اخبار فرهنگی

بازخوانی حکومت رضاخان در دو کتاب پژوهشی

خبرگزاری مهر

بازخوانی حکومت رضاخان در دو کتاب پژوهشی

به گزارش خبرنگار مهر، کودتای سوم اسفند ۱۲۹۹ یکی از مهم‌ترین نقاط عطف تاریخ معاصر ایران است که زمینه‌ساز تحولات عمیقی در ساختار سیاسی کشور شد. رضاخان که ابتدا به عنوان یک فرمانده نظامی مطرح بود، به تدریج قدرت را در دست گرفت و مسیر خود را از جمهوری‌خواهی به سمت سلطنت تغییر داد. دوران حکومت او همواره با تحلیل‌های متفاوت و بعضاً متناقض همراه بوده است؛ برخی او را اصلاح‌گری مقتدر و برخی دیگر، یک دیکتاتور نظامی می‌دانند.

دو کتاب «جمهوری رضاخانی» و «دولت‌های رضاخان شاه» با رویکردی پژوهشی و تحلیلی، این دوران را از زوایای مختلف بررسی کرده‌اند. کتاب «جمهوری رضاخانی» به تلاش نافرجام رضاخان برای تغییر نظام سلطنتی به جمهوری می‌پردازد و کتاب «دولت‌های رضاخان شاه» به بررسی ساختار دولت‌ها و سیاست‌های او در دوران پهلوی اول می‌پردازد. این دو اثر، با استناد به اسناد تاریخی، خواننده را به بازخوانی واقع‌بینانه‌تر از این دوره دعوت می‌کنند.

«جمهوری رضاخانی» به دوره ۱۲۹۹ تا ۱۳۰۴ و تلاش نافرجام رضاخان برای استقرار جمهوری پرداخته و نشان داده که چگونه این طرح، که ابتدا مورد حمایت برخی نخبگان بود، به دلیل مخالفت‌های گسترده داخلی و تغییر موضع قدرت‌های خارجی، با شکست مواجه شد.

«دولت‌های رضاخان شاه» هم به بررسی ساختار سیاسی، اقتصادی و اجتماعی حکومت رضاخان از آغاز سلطنت تا سقوط در سال ۱۳۲۰ پرداخته و چهره‌ای متفاوت از آنچه در روایت‌های رسمی مطرح می‌شود، ارائه کرده است.

«جمهوری رضاخانی» به بررسی تلاش ناکام رضاخان برای جمهوری‌خواهی و چگونگی تغییر مسیر او به سمت سلطنت می‌پردازد و «دولت‌های رضاخان شاه»، با بررسی ساختار حکومت و سیاست‌های رضاخان، چهره‌ای متفاوت از روایت‌های رسمی ارائه می‌دهد.

سیاست‌های اقتصادی رضاخان؛ اصلاحات یا بحران مالی؟

یکی از بحث‌های کلیدی کتاب «دولت‌های رضاخان شاه»، بررسی سیاست‌های اقتصادی رضاخان و تأثیر آن بر مردم است. خلاف تصور رایج، که دوران او را به عنوان نقطه‌ی آغاز پیشرفت اقتصادی ایران معرفی می‌کند، کتاب نشان می‌دهد که سیاست‌های اقتصادی او بیشتر به نفع دولت و ارتش بود تا مردم عادی.

مالیات‌های سنگین، کنترل دولت بر صنایع، و تمرکز ثروت در دست حکومت، بسیاری از بازرگانان و کشاورزان را با بحران مواجه کرد. در بخش‌هایی از کتاب آمده است که چگونه افزایش مالیات‌ها، بسیاری از دهقانان را مجبور به مهاجرت از روستاها به شهرهای بزرگ کرد، که نتیجه آن افزایش فقر و نابرابری اجتماعی بود.

در یکی از گزارش‌های اقتصادی آن زمان که در کتاب ذکر شده، آمده است:

«سیاست اقتصادی دولت رضاخان، بیش از آنکه توسعه‌محور باشد، بر تمرکز سرمایه در دست دولت و ارتش استوار بود. بسیاری از تولیدکنندگان داخلی از بین رفتند و بازار ایران وابسته به واردات شد.»

سیاست‌های فرهنگی و اجتماعی؛ تغییر لباس و ممنوعیت حجاب

کتاب «دولت‌های رضاخان شاه» همچنین به بررسی سیاست‌های فرهنگی و اجتماعی حکومت پهلوی اول پرداخته است. یکی از مهم‌ترین اصلاحات اجتماعی رضاخان، ممنوعیت حجاب و تغییر پوشش سنتی ایرانیان بود که واکنش‌های زیادی را در جامعه برانگیخت.

قانون کشف حجاب که در سال ۱۳۱۴ اجرا شد، با مخالفت گسترده‌ای از سوی مردم و روحانیون روبه‌رو شد. در بخش‌هایی از کتاب آمده است که چگونه این سیاست، باعث اعتراضات گسترده‌ای در مشهد و قم شد و حتی برخی از زنان، برای پرهیز از برداشتن حجاب، از خانه‌های خود خارج نمی‌شدند.

در یکی از بخش‌های کتاب آمده است:

«سیاست‌های فرهنگی رضاخان، بیش از آنکه در راستای مدرنیزاسیون باشد، اقدامی برای تحمیل یک سبک زندگی خاص بر جامعه بود. تغییر پوشش اجباری، نمونه‌ای از این سیاست‌های تحمیلی بود که منجر به نارضایتی عمومی شد.»

نقش مطبوعات و سرکوب رسانه‌ها در دوران رضاخان

یکی از جنبه‌های مهم دوران پهلوی اول که در هر دو کتاب مورد بررسی قرار گرفته، سرکوب مطبوعات و محدودیت آزادی بیان است. رضاخان، که در ابتدا حمایت برخی روزنامه‌نگاران و روشنفکران را داشت، پس از تثبیت قدرت، تمام رسانه‌های منتقد را تعطیل و بسیاری از روزنامه‌نگاران را دستگیر یا تبعید کرد. برخی از مهم‌ترین روزنامه‌های مستقل مانند «ایران»، «شفق سرخ» و «قرن بیستم» در این دوران توقیف شدند. کتاب پیش‌رو نشان می‌دهد چگونه این سرکوب، فضای سیاسی را به‌شدت بسته و امکان انتقاد از حکومت را از بین برد.

در فرازی از کتاب «جمهوری رضاخانی» آمده است:

«حکومت رضاخان، یکی از بسته‌ترین دوره‌های سیاسی ایران را رقم زد. روزنامه‌ها تعطیل شدند و احزاب سیاسی منحل گشتند. تنها روایت مجاز، روایت رسمی حکومت بود.»

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا