همسر عراقچی و یک خبر جعلی علیه وزیر خارجه/ فیلترینگ هم دیگر فایده ندارد!/ بهتر بود عراقچی به یک بهانه ای، اطلاعاتی درباره خانواده خود منتشر می کرد
به گزارش خبرگزاری خبرآنلاین، عصرایران در گزارشی درباره شایعات ایجاد شده در مورد همسر سیدعباس عراقچی، وزیر امور خارجه، نوشت:
داستان شکل گرفته بعد از انتشار عکس های عراقچی و همسرش در یک برنامه عمومی، دوباره نشان داد جای اطلاع رسانی حرفه ای، خالی است.
به دنبال انتشار عکس هایی از یک برنامه عمومی با حضور عباس عراقچی وزیر خارجه و همسرش، گمانه زنی ها، خبرهای جعلی و شایعات نادرستی درباره همسر او مطرح و به طور گسترده در شبکه های اجتماعی بازنشر شد. به ویژه که به استناد صفحه یک زن ناخن کار در اینستاگرام و تشابه چهره و نام هر دو، شماری از مخاطبان و صفحات شبکه های اجتماعی، مدعی شدند این دو یکی هستند در حالی که چند روز بعد همان خانم ناخن کار که شاهد بود عکسش به عنوان همسر عراقچی دست به دست می شود در استوری اینستاگرام نوشت این موضوع نادرست و صرفا تشابه اسمی در کار است.
در نهایت بعد از گذشت چند روز، محمد حسین رنجبران گوینده سابق صداوسیما و مشاور وزیر خارجه با انتشار توییتی، درباره همسر عراقچی توضیح داد و برای نخستین بار جزئیاتی را منتشر کرد. او نوشت: “خانم آرزو احمدوند همسر دوم آقای عراقچی پس از جدایی از همسر قبلی ایشان است. این ازدواج بیش از شش سال قبل صورت گرفته و ثمره آن یک دختر سه سال و نیمه است. ضمنا هیچ کدام از اعضای خانواده وزیر خارجه صفحه ای در فضای مجازی ندارند. خانم احمدوند خانهدار است و در هیچ کجا شاغل نیست. انتشار عکس و صفحات ساختگی یا با نامهای مشابه کاری غیرشرعی و غیراخلاقی است”.
چند نکته به بهانه این اتفاق:
نکته ۱ . احترام به حریم خصوصی افراد
احترام به حریم خصوصی افراد از جمله حریم خصوصی خانوادگی ، از جمله چارچوب های اخلاقی است. هر چقدر جامعه ای مترقی تر و توسعه یافته تر باشد احترام به حریم خصوصی بیشتر دیده می شود و به عنوان یک ارزش، مرزهای آن، پررنگ است.
در چنین جامعه ای، قانون نیز از این چارچوب اخلاقی به عنوان یک هنجار، پشیتبانی و دفاع می کند. افراد نیز به صورت داوطلبانه و خودآگاه، حتی بدون بایدها و نبایدهای قانونی و مجازات های حکومتی، خود را موظف به رعایت حریم خصوصی می دانند. ضمن اینکه مرزهای این حریم هم شفاف ترسیم شده و اکثریت از آن آگاهی دارند.
نکته ۲ . اطلاع رسانی تاخیری
همه افراد و خانواده ها حریم خصوصی دارند و باید محترم شمرده شود. با این حال، حریم خصوصی افراد مشهور نسبت به افراد عادی، کوچکتر است. به یک دلیل ساده و آن هم اینکه افراد مشهور، شهرت دارند و معروف هستند و از مزایای آن هم برخوردارند. ضمن اینکه شهرت یک ارزش خبری است و معمولا در هر جای جهان، افراد عادی جامعه علاقمندند ودوست دارند درباره افراد مشهور بیشتر بدانند. البته این دانستن هم حد و مرزی دارد.
به عنوان مثال تصادف با یک زخمی برای رسانه های کشوری ارزش خبری ندارد و آن را پوشش نمی دهند مگر اینکه ویژگی خاص و غیرعادی داشته باشد. مثلا فرد زخمی در تصادف چهره مشهوری مثل علی دایی یا پزشکیان یا ترامپ یا اردوغان یا رونالدو باشد. ازدواج و بچه دار شدن و … افراد عادی برای جامعه هیچ جذابیتی ندارد و جامعه هم هیچ پیگیری نمی کند اما برای افراد عادی جامعه، زندگی شخصی افراد مشهور، ارزش خبری دارد و علاقمند هستند درباره آن بدانند.
افراد در سلسله مراتب شهرت، هر چه بالاتر می روند حریم خصوصی آنها هم کوچک و کوچکتر می شود و علاقمندی جامعه برای دانستن درباره جزییات زندگی آنان هم بیشتر و بیشتر می شود. به عنوان مثال وضعیت خانواده مسعود پزشکیان هم اکنون برای اکثریت جامعه ایران ارزش و جذابیت دارد چون هم فرد مشهوری است هم رئیس جمهوری و مقام مهم کشور است. اینکه مجرد است یا متاهل، اینکه چند فرزند دارد و آنها چه می کنند دیگر حریم خصوصی پزشکیان نیست بلکه به حوزه عمومی تبدیل شده است.
جالب اینکه پزشکیان با وجود حدود ۱۶ سال نمایندگی مجلس اکثریت جامعه ایران از وضعیت زندگی و خانوادگی و تاهل و تجرد او خبر نداشت اما وقتی رئیس جمهوری شد همه دانستند.
پس اینکه جامعه نسبت به وضعیت خانوادگی افراد مشهور سیاسی یا ورزشی یا هنری یا … کنجکاوی دارد و به دنبال کسب اطلاعات است و پیگیری می کند اتفاق عادی و قابل پیش بینی است.
معمولا افراد وقتی مشهور می شوند چند رویکرد دارند. در رویکرد اول، چهره های مشهور، خود را موظف می دانند درباره جزئیات زندگی خصوصی و خانوادگی خود به جامعه و رسانه ها اطلاع رسانی کنند چون بیش از هر چیز خود آنها بهره مند می شوند زیرا مانع از شکل گیری ابهام و تولید خبرهای جعلی و شایعات نادرست می شوند.
علاوه بر این، با افزایش آگاهی افکار عمومی از زندگی شخصی و خانوادگی افراد مشهور، اعتماد عمومی به آنها نیز افزایش می یابد. دو نمونه داخلی و خارجی را می توان مثال زد.
جواد آذری جهرمی وزیر سابق ارتباطات که در دوره وزارت، خود از طریق شبکه های اجتماعی به معرفی زندگی شخصی و اعضای خانواده اش شامل همسر و فرزندان پرداخت. بخشی از موفقیت او در کسب اعتماد افکار عمومی هم به همین دلیل بود. ما با افرادی که آشناتر هستیم اطمینان بیشتری داریم و حرف آنها را هم بیشتر باور می کنیم.
در جهان هم اطلاع رسانی از وضعیت خانوادگی افراد مشهور برای افکار عمومی، اتفاقی معمول است.
شاید جدیدترین نمونه، وزیر خارجه زن آلمان (آنالنا بربوک) است که در اطلاعیه ای مشترک با شوهرش، از جدایی و همزمان ادامه زندگی در خانه مشترک برای حمایت از دو فرزندشان خبر داد.
خانم آنالنا بربوک (وزیر خارجه آلمان) و همسرش “دانیل هولفلایش” در بیانیهای مشترک که در روزنامه آلمانی “بیلد” منتشر شد پایان زندگی مشترک خود را اعلام کردند و گفتند: “ما مدتی پیش در یک فرآیند طولانی با هم تصمیم گرفتیم که دیگر بهعنوان یک زوج ادامه ندهیم.” آنها همچنین پیشاپیش به شایعات پاسخ دادند: “برای جلوگیری از هرگونه گمانهزنی، باید بگوییم که هیچ شریک جدیدی وجود ندارد.”آنها همزمان با انتشار این جزئیات از رسانه و افکار عمومی خواستند تا به حریم خصوصی آنها احترام بگذارند.
در رویکرد دوم اما با عدم اطلاع رسانی، هم زمینه ابهام و تولید خبرهای جعلی و شایعات نادرست فراهم می شود هم در بهترین حالت، چهره های مشهور، مجبور به رفتار واکنشی با تاخیر بالا و حداقل تاثیرگذاری خواهند شد.
داستان آقای عراقچی در دسته دوم قرار می گیرد.
بهتر بود ایشان با سابقه حدود ۲ دهه شهرت، قبل از این و حداقل در زمان آغاز وزارت، به بهانه ای، غیررسمی و حتی غیرمستقیم، اطلاعاتی از خانواده خود منتشر می کرد تا اینگونه فضا برای انتشار خبر جعلی باز نمی شد.
وقتی روز جمعه عکس های عباس عراقچی و همسرش در یک برنامه عمومی در ایرنا منتشر شد قابل پیش بینی بود که سوالات و ابهاماتی در افکار عمومی شکل بگیرد. وقتی به این سوالات و ابهامات پاسخ داده نمی شود شایعات و خبرهای جعلی، تولید می شود تا پاسخی به کنجکاوی افکار عمومی باشد.
ضمن اینکه بهتر بود واکنش و انتشار توضیح درباره خانواده عراقچی هم به سرعت و بلافاصله بعد از انتشار عمومی عکس ها انجام می شد نه اینکه با تاخیر زیاد و فاصله ۳ تا ۴ روز و بعد از انتشار گسترده خبرهای جعلی و شایعات، شاهد ارائه توضیح باشیم.
همان جمعه شب که برای اولین بار عکس هایی از عراقچی و همسرش در ایرنا منتشر شد یا شنبه صبح، او یا مشاوران رسانه ای اش می توانستند اطلاعات صحیح را برای رسانه ها یا خبرنگاران ارسال کنند تا به صورت غیررسمی منتشر شود اما تصمیم گرفتند در برخورد غیرحرفه ای، ابهامات و شایعات و خبرهای جعلی را نادیده بگیرند غافل از اینکه این وضعیت یک واقعیت است و واقعیت خود را تحمیل می کند. در نهایت بعد از ۴ روز، تسلیم شدند و اطلاعات صحیح را منتشر کردند.
به نظر می رسد وزارت خارجه در زمینه اطلاع رسانی دچار مشکل است. نشانه آن هم اینکه برای چندمین بار است که اتفاقات روز با واکنش تاخیری و اطلاع رسانی ناقص به مسئله و مشکل تبدیل می شود.
مسئله قبلی نیز اگر به یاد بیاورید خبر روزنامه امریکایی نیویورک تایمز درباره دیدار ایلان ماسک و سفیر ایران در سازمان ملل متحد بود که با تاخیر زیاد، از طرف تهران تکذیب شد و جنجال زیادی به پا کرد.
در سفر به دمشق هم اقای عراقچی در حرکت نادرست به رستوران عمومی رفت و شاورما خورد و پیام نادرستی به افکار عمومی در ایران و جهان ارسال کرد در حالی که شهر مهم حلب سوریه سقوط کرده بود و مخالفان مسلح تلاش می کردند گام به گام به پایتخت برسند. عراقچی آخرین مقام خارجی بود که با بشار اسد دیدار داشت و تنها یک هفته بعد دمشق سقوط کرد.
این اشاره هم مهم است. عباس عراقچی از جمله دیپلمات های باسواد و با کیفیت وزارت خارجه و از سرمایه های دیپلماسی کشور است. اشتباهات در حوزه اطلاع رسانی می تواند به این سرمایه ها آسیب زیادی وارد کند.
نکته ۳ . قدرت خبر جعلی و ناکارآمدی فیلترینگ
این اتفاق، دوباره خطر خبر جعلی و شایعه را گوشزد کرد. اینکه در ایران در این زمینه با آسیب پذیری زیادی روبه رو هستیم و جای اطلاع رسانی و روابط عمومی حرفه ای خالی است.
خبرهای جعلی درباره عراقچی در فضای شبکه های اجتماعی فیلتر شده شکل گرفت و گسترش یافت تا جایی که وزارت خارجه را وادار به توضیح و شفاف سازی کرد البته با انتشار توییت در همان شبکه اجتماعی فیلتر شده توییتر (ایکس).
هیچ رسانه ای مطرحی این خبرهای جعلی را منتشر نکرد. این موضوع نشان دهنده اهمیت شبکه های اجتماعی است. اینکه با وجود فیلتر شدن توییتر (ایکس) و اینستاگرام، اما بخش مهمی از اتفاقات اصلی اطلاع رسانی در همان فضای فیلتر شده رخ می دهد.
فیلترینگ این بدی و آسیب را دارد که برخی مسوولان فکر می کنند می توانند شبکه های اجتماعی فیلتر شده را نادیده بگیرند در حالی که فیلترینگ از شدت تاثیرگذاری شبکه های اجتماعی، نمی کاهد بلکه تنها دست مسوولان و سازمان های دولتی را از آن کوتاه و به همان نسبت، آنها را آسیب پذیر می کند.
امروزه بخشی از تحولات اصلی اطلاع رسانی و خبررسانی در شبکه های اجتماعی فیلتر شده ، رخ می دهد؛ جامعه را تحت تاثیر قرار می دهد و سپس سرریز آن به رسانه های رسمی و اصلی می رسد.
رفع فیلترینگ، تقویت سواد رسانه ای و اطلاع رسانی حرفه ای از یک سو و حمایت از رسانه های حرفه ای و مستقل از سوی دیگر، راه مقابله با این شرایط آسیب زاست.
نکته ۴ . “سایبری ها”
برخی خبرهای جعلی و دروغ در فضای توییتر علیه عراقچی به صورت سازماندهی شده و گسترده از سوی صفحاتی موسوم به “سایبری ها” بازنشر شد.
“سایبری ها” ، صفحات به نام های غیرواقعی و بدون مشخصات واقعی افراد در فضای توییتر هستند که معمولا با بازنشر گسترده و همزمان خبرهای جعلی یا ادعاهای نادرست ، به دنبال آسیب وارد کردن به شخصیت و وجهه افراد در طرف سیاسی مقابل هستند. شناسایی و مقابله با “سایبری ها”، دفاع از شهروندان و حقوق آنها در زیست شرافتمندانه به دور از برچسب زنی، دروغ ، بهتان و اتهام زنی است.
27219