سخت ترین لحظه آقای مجری/«محفل» تکلیف ما با مخاطب را روشن کرد
هادی صلحجو مجری رادیو و تلویزیون رادیو را خانه اول و آخر خود میداند. تلخترین جایی که جلوی دوربین قرار گرفته روز شهادت حاج قاسم سلیمانی بوده است.
به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، هادی صلحجو، مجری رادیو و تلویزیون که بیشتر با اجرای برنامههای معارفی و قرآنی شناخته میشود، رادیو قرآن را خانه اول خود میداند. صلحجو که زمانی برنامه صبحگاهی رادیو قرآن را بهعنوان پرشنوندهترین برنامه صبح رادیو اجرا میکرد، معتقد است که این روزها صدای جذابی که مخاطب را جذب کند، کمتر میشنود.
وی که تمایلی به اجرای برنامههای غیرمعارفی ندارد، دوست دارد بهجای تجربه قالبهای دیگر در اجرا، مطابق پسند مخاطبش پیش برود و همچنان یک مجری موفق در برنامههای قرآنی و مذهبی باشد.
در ادامه، گفتوگوی تسنیم با این مجری تلویزیون را در ادامه میخوانید:
* در بررسی سالها فعالیتهای شما در رادیو و تلویزیون، بیشترین حضورتان در برنامههای قرآنی و مذهبی بوده است. هم اکنون شرایط این دست برنامههای صداوسیما را چطور ارزیابی میکنید؟ آیا در جذب مخاطب، شاهد رویکرد تحولی از سوی برنامهسازان هستیم؟
من سالها چه در رادیو و چه در تلویزیون، در برنامههایی با رویکرد قرآنی، معارفی و مذهبی حاضر بودم. از سال 1386 با گزارشگری در رادیو قرآن کارم را شروع کردم و سالها در رادیو فعالیت داشتم و پساز آن، اجرا در شبکه قرآن سیما را تجربه کردم. از حدود سال 1390 که وارد شبکه یک سیما شدم، اجرای برنامه «آفتاب شرقی» را برعهده گرفتم که برنامهای معارفی بود و اجرای برنامههای معارفی را از الطاف خدا میدانم. ما برای اینکه بتوانیم ارزیابی دقیق و منصفانهای را ارائه کنیم، ابتدا باید این دوره و مختصات آن را خیلی خوب بشناسیم تا بتوانیم درخصوص آن قضاوت کنیم و نظر بدهیم.
در دوره جدید، مسئولان صداوسیما از تحول در برنامههای گوناگون صحبت کردند؛ اگر رسانهای بخواهد موفقیت پایدار داشته باشد، نیازمند جذب مخاطب است. برای هر تولیدی زحماتی کشیده میشود و خلقی اتفاق میافتد. رویدادها و رخدادهای رسانهای به دیده شدن نیاز دارند و باید به گوش مخاطب برسند و به چشم او بیایند و از آن بهرهمند شوند.
رسانه، آنهم در ساختار جمهوری اسلامی که به تعبیر رهبر معظم انقلاب اسلامی، یک دانشگاه است، نیازمند جهتدهی و خطدهی به نگاه مردم کشور است و اگر قرار باشد در نگرش مخاطب تغییر ایجاد شود، رسانه موظف و ناگزیر از ساخت برنامههایی است که مخاطب با آن ارتباط برقرار کند. به نظرم، باید دراینخصوص بیشتر صحبت شود و منتقدان منصف به بررسی ابعاد آن بپردازند و اظهارنظر کنند. امروز نیازمند یک نگاه عدالتمحور در تخصیص منابع به حوزههای مختلف برنامهسازی هستیم.
برخی باور ندارند برنامههای دینی و معارف قرآنی نمیتواند در جذب مخاطب موفق عمل کند. همین حالا نیز این دیدگاه وجود دارد که به برنامههای حوزه سرگرمی و ورزش بودجه بیشتری تخصیص میدهند و توجهات بیشتری نیز به این برنامهها میشود؛ ولی برخلاف این جریان، آنچه به واسطه برنامه «محفل» رخ داد، ثابت کرد که مردم ما اتفاقاً این نوع برنامهها را دوست دارند و آنگاه که بودجه و توجه خوبی برای آن در نظر گرفته شود و زمان مناسبی از آنتن را به آن اختصاص دهند، مخاطبان، برنامه دینی را دنبال میکنند. این برنامه خط بطلانی بر تصور غلط بیعلاقگی مردم به برنامههای مذهبی کشید.
قرار نیست تمام برنامههای رسانه ملی سخنرانی و مذهبی و… باشد؛ چرا که رسانه ملی یعنی رسانهای که باید تمام ذائقهها را تأمین کند. درواقع نسبت برنامهها و چگونگی پرداخت به آنها مهم است. برای نمونه، برای تبلیغ یک موضوع معرفتی مانند احترام به پدر و مادر، میتوان از فیلم و سریال در جهت بیان این مهم استفاده کرد و حتی در تولیدات کودک و نوجوان نیز خلاقیت به خرج داد که قطعاً نتیجه مثبتی خواهد داشت.
* آیا در این سالها پیشنهاد اجرای برنامههایی غیراز برنامههای مذهبی هم داشتهاید؟ اصلاً خودتان مایل به تجربه اجرا در سایر قالبهای برنامهسازی هستید؟
تجربیاتی از اجرای برنامههای غیر معارفی هم داشتهام؛ مثلاً در مناسبتهایی مانند عملیات «وعده صادق»، ویژهبرنامههای شهادت سردار قاسم سلیمانی، برنامه پوشش عملیات حمله موشکی به پایگاه عینالاسد در پاسخ به شهادت حاج قاسم که از شبکه یک روی آنتن رفت و مهمترین برنامه رسانه ملی در آن ساعات بود و… اجراهایی داشتهام، اما بهنظرم، نکته مهم این است که مخاطب چه تعریفی از شما دارد.
یعنی مخاطب من را بهعنوان مجری تولیدات معارفی میشناسد؛ بنابراین هرگاه در برنامههای غیرمعارفی حاضر شدم، به حوزه معارف اشارهای داشتم. بهعنوان مجری شناختهشده با برنامههای معارفی، اگر در سایر قالبها به اجرای برنامه بپردازم، فکر میکنم این موضوع خیلی برای مخاطب تعریفشده نیست و ممکن است با علامت سؤال مواجه شود. بهنظرم، بهتر است مجریها حوزه مشخصی برای اجرا انتخاب کنند و در همان حوزهها به اجرا بپردازند. در این حالت تکلیف خودشان و مخاطب هم روشن است.
همچنین مطالعاتی که دارم در حوزههای معارفی و قرآنی است و این را بیشتر میپسندم که مجری برنامههای معارفی و قرآنی موفق باشم.
* بین اجراهایی که تاکنون تجربه کردید، اتفاق خاص یا خبر متفاوتی بوده که بتوانید بهعنوان سختترین تجربهتان در مجریگری از آن یاد کنید؟
تمام حدود 17 سالی که در سازمان صداوسیما فعالیت میکنم، برایم سرشار از خاطرات جذاب است و همه آنها را دوست دارم و بارها مرورشان میکنم. خاطرم است ساعت 4 صبح مدیر پخش شبکه یک با من تماس گرفت و درخواست کرد که با سرعت به سازمان بروم. آن روز حمله انتقامی ایران به پایگاه نظامی عینالاسد پس از شهادت سردار سلیمانی اتفاق افتاده بود. من باید برای پوشش اخبار این اتفاق به استودیو میرفتم. خاطرم است پیش از اذان صبح به صداوسیما رسیدم و خبر پاسخ قاطع ایران به ترور ناجوانمردانه حاج قاسم سلیمانی را اعلام کردم.
از آن لحظه تا چند ساعت پس از آن، ویژهبرنامه داشتیم. همینطور برای عملیات «وعده صادق 1» هم پاسی از شب گذشته بود و ما در پخش شبکه یک حاضر شدیم و این خبر را اعلام کردیم که بسیار مسرتبخش بود. در عین حال، اخبار تلخی هم داشتیم مانند خبر شهادت سردار سلیمانی در سال 1398 که از ابتدای تأیید خبر شهادت تا تشییع با شکوه پیکر سردار و روزهای پساز آن در شبکه یک اجرا داشتم.
البته استادان من در اجرا کنارم بودند و من شاگردی میکردم. برنامههای مختلف سحر و افطار هم هرکدام خاطراتی برای من بههمراه داشته است. از این حیث که لحظات ناب سحر در کنار مردم بودیم، بهخصوص در سالهای اخیر که توفیق داشتم حدود چهار سال سحرهای ماه مبارک رمضان در حرم مطهر امام (ع) اجرا داشته باشم. این اجراهای سحرگاهی برای من، یکی از اتفاقات ویژه در سالها فعالیت رسانهای است.
* خودتان بهعنوان مخاطب تلویزیون بیشتر تماشاگر کدام دسته از برنامههای صداوسیمایید و کدام برنامه تلویزیونی برایتان خاطرهانگیز است؟
این ایام که پرحادثه و پرخبر است، بیشتر بیننده برنامههای خبری رسانه ملی مخصوصاً گفتوگوهای تحلیلی کارشناسان هستم. برخی برنامههای ورزشی را هم دنبال میکنم. البته پیگیر برنامههای معارفی صداوسیما هم هستم. برنامههایی را که خاطرات گذشته را تداعی میکنند، خیلی دوست دارم. البته فکر میکنم پخش این نوع برنامه نسبت به گذشته کمتر شده است.
* با توجه به اینکه میتوان گفت رادیو قرآن خانه اول شما در سازمان صداوسیما بوده، آیا هنوز هم شنونده برنامههای رادیویی هستید؟
رادیو خانه اول و آخر من است و واقعاً رادیو و اجرای برنامه در رادیو را دوست دارم. ارتباطی که در رادیو بین گوینده و مخاطب برقرار میشود، رابطهای صمیمیتر و نزدیکتر از تلویزیون است. رادیو برای من رسانه خاطرهانگیزی است. اجرا در رادیو برایم ارزش زیادی دارد و تجربه کار در این رسانه را از افتخارات خودم میدانم.
خوشحالم که در سالهای گذشته برنامههایی را اجرا کردهام که هنوز پساز گذشت سالها، همچنان از رادیو قرآن پخش میشود و مخاطب دارد و گاهی از شنوندگان این برنامهها بازخوردهایی هم دریافت میکنم که بسیار ارزشمند است. این روزها خیلی کمتر شنونده رادیو قرآن هستم. رادیوی ماشینم سه موج دارد که بیشتر برنامههای آن را دنبال میکنم. البته سایر شبکههای رادیویی را نیز دنبال میکنم مانند رادیو جوان، رادیو ایران، رادیو ورزش، رادیو مقاومت و… که بیشتر گوش میکنم. گاهی رادیو گفتوگو را هم پیگیری میکنم.
در سالهای گذشته برنامههایی در رادیو قرآن روی آنتن میرفت که مخاطبان بسیاری داشت. در دورهای رادیو قرآن حتی اولین رادیوی پرشنونده تخصصی در معاونت صدا بود. حتی دورهای پرشنوندهترین رادیو در ماه مبارک رمضان بود. یک زمانی من مجری برنامه صبحگاهی رادیو قرآن بودم و این برنامه پرشنوندهترین برنامه صبح رادیو بود، درحالیکه هم زمان رادیو جوان، رادیو ایران و… هم تولیدات بسیار خوبی داشتند؛ اما مردم برنامه صبحگاهی رادیو قرآن را به عنوان پرشنوندهترین برنامه صبح رادیو انتخاب کرده بودند.
امیدوارم مسئولان برای رادیو قرآن بهعنوان اولین مولود رسانه ملی که در تاریخ جمهوری اسلامی ایران و 22 بهمن سال 1362 به دست رهبر معظم انقلاب اسلامی در صداوسیما افتتاح شد، فکر بهتری کنند تا به روزهای اوج خودش برگردد و شنوندگان، این شبکه رادیویی را بهعنوان یک شبکه محبوب در صدر انتخابهایشان قرار بدهند و بشنوند.
انتهای پیام/