درباره اقدام ترکیه برای راه اندازی یک شبکه فارسی زبان
ترکیه جدای از ادعاهای ارضی و کشورگشایی در منطقه که تصرف خاک سوریه و مداخله در شمال عراق بخش کوچکی از سیاستهای برونمرزی اوست، امروزه داعیه رهبری کشورهای ترکزبان را نیز در سر میپروراند.
خبرگزاری تسنیم، محمدحسن مقیسه، پژوهشگر و استاد دانشگاه در یادداشتی نوشت:
«شبکه تیآرتی فارسیزبان ترکیه راهاندازی شد». خبر را که شنیدم، چندان تعجب نکردم. قرار است که این شبکه فارسیزبان از کشوری که خود ترکزبان است! برای جمعیتی در حدود 130 میلیون که جملگی به زبان فارسی صحبت میکنند و در کشورهای ایران و افغانستان و تاجیکستان ساکن هستند، برنامههای فرهنگی، هنری، ادبی و سیاسی تولید و پخش کند. البته باید نوشت که جمعیت فارسیزبان در شهرهای سمرقند و بخارا در جنوب ازبکستان و نیز در کشورهای حاشیه خلیج فارس و همچنین در شرق دور (ژاپن، کره و چین و اندونزی و…) و صد البته صدها هزار نفر در کشورهای گوناگون اروپایی، قاره استرالیا و بهویژه آمریکا نیز حضور دارند که اگر این شبکه ماهوارهای بتواند ـ که گویا خواهد توانست ـ همه یا بخش قابل توجهی از این جمعیت بزرگ و جمع و گاه پراکنده را به هدفی که برای خود تعریف کرده متمایل و راضی کند، قطعاً به هدفش نایل شده است.
یکی از مسئولان بلندپایه ترکیه در هنگام افتتاح این شبکه گفته است: «اکنون زمان آن رسیده که حقیقت را آشکار کرده و به زبان بیاوریم». باید از جناب آقای فخرالدین آلتون که ریاست مرکز ارتباطات ریاستجمهوری ترکیه را برعهده دارد، پرسید که آن حقیقت چیست؟ آیا این حقیقت همان چیزی نیست که مدیرکل شبکه تیآرتی، محمدزاهد سوباجی قبل از افتتاح رسمی با صراحت به زبان رانده بود که: «هدف، آشفته کردن ایران است»؟
هر چند مسئولان فرهنگی ترکیه در روز افتتاح رسمی این شبکه فارسیزبان مهربانانهتر سخن گفتند و در واقع سعی کردند که رفتار و گفتار خود را تعدیل و اصلاح کنند، اما چه کسی است که امروزه سر در سیاست و بهویژه اخبار منطقه خاورمیانه و مقاومت اسلامی در منطقه داشته باشد و از بلندپروازیهای خطرناک ترکیه آگاه نباشد؟
ترکیه جدای از ادعاهای ارضی و کشورگشایی در منطقه که تصرف خاک سوریه و مداخله در شمال عراق بخش کوچکی از سیاستهای برونمرزی اوست، امروزه داعیه رهبری کشورهای ترکزبان را نیز در سر میپروراند. تشکیل اتحادیه کشورهای ترکزبان که در سال 2009 و با تلاشهای فراوان ترکیه راهاندازی شد و توانست پنج کشور (آذربایجان، ترکیه، قزاقستان، قرقیزستان، ازبکستان) را در زیر یک چتر فراهم آورد، نشان از نگاه یکجانبهنگرانه سیاستمداران ترکیه دارد. البته آنها در همین سیاست نیز خیلی زود دریافتند که اگر جمهوری اسلامی ایران را نیز همراه خود کنند، به قدرت افزونتری دست خواهند یافت و از همین رو بود که رهبر «حزب وطن» ترکیه به میانه میدان آمد و از مسئولان جمهوری اسلامی برای پیوستن به سازمان کشورهای ترک زبان رسماً دعوت به عمل آورد. او با در پیش گرفتن این ضربالمثل که «سر بدون کلاه و فارسی بدون ترک نمیشود»، خواست دست پیش را بگیرد که پس نیوفتد، اما بلافاصله گفت که «مشارکت جمهوری اسلامی در سازمان کشورهای ترک زبان، افقهای جدیدی را به روی دولتها و ملتهای ترکیه و ایران میگشاید».
