اخبار فرهنگی

فلاح هاشمی: لزوم مراجعه به ادبیات کهن برای داستان‌نویسی

خبرگزاری مهر

به گزارش خبرگزاری مهر، نشست رونمایی از کتاب «ما از ویرجینیا ولف نمی‌ترسیم» در انتشارات صاد برگزار شد.

این نشست با حضور میرشمس‌الدین فلاح هاشمی مدیرعامل انتشارات صاد، لیلا جُلینی نویسنده این کتاب، نوری ایجادی منتقد و کارشناس، و چند نفر از نویسندگان این مجموعه داستان همراه بود.

ابتدا میرشمس‌الدین فلاح هاشمی با بیان این که از عمر نشر صاد حدود چهار سال می‌گذرد، گفت: ما تقریباً تمام جوایز معتبر کشور را توانستیم از آن خود کنیم. البته که جایزه گرفتن و نگرفتن برای ما ملاک نیست. نویسندگان جوانی که با نشر صاد مراوده دارند برای من ارجمند هستند و در این ایام یکی از بازوهای مهم نشر، آکادمی خودنویس است که هدف آن پرورش نویسندگان است. در این آکادمی تعداد خاصی از نویسندگان زیر بال مربیان می‌توانند در طول یک سال به یک اثر داستانی برسند. از طرفی هستند کسانی که بااستعدادند اما ممکن است در این جمع قرار نگیرند و ما سعی کردیم راه‌های ورود به نشر صاد را بازتر کنیم.

وی افزود:. ما ایرانی‌ها به شعر و ادب شهره هستیم. کشور ما یک کشور فرهنگی در جهان است و ما را به فردوسی‌ها، مولاناها و … می‌شناسند و نه به نفت و موارد دیگر امیدوارم که ایران عزیز با کمک عزیزانی که چراغ و آینده ایران زمین هستند، در آینده نزدیک به جایگاه والا و فاخر تمدنی کهن خود برگردد.

در ادامه نوری ایجادی منتقد این نشست با تشکر از نشر صاد برای همکاری با نویسندگان نوقلم گفت: می‌دانم این که کارگاهی برگزار کنیم و از دل آن داستان‌های باکیفیت هنرجویان را به کتاب تبدیل کنیم، زحمت زیادی دارد. ممکن است داستان‌های کارگاهی را بتوان در مجلات منتشر کرد اما برای انتشار آن‌ها در قالب کتاب باید حداقل‌هایی را داشته باشند. از یک سو هدایت مدرس و درایت آن در مدیریت فضا را می‌طلبد و از سوی دیگر عشق و پشتکار عزیزانی که در کارگاه شرکت می‌کنند. اولین چیزی که انسان را وادار به نوشتن می‌کند، عشق است.

ایجادی ادامه داد: «ما از ویرجینیا ولف نمی‌ترسیم» کتابی است که چاپ اول است. اولین جذابیت آن پیش‌گفتار است که در دو بخش نگارش شده؛ ابتدا پیش‌گفتار خانم جلینی گردآورنده کتاب و بعد از آپیش‌گفتاری که نویسندگان دست به دست هم دادند و آن را نوشتند. جذابیت دیگر آن عنوان کتاب است؛ نام آن خود به خود فرامتنی را درون خود دارد و جسارت دارد.

این منتقد با اشاره به این نکته که ابزار کار نویسندگان واژه‌ها هستند، گفت: ما با واژه‌ها تصویر می‌سازیم، احساسات را منتقل می‌کنیم، ماجرا را شکل می‌دهیم و مهم‌تر از همه شخصیت‌ها را می‌سازیم. شخصیت‌های ما چه انسان و چه هر چیز دیگری، واجد ویژگی‌های انسانی هستند و دارای شناسنامه هستند و در ذهن نویسنده دارای هویت مستقل‌اند. ما تکیه بر واژگان داریم. زبان به عنوان پدیده پویا در دوره‌های مختلف تغییر می‌کند و مهم‌ترین علت آن هم داد و ستدهای فرهنگی و تجاری است. اما ما به خودمان می‌بالیم که زبان امروز ما زبانی است که حداقل هزار سال قدمت دارد. اساس زبان ما همچنان همان اساسی است که فردوسی با آن شاهنامه را سرود. اساس زبان ما همان است که تاریخ بیهقی نوشته شده است. ما اگر چه که ممکن است برخی واژگان را در تاریخ بیهقی متوجه نشویم اما کلیت آن را درک می‌کنیم.

وی ادامه داد: به عنوان نویسنده پاسدار زبانمان هستیم و باید در استفاده از واژگان دقت کنیم. ما گاهی مانند سایر کشورهای دیگر، میزبان واژگانی هستیم که ممکن است گاه معادل فارسی داشته باشند و گاه ممکن است معادل نداشته باشند. فرهنگستان زبان برای برخی کلمات، واژه معادل قرار داده است اما گاه این معادل‌ها جای خود را در جامعه باز نمی‌کنند و در این مواقع می‌توان از همان واژه اصلی استفاده کرد. در این کتاب من با برخی از کلمات مواجه شدم که معادل فارسی رایج دارند اما از آن استفاده نشده بود.

ایجادی افزود: ویژگی مشترک تمام این داستان‌ها این است که در بین عناصر داستانی تاکید بیشتری بر شخصیت‌پردازی و فضاسازی است. برخی از داستان‌ها زمینه و بستر قصه خوبی دارند.

جلینی نویسنده مجموعه داستان «ما ازویرجینیا ولف نمی‌ترسیم» با اشاره به لایه‌های روانی و جامعه‌شناختی داستان‌ها گفت: بسیار سخت است که برای اولین داستان به سراغ داستان‌های روانشناختی برویم. من معمولاً به هنرجویان می‌گویم که حق ندارند در اولین داستان خود سراغ لایه‌های روانشناختی بروند. به نظر من ابتدا باید اصول را بیاموزند و بعد از نگارش چندین داستان، به سراغ لایه‌های روانشناختی و جامعه‌شناختی بروند.

فلاح هاشمی نیز در پایان با اشاره به اهمیت رجوع به ادبیات کهن گفت: سوژه‌ها و سبک‌های مختلفی در ادبیات کهن ما وجود دارد. ما مدام از سبک‌های خارجی سخن می‌گوئیم و این بیشتر تقصیر سیستم آموزشی کشور است که تنها شمه‌ای از ادبیات کهن را به دانش‌آموزان ارائه می‌دهند اما جوانان ما علاقه‌مند به ادبیات کهن هستند. ما بزرگان بسیاری داریم اما به چشم نمی‌آیند و این مانند این است که در روشنی روز و زیر نور خورشید راه بروید اما به خورشید فکر نکنید.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا