اخبار فرهنگی

تفاوت نگاه قرآن با ایدئولوژی ها در “طرح کلی اندیشه اسلامی”

پس از آنکه اصول توحید را فراگرفتیم، باید به این پرسش پاسخ دهیم: «شبکه رفتاری توحیدی که باید در زندگی فردی و اجتماعی ما وجود داشته باشد، چیست؟»

خبرگزاری تسنیم

گروه فرهنگی خبرگزاری تسنیم- مریم مرتضوی؛ رهبر معظم انقلاب در کتاب «طرح کلی اندیشه اسلامی در قرآن»، نکته‌ای کلیدی و عمیق را مطرح می‌کنند که برای درک صحیح از توحید و حکمرانی اسلامی ضروری است. ایشان تأکید دارند که توحید نباید صرفاً به عنوان یک شعار یا فریاد سطحی باقی بماند. بلکه باید به یک رفتار و نظام عملی تبدیل شود که در آن هیچ‌گونه حکمرانی غیر از خداوند پذیرفته نباشد.

در این مسیر، برخی افراد اعتقاد دارند که نقطه آغازین حکمرانی توحیدی باید «تنها با اعلام ندا و شعار توحید» شروع شود. آن‌ها به نمونه‌هایی مانند رفتار برخی از شخصیت‌ها در تاریخ اشاره می‌کنند که برای نشان دادن تعلق به یک مکتب خاص، ظاهراً به نمادهایی چون تیلاک یا خال هندویان توجه می‌کردند. اما باید توجه داشت که انبیا از ابتدا دعوتشان را با توحید آغاز کردند، زیرا اولین فرمان خدا به پیامبران دعوت به توحید بود.

خداوند در قرآن کریم می‌فرماید: «لا تَتَّبِعِ الْکَافِرِینَ وَالْمُنَافِقِینَ وَجَاهِدْهُمْ جِهَادًا كَبِیرًا» (آل‌عمران: 191)، که در آن به پیامبر (ص) دستور می‌دهد نباید از کافران و منافقان پیروی کند، بلکه باید در راه حقیقت به مبارزه ادامه دهد.

در اینجا پرسشی به ذهن متبادر می‌شود: «چگونه و از چه مسیری می‌توان به یک نرم‌افزار حکمرانی دست پیدا کرد؟» پاسخ قرآن روشن است: «وَتَبَعْ مَا یُوحَىٰ إِلَیْكَ» (یوسف: 46)، یعنی باید از وحی الهی به عنوان برنامه عملی و دستور کار استفاده کرد.

اما این مسیر همواره با چالش‌هایی روبه‌روست. در هنگام فشارهایی که برای تحمیل برنامه‌های دیگران به وجود می‌آید، قرآن می‌فرماید: «وَتَوَكَّلْتُ عَلَىٰ اللَّهِ وَكِفَىٰ بِاللَّهِ وَكِیلًا» (النساء: 73)، یعنی توکل به خداوند بهترین راه‌حل در مواجهه با مشکلات است. در اینجاست که مبارزه اجتماعی و سیاسی آغاز می‌شود.

 

 

پاسخ قرآن به یک شبهه اساسی

برخی کارشناسان از جمله محمدتقی اکبرنژاد، اخیراً در بحثی به استراتژی انبیا در مواجهه با مبارزات اجتماعی اشاره کرده‌اند. آنها معتقدند که انبیا به تدریج وارد میدان می‌شدند و از ابتدا قصد درگیری با طاغوت را نداشتند! اینجاست که تفاوت نگاه‌های قرآنی با سایر دیدگاه‌ها روشن می‌شود. قرآن به وضوح می‌فرماید: «الحکم لله»، یعنی حکمرانی فقط از آن خداست. این عبارت به وضوح نشان می‌دهد که هیچ‌کس جز خداوند حق حکمرانی ندارد.

بنابراین مفهوم توحید نه‌تنها با نظام‌های طاغوتی و غیر الهی در تضاد است، بلکه با هر نوع حکومتی که بخواهد جز خداوند را حاکم بداند، درگیر می‌شود. این تضاد تنها به حکمرانی سیاسی محدود نمی‌شود، بلکه شامل هر نوع ایدئولوژی و فلسفه‌ای می‌شود که خود را در مقام حاکمیتی به جای خداوند قرار دهد.

پس حرکت در مسیر توحید باید با رویکرد مبارزاتی و پایداری همراه باشد. اگر کسی توحید را به گونه‌ای تعریف کند که او را از مبارزه با نظام‌های طاغوتی باز دارد، به درک صحیح و واقعی از توحید نرسیده است.

 

 

مفهوم توحید در عرصه فردی

در ادامه کتاب «طرح کلی اندیشه اسلامی در قرآن»، حضرت آقا به نکته‌ای حیاتی و عمیق اشاره می‌کنند که درک آن برای هر مسلمان ضروری است. پس از آنکه درباره توحید سخن گفتیم و اصول آن را فراگرفتیم، باید به این پرسش پاسخ دهیم: «شبکه رفتاری توحیدی که باید در زندگی فردی و اجتماعی ما وجود داشته باشد، چیست؟»

در سطح فردی، رهبر انقلاب به یک اصل مهم اشاره می‌کنند: آثار روانی توحید در رفتار انسان مؤمن قابل مشاهده است. اگر کسی می‌خواهد بداند که واقعاً موحد است یا نه، باید رفتار فردی‌اش را بررسی کند. نشانه اصلی این است که انسان موحد از هیچ چیزی نمی‌ترسد. چرا؟ زیرا او به عمق قلب و روح خود فهمیده است که «لا مؤثر فی الوجود الا الله» – هیچ‌چیز در جهان اثرگذار نیست مگر خدا.

این ترس، ترس از موجودات و خطرات مادی نیست، بلکه ترسی است که امام خمینی (ره) در برابر بزرگترین تهدیدها به آن اشاره می‌کند: «والله، در همه لحظات نهضت، یک لحظه هم نترسیدم». حتی زمانی که ساواک به او نزدیک شده بود و خطر مرگ را احساس می‌کرد، در دلش هیچ ترسی نبود. این نوع از آرامش و بی‌خوفی، نتیجه یک باور توحیدی عمیق است.

اما اگر در دل ما ترس‌هایی وجود داشته باشد، باید بدانیم که ممکن است باور توحیدی‌مان ناقص باشد. امام صادق (ع) در این زمینه می‌فرمایند: «انّما ذلکم الشیطان یخوّف اولیائه»؛ یعنی ترس دروازه‌ای است برای ورود شیطان؛ چرا که ترس، خود، منشأ شک و تردید در خداوند است. امام به پنج نوع ترس بنیادین اشاره کرده‌اند که باید مراقب آن‌ها باشیم:

  • ترس از آینده و روزی
  • ترس از بلا و مصیبت
  • ترس از لذت‌های دنیوی
  • ترس از فراموش شدن و دیده نشدن
  • ترس از مرگ
  • آن حضرت در روایت دیگری می‌فرمایند: «مَن تَرَكَ التَّزویجَ مَخافَةَ الفَقرِ فقد أساءَ الظَّنَّ باللّهِ عزّ و جلّ»، یعنی اگر کسی از ترس فقر ازدواج نکند، در حقیقت به خداوند بدگمان است و باور توحیدی ندارد. این سخنان نشان می‌دهد که چقدر در زندگی ما باید به اعتماد به خداوند و از میان برداشتن ترس‌ها توجه کنیم.

    رهبر معظم انقلاب همچنین تأکید می‌کنند که شرک حتی در کوچک‌ترین جزئیات زندگی ما ممکن است پنهان باشد. همان‌طور که می‌فرمایند: «شرک از حرکت مورچه در شب تاریک بر سنگ سیاه خفی‌تر است». این بدان معناست که حتی در جزئیات زندگی، ممکن است به نوعی به غیر از خدا تکیه کرده باشیم، بدون آنکه خود متوجه شویم.

    پس از این رو، باید خود را به دقت بررسی کنیم و ببینیم که چقدر زندگی ما بر اساس ایمان و باور توحیدی استوار است. این سنجش به ما کمک می‌کند تا در مسیر صحیح توحیدی قرار بگیریم و هر لحظه، عمق بیشتری از توحید را در رفتار و افکار خود احساس کنیم.

    مفهوم توحید در عرصه اجتماعی

    از دیدگاه مقام معظم رهبری، تعهد اجتماعی در باور به توحید به این معناست که هیچ‌کس نمی‌تواند به طور خودسرانه و بدون اذن الهی، بالادست دیگری قرار گیرد. در کتاب «طرح کلی اندیشه اسلامی در قرآن»، ایشان تأکید می‌کنند که جامعه توحیدی، جامعه‌ای بدون طبقات اجتماعی است.

    برخی ممکن است این مفهوم را با مفاهیم مارکسیستی یا چپ‌گرایانه همسان بدانند و تصور کنند که بی‌طبقه بودن به معنای بی‌طبقه اقتصادی است؛ اما حضرت آقا این‌طور نمی‌فرمایند. ایشان توضیح می‌دهند که در قرآن برخی از ادیان به طور سنتی طبقات اجتماعی مختلفی را معرفی کرده‌اند: یک طبقه اله و معبود، یک طبقه که خود را «نحن ابناء الله» (ما فرزندان خدا هستیم) می‌دانستند، و یک طبقه که «عباد الله» (عباد خدا) بودند. اما در منطق توحیدی، فقط خداوند است که بالاتر از همه قرار دارد.

    در حقیقت، توحید یعنی هیچ‌کس بر دیگری ولایت ندارد مگر به اذن خداوند و طبق حجت الهی. این‌جاست که قاعده نفی ولایت شکل می‌گیرد: هیچ‌کس نمی‌تواند بر کسی حکمرانی کند یا سلطه داشته باشد مگر با اجازه خداوند. حضرت آقا می‌فرمایند: اگر شما موحد هستید، نمی‌توانید ابرقدرتی را بدون اجازه الهی بپذیرید.

    امام خمینی (ره) در این زمینه می‌فرمایند که ما آمده‌ایم تا پرچم «لا اله الا الله» را بر فراز تمام قلل رفیع عالم، از جمله کاخ‌های کرملین و کاخ سفید، برافرازیم. به عبارت دیگر، باور اجتماعی توحیدی اقتضا می‌کند که ما بالادست بودن کسی را تنها و تنها با حجت الهی بپذیریم. در یک جامعه توحیدی، هیچ‌کس نمی‌تواند به طور خودسرانه قدرت را در دست گیرد یا حکمرانی کند؛ همه قدرت‌ها باید بر اساس اراده و حکم خداوند باشد.

    بنابراین، مفهوم توحید در عرصه اجتماعی به این معناست که هیچ قدرت بشری نمی‌تواند بدون اجازه الهی بر مردم حاکم شود و هیچ‌کس نباید قدرت و سلطه دیگری را بدون این که از جانب خداوند تأیید شده باشد، بپذیرد.

    انتهای پیام/

    دیدگاهتان را بنویسید

    نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

    دکمه بازگشت به بالا