتواند برای کشور پروژههای عمرانی را جلو ببرد، مشروط بر اینکه مدیران فرهنگ رسوب کرده ۵۰ ساله نفتی را کنار بگذارند و آماده باشند که خطر بپذیرند. البته باید دستگاههای نظارتی و قوه قضائیه نیز پشتیبانی کنند به جای آنکه مدیری را که از این ظرفیتها استفاده میکنند در محل بازخواست و هزینه دادن قرار دهند بیایند و کمک حال باشند تا پیش برد آئین نامه مولدسازی که توسط سران سه قوه تصویب شده است را محقق کنند.
تجربهای را افکار عمومی در دولت سیزدهم داشتیم و آن وجود سخنگویی اقتصادی دولت بود، بفرمائید این ابتکار به چه شکل انجام شد و ماجرای آن چیست. چرا که دولت فعلی و دولتهای سابق یک سخنگوی دولت دارند که عموماً همه مواضع دولت را بیان میکند.
موضوع سخنگویی اقتصادی برای دولت مسبوق به سابقه بود و در سالهای ۸۸ تا ۹۲ که آقای شمسالدین حسینی سخنگوی اقتصادی دولت بود اتفاق افتاده بود البته در دولت آقای روحانی به جهت اینکه مسئولیت سخنگویی بیشتر بر عهده رئیس سازمان برنامه و بودجه بود نیازمند به سخنگوی اقتصادی مجزا توسط دولت احساس نمیشد اما دولت شهید رئیسی به جهت اینکه دغدغه اقتصادی مردم و لزوم پاسخگویی تخصصی برای فعالان اقتصادی و صاحب نظران را داشت و این موضوع بسیار حائز اهمیت بود رئیس جمهور اصرار داشت که غیر از سخنگوی دولت سخنگوی اقتصادی نیز وجود داشته باشد. چهارم آبان ماه ۱۴۰۰ در جلسه ستاد اقتصادی دولت خود شهید رئیسی موضوعی را مطرح کردن و گفتند میخواهم اینجا نظر اعضای ستاد اقتصادی دولت را در رابطه با داشتن سخنگوی اقتصادی دریافت کنم و اکثریت اعضا این تشخیص آقای رئیس جمهور را تأیید کردند و همانجا شهید رئیسی به من اشاره کرد و من را به عنوان سخنگو پیشنهاد کرد. من از شهید وحیدی وقت خواستم و گفتم بابت حسن اعتماد شما متشکرم اما به دو دلیل باید گزینه دیگری برای سخنگوی اقتصادی پیدا شود، ایشان پرسید دو دلیل شما چیست؟ من عرض کردم وزارت اقتصاد آنقدر بار فراوان به مسئولیتهای متکثری بر عهده وزیر اقتصاد دارد که زمان ویژهای برای حوزه سخنگویی باقی نمیگذارد، زیرا در حوزه سخنگویی باید در جریان همه فعالیتهای وزارت جهاد کشاورزی، نفت، راه و شهرسازی، نیرو، بانک مرکزی و سازمان برنامه و بودجه قرار گیریم و اشراف اطلاعاتی خوبی بر روی این حوزهها داشته باشیم که این نیازمند زمان است. استدلال دوم من این بود که شاید اگر یک فردی غیر از وزیر سخنگوی اقتصادی باشد، خیلی آزادانهتر نظر مطرح میکند گاهی مجلس هم با نظر دولت مخالف است و وزیر که این موضوع را مطرح بکند تلقی این میشود که این وزیر در حال مخالفت با مجلس است. اگر کسی باشد که در معرض سوال و استیضاح مجلس نباشد هیچ تلقی هم نسبت به سخنگوی اقتصادی دولت نسبت به اظهارات آن شکل نمیگیرد. ایشان عرایض بنده را شنید و گفت اجازه دهید در این موضوع بعداً تصمیم بگیریم. من از آن جلسه که به وزارت اقتصاد برگشتم مشاورین خودم را دعوت کردم. این مسئله را با دوستان مطرح کردم و بالاتفاق مشاورین گفتند که وزیر اقتصاد نباید این کار را بکند زیرا بار و فشار به هجمه همه مسائل بر وزیر اقتصاد خواهد بود.
خود مشاورین نیز از این حجم از کار و فشار مرتبط با آن متأثر میشدند؟
بله قطعاً این فشار کاری بر آنها نیز وارد میشد هم برای آنها تأثیرگذار بود و هم نگران این بودند که عدهای گمان میکنم که سخنگو است که نظرهای خودش را به عنوان موافق و یا مخالف بیان میکند و خاطرم هست تا مدتهای مدید وقتی دولت تصمیم گرفته بود به جهت اینکه دستگاه نظارتی مصر بود انتخابات اتاق بازرگانی تجدید شود، من به عنوان سخنگو موضع دولت را بیان کرده بودم آقایانی بودند که هنوز فکر میکردند وزیر اقتصاد الان مخالف انتخابات اتاق بازرگانی هست و شروع کرده بودند خیلی سادهلوحانه به وزیر اقتصاد حمله میکردند در حالی که من سخنگوی اقتصادی دولت بودم و با جمعبندی صرفاً نظر دولت را اعلام میکردم.
سعی میکردید تفکیک میان سخنگویی و وزیر اقتصاد بودن را داشته باشید؟
تفکیک بسیار ظریف و باریکی بود اما میخواهم بگویم مخاطب عام و حتی خاص بسیاری از مواقع این تمایز را قائل نبود. یا برخی از مواقع برخی از مخاطبان منفعتشان این نبود که این تفکیک را قائل شوند. ظهر همان روز که در جلسه اقتصادی دولت بودیم مسئول دفتر شهید رئیسی تماس گرفت و گفت آقای رئیس جمهور استدلالهای شما در جلسه صبح را مورد توجه قرار داده اما همچنان نظرش این است که شما سخنگوی اقتصادی دولت باشید و این مسئولیت را بپذیرید. من از آقای اسماعیلی خواستم تا چیزی را ابلاغ نکند و بتوانم حضوری مجدد به حضور رئیس جمهور برسم پس از نماز ظهر و عصر بود که مجدد به نهاد رفتم و از شهید رئیسی خواستم در رابطه با سخنگوی اقتصادی دولت تجدید نظر کند و جهت همان استدلالهایی که عرض کرده بودم؛ ایشان بسیار خودمانی گفتند من گزینههای دیگری که ممکن است بتوانند این کار را در دولت به عهده بگیرند دارم اما همچنان جمعبندی من با وجود همه نکاتی که مطرح کردی این است که خود شما مسئولیت سخنگوی دولت را بر عهده بگیرید. به جهت آنکه چهره اقتصادی هستید و زبان اهل رسانه را بیشتر میشناسید و تعامل بیشتری با رسانهها داشتید. به نحوی شهید رئیسی این بار را بر دوش من گذاشت من هم با صلاح دید که رئیس جمهور در نظر داشت و نیازی که دولت به سخنگوی اقتصادی احساس میکرد، نتوانستم مخالفتی کنم. در اولین جلسه هیئت دولت هم برای سخنگویی عمومی آقای بهادری جهرمی موضوع مطرح شد و همینطور سخنگوی اقتصادی دولت را جنبه رسمی بخشیدند.
بحث اعتماد به جوانان در نگاه آقای رئیسی چگونه بود و شاید شما حساسترین وزارتخانه دولت را بر عهده داشتید در صورتی که یک اقتصاددان جوان بودید، این اعتماد به جوانان را در عملکرد آقای رئیسی چطور دیدید؟
شهید رئیسی خودش قائل به نونوار کردن نظام مدیریتی کشور، اعتنا به نسلهای پر انرژیتر با خلاقیتها و جسارتها و جنگندگیهای بیشتر در مواجهه با آن مدل مدیران سنتی بود، البته مدیران سنتی نیز نگاههای ارزشمندی داشتند اما آن جنگندگی و جسارت را نداشتند و گاهی به ما میگفتند این تصمیمی که میگیرید ۴ سال آینده فلان دستگاه نظارتی برایتان پرونده درست میکند. شما تازه به دولت آمدهاید و اگر مثل ما باشید که قبلاً کیسه فلان دستگاه به تنمان خورده است دست به عصا تر حرکت میکردید
شهید رئیسی در کنار سایر مختصاتی که داشت یک ویژگی بسیار جدی و بارز داشت آن تحول گرایی بود؛ یعنی برخلاف آنکه جز مدیرانی بود که از ابتدایی پیروزی انقلاب در موقعیتهای مختلف کشور مسئولیت داشت اما اصلاً مشمول روحیه محافظ کاری و رضایتمندی از وضع موجود و قناعت کردن به بهبودهای مختصری که بگوید -مسائل به همین نحو- که باید حرکت میکند نداشت. بسیار بلندنگر بود و برای هدفهای بزرگ میگفتند در شایستگی ملت ایران آنچه که در تراز انقلاب اسلامی است و آن هدف و ایده آلی که رهبری میخواهد، ما باید برای چنین افقی خیز و حرکت خودمان را تنظیم بکنیم، این نگاه و روحیه بسیار نزدیک و سازگار بود با مدیرانی که انرژی بیشتر و جسارت تصمیمهای سختتر گرفتن و مختصاتی از این قبیل را داشتند. این ویژگیها در نسل مدیران جوانتر کشور بیشتر یافت میشد تا نسلی که بالاخره پیر و از کار افتادن و قدری خسته بودند و به همان روشهای از قبل آزموده شده که بارها طیشده، عادت داشتند. به همین جهت بود که علی رغم توصیههای برخی از خیرخواهان به شهید رئیسی ایشان میدید مدیری که متخصص است صلاحیتهای تخصصی فردی را دارد و وقتی دو نفر با صلاحیتهای مشابه وجود داشتند که کسی جوانتر بود در مقایسه با کسی که سن و سالی داشت گزینه اول او آن جوانتر بود، مگر آنکه سابقه افراد مسنتر بر تخصص جوانها میچربید. این نگاه و روحیه در مواجهه جوانها با شهید رئیسی درک میشد. که شهید رئیسی خودش قائل به نونوار کردن نظام مدیریتی کشور، اعتنا به نسلهای پر انرژیتر با خلاقیتها و جسارتها و جنگندگیهای بیشتر در مواجهه با آن مدل مدیران سنتی بود، البته مدیران سنتی نیز نگاههای ارزشمندی داشتند اما آن جنگندگی و جسارت را نداشتند و گاهی به ما میگفتند این تصمیمی که میگیرید ۴ سال آینده فلان دستگاه نظارتی برای پرونده درست میکند. شما تازه به دولت آمدهاید و اگر مثل ما باشید که قبلاً کیسه فلان دستگاه به تنمان خورده است دست به عصا تر حرکت میکردید. کشوری که در شرایط اقتصادی ویژه قرار دارد و در شرایط جنگی است، فرض کنید قرار بود جنگ تحمیلی ۸ ساله را صرفاً بسپارید به ژنرالهای ۶۰ و ۷۰ ساله که میخواهند بر اساس مدلهای متعارف، جنگ را پیش ببرند، حتماً مشورت آنها لازم بود. البته دولت قائل به این بود که مشاورین باید کارکشته و با تجربه باشند اما در مدیریت اجرایی، تجربه این را نشان میداد که تحرک و خطرپذیری عاقلانه نه بیمهابا و بیمنطق و نه به عبارتی هیئتی تصمیم گرفتن؛ در واقع مواجهه فعالانه و خطرپذیری آگاهانه و باانرژی برای اینکه بتوانیم پا به پای شخص آقای رئیس جمهور از صبح تا شب پنجشنبه و جمعه کار کنیم.
به همین جهت خدمتی که شهید رئیسی علی رغم دوره کوتاه خود در سطوح مختلف داشتند، استانداران جوان به معنای با تجربه، همینطور چهرههای جدید در میان استانداران و داخل کابینه و همینطور در لایه معاونین وزرا بسیار وسیع و نسلی از جوانان انقلابی متخصص که تجربه نیز پیدا کرده بودند را اما هیچگاه اجازه نداشتند در داخل دایره بسته مدیریتی شوند، وارد سیستم مدیریتی کردند و این یکی از مهمترین میراثهای مدیریتی شهید رئیسی برای آینده نظام بود که موجب رشد و نمو و بالندگی این نسل شد.
امیدوارم این گفتگویی که در خدمت شما بودیم در رو به آینده کشور -مفید باشد- برای دولت چهاردهم آرزوی توفیق داریم هم برای نسل انقلابی که خواستند شخصیتی در تراز انقلاب را ببیند و رهبر معظم انقلاب عباراتی که راجع به شهید رئیسی به کار بردند موید این است در دوره خودمان به جای اینکه به شهید رجایی ارجاع دهیم، و بگوییم که در سال ۶۰ نمود از دولتمرد طراز انقلاب وجود داشته، الان در دوره خودمان دولتمرد طراز انقلابی را ببینیم که او در مسیرهای اصلی در صراط و شاهراه اصلاح کشور و تربیت نسل آینده مدیران نقش خودش را ایفا کرده و میتواند برای سالهای آینده الهام بخش باشد.