سقوط یک امت؛ ریشه های شهادت امام علی (ع)
شهادت امیرالمؤمنین علیهالسلام نتیجۀ یک فرایند طولانی بود که از سقیفه آغاز شده و با استحاله امت، بازگشت نظام طبقاتی، عدم پذیرش امامت ایشان و تاب نیاوردن عدالت علوی محقق شد.

به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، شهادت امیرالمؤمنین علیهالسلام یک فاجعۀ بزرگ در تاریخ اسلام بود که ریشه در تحولات عمیقتری داشت. با شناخت این عوامل زمینه ساز، میتوانیم از تکرار آن اشتباهات جلوگیری کرده و جامعهای سالم و عادلانه بسازیم. این رویداد تلخ ریشه از زمان سقیفه بنیساعده آغاز شد و با استحالۀ تدریجی امت اسلامی، زمینههای شکلگیری شهادت آن حضرت را فراهم آورد.
واقعه سقیفه بنیساعده را میتوان نقطه عطفی در تاریخ اسلام دانست. در این رویداد، پس از رحلت پیامبر اکرم صلیاللهعلیهوآله، جمعی از صحابه با نادیده گرفتن نص صریح پیامبر صلی الله علیه و آله در مورد جانشینی امیرالمؤمنین علیهالسلام، به انتخاب خلیفه پرداختند. این اقدام، پایههای انحراف از مسیر اصلی اسلام را بنا نهاد.
با گذشت زمان و دوری از آموزههای اصیل اسلام، امت دچار استحاله شد. ارزشهای معنوی و اخلاقی کمرنگ شده، جای خود را به دنیاطلبی، قدرتطلبی و تبعیض دادند. این استحاله، زمینه را برای حاکمیت افرادی فراهم کرد که هیچ سنخیتی با ارزشهای اسلامی نداشتند.
بازگشت نظام طبقاتی، احیای تبعیض
با حاکمیت آن زمامداران، نظام طبقاتی که اسلام با آن مبارزه کرده بود، دوباره احیا شد. تبعیض بین افراد جامعه، به ویژه بین عرب و غیر عرب، گسترش یافت. این تبعیضها، نارضایتی عمومی را افزایش داده و زمینه را برای شکلگیری گروههای مخالف فراهم کرد. حتی عالمان سنیمذهب در آثار خود لب به اعتراض گشودند و شروع به شمارش اموالی از بیت المال شدند که توسط صحابه به یغما رفته بود.
این رفتارهای سراسر تبعیضآمیز زمامداران و نیز امتیازدهی آنان به اطرافیان، جامعۀ اسلامی را به ستوه در آورد تا جایی که توطئۀ قتل عثمان را در سر پروراندند و آن را عملی کردند و پس از این ماجرا بود که به درب خانۀ امیرالمؤمنین علیهالسلام برای بیعت با ایشان یورش بردند تا جایی که به تعبیر آن حضرت، حسنین علیهما السلام نزدیک بود زیر دست و پا گرفتار شوند. در نهایت ایشان به حکم اخلاق، این سمت را با اکراه پذیرفت.
اما نکتۀ مهم این است که بسیاری از مردم، امیرالمؤمنین (علیهالسلام را نه به عنوان امام و جانشین بر حق پیامبر صلی الله علیه و آله بلکه به عنوان یک حاکم اسلامی قبول کردند که بعدها نیز بدعهدی آنان به اثبات رسید. بنابراین انتخاب ایشان به عنوان خلیفه، بیشتر ناشی از نارضایتی از حاکمان قبلی و امویان بود تا اعتقاد به امامت ایشان.
عدالت بینظیر امیرالمؤمنین علیهالسلام برای بسیاری از افراد جامعه قابل تحمل نبود؛ با اینکه ایشان از همان ابتدا سیاستهای عادلانۀ خویش را به صورت رسمی اعلام کردند و مردم نیز پذیرفتند. ایشان در اجرای عدالت، هیچ تفاوتی بین افراد قائل نمیشد و این موضوع، خشم و نارضایتی بسیاری از افراد صاحب نفوذ و صفاولیهای اسلام را برانگیخت. از این رو، دشمنان امیرالمؤمنین علیهالسلام با به راه انداختن جنگهای متعدد، تلاش کردند تا حکومت ایشان را تضعیف کنند. جنگهایی مانند جمل، صفین و نهروان، علاوه بر خسارات جانی و مالی فراوان، باعث ایجاد تفرقه و اختلاف در بین مسلمانان شد.
مجموعه این عوامل، زمینههای شکلگیری توطئهای را فراهم کرد که هدف آن، حذف امام علی علیهالسلام از صحنۀ سیاسی بود. ابن ملجم، به عنوان عامل این توطئه، مأموریت یافت تا ایشان را به شهادت برساند.
شهادت امام علی (ع) نتیجۀ فرآیندی طولانی بود
نتیجه آنکه، شهادت امیرالمؤمنین علیهالسلام را نمیتوان یک حادثه تصادفی دانست، بلکه نتیجۀ یک فرایند طولانی بود که از سقیفه آغاز شده و با استحاله امت، بازگشت نظام طبقاتی، عدم پذیرش امامت حضرت علی علیهالسلام، تاب نیاوردن عدالت و جنگهای تحمیلی، زمینههای آن فراهم شده بود.
این واقعۀ تلخ به ما میآموزد که انحراف از مسیر حق، میتواند چه پیامدهای ناگواری داشته باشد. همچنین، به ما یادآوری میکند که عدالت، مهمترین رکن یک جامعه سالم است و باید برای تحقق آن تلاش کرد. امروز، وظیفه ما این است که با شناخت عوامل زمینه ساز شهادت امیرالمؤمنین علیهالسلام، از تکرار آن اشتباهات جلوگیری کنیم. باید تلاش کنیم تا جامعهای عادلانه، اخلاقی و معنوی بسازیم که در آن، ارزشهای اسلامی حاکم باشد.
انتهایپیام/