توصیه میرزا ملکی تبریزی درباره حال عبادت در ماه رمضان
اهل سلوک و مناجات، بیش از آنکه به کمیت عبادات توجه کنند، به کیفیت حضور قلب و صداقت درونی خود در هنگام عبادت اهمیت میدهند. ابراز عجز و بندگی در پیشگاه الهی، و نه خسته کردن جسم و رنجاندن روح، کلید دستیابی به قرب الهی و سیر در عوالم معنوی است.

به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، ماه مبارک رمضان، فرصتی مغتنم برای عبادت و تقرب به خداوند متعال است. در این ماه، مؤمنان اشتیاق بیشتری برای انجام عبادات و نوافل از خود نشان میدهند و به مناجات و راز و نیاز با پروردگار میپردازند. این میل درونی به سوی عبادت، نشانهای از ایمان و تقوای قلبی است و از اهمیت ویژهای برخوردار است.
اما ضروری است توجه داشت که عبادات و نوافل رمضان، باید برخاسته از میل و رغبت قلبی باشند، نه از سر اجبار و تحمیل. انجام عبادات به اجبار، نه تنها ثوابی ندارد، بلکه ممکن است موجب دوری قلب از خداوند و ایجاد بیرغبتی نسبت به عبادت در آینده شود. روایات متعددی بر این نکته تأکید دارند که مستحبات باید با میل باطنی انجام شوند تا مورد قبول درگاه الهی قرار گیرند.
بزرگان دین و علما نیز همواره بر این امر مهم تأکید داشتهاند و خود در عمل به این نکته پایبند بودهاند. آنها عبادات را نه به عنوان وظیفهای سنگین و طاقتفرسا، بلکه به عنوان فرصتی برای ارتباط با خداوند و کسب آرامش روحی انجام میدادند. بنابراین، در ماه رمضان، علاوه بر توجه به انجام واجبات، باید به انگیزه و نیت خود در انجام عبادات نیز دقت و از انجام عباداتی که از روی اکراه و بیرغبتی است پرهیز کرد.
میرزا جواد ملکی تبریزی در کتاب المراقبات خویش در باب آداب ماه رمضان مینویسد:
«سزاوار است سالک حال خود را بررسى و نشاط و کسالت، کار و فراغت و نیرو و ضعف خود را نسبت به نوافل و مستحبات سنجیده و بعد از مراعات حال خود، به ترتیب بهترینها را انتخاب کند. در روایات زیادى آمده است که نوافل در این ماه بیش از هزار رکعت است. اگر ببیند انجام این عمل براى او بهتر است، باید آنها را انجام دهد و نباید دعاهایى را که در آن وارد شده است ترک کند، زیرا مضامین عالیای در آن وجود دارد که بعضى از آنها در سایر ادعیه نیست و باید در آن دعاها صادق و با حضور قلب باشد، تا خواندنش، مناجات با برآورنده حاجات باشد نه صرف تلفظ الفاظ. در این حال اگر به حقیقت آنچه مىگوید، رسیده و حال و مقام او متصف به مضامین آن شود، که خوشا بحال او، زیرا پایانى سعادتمندانه در انتظار اوست. مثلاً حالى پیدا کند که با خود بگوید: واى بر من و در این هنگام به یاد آورد که: آنقدر گناه کرده است که اگر زمین بفهمد، او را بلعیده و اگر کوهها بفهمند، بر او فرو مىریزند و اگر دریاها بفهمند او را غرق مىکنند – چنانچه همین مطالب در بعضى از دعاها آمده است. و گمان مىکنم اگر چنین حالى به ابلیس هم دست بدهد، او را نجات خواهد داد، چه رسد به مسلمان یا مؤمنى، به خصوص اگر ترس و اضطراب او از خشم مولایش، بیش از اضطراب او از آتش جهنم باشد. چنانچه همین مطلب در این دعا آمده است. و این حال بالایى است که در هیچ قلبى یافت نمىگردد، مگر اینکه پروردگارش از او راضى خواهد بود.»
با این اوصاف میتوان دریافت که جوهرهی مناجات و سلوک معنوی، بیش از آنکه در انجام صرف عبادات ظاهری و ریاضتهای بدنی نمایان شود، در داشتن روحیهای صادقانه و فروتنانه در برابر خداوند جلوهگر میشود. ابراز عجز و بندگی در پیشگاه الهی، و نه خسته کردن جسم و رنجاندن روح، کلید دستیابی به قرب الهی و سیر در عوالم معنوی است. اهل سلوک و مناجات، بیش از آنکه به کمیت عبادات توجه کنند، به کیفیت حضور قلب و صداقت درونی خود در هنگام عبادت اهمیت میدهند.
انتهایپیام/