عملیات «وعده صادق» نظم جدیدی در جنوب غربی آسیا شکل داد
خبرگزاری مهر – گروه سیاست- هادی رضایی: روز ۲۶ فروردین سال جاری، عملیات غرورانگیز و ظفرمندانه «وعده صادق ۱» انجام شد. عملیاتی که با موفقیت بالایی همراه بود و در جریان آن، انواع مشخصی از پهپاد و موشک به اهداف معینی در اراضی اشغالی و مواضع و اماکن صهیونیستی اصابت کردند. این عملیات سلحشورانه در پاسخ به جنایت رژیم صهیونیستی در حمله به کنسولگری کشورمان در دمشق و شهادت سردار «محمدرضا زاهدی»، سردار «محمدهادی حاجیرحیمی» و جمع دیگری از همرزمانشان صورت گرفت.
در جریان عملیات وعده صادق ۱، صهیونیستها در ابتدای امر مدعی بودند که ۹۹ درصد موشکها و پهپادهای ایرانی را رهگیری و منهدم کردهاند؛ اگرچه از همان ابتدا مشخص بود که اشغالگران در حال لافزنی هستند اما به هر ترتیب بهطور رسمی زیر بار نمیرفتند که موشکهای ایرانی به اهداف معین اصابت کردهاند. اما پس از چند روز، صهیونیستها لب به اعتراف گشودند و مجبور شدند به نقطهزنی موشکهای سپاه اقرار کنند. «رادیو ارتش اسرائیل» در همین رابطه اعلام کرد: تلآویو تنها موفق به رهگیری ۲۵ درصد از موشکها و پهپادهای ایران شد. گزارش «رادیو ارتش اسرائیل» حاکی از آن بود که از میان هشت موشک «اسام -۳» که در روز حمله ایران به اسرائیل در روز ۱۴ آوریل از جنگندههای آمریکا در دریای سرخ شلیک شد، تنها دو موشک موفق به اصابت به اهداف مدنظر خود شدند. این رقم به معنی آن است که نرخ شکست این موشکها در رهگیری پهپادها و موشکهای ایران ۷۵ درصد بوده است.
یکی از مکانهای مهمی که در جریان عملیات «وعده صادق ۱» در اراضی اشغالی مورد اصابت پرتابههای نقطهزن ایران قرار گرفت، پایگاه هوایی و فوقاستراتژیک «نواتیم» در صحرای نقب در جنوب اراضی اشغالی بود؛ پایگاهی که آشیانه اصلی جدیدترین هواپیماهای «اف ۳۵» است و حفاظتشدهترین مکان در اراضی اشغالی محسوب میشود.
صهیونیستها که از عزم راسخ ایران برای دفاع از خود درس نگرفته بودند در روز ۱۰ مرداد، در جنایتی آشکار، اسماعیل هنیه، رئیس دفتر سیاسی حماس را در تهران به شهادت رساندند و پس از آن نیز سردار عباس نیلفروشان را که در مأموریت مستشاری در لبنان به همراه دبیرکل شجاع حزبالله، مجاهد کبیر، شهید سید حسن نصرالله در جلسهای در ضاحیه بیروت حضور داشت، به شهادت رساندند؛ بنابراین ایران اسلامی تدارک عملیات وعده صادق ۲ را دید و شامگاه سهشنبه ۱۰ مهر، نقاط نظامی و امنیتی رژیم صهیونیستی را با موشکهای بالستیک و نقطهزن هدف قرار داد. از جمله این نقاط، پایگاههای هوایی و نظامی «نواتیم» و «هاتزریم» در صحرای نقب در جنوب اراضی اشغالی بودند؛ پایگاه «نواتیم» محل نگهداری اف ۳۵ های رژیم صهیونیستی است و پایگاه «هاتزریم» محلی است که جنگندههای اسرائیلی از آن برای حمله به ضاحیه و به شهادت رساندن سیدحسن نصرالله و سردار نیلفروشان استفاده کرده بودند.
دو عملیات موفق، تاریخی و البته بی سابقه وعده «صادق ۱ و ۲» نیروهای مسلح کشورمان ما را بر آن داشت که به سراغ «سیدعبدالله» از چهرههای میدانی نزدیک به شهید حاج قاسم سلیمانی و شهید سیدرضی موسوی که خود سالها در جبهه مقاومت و دوشادوش سایر رزمندگان جبهه مقاومت در برابر توطئههای رژیم صهیونیستی و ایالات متحد آمریکا ایستاده است برویم.
مشروح گفتگو خبرنگار مهر با «سید عبدالله» همرزم حاج قاسم سلیمانی و از فرماندهان نیروی قدس سپاه را در ادامه از نظر خواهید گذراند:
نظر شما درباره دو عملیات وعده صادق و همچنین حوادث قبل و بعد از آن و آثار استراتژیکی که برای کشور و منطقه داشت چیست؟
خداوند متعال را شاکریم که در خدمت شما عزیزان هستیم. تاکید میکنم که رسانه، خط مقدم همه عرصهها است. اگر عزیزان ما در عرصههای مختلف، نخبهها و افکار عمومی در روندها و فرایندهای خود، رسانه را جدی بگیرند، برداشت من این است که بسیاری از اهداف نظام مقدس جمهوری اسلامی محقق خواهد شد. انشاءالله خداوند متعال توفیق دهد که از رسانه غافل نباشیم؛ یعنی هم رسانه خودی و هم رسانه حریف! این فوقالعاده مهم است.
شکرگزاری بعدی ما در خصوص اتفاق میمون و مبارکی است که بامداد یکشنبه ۲۶ فروردین و شامگاه ۱۰ مهر ۱۴۰۳ علیه رژیم تروریست و غاصب صهیونیستی از داخل جغرافیای سرزمین جمهوری اسلامی در قالب معماری، طراحی و طرحریزی عظیم دفاعی، نظامی، اطلاعاتی، امنیتی و حتی فراتر، یعنی در حد حاکمیت و حکومت یعنی همه عرصهها اتفاق افتاده و صورت پذیرفت.