و اکنون نیز ترکیه همان رفتار یکجانبهگرایانه و خطرناک را دوباره پی گرفته است؛ ولی اینبار سمت و سوی این فعالیت رسانهای که ایران عزیزمان را هدف گرفته، نه دلسوزانه، که کاملاً کینهتوزانه و با هدف ترویج پانترکیسم و فروپاشی فرهنگی و سیاسی جمهوری اسلامی ایران طراحی شده است.
جالب اینجاست که این شبکه در شرایطی راهاندازی میشود که ترکیه از یک سو با تورم اقتصادی بیش از 40 درصد پنجه در پنجه در افکنده، و از طرف دیگر، یک سال است که ملت کوچک، مظلوم اما مقاوم فلسطین در زیر ضربههای ظالمانه و جنایتکارانه غاصبان قدس فریاد کمکخواهی و تظلم دارد، اما ترکیه اکنون ترجیح داده که به جای کاهش فشار اقتصادی بر مردمش و شنیدن فریاد استغاثه مظلومان فلسطینی، راه چارهای بیابد برای فارسزبانها و به تعالی فرهنگ و سیاست ایشان بیندیشد!
بله، نیک میدانیم که همه اینها بازیهای مزوّرانه سیاست است و ترکیه اکنون با ابزار تهاجم نرم به سمت جمهوری اسلامی آمده تا ابتدا نرمک نرمک به کاشانه مردم ایران راه پیدا کند و پس از جاگیری در خانه دل و ذهن ایشان، بتواند با همراه کردن بخشی از کسانی که نمیتوانند یا نمیخواهند بدانند که اهداف پنهانی و سیاه آن کشور چیست، همان هدفی را در پی بگیرند که این همسایه شمال غربی قدم نامیمونش را بدان رنجه کرده است.
اما خوب است پیافکنان این بازی نحس بدانند که ایران کشوری است برآمده از دل تاریخ و با سابقهای دستِ کم پنج هزار ساله در جنبش و کوشش و زیست بر پهنه کره خاکی، و با پشتوانهای پر بار در خلق درونمایههای غنی فرهنگی و هنری، و آفرینش بشکوهترین آثار ممتاز ادبی و فلسفی و اخلاقی، و تولید علم و نوشتن حرف های نو در دفتر دانش، و نیز پیشرو در ساخت و سازهای مبتکرانه بناهای تمدنی، که همه این میراث سترگ و بزرگ را بر پایه ارزشها و تراث فرهنگی اسلام و متون قرآنی و روایی اهل بیت(ع) بنا نهاده و سینه به سینه از نسلی به نسل دیگر دست به دست گردانیده تا توانسته به پشتوانه همین آثار از رهگذر سخت و پر پیچ و خم تاریخ گذر کرده و به انقلاب شگرف اسلامی در زمانه حاضر برسد، و در این 40 سال و اندی نیز کم نیرنگهای رنگارنگ و توطئههای حلقه در حلقه ندیده و از سر نگذرانده است. پس این بازی رسانهای جدید که دود توطئه و سالوسی و ریا از آن بلند شده، برایش تازگی ندارد.
اکنون به خوبی میتوان به نقش رسانهها در عصر حاضر پی برد و به آسانی دریافت که رسانهها پیشقراولان نیروهای نظامی و جاده صاف کن آنها برای پیشروی به سوی اهداف از پیش تعیین شده هستند. با این روند، جمهوری اسلامی ایران نیز میتواند با تقویت رسانههای برونمرزی، روایت دست اول خبرها و اطلاعرسانی را به دست گیرد و با سرعت عمل، دقتِ در کار، تلاش دو چندان، نوآوری و روزآمدی، از همان میدان و عرصهای که دشمن به سمت دژ او غوغاسالاری رسانهای را شلیک کرده، سنگری را که با پندارِ تزویر و خاکروبه دروغ بنا شده، نشانه گرفته و رسوای عام و خاص سازد.
این، رسالتی است که دستگاههای ریز و درشت تبلیغاتی و رسانهای جمهوری اسلامی برعهده دارند و کمبود بودجه ریالی و دلاری نمیتواند و هیچگاه نتوانسته که به رسالت الهی مدافعان رسانهای کشور ما خدشهای وارد کند. ما بر این باوریم که اخلاص افسران نرم جمهوری اسلامی و فعالان مخلص رسانهای، دیر یا زود تشت ریاکاری همسایه مزوّر را از بام رسوایی به زیر میافکند؛ قطعاً و یقیناً، به لطف خداوند بزرگ و تلاشهای خستگینشناسانه مردان و زنان رسانهای نظام سرافراز جمهوری اسلامی ایران.
انتهای پیام/