جنگ 33 روزه باید شاخص ارزیابی دشمنان درباره جبهه مقاومت باشد
نیروهای مقاومت با ایمان به وعدههای الهی و اعتماد به نصرت خداوند، در برابر حملات سهمگین دشمن، ایستادگی کردند. جنگ ۳۳ روزه باید شاخصی برای ارزیابی دشمنان تا بن دندان مسلح باشد.
به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، نبرد 33 روزه حزبالله لبنان با اسرائیل در سال 2006، پس از نقض تعهدات اسرائیل و آزاد نکردن سه اسیر لبنانی شکل گرفت. حزبالله در پاسخ به این نقض عهد، عملیات «الوعد الصادق» را اجرا کرد و دو نظامی اسرائیلی را اسیر گرفت. اسرائیل در واکنش به این عملیات، جنگی گسترده علیه لبنان به راه انداخت. اما در پایان نبرد، رژیم صهیونیستی به هیچیک از اهداف خود نرسید و با شکست مواجه شد. این اتفاق مصداقی از وعده الهی در قرآن کریم است که میفرماید: «وَلَا تَهِنُوا وَلَا تَحْزَنُوا وَأَنتُمُ الْأَعْلَوْنَ إِن كُنتُم مُّؤْمِنِینَ» (آلعمران: 139)؛ “سست نشوید و غمگین نباشید که شما برترید اگر ایمان داشته باشید.”
در این جنگ نابرابر، رژیم صهیونیستی با استفاده از بیش از 4 میلیون و 800 هزار بمب خوشهای و بهطور میانگین 270 پرواز جنگی در روز، حملات گستردهای را علیه مردم و زیرساختهای لبنان انجام داد. با این وجود، مقاومت حزبالله توانست تمام محاسبات اسرائیل را بر هم زند. قرآن کریم در سوره بقره آیه 249 به چنین پیروزیهایی اشاره میکند: «كَم مِّن فِئَةٍ قَلِیلَةٍ غَلَبَتْ فِئَةً كَثِیرَةً بِإِذْنِ اللَّـهِ وَاللَّـهُ مَعَ الصَّابِرِینَ»؛ “چه بسیار گروهی اندک که به اذن خدا بر گروهی بسیار غلبه کردند و خداوند با صابران است.”
این نیروها با امید به نصرت الهی و عدم یأس در برابر دشمن، با شجاعت تمام به دفاع پرداختند. خداوند در قرآن میفرماید: «إِن تَنصُرُوا اللَّهَ یَنصُرْكُمْ وَیُثَبِّتْ أَقْدَامَكُمْ» (محمد: 7)؛ “اگر خدا را یاری کنید، او شما را یاری میکند و گامهای شما را استوار میدارد.” و گاهی نصرتهای خدا شکل ویژهتری به خود میگیرد و تبدیل به امدادهای غیبی میشود. در این مدل، خداوند با حکمت خویش ملائک را برای یاری مؤمنان در برابر دشمن به سوی دنیا گسیل میدهد که از آن با عنوان لشکرهای غیبی یاد میشود، همانند آنچه در آیۀ 26 سورۀ توبه مطرح شده است. خداوند میفرماید «ثُمَّ أَنْزَلَ اللَّهُ سَکینَتَهُ عَلى رَسُولِهِ وَ عَلَى الْمُؤْمِنینَ وَ أَنْزَلَ جُنُوداً لَمْ تَرَوْها وَ عَذَّبَ الَّذینَ کَفَرُوا وَ ذلِکَ جَزاءُ الْکافِرین؛ آنگاه خدا آرامش خود را [ که حالت طمأنینه قلبى است] بر پیامبرش و مؤمنان نازل کرد، و لشکریانى که آنان را نمىدیدید [ براى یارى مؤمنان ] فرود آورد، و کسانى را که کفر مىورزیدند، به عذاب سختى مجازات کرد؛ و این است کیفر کفرپیشگان».
توکل بر خدا و اعتماد به قدرت الهی در تمامی لحظات نبرد، ستون اصلی مقاومت حزبالله بود. این اعتماد عمیق به خداوند، آنها را از تسلیم در برابر فشارهای نظامی و روانی دشمن بازداشت. قرآن کریم در سوره توبه آیه 51 این نگرش را تقویت میکند: «قُل لَّن یُصِیبَنَا إِلَّا مَا كَتَبَ اللَّـهُ لَنَا هُوَ مَوْلَانَا وَعَلَى اللَّـهِ فَلْیَتَوَكَّلِ الْمُؤْمِنُونَ»؛ “بگو، چیزی به ما نمیرسد جز آنچه خداوند برای ما نوشته است، او سرپرست ماست و مؤمنان باید بر خدا توکل کنند.”
یکی از مهمترین عوامل موفقیت حزبالله، عدم یأس و نا امیدی در برابر قدرت نظامی اسرائیل بود. نیروهای مقاومت با ایمان به وعدههای الهی و اعتماد به نصرت خداوند، در برابر حملات سهمگین دشمن، ایستادگی کردند. قرآن کریم در بخشی از آیه12 سوره یوسف میفرماید « … وَ لَا تَیْأَسُوا مِنْ رَوْحِ اللَّهِ ۖ إِنَّهُ لَا یَیْأَسُ مِنْ رَوْحِ اللَّهِ إِلَّا الْقَوْمُ الْكَافِرُونَ»؛ و از رحمت خدا مأیوس نباشید؛ زیرا جز مردم کافر از رحمت خدا مأیوس نمیشوند.
بنابراین یکی از دلایل مهم موفقیت حزبالله در این نبرد، پشتوانههای معنوی و ایمان راسخی بود که در نیروهایش وجود داشت. این پشتوانههای معنوی، در کنار هوشمندی نظامی و تدبیرهای استراتژیک حزبالله، موجب شد که اسرائیل به اهداف اولیه خود نرسد و مجبور به پذیرش آتشبس شود.
انتهایپیام/