رژیم تروریست اسرائیل نزدیک به ۵ دهه منافع و امنیت ملت شریف ایران را هدف قرار داده بود
رژیم تروریست اسرائیل نزدیک به ۵ دهه منافع و امنیت ملت شریف ایران را به شدت متأثر میکرد. آن هم منافع و امنیت حیاتی نظام مقدس جمهوری اسلامی را. ما یک گام فراتر برویم، در واقع منافع و امنیت جهان اسلام و جهان انسانیت را متأثر میکرد. اما اتفاق خاصی علیه رژیم صهیونیستی و بانیان بینالمللی و منطقهای آن نمیافتاد. در ادامه خواهم گفت چرا این اراده را بر ملتهای مسلمان و دولت-ملتهای مسلمان و بر جهان انسانیت تحمیل کرده بودند، با چه بهانههایی بود که این قاعده شکل گرفت که ۵ دهه هیچ دولت-ملتی علیه رژیم صهیونیستی هیچ اقدامی، نه تاکتیکی و نه عملیاتی و نه راهبردی، انجام ندهد. سعی میکنم برای افکار عمومی ملت شریف این قاعده را بیان کنم.
اینکه در روندها و فرایندهای نظام مقدس جمهوری اسلامی و ملت شریف ایران تمام اقدامات غرب با محوریت آمریکا و همسو با رژیم اسرائیل، اثرات سلبی فوق العادهای در رشد و توسعه و بالندگی ملت شریف داشت، یعنی همین اقدامی که علیه نظام مقدس ما انجام دادند، بخش بزرگی از قابلیتها و ظرفیتهای بالقوه و بالفعل ما را معطل گذاشتند و اراده را از ما میگرفتند، چرا؟ قبل از پیروزی انقلاب اسلامی ایران به عنوان یک جزیره امن، امپراطوریها با محوریت شرق و هم امپراطوریها با محوریت آمریکا و غرب بود.
ذات و فلسفه وجودی انقلاب اسلامی ملت شریف ایران علیه روندهای شرق و غرب بود
ذات و فلسفه وجودی انقلاب اسلامی ملت شریف ایران، علیه روندهای شرق و غرب بود؛ یعنی هم سوسیالیسم، هم کمونیسم، هم کاپیتالیسم و هم لیبرالیسم! آنچه در ۲۲ بهمن ۱۳۵۷ اتفاق افتاده تا امروز که اردیبهشت ماه ۱۴۰۳ هستیم؛ آمریکا، انگلیس، ناتو و رژیم آپارتاید اسرائیل در تمامی اقدامات دفاعی، نظامی، اطلاعاتی، امنیتی، سیاسی، اقتصادی، فرهنگی، اجتماعی، علمی، فناوری، ژئوپولتیک و ژئواستراتژی علیه جمهوری اسلامی کارکرد حداکثری داشتند؛ یعنی به قبل ۲۲ بهمن ۱۳۵۷ برمیگردند که اینجا حیاط خلوت آنها بود.
چرا حیاط خلوت میگوئیم؟ چون منافع این سرزمین در اختیار آنها بود یعنی آنها در چپاول منافع این ملت شریف هیچ حد و مرزی را قائل نبودند. سوال اصلی این بود؛ صرفاً با شعار سراب «صبر استراتژیک» میشود با اقدامات حداکثری آمریکا، اسرائیل و ناتو علیه منافع و امنیت ملی ملت شریف ایران و کشور عزیز ایران امنیت، ثبات و توسعه پایداری ایجاد کرد؟
در اینجا چند فرض اساسی وجود دارد. این فرضها مهم است که ببینیم چه اتفاقی در ۲۶ فروردین ۱۴۰۳ با عملیات وعده صادق علیه رژیم غاصب صهیونیستی افتاده است. این بسیار مهم است که افکار عمومی ملت شریف ایران و ملتهای شریف مسلمان و جهان انسانیت ببینند چه اتفاقی افتاده است. چرا قبل از عملیات وعده صادق این اتفاق نمیافتاد؟
رژیم صهیونیستی مدیریت میکند کودک کشی و انسان کشی حداکثری شود
دلیل رخ ندادن این اتفاق تا پیش از عملیات وعده صادق این است که چند فرض شکل گرفته بود. فرض که میگوئیم منظور قاعده است. قاعده به این معنی است که نمیتوان از آن عبور کرد. الان هم قاعدههای بینالمللی وجود دارد که خیلی از کشورها مراعات میکنند مثلاً جنگ اوکراین را بین روسیه و غرب داریم ولی به مراتب تبعات سلبی این جنگ در کودک کشی و مردم کشی مراعات میشود؛ نمیگویم ۱۰۰ درصد مراعات میشود چون جنگ است ولی اتفاقی که الان در مدت یک سال در غزه افتاده را ببینیم، میگویند استفاده از هوش مصنوعی است که هوش مصنوعی مدیریت میکند انسانها را کوچ دهد، هوش مصنوعی مدیریت میکند که انسان اینجا وجود خارجی نداشته باشد، هوش مصنوعی رژیم صهیونیستی مدیریت میکند کودک کشی و انسان کشی حداکثری شود، هوش مصنوعی کمک میکند ترس بر انسانها مستولی شود و انسانها جان خود را بگیرند و فرار کنند، هوش مصنوعی کمک میکند در این جغرافیای کوچک هیچ معیشت و سلامتی معنا نداشته باشد مگر اینکه از این جغرافیا هجرت، فرار و کوچ کنند و مهاجرت کنند و آواره شوند.
این در تمام جنگها رعایت میشود حتی در جنگهای بزرگ مثل جنگ جهانی اول و دوم مراعات میشود. فرض این است که انواع بهانههای ساختگی غرب و اسرائیل غاصب علیه جمهوری اسلامی بر افکار عمومی و ساخت سیاسی ایران نهادینه شود.
فرض، تقسیم کار با محوریت ظرفیت و قابلیت آمریکا و شرکای بینالمللی و منطقهای آمریکاست. لازم به توضیح است که وقتی میگوئیم آمریکا، محوریت آمریکا، انگلیس، فرانسه، آلمان، ناتو، رژیم غاصب، حکومتهای دست نشانده منطقهای همسو با آمریکا و نیابتی های ساخته و پرداخته دستگاه امنیتی و اطلاعاتی آمریکا و ناتو و رژیم صهیونیستی است. همه در این قالب میگنجند حتی ساختارهای منطقهای و بینالمللی نیز در این قالب قرار میگیرند.
بسیاری از ساختارهای منطقهای و حتی بینالمللی داریم که با محوریت آمریکا مدیریت میشود. فرض سوم این بود که محور بودن آمریکا یعنی جمهوری اسلامی با آمریکا طرف است؛ آمریکاییها به جمیع جهات جمهوری اسلامی و تمام جمیع جهات محیط پیرامون جمهوری اسلامی و از جمیع جهات ساختارها و سازمانها و دولت-ملتهای صحنه بینالملل پیام دادند که من با ایران طرف هستم؛ ایران مقابل من است.
یک نمونه بیان کنم که برای ملت شریف ایران و افکار عمومی و عزیزان رسانهای مصداقی و واضح شود همین سراب برجام بود. بحث تحریمهای اقتصادی هم ابتدای شروع این بحث و هم الان که در پایان این بحث هستیم یعنی در واقع تاریخهایی که در برجام ذکر شده به مرور از سال ۲۰۲۴ و ۲۰۲۵ میلادی منسوخ خواهد شد، باز قوانین آمریکا بر تحریمها حاکم است و تمام دنیا سعی میکنند حتی قدرتهای مؤثر دنیا از این قاعده پیروی کنند. این قاعده میشود! یا وزارت خزانه داری آمریکا تحریمها را بسته یا وزارت خارجه آمریکا بسته یا بخشی را پنتاگون، کنگره و سنا تصویب کردند و نهایتاً بر مبنای اعلامیههای رئیس جمهور در قالب کدهای خاص به کل دنیا، ساختارهای دنیا و دولت-ملتهای دنیا ابلاغ شده است. این قاعده است!
این فرضها را بیان میکنم که بگویم چه قاعدهای را برای ما شکل داده بودند. برای ما یعنی برای جمهوری اسلامی و دولت-ملتهای مسلمان و جهان انسانیت! فرض چهارمی که شکل داده بودند این بود که برای آمریکا و محوریت آمریکا هدف غایی، سقوط نظام جمهوری اسلامی است. یعنی نمیخواهند نظام جمهوری اسلامی پایدار بماند و قطعاً دنبال حذف نظام جمهوری اسلامی هستند، با این سازوکارهایی که در نظام جمهوری اسلامی وجود دارد یعنی از قانون اساسی، سازمانها و ساختارها، دستگاهها، نهادها، کارکردها بگیرید تا اقدامات! یعنی این آمریکاییها را پریشان میکند.
صبر استراتژیک دوگانگی که غرب برای ایران ایجاد کرده بود
فرض بعدی که شکل داده بودند و فوقالعاده مهم بود بهانههای ساختگی غرب علیه نظام جمهوری اسلامی، با استفاده از روشها و ابزارهای جنگ رسانهای و عملیات روانی بود که اراده و اعتماد به نفس و اقتدار را از ملت شریف ایران و دستگاههای تصمیم ساز و دستگاههای تصمیم گیر سلب کنند. اینها را غربها فرض گرفته بودند. ما به صورت نانوشته پشت این فرضها مانده بودیم یعنی این فرضها آنقدر ابهام آلود مطرح شده بود، آنقدر کارکرد قوی در سطح منطقه و دنیا داشت و حتی سطح ملی نظام مقدس جمهوری اسلامی، اینکه کسی تصمیم بگیرد از این فرضها عبور کند به آثار و تبعات آن واقف نبود. یعنی احساس تردید در تصمیم سازی ها و تصمیم گیری های ما ایجاد میکرد.
فرض بعدی که فوقالعاده مهم بود دوگانگیهایی که برای ما به وجود آورده بودند، مثلاً دوگانگیهایی مثل صبر استراتژیک و اینکه ایران حتماً باید صبر استراتژیک داشته باشد.
رژیم صهیونیستی هر جا منافع ما را متأثر میکرد یکسری در داخل میگفتند باید صبر استراتژیک کنیم
رژیم صهیونیستی هر جا منافع ما را متأثر میکرد یکسری در داخل میگفتند اگر ما جواب دهیم، رژیم صهیونیستی همین را میخواهد، چون روابط ما و آمریکا صدمه میبیند پس باید صبر استراتژیک کنیم و مطلقاً به این اقدامات خبیثانه رژیم تروریست و کودک کش اسرائیل جواب ندهیم. از سوی دیگر تقسیم کاری در اتاق عملیات غربیها شکل گرفته بود. این تقسیم کار فوقالعاده مهم بود که انگلیس چه تکالیفی داشته باشد، فرانسه و آمریکا و همچنین عقبههای آمریکا چه تکالیفی داشته باشند، رژیم صهیونیستی چه تکالیفی داشته باشد اما در داخل ایران دوگانگی به وجود آورده بودند یعنی ساختار کارگزاران ما همیشه در تصمیم سازی ها مردد و با تردیدها و عدم قطعیتهای فوقالعاده زیادی مواجه میشدند و قطعاً تصمیم سازی وقتی غلط باشد تصمیمگیری هم غلط خواهد بود و در تصمیمگیری محافظه کارانه تصمیم گرفته میشد، با تردید تصمیمگیری میشد و با اراده و اعتماد به نفس و اقتدار تصمیمگیری نمیشد و این دو دهه نظام مقدس جمهوری اسلامی را فوقالعاده آزار داد، فوقالعاده برای ما آثار و تبعات سلبی ایجاد کرده بود.
البته در اینجا یک پرانتزی نیاز است که شاید قدرت ما نیز حداکثری نشده باشد و شاید این مسائل هم بوده، حتماً مسائل سیاسی و روندهای سیاسی هم دخیل بوده است اما ساختار دفاعی، نظامی، اطلاعاتی، امنیتی یک تصمیم قاطعی اتخاذ میکرد ساختار سیاسی مانع میشد یا ساختار اقتصادی مانع میشد یا ساختارهای اجتماعی مانع میشدند، یعنی دوگانگی به وجود آمد. یعنی یکپارچه مجموعه حاکمیت سیاسی در قالب حکومت نمیتوانستند همه دستگاهها تصمیم متوازن و یکپارچهای را اتخاذ کنند و ساری و جاری کنند.
اینکه ایران بی ثبات کننده است، ایران دنبال گسترش جنگ است، ایران تعادل منطقه را بهم میزند، ایران عدم قطعیتهای زیادی دارد، ایران از مقاومت استفاده ابزاری میکند، ایران مقاومت را برای قربانی شدن میخواهد تا خود ماندگاری داشته باشد. یک دوگانگیهای فوقالعاده خطرناکی را شکل داده بودند، ما هم در عرصه رسانه و هم در عرصههای دیگر دفاع جانانه نمیتوانستیم انجام دهیم بخاطر اینکه اقدامات قاطع نداشتیم. اقدامات است که دفاع را اثبات میکند و اگر اقدامات نباشد دفاع سخت است. مثلاً فرض پذیرش عدم توان یعنی خیلی تکنولوژی و پیشرفتهای عرصههای مختلف و فناوری غرب برجسته میشد و برخی از وزرای ما میگفتند ما قابل قیاس نیستیم.
برخی فرضها مانع تصمیم سازی و تصمیم گیری های راهبردی ما میشد
این بسیار مهم است که درون حاکمیت، خودی چنین فرضهایی را نهادینه کند. فرضیه نیست که اثبات کند، فرض یعنی شما یک موضوع را به صورت کامل پذیرفتید، یعنی فرض یک تحمیل اراده است، یعنی دشمن فرضهایی را به ما قبولانده بود که ما مطلقاً پشت این خاکریزها قرار گرفته بودیم یعنی این خاکریزها در عرصههای مختلف آمده بود و جلوی ما بود و مانع تصمیم سازی و تصمیم گیری های راهبردی ما میشد.
اتفاقاتی افتاد از جمله ۱۳ دی ۱۳۹۸ شهادت سپهبد شهید حاج قاسم سلیمانی را شاهد بودیم. حاج قاسم سلیمانی حدود دو دهه فرضهای آمریکا را عبور کرده بود. اما حاج قاسم یک ساختار و سازمان و یک نهاد از حکومت و حاکمیت بود. ما دهها ساختار و سازمان، دستگاه و نهاد داریم؛ بقیه احساس میکردند در زنگ تفریح و استراحت هستند. این برای یک مملکت و ملت خوب نیست.
همه حاکمیت ملت و مملکت باید همسو با فرمانده و با ولی، رهبر، علمدار و عمود خیمه خود باشند. اگر این نباشد و بقیه در زنگ تفریح باشند مثلاً سیاست خارجی کار خود را کند، ساختار امنیتی کار خود را کند، ساختار فرهنگی و اجتماعی کار خود را کند و اینها همافزا نباشند و برای تولید قدرت ملی استفاده نشود مشکل پیش میآید.
حاج قاسم یک تنه، دو دهه در تمام زمینههای بازی، پشت غرب، رژیم صهیونیستی، انگلیس، فرانسه و آلمان در قالب ناتو را خاک کرد
حاج قاسم یک تنه دو دهه در تمام زمینههای بازی، پشت غرب، رژیم صهیونیستی، انگلیس، فرانسه و آلمان در قالب ناتو را خاک کرد. حتی در مهمترین و حجیمترین زمین بازی بحث تروریسم بود. تروریسم را در دنیا حاج قاسم به ذلت و اضمحلال کشاند. تروریسم آمریکا و صهیونیست است، تروریسم همان ناتو است، تروریسم آلمان و فرانسه و انگلیس هستند. بعد از شهادت حاج قاسم بخاطر همین فرضهای غلط حوزه قوه مجریه با بقیه ساختارهای دفاعی، نظامی، اطلاعاتی، امنیتی هماهنگی لازم نبود یعنی جوابی که غربیها برای انتقام شهادت حاج قاسم، علمدار میدانی نظام مقدس جمهوری اسلامی، گرفتند جواب درخور توجهی نبود.
اگر در آن حمله ۱۰۰ جنازه با هواپیماهای آمریکا به فرودگاه نیویورک و واشنگتن، میرفت و اینها از کشتههای خود و سنتکهام سان میدیدند، فرماندهی مرکزی آمریکا در جنوب غربی آسیا، آن زمان افکار عمومی آمریکا علیه ترامپ میشدند، آن زمان ما اقدام مؤثر انجام ندادیم چون آمریکاییها هزینه فایده دارند. هزینه فایده آمریکاییها خیلی در تجهیزات و امکانات تفسیر نمیشود.
یک سوال اینجا پیش میآید که شاید این کشتههای که اشاره کردید وارد آمریکا میشدند این خواست عمومی و فشار بر دولت آمریکا به وجود میآمد که آنها نیز به ایران حمله کنند و کشته بگیرند. در آن صورت معادلات به چه صورت بود؟
برخی فرضها خطرناک هستند. همین سوال جنابعالی فرض است. اینها جنایتی را مرتکب شدند. جنایتی که برای نظام مقدس جمهوری اسلامی فوقالعاده حیاتی بود. جنایتی که با یک واسطه نفر دوم نظام مقدس جمهوری اسلامی را از نظر کارکرد به شهادت رساند. همه میگویند نفر دوم رئیس جمهور است. ما هم حرفی نداریم، درست هم همین است یا رؤسای قوا هستند.
اربعین محصول زحمات حاج قاسم است
حاج قاسم کار نظام را در یک جغرافیای گسترده از شبه قاره، افغانستان و پاکستان، آسیای میان، قفقاز جنوبی، ترکیه، عراق، شامات، شورای همکاری خلیج فارس تا شمال آفریقا انجام میداد. این کار مهمی بود. حاج قاسم فقط کار دفاعی-نظامی نمیکرد. حاج قاسم یک مستشار به تمام معنا بود، مستشار سیاسی، مستشار اطلاعاتی، مستشار فرهنگی و اجتماعی بود. مهمتر از همه اربعین محصول زحمات حاج قاسم بود.
اربعین یک پدیده بزرگ فرهنگی-اجتماعی است. از اقوام و مذاهب مختلف حضور دارند. حتی ادیان مختلف در اربعین حضور دارند. وقتی جنایتی به این بزرگی اتفاق افتاد، به صورت غیررسمی هم اتفاق افتاد، یک نظام چه تصمیمی باید بگیرد؟ نظام تصمیم درستی گرفته بود و اجرا هم درست بود ولی ساخت سیاسی ما همسو با غرب بود. ساخت سیاسی نباید در کشور دوگانگی به وجود بیاورد.
فوقالعاده مهم است که ساخت سیاسی همراه با ساخت دفاعی، نظامی، اطلاعاتی، امنیتی همسو حرکت کند. بعلاوه اینکه ساخت اقتصادی، ساخت اجتماعی، ساخت فرهنگی، ساخت علمی، نقاط علمی و نخبههای علمی باید همسو باشند. اگر اقدامی که آنها انجام دادند هر چند حرکت و کنش تاکتیکی بود ولی آثار و تبعات آن بر نظام مقدس جمهوری اسلامی راهبردی بود. اقدام تاکتیکی بود ولی آثار و تبعات آن بنیادین برای نظام جمهوری اسلامی بود. ممکن بود خیلی از روندهای نظام جمهوری اسلامی دچار مشکل شود که الحمدالله با درایت فرماندهی معظم کل قوا، رهبر عظیم الشانمان، این اتفاق نیفتاد یعنی مختل نشد. و کشور بالندگی خود را ادامه داد.
در برخی از کشورها یک اتفاق این چنینی ممکن است کل حکومت و حاکمیت را تحت تأثیر قرار دهد. آمریکا یک جنایتی کرد و ما مقابله میکردیم. حق طبیعی یک ملت است که برای فرمانده ارزشمندی که نزدیک به ۵ دهه زحمت کشید، از دفاع مقدس تا سال ۱۳۹۸، در محور مقاومت یک شبکه عظیم مقاومت ایجاد کرد، تروریسم نیابتی جهانی با محوریت آمریکا، ناتو و رژیم صهیونیستی را به اضمحلال کشاند و ناجی خیلی از ملتها و خیلی از انسانهای مظلوم بود انتقام بگیرد. بعد ما تردید کنیم؟ چرا که این فرض را به ما قالب کردند که ممکن است جنگ شود؟ قطعاً آمریکا آن زمان توان جنگ نداشت.
ما هم باید برای سناریوهایی آماده باشیم، ما الان ۴ دهه دشمن فرضی خود را آمریکا قرار دادیم، پس باید همیشه سناریو علیه آمریکا داشته باشیم. نباید همیشه وقتی اتفاقی افتاد بنشینیم و برای آمریکا سناریو بنویسیم. اینهمه پایگاهها و ناوهای آمریکا در منطقه است، این همه نیروهای انسانی آمریکا در منطقه است، این همه پنهان و آشکار آمریکا در محیط پیرامون جمهوری اسلامی است.
اگر ما یک فرضی را به آمریکا تحمیل میکردیم آمریکا چنین غلطی نمیکرد. ما باید این فرض را به آمریکا تحمیل کنیم که اگر روزی امثال حاج قاسمها را از دست دادیم چه اتفاقی برای آمریکا میافتد. عکس این اتفاق افتاد! آمریکاییها، همسویان آمریکا و ائتلاف آمریکا این فرض را بر ما تحمیل کردند.
در هیچ جنگی جمهوری اسلامی دخیل نبوده است
میگفتند اگر ایران به رژیم صهیونیستی جواب دهد جنگ گسترش مییابد! حتی بعد از شهادت شهید سید رضی خیلی از کسانی که داخل حکومت و ساختارهای مختلف ما هستند انسانهای بزرگی هم هستند همین حرف و همین فرض صهیونیستها را در رسانه ملی اعلام میکردند. این فرض خیلی غلطی بود. ایران دنبال گسترش جنگ است! اگر ایران دنبال گسترش جنگ بود این همه جنگ در منطقه اتفاق میافتاد؟ ما در ۴ دهه گذشته را نمیگوییم. از سال ۲۰۰۱ میلادی به بعد را میگوئیم! در کدام جنگ جمهوری اسلامی دخیل بود؟ در اشغال افغانستان دخیل بود؟ در اشغال عراق دخیل بود؟ در شکلگیری تروریسم و اشغال سوریه و منطقه دخیل بود؟ در اشغال یمن دخیل بود؟ حتی از قبل از آن در جنگ اول خلیج فارس ما دخیل بودیم؟ در دفاع مقدس ۸ ساله ما عامل بودیم؟ در جنگ اول خلیج فارس ما دخیل بودیم که صدام کویت را گرفت؟ در هیچ جنگی جمهوری اسلامی دخیل نبوده است.
شهادت شهید سلیمانی یک جنگ تمام عیار بود، که باید آمریکا را از کرده خود پشیمان میکردیم
جمهوری اسلامی ذاتاً در هیچ جنگی شروع کننده نیست. اما این فرض باید شکل گیرد که اگر کسی شروع کند، جمهوری اسلامی باید پشیمانش کند. شهادت شهید سلیمانی یک جنگ تمام عیار بود، درست است که اقدام آن کنش تاکتیکی بود ولی باید آمریکا را پشیمان میکردیم. آنجا آمریکا پشیمان نشد. قطعاً باید یک روز بابت آن اقدام، آمریکا پشیمان شود، حتماً باید آمریکا پشیمان شود.
این وضعیتی بود که این فرضها این بلاها را به سر ما آورد. تا اینکه این اتفاق ۵ دی ۱۴۰۲ یعنی شهادت سید رضی رقم خورد. تاریخ ۳۰ دی ۱۴۰۲ شهادت امیدزاده و جمعی از همکاران ایشان رقم خورد و مابین اینها نیز اتفاقات دیگری افتاد و برخی از مستشاران ما در سوریه به شهادت رسیدند، برخی از افراد محور مقاومت در سوریه به شهادت رسیدند، در جنوب لبنان هم همینطور بود، در عراق هم عدهای از فرماندهان مقاومت به شهادت رسیدند، در یمن هم اتفاقاتی افتاد. تا اینکه ۱۳ فروردین ۱۴۰۳ شهادت شهید زاهدی و حاج رحیمی عزیز و همراهان گرامی ایشان اتفاق افتاد. اینکه طرف به خاک یک کشور حمله میکند فوقالعاده اهمیت دارد.
اگر شما جواب ندهید یک بحثی است و اگر جواب بدهید باید از این فرضها عبور کنید؛ ما جواب بدهیم جنگ اتفاق میافتد، جنگ گسترش مییابد. باید برای همه این سناریوها آماده بود. شما که میدانید آمریکا دشمن شماست، رژیم صهیونیستی و ناتو هم دشمن شماست، بدون هیچ تعارفی! در منطقه هم عوامل دست نشاندهای با آنها هستند. در تمام اقدامات، آمریکا سپر است. آمریکا خود را سپر اسرائیل میکند. این را باید همیشه به یاد داشت. دشمن اصلی ما به فرموده حضرت امام (ره) شیطان بزرگ آمریکاست. یعنی آمریکا را صهیونیستها بازی نمیدهند بلکه صهیونیستها را آمریکا بازی میدهد.
مسئلهای که مطرح میشود بحث نفوذ و نفوذیهایی است که جای سران مقاومت را لو دادهاند و همکاری که برخی با رژیم صهیونیستی داشتند، حتی مطرح شده که شاید برخی افراد خاص با رژیم صهیونیستی همکاری کردهاند، اینکه چطور محل اقامت سران مقاومت لو رفته و مورد هدف قرار گرفتهاند، اینها مسائلی است که هنوز پاسخ درستی به آنها داده نشده، در این خصوص توضیح بفرمائید؟
حتماً به این سوال جنابعالی تا جایی که اجازه داشته باشیم و بتوانیم پاسخ خواهیم داد. چند فرض دیگر را بیان کنم که خیلی مهم و جالب است. این فرضها باید برای ملت شریف ایران، حاکمیت و حکومت عزیز ما، نظام مقدس جمهوری اسلامی، به اضمحلال کشیده شود. این فرضها فوقالعاده مهم است. این فرضها اقتدار و اراده را از یک ملت میگیرد.
فرضهای بعدی که شکل داده بودند این بود که رژیم صهیونیستی اتمی است و جمهوری اسلامی با قدرتهای اتمی طرف است. تاکنون بعد از جنگ جهانی دوم سابقه ندارد یک قدرت غیراتمی به قدرت اتمی حمله کند. ما ابتدا به آمریکا حمله کردیم ولی باید جنازه به آمریکا میرفت، تا افکار عمومی آمریکا از ترامپ خبیث بپرسند چرا حاج قاسم را شهید کردید؟ حتماً باید این اتفاق میافتاد. خیلی واضح است و بعد در دو عملیات «وعده صادق» رژیم صهیونیستی را هدف قرار دادیم.
مسئولین اعلام کردند چندین نفر در آن حوادث کشته شدند؟
این را باید به آمریکاییها بفهمانیم هر جنایتی کردند باید هزینه بدهند
ما به اینها کاری نداریم. برخی مواقع آمریکاییها جنازه در فرودگاه میبرند و رسمی دارند که سان میبینند. بخاطر اینکه افکار عمومی آمریکا، ۵۰ ایالت را متقاعد کنند. این برای آمریکا هزینه است. فراموش نکنیم آمریکا باید در هر جنایتی هزینه بدهد. این را باید به آمریکاییها بفهمانیم هر جنایتی کردند باید هزینه بدهد.
هم هزینه مادی و هم هزینه معنوی بدهد! هزینه معنوی فوقالعاده مهمتر است. نه اینکه در دفاع مقدس عذرخواهی کند! خارج از پرانتز است که میگویم هواپیمای مسافربری را با اقدام تاکتیکی بزند و بعد بگوید من اشتباه دیدم و من فکر کردم این فانتوم جنگی است. این از ریاکاریهای غرب خبیث است. ریاکاریهای آنها هیچ حد و مرزی ندارد. برخی مواقع تمام عقل انسانیت را به تمسخر میگیرند. یعنی برای انسانیت هیچ عقلی متصور نمیدانند و فقط عقل خود را متصور میدانند. اینها از آن دوگانگیهایی است که باید رسانههای ما هوشمندانه بدان بپردازد. من از بحث خارج نشوم؛ اینکه حتماً افکار عمومی آمریکا باید به ترامپ میگفتند ترامپ خبیث شما غلط کردید حاج قاسم را به شهادت رساندید! این اتفاق باید میافتاد. این فرض باید برعکس میشد.
این فرض بسیار خطرناکی است که یا باید با آمریکا همسو باشید و یا نیست و نابود شوید
فرض بعدی این است که گفتند محور غرب و رژیم غاصب صهیونیستی اشراف همه جانبه دفاعی، نظامی، اطلاعاتی، امنیتی، تکنولوژی، فناوری، سیاستورزی، تدبیر و مدیریت هوشمندانه چند بعدی دارد. این فرض در دنیا نهادینه شده است. البته اقتصاد نیز در این وجود دارد. یعنی یک روزه میتوانند اقتصاد دنیا را فلج کنند و این فرض از فرضهای بسیار خطرناکی است که برای انسانهای دنیا و دولت-ملتها شکل گرفته است که یا باید با آمریکا همسو باشند یا نیست و نابود شوند. آنها میگویند نیست و نابود! علت این است که اسقاط نظام مقدس جمهوری اسلامی در دستور کار است چون میخواهند به افکار عمومی دنیا، دولت-ملتهای دنیا و حکومتهای دنیا بفهمانند باید با ما باشید والا سقوط میکنید و دچار اضمحلال میشوید.
شاید این سوال برای مردم پیش بیاید در اقدام تروریستی حمله به کنسولگری ایران، ایران آسیب دید و ارزش پول ملی ما دچار سقوط میشود، در مقابل ما سرزمینهای اشغالی را موشک باران میکنیم باز هم ارزش پول ملی ما کاهش پیدا میکند، این در تناقض با صحبتهای شما نیست؟
اینکه بقیه دستگاهها نباید در زنگ تفریح یا استراحت باشند اینجاست. ما چند دستگاه اقتصادی و چند وزارتخانه مرتبط با اقتصاد داریم. اینها کار خود را انجام دهند! اینکه ناکارآمدی دیگر ساختارها را ساختار نظامی، دفاعی، اطلاعاتی، امنیتی جواب بدهد یا حتی ناکارآمدی امنیتی را ساختار دفاعی و نظامی جواب بدهد معنا ندارد یا اینکه ساختار دانشگاهی جواب بدهد! این از آن اقداماتی است که باید خیلی بدان پرداخت.
ساختار فرهنگی تعطیل باشد، ساختار اقتصادی تعطیل باشد، بعد همه هزینهها را بخشی از ساختارهای مملکت مثل نظامی، دفاعی، اطلاعاتی انجام دهند؟ این درست نیست. آنها هم باید تکالیف خود را انجام دهند. مگر ما امروز و دیروز تحریم شدیم؟ ما الان ۴۶ سال تحریم آمریکا هستیم. این همه رؤسای بانک مرکزی آمدند، تا امروز که ۱۴۰۳ هستیم همه میخواهند شعار بدهند و بروند، باید کار و تکلیف خود را انجام دهند و اقدامات خود را انجام دهند و تدبیر کنند.
چطور ساختار دفاعی و نظامی تدبیر میکند، ساختار اطلاعاتی تدبیر میکند، ساختار امنیتی نیز تدبیر میکند. تکالیف در مملکت مشخص است، مأموریت و تکالیف دستگاهها نیز مشخص است. فلسفه وجودی هر دستگاه و هر ساختار و سازمانی در مملکت مشخص است.
الان فلسفه وجودی رسانه چیست؟ اولین فلسفه وجودی، افکار عمومی یعنی مردم هستند. یعنی باید در کنار مردم قرار گیرد. اگر مردم شریف و ملت شریف آگاه شوند که ناکارآمدی برخی را نباید به نام ناکارآمدی برخی دیگر نوشت، ناکارآمدی برخی دستگاهها را نباید دستگاههای دیگر جواب دهند، آن دستگاه یا مدیر یا رئیس دستگاه در جایگاهی مینشیند میگوید من عرضه دارم کار کنم یا بعد از مدتی بی عرضگی او اثبات میشود. باید برود و جای خود را به کسی بدهد که عرضه دارد. قرار نیست همه جا با شعار مسائل را حل کنیم. در همه جا شعار باید تبدیل به شعور شود. اگر یک جایی دیدید یک شعار تبدیل به شعور نشد، کاری انجام نشده است. انشاءالله حاج قاسم با سیدالشهدا (ع) محشور میشوند، همیشه میگفت آورده ما برای نظام مقدس جمهوری اسلامی چیست! آورده همین است. آورده این است که رژیم صهیونیستی از سال ۱۹۷۳ تا امروز قبل از ۷۳ و ۲۰۰۰ میلادی را ببینیم، بعد از ۲۰۰۰ میلادی را هم ببینیم که رژیم صهیونیستی به چه فلاکتی افتاده است.
اینکه غزه را با خاک یکسان کنید دستاورد نظامی و سیاسی نیست
اینکه غزه را با خاک یکسان کنید دستاورد نظامی و سیاسی نیست. با یک بمب اتم دو شهر ژاپن با خاک یکسان شدند. این همه انسان به رحمت خدا رفتند، کشته شدند، بیگناه و مظلوم بودند! غزه را با خاک یکسان کردند ولی این ملت میخواهد به دنیا بفهماند شما که شعار انسانیت را میدهید، شعار آزادی، شعار حق سرنوشت، شعار حقوق بشر را میدهید ولی به هیچیک از این شعارهای خود پایبند نیستید.
در عملیات وعده صادق ثابت شد اراده و اعتماد به نفس و اقتدار جمهوری اسلامی را آنها نمیتوانند مدیریت کنند
اتفاقی که افتاده اتفاق فوقالعاده است. اتفاقی که در دو عملیات وعده صادق افتاده اولین بار از سال ۱۹۷۳ به بعد برای رژیم صهیونیستی رخ نداد. این اتفاقات انشاءالله چند فرض را از طرف نظام مقدس جمهوری اسلامی بر آمریکا، رژیم صهیونیستی، ناتو و بانیان منطقهای تحمیل خواهد کرد. مطمئن هستم این فرضها تحمیل خواهد شد، اینکه اراده و اعتماد به نفس و اقتدار جمهوری اسلامی را آنها نمیتوانند مدیریت کنند. مدیریت آن با نظام مقدس جمهوری اسلامی است. این فرض برعکس شد.
در مقابل دشمن، انعطاف معنا ندارد. در مقابل دشمن، دشمنی که دشمنی او برای ما فرض است و ما هم برای او دشمن هستیم یعنی دشمنی ما را برای خود فرض گرفته است، فرضیه نیست که اثبات شود، در جمهوری اسلامی به یاد داشته باشیم برخی از دوستان نمیفهمند فرق بین فرض و فرضیه چیست، فرق بین دشمنی فرض و دشمنی فرضیه را نمیفهمند. این تمام شد! این مسئله نهادینه شد. انشاءالله با این اقدام بعد از این اراده، اعتماد به نفس، قدرت تصمیم سازی و تصمیمگیری و اقتدار برای ساختارهای جمهوری اسلامی فرض شد. این اقدام کنش تاکتیکی نبود. این اقدام یک کنش دفاعی، نظامی، اطلاعاتی، امنیتی، سیاسی، اقتصادی، فرهنگی، اجتماعی، علمی، تکنولوژی همه جانبه علیه طیفی از دشمنان بود.
عملیات وعده صادق ۱- ۲ نظم جدیدی در جنوب غربی آسیا شکل داد
شاید برای ما مطلقاً همانطور که مقام معظم رهبری فرمودند اینکه چند موشک و چند پهباد و چقدر خسارت به دشمن زدیم مهم نبود، مهم این است که تصوری که اگر اقدامی علیه ایران کنند ایران پاسخی از داخل کشور نمیدهد را کنار زدیم. مهم این است قاعده آنها را بهم زدیم و منسوخ کردیم. همانطور که سپهبد شهید حاج قاسم سلیمانی داعش، آمریکا و غرب را در جنوب غرب آسیا به اضمحلال کشاند و نظم تنظیمی اینها را بهم زد، عملیاتهای وعده صادق ۱ و ۲ نیز نظم جدیدی در جنوب غربی آسیا شکل داد.
هندسه نظم جدید جهانی در جنوب غرب آسیا یعنی تمام بازیگران جهانی در جنوب غرب آسیا بهم خورد. نمیگوییم مطلقاً این نظم جدید غرب آسیا با محوریت جمهوری اسلامی است ولی نظم جدید در جنوب غرب آسیا با اثرگذاری و مؤثرترین اقدامات نظام جمهوری اسلامی شکل خواهد گرفت یعنی لحاظ جمهوری اسلامی به عنوان یک بازیگر بینالمللی با این اتفاق است. این اتفاق را جدی بگیرید. این اتفاق در واقع جنگ جهانی بود.
همه آماده بودند و خود ما هم گفتیم آماده باشید! ولی ما سیاسی کاری نکردیم، بازی نکردیم. ما میخواستیم چه چیزی را بگوییم؟ ما میخواستیم بگوییم صهیونیستها سرزمین شما تحت سیطره ماست و حتی زیردریایی که مجهز به بمب هستهای هستند، حتی زیردریایی آمریکایی که مجهز به بمب هستهای هستند، حتی زیردریایی ناتو که مجهز به بمب هستهای هستند نمیتوانند در اراده ایران خللی وارد کنند. در شب عملیات «وعده صادق ۱» بیش از ۱۵۰ تا ۲۰۰ پرنده در آسمان جنوب غرب آسیا بودند. فوقالعاده مهم است. از F16 تا F35 و انواع هواپیماهای تهاجمی و شکاری و بمبافکن تا هواپیماهای پیشرفته B52 تا پهپادهای فوقالعاده سری و تهاجمی و تمام ناوهای آمریکا، موشکهای آنها تهاجم ما را هدفگیری میکرد. تمام پایگاههای زمینی آمریکا حمله نظام مقدس جمهوری اسلامی به رژیم غاصب را رهگیری و شکار میکرد.
تمام پایگاههای همسویان آمریکا در منطقه همین اقدامات را انجام میدادند. چه در قالب آمریکا، چه در قالب ناتو، چه در قالب رژیم غاصب صهیونیستی و ائتلافهای منطقهای بود! ما تهاجمی را شروع کردیم که این تهاجم قاعدههای غرب و رژیم غاصب که از آن هراس داشتند، که این فرضها نریزد، از فونداسیون ریخت. این فرضها خیلی عملیات روانی و رسانهای بود. عملیات اطلاعاتی کردند، عملیات امنیتی، عملیاتهای مختلف سیاسی داشتند؛ حتی اقتصادی داشتند که از خاک مقدس جمهوری اسلامی اقدام علیه رژیم صهیونیستی انجام نشود. علیه رژیم صهیونیستی انجام نشد بلکه علیه کلیت غرب انجام شد، علیه آمریکا انجام شد، رژیم صهیونیستی یک پادگان آمریکاست، یک پادگان انگلیس، یک پادگان غرب است. فونداسیون این فرضها فروریخت.
اراده و اقتدار در تصمیم سازی، تصمیمگیری، معماری، طراحی و طرحریزی راهبردی نظام جمهوری اسلامی حاکم شد. نظام جمهوری اسلامی از کسی اجازه نگرفت، با کسی ائتلاف نکرد، با کسی هماهنگی نکرد، با قدرتهایی همچون روسیه و چین هم هماهنگی نکرد که من چنین کاری انجام میدهم اما این کار ما کار آشکاری بود. دفعه بعد مطمئناً آشکار نیست، دفعه بعد حتماً غافلگیری دارد اما با یک ملاحظه است. دفعه بعد حتماً علیه آمریکاست. اول ما سپر آمریکا را پایین میریزیم و نمیگذاریم سپر آمریکا مانع خسارت و تلفات صهیونیستها شود. چون فرض ما این است دشمن اصلی ما شیطان بزرگ، یعنی آمریکاست. این فرض است. این در دستور کار آمد. اسرائیل پادگان آمریکاست.
در عملیات وعده صادق اطلاعات راهبردی فوقالعاده به دست آوردیم
قطعاً آمریکا باید اینطور فکر نکند، که مثلاً تهاجم ما را مهار کند و بعد هیچ اتفاقی برای آمریکا نیفتد. اتفاقاً این عملیات ما عملیات برای جمعآوری اطلاعات بود. برخی مواقع در جنگها اقداماتی را یک طرف جنگ انجام میدهد چون از دشمن اطلاعات عمیق ممکن است نداشته باشد یا اطلاعات او ممکن است دچار تردید باشد، اقداماتی را در قالب تهاجم و آفند انجام میدهد؛ دشمن گمان میکند این تهاجم نهایی است. این اقدام ما این است که اول میخواستیم آن فرضها را باطل کنیم و دوم میخواستیم بگوییم از خاک و جغرافیای خود سرزمین اشغالی رژیم غاصب صهیونیستی را تحت سیطره خود داریم و اطلاعات دقیق داریم و سوم اینکه ببینیم حریف چگونه سپری در مقابل ما ایجاد کرده است. ما در عملیات وعده صادق اطلاعات راهبردی فوقالعاده به دست آوردیم.
اتاق عملیات در ساختارهای کشور آمریکا و آن تقسیم بندی چندگانه آمریکا از اقیانوس اطلس تا اقیانوس آرام در این درگیری دخیل بودند. ناتو تمام قد دخیل بود، اردن، عربستان و حتی ترکیه در این درگیری دخیل بودند. حداقل کمک اطلاعاتی و نظامی به رژیم صهیونیستی و ناتو و آمریکاییها کردند. کلی اطلاعات به دست آوردیم. قطعاً این اقدام جمهوری اسلامی اقدام فوقالعاده راهبردی بود و فوقالعاده حیاتی و حساس بود و عرصههای مختلف غرب و رژیم صهیونیستی را متأثر کرد و آثار و تبعات بر افکار عمومی آنها دارد. خبرنگارها و نخبهها حتماً این را تفسیر، تحلیل و ارزیابی میکنند.
عبور جمهوری اسلامی از یک فضای بازیگری به فضای دیگر بود. از زمینهای بازی که آمریکاییها و صهیونیستها طراحی میکردند عبور کردیم. زمین بازی را خود طراحی کردیم یعنی به عنوان نظام مقدس جمهوری اسلامی طراحی کردیم که این فوقالعاده مهم است. ملت شریف ایران زمین بازی خود را طراحی کرد. قطعاً آمریکاییها و صهیونیستها غلطی نخواهند کرد که جواب نگیرند. هر غلطی کردند جواب میگیرند. اینها در قلب ایران شهید فخری زاده ما را به شهادت رساندند. در دانشگاه شهید بهشتی عزیزان و دانشمندان هستهای ما را به شهادت رساندند، در بهارستان عزیزترین مستشاران ما را به شهادت رساندند.
در عملیات وعده صادق نظریههای بنیادین دانشگاههای آمریکا و غرب را به چالش کشاندیم
اینها کم کاری نمیکردند که جواب نمیگرفتند. مطمئن بودند جواب نمیگیرند. البته یکسری با خیانتهای داخل و با یکسری با عملیات روانی که خود داشتند بود. ما فرضهایی را باطل کردیم که پارادایم بود. به صورت تئوری بود. نظریههای بنیادین برای غرب بود. ما نظریههای بنیادین دانشگاههای آمریکا و غرب را به چالش کشاندیم. در عرصههای دفاعی، نظامی، اطلاعاتی و امنیتی و حتی سیاسی، اجتماعی و فرهنگی این چنین بود. بحث اجتماعی این قضیه کم نیست. ما برای افکار عمومی ۵۰۰ الی ۶۰۰ میلیون جمعیت عرب پیام دادیم که تکنولوژی جمهوری اسلامی از فضای چند کشور عبور میکند و به سرزمین اشغالی میرسد. این فوقالعاده مهم بود.
سطح این عملیات عوض شد یعنی از فضای کنش تاکتیکی که آمریکاییها از زمانی که با محوریت منافقین و تجزیه طلبان و از طریق کردستان، خوزستان، سیستان و بلوچستان، ترکمن صحرا، آمل، با محوریت صدام و ائتلافی که پشت صدام در دفاع مقدس بودند، با تحریمهای اقتصادی و غیره، کنشهای تاکتیکی هیچ جا آمریکا خود را نشان نمیداد؛ در این مرحله همه این فرضها را شکاندیم. مستقیم به هدف زدیم یعنی زدن اسرائیل زدن آمریکاست اما آمریکا خیلی خوشحال نباشد چون قطعاً دفعه بعد غلطی انجام شود جوابی داده میشود، اول سپرهای آمریکا را میریزیم و اول خاکریزی که در مقابل اسرائیل درست کرده را میریزیم